بنا به شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید ازدواج کنم ولی فعلا نمیتونم این قضیه رو با خانواده مطرح کنم. حالا چند تا سوال برام پیش اومده : 1- برای انتخاب همسر مهم ترین ویژگی که باید به اون توجه کرد چیه؟ 2- راه بهتر انتخاب همسر اینه که خودم یه نفر رو برای آشنایی بیشتر انتخاب کنم یا این کارو به خانواده بسپارم؟ 3- از طریق یه آگهی که جلوی دانشگاهمون پخش میکردن با یه سایت همسر یابی آشنا شدم. می خواستم بدونم آیا میشه همسر آینده رو از این طریق پیدا کرد؟ اگه بله چرا؟ اگه نه چرا؟ با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما سخن می گویید، از شما قدردانی می کنم و امیدوارم پاسخ ارائه شده مورد استفاده شما واقع شود. قبل از اینکه به بررسی مفصل سوالات شما بپردازم لازم می دانم در مورد قسمت اول سوالتان با شما سخن بگویم. به چه دلیلی احساس می کنید علیرغم نیاز به ازدواج، نمی توانید این خواست را با والدین خود در میان بگذارید. با توجه به اینکه پدر و مادر نزدیکترین افراد به انسان هستند که نسبت به سرنوشت او احساس مسولیت و دلسوزی می کنند انسان خواسته های درونی خود را که با هیچ کس حتی نزدیک ترین دوستان خود نمی تواند در میان بگذارد به راحتی به والدین خود می گوید و آنان را از راز دل خود آگاه می کند ، بنابراین بهتر است خجالت را کنار گذاشته و در کمال ادب خواسته خود را با والدین در میان بگذارید. پرسشگر گرامی! مسأله ازدواج یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر جوانی باید در زندگیش بگیرد و اگر در این انتخاب و تصمیم بسیار مهم درست و منطقی عمل کند آینده روشنی را برای خود رقم زده است و الا تا آخر عمرش خودش را سرزنش می کند که چرا...؟ لذا با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خودش را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد چراکه اشتباه در این امر می تواند آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد و حتی زندگی فرد را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد پس انسان باید به دور از احساسات زود گذر با چشمانی باز به بررسی تمام جوانب امر بپردازد وتصمیمی عاقلانه ودرست بگیرد .اولین گام برای انتخاب همسر شناخت دقیق ملاکهای همسر مناسب که در زیر به بررسی آن می پردازیم: از دیدگاه اسلام برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند،این شرایط را می توان به عنوان ملاک های مطلق دانست که در همه شرایط زمانی ومکانی ،برای یک همسر مناسب ضروری است(سالاری فر ص35). اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند. معیارهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است: الف . آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند.(شرایط لازم ومطلق که چشم پوشی از آن تحت هیچ شرایطی نباید صورت پذیرد) مانند: 1. ایمان دین دار بودن 2. اخلاق نیک 3. تقوا 4. سلامت جسمانی و روانی ب . آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد. مانند: تحصیلات، زیبایی، تناسب فرهنگی، همسانی اجتماعی، سن.( پرسشگر گرامی در صورت نیاز، اطلاعات کامل درباره ملاک های انتخاب همسر را می توانید در مکاتبات بعدی از ما بخواهید) به یادداشته باشید گل بی خار خداست، بنابراین در انتخاب همسر واقع نگر باشید ونقاط ضعف وقدرت فرد مورد نظر در کنار یکدیگر بررسی کنید وسپس از ویژگی های او معدل گیری کنید وبا دقت بررسی کنید که آیا با این معدل فرد مورد نظر می تواندهمسر مناسبی برای شما باشد. اما درباره قسمت دوم سوال شما باید بگویم درانتخاب همسر هم خانواده فرد نقش اساسی دارند و هم خود جوان می تواند نقش کلیدی ایفا کند.برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید. همسر ایده آل از صفاتی باید برخوردار باشد که هر صفتی از راهی خاص احراز می گردد.برخی از این طرق عبارتند از: 1- تحقیق و بررسی از خانواده و چگونگی روابط خانوادگی و فامیلی. چون هر فردی تحت تأثیر محیط خانواده به دنیا آمده و رشد کرده است و از آن فضای فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیر بوده و هست. 2- تحقیق و شناسایی دوستان و نزدیکان و رفقای صمیمی در محل زندگی و سکونت، محل درس و محل کار. 3- گفتگوی مستقیم (ولی تحت نظارت خانواده های دو طرف) با یکدیگر و اطلاع یافتن از نقطه نظرات همدیگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آینده می تواند در زندگی مشترک تان تأثیرگذار باشد و کسب اطلاع از میزان اهتمام وی نسبت به ملاک ها و معیارهای معرفی شده. در پایان پاسخ به بررسی قسمت سوم سوال شما می پردازیم: پرسشگر گرامی انتخاب همسر از طریق سایت های همسریابی آسیب هایی را برای زوج های جوان بدنبال دارد و فردی که قصد ازدواج دارد نمی تواند از این طریق اقدام کند. چرا؟ درست به دلیل اینکه جوان قصد انتخاب همسر دارد نه قصد خرید اینترنتی. آری چون فرد می خواهد ازدواج کند نمی تواند از طریق سایت های همسریابی اقدام کند. بدون شک شما با فضای اینترنت آشنایی دارید، چگونه می توان از طریق اینترنت به ویژگی های فردی و شخصیتی طرف مقابل پی ببریم؟ زمانی که انسان می تواند از راه های شناخته و تجربه شده که آسیب کمتری همسر خودرا انتخاب کند، چه دلیلی دارد تا از راهی که هنوز امتحان خود را پس نداده اقدام کند؟ بنابراین بهترین راه همان شیوه سنتی انتخاب همسر است که آسیب های کمتری را متوجه جوانان، می کند. برای آگاهی بیشتر کتاب های معرفی شده زیر را نیز مطالعه فرمایید. 1- جوانان و انتخاب همسر علی اکبر مظاهری انتشارات پارسایان. 2- ازدواج آسمانی علی اکبر مظاهری. 3- پیوند دو قلب یا راهنمای ازدواج مهدی پاکزاد. 4- انتخاب همسر، ابراهیم امینی انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی. 5- ازدواج مکتب انسانسازی، دکتر پاکنژاد. نویسنده : محمد صادق آقاجانی
بنا به شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید ازدواج کنم ولی فعلا نمیتونم این قضیه رو با خانواده مطرح کنم. حالا چند تا سوال برام پیش اومده : 1- برای انتخاب همسر مهم ترین ویژگی که باید به اون توجه کرد چیه؟ 2- راه بهتر انتخاب همسر اینه که خودم یه نفر رو برای آشنایی بیشتر انتخاب کنم یا این کارو به خانواده بسپارم؟ 3- از طریق یه آگهی که جلوی دانشگاهمون پخش میکردن با یه سایت همسر یابی آشنا شدم. می خواستم بدونم آیا میشه همسر آینده رو از این طریق پیدا کرد؟ اگه بله چرا؟ اگه نه چرا؟
بنا به شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید ازدواج کنم ولی فعلا نمیتونم این قضیه رو با خانواده مطرح کنم. حالا چند تا سوال برام پیش اومده : 1- برای انتخاب همسر مهم ترین ویژگی که باید به اون توجه کرد چیه؟ 2- راه بهتر انتخاب همسر اینه که خودم یه نفر رو برای آشنایی بیشتر انتخاب کنم یا این کارو به خانواده بسپارم؟ 3- از طریق یه آگهی که جلوی دانشگاهمون پخش میکردن با یه سایت همسر یابی آشنا شدم. می خواستم بدونم آیا میشه همسر آینده رو از این طریق پیدا کرد؟ اگه بله چرا؟ اگه نه چرا؟
با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما سخن می گویید، از شما قدردانی می کنم و امیدوارم پاسخ ارائه شده مورد استفاده شما واقع شود.
قبل از اینکه به بررسی مفصل سوالات شما بپردازم لازم می دانم در مورد قسمت اول سوالتان با شما سخن بگویم. به چه دلیلی احساس می کنید علیرغم نیاز به ازدواج، نمی توانید این خواست را با والدین خود در میان بگذارید. با توجه به اینکه پدر و مادر نزدیکترین افراد به انسان هستند که نسبت به سرنوشت او احساس مسولیت و دلسوزی می کنند انسان خواسته های درونی خود را که با هیچ کس حتی نزدیک ترین دوستان خود نمی تواند در میان بگذارد به راحتی به والدین خود می گوید و آنان را از راز دل خود آگاه می کند ، بنابراین بهتر است خجالت را کنار گذاشته و در کمال ادب خواسته خود را با والدین در میان بگذارید.
پرسشگر گرامی! مسأله ازدواج یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر جوانی باید در زندگیش بگیرد و اگر در این انتخاب و تصمیم بسیار مهم درست و منطقی عمل کند آینده روشنی را برای خود رقم زده است و الا تا آخر عمرش خودش را سرزنش می کند که چرا...؟ لذا با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خودش را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد چراکه اشتباه در این امر می تواند آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد و حتی زندگی فرد را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد پس انسان باید به دور از احساسات زود گذر با چشمانی باز به بررسی تمام جوانب امر بپردازد وتصمیمی عاقلانه ودرست بگیرد .اولین گام برای انتخاب همسر شناخت دقیق ملاکهای همسر مناسب که در زیر به بررسی آن می پردازیم:
از دیدگاه اسلام برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند،این شرایط را می توان به عنوان ملاک های مطلق دانست که در همه شرایط زمانی ومکانی ،برای یک همسر مناسب ضروری است(سالاری فر ص35). اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند.
معیارهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف . آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند.(شرایط لازم ومطلق که چشم پوشی از آن تحت هیچ شرایطی نباید صورت پذیرد) مانند: 1. ایمان دین دار بودن 2. اخلاق نیک 3. تقوا 4. سلامت جسمانی و روانی
ب . آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد. مانند: تحصیلات، زیبایی، تناسب فرهنگی، همسانی اجتماعی، سن.( پرسشگر گرامی در صورت نیاز، اطلاعات کامل درباره ملاک های انتخاب همسر را می توانید در مکاتبات بعدی از ما بخواهید)
به یادداشته باشید گل بی خار خداست، بنابراین در انتخاب همسر واقع نگر باشید ونقاط ضعف وقدرت فرد مورد نظر در کنار یکدیگر بررسی کنید وسپس از ویژگی های او معدل گیری کنید وبا دقت بررسی کنید که آیا با این معدل فرد مورد نظر می تواندهمسر مناسبی برای شما باشد.
اما درباره قسمت دوم سوال شما باید بگویم درانتخاب همسر هم خانواده فرد نقش اساسی دارند و هم خود جوان می تواند نقش کلیدی ایفا کند.برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید.
همسر ایده آل از صفاتی باید برخوردار باشد که هر صفتی از راهی خاص احراز می گردد.برخی از این طرق عبارتند از:
1- تحقیق و بررسی از خانواده و چگونگی روابط خانوادگی و فامیلی. چون هر فردی تحت تأثیر محیط خانواده به دنیا آمده و رشد کرده است و از آن فضای فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیر بوده و هست.
2- تحقیق و شناسایی دوستان و نزدیکان و رفقای صمیمی در محل زندگی و سکونت، محل درس و محل کار.
3- گفتگوی مستقیم (ولی تحت نظارت خانواده های دو طرف) با یکدیگر و اطلاع یافتن از نقطه نظرات همدیگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آینده می تواند در زندگی مشترک تان تأثیرگذار باشد و کسب اطلاع از میزان اهتمام وی نسبت به ملاک ها و معیارهای معرفی شده.
در پایان پاسخ به بررسی قسمت سوم سوال شما می پردازیم:
پرسشگر گرامی انتخاب همسر از طریق سایت های همسریابی آسیب هایی را برای زوج های جوان بدنبال دارد و فردی که قصد ازدواج دارد نمی تواند از این طریق اقدام کند. چرا؟ درست به دلیل اینکه جوان قصد انتخاب همسر دارد نه قصد خرید اینترنتی. آری چون فرد می خواهد ازدواج کند نمی تواند از طریق سایت های همسریابی اقدام کند. بدون شک شما با فضای اینترنت آشنایی دارید، چگونه می توان از طریق اینترنت به ویژگی های فردی و شخصیتی طرف مقابل پی ببریم؟ زمانی که انسان می تواند از راه های شناخته و تجربه شده که آسیب کمتری همسر خودرا انتخاب کند، چه دلیلی دارد تا از راهی که هنوز امتحان خود را پس نداده اقدام کند؟ بنابراین بهترین راه همان شیوه سنتی انتخاب همسر است که آسیب های کمتری را متوجه جوانان، می کند.
برای آگاهی بیشتر کتاب های معرفی شده زیر را نیز مطالعه فرمایید.
1- جوانان و انتخاب همسر علی اکبر مظاهری انتشارات پارسایان.
2- ازدواج آسمانی علی اکبر مظاهری.
3- پیوند دو قلب یا راهنمای ازدواج مهدی پاکزاد.
4- انتخاب همسر، ابراهیم امینی انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.
5- ازدواج مکتب انسانسازی، دکتر پاکنژاد.
نویسنده : محمد صادق آقاجانی
- [سایر] سلام حاج اقا لطفا خصوصی 1.دانشجوی سال اخر مهندسی 2.دختری 21 ساله در خانواده مذهبی 3.از نظر دیگران دختری بسیار خوب و باحیا!!! مشکل:بعد از 3سال اشنایی با اقایی چند ماه بیش متوجه شدم(خودش بهم گفت) بنج ساله ازدواج کرده و یه بچه دوساله داره.بعد کلی فکر کردن بالاخره بخاطر علاقه زیاد و ترس از اینده بدون اون (دلیل ترسم اینه که تو این مدت اشنایی مرتکب گناهان بزرگ وزیادی شدم)قبول کردم زن دوم و بنهانیش بشم حتی استخاره گرفتم(خودم که نه یه حاج اقا)خوب اومده! اما هنوز سر دوراهی موندم بدجوری ! به اینکه از هر نظر عالیه ایمان دارم ولی وجود خانمش اذیتم میکنه. حتی میدونم اگه ازش جدا شم همه زندگیش از هم میباشه امتحان کردم! مغزم دیگه جواب نمیده! توروخدا کمکم کنید!
- [سایر] سلام من همیشه به سایت شما زیاد سر میزنم سوالم مثل سوال خودم زیاد دیدم ولی مثل خیلی ها فکر میکنم مورد من فرق داره .من دختر 19 ساله ای هستم که از 3 سال پیش با یک پسری که الان 21 سالشه اشنا شدم (با چت) من از مشهد اون از یزد تا الانم 2 بارم حضوری هم دیدیم. مهر سال پیش بود که من می خواستم تموم کنم برم که اون گفت من به قصد ازدواج با تو اشنا شدم... دیگه نمیدونم چی شد که موندم تا الان. ما هر دو تامون بچه های مثبتی بودیم بزرگترین خلافمون چت بود متاسفانه کاش نبود که به اینجا برسیم .اون الان سال اول دانشگاه مهندسی سربازیم نرفته. منم واسه کنکور میخونم .خانواده هر 2 تامونم با این روشا مخالفن شدید خبرم ندارن. منم خواستگارایی که دارم شرایطشون با این پسر قابل مقایسه نیست خیلی بهتر از این هستن. اون الان یه وابستگی خیلی زیادی به من پیدا کرده اگه یه روز با من صحبت نکنه دیونه میشه بعضی روزا 100 اس ام اس بیشتر به هم میزنیم من اونقدری که دوستم داره دوسش ندارم شاید به بودنش عادت کردم . دیگه من الان حرف اینکه نباشم جرات ندارم بگم. اون تا چند سال دیگه شرایط ازدواج نداره من می ترسم الان جدا بشم اون یه بلایی سر خودش بیاره یا اینکه یه کار عجولانه کنه بیاد خواستگاری ابرمونو ببره . کمکم کنید بگید چی کار کنم؟ اقای مرادی خیلی ذهنم درگیر شده ؟ یه راه حل عملی به من بگید
- [سایر] یا عرض سلام و خسته نباشید خدمت شم من 27 سال سن دارم کارمند یه شرکت معتبر خصوصی هستم با حقوق و درآمد متوسط البته بیمه هم هستم مدتی هست که تصمیم گرفتم ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدم این موضوع رو هم با خانواده مطرح کردم و انتخاب یه همسر مناسب رو به مادرم سپردم البته این اطمینان رو دارم که با شناختی که مادرم روی من دارن گزینه مناسبی رو برام انتخاب میکنن ولی چند روزی هست که یه شخصی به من معرفی شده که یه دفعه به اتفاق خانواده منزل اون دختر خانوم هم رفتم که ظاهرا مشکلی ندارن خانواده ای متوسط شبیه به خود ما ولی الان که این موضوع یه مقدار جدی شده اون دختر خانوم تقریبا جواب مثبت داده و از ما خواستن برای بار دوم و صحبت ما دو نفر با هم بازم بریم منزلشون یه مقدار ترس و دلهره تو من ایجاد شده ترس از آینده که ایا میتونم تکیه گاه باشم برای یه نفر دیگه نیازهاشو بر طرف کنم یه چند مدتی هست فکرم رو مشغول کرده واحساس نگرانی میکنم من تا امروز با هیچ دختر ارتباط دوستی نداشتم به طور کلی هیچ شناختی روی جنس مخالف ندارم این موضوع هم باعث شده بیشتر نگران بشم ولی کلا با امر ازدواج مشکلی ندارم فقط نگرانم نمیخوام تصمیم غلط بگیرم اصلا میخواستم بدونم این استرس و نگرانی یه چیز همگیر هست یا نه به نظر شما من باید چیکار کنم ممنون میشم اگه منو راهنمایی کنید و بفرمائید چه معیار هایی رو باید در نظر بگیرم برای یک انتخاب درست .
- [سایر] ا عرض سلام و خسته نباشید خدمت حاج آقامرادی 1-من دختری 21 ساله دانشجوی رشته کامپیوتر از شیراز هستم. 2-خواستگاری دارم 27 ساله از ...(یکی از شهرستانهای استان ...) که عموی دوستم میشه خانواده دار هستند و پسر خوبی به نظر میرسه دیپلم داره و شغلش هم آزاد هست 3-مراحل خواستگاری 3 جلسه طول کشید ودر 2 جلسه اخر با هم صحبت کردیم 4-اما حاج آقا من نمیتونم راجع بهش نظر قطعی بدم نه میتونم جواب مثبت بدم نه منفی البته میزان رضایتم بیشتر از نارضایتیم هست 5-تا یکی دو هفته دیگه باید جواب نهایی رو بدم 6-حاج آقا من همیشه دوست داشتم کسی که منو میخواد اگر یکبار بهش نه گفتم ول نکنه بره دلم میخواد بدونم چقدر براش ارزش دارم؟حاضر هست یکبار دیگه ازم خواستگاری کنه یا نه؟حالا هم قصدم اینه که به ایشون جواب منفی بدم ببینم مجددا ازم خواستگاری میکنه یا نه ؟ برای چیزی که میخواد تلاش میکنه یا نه ؟اصلا واقعا منو میخواد یا فقط اومده که یه زنی گرفته باشه؟ و اگه من نشدم عیب نداره یکی دیگه؟ 7- حالا سوالم از شما اینه که به نظرتون اینجور امتحان کردن درسته یا نه ؟ با توجه به این که اونا مال یه شهر دیگه هستن و باید خیلی سفت و سخت امتحان شن.به قول حافظ شیراز که میگه: در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناسد چو محک حاج آقا یه تفال به حافظ زدم همین غزل که یه بیتشو واستون نوشتم اومد البته میدونم آدم آیندشو دسته فال نمیده ولی خوب فال آدمو یه دل تر میکنه گاهی میگم اگر برگشت که جواب مثبت رو بهش میدم ولی اگر برنگشت چیزی از دست نخواهم داد بازم موقعیت های خوب یا شاید بهتر برام میادتازه اگر واقعا قسمتم با ایشون باشه هیچ چیز جلوی این ازدواجو نمیتونه بگیره و اون دوباره میاد من خیلی به قسمت تو ازدواج اعتقاد دارم 8-حاج آقا واقعا نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنید و اگر جایی دارم اشتباه میکنم بهم بگید درک میکنم که سرتون خیلی شلوغه باور کنید من سعی کردم همیشه تو سایت جستجو کنم و کمتر مزاحم وقت شما بشم و جواب سوالاتم رو هم با جستجو کردن میگیرم ولی لطفا اینو جواب بدید اگر قابل جواب دادن هم نیست حداقل یه جواب بدید که من بفهمم درست تو سایت عضو شدم لطفا اگر جواب دادید شهر محل سکونت آقا پسر رو نقطه چین کنید وقتتون رو خیلی گرفتم شرمنده- سایت فوق العاده ای دارید من که هر وقت میرم تو سایت زودتر از یکی دو ساعت نمیتونم بیرون بیام از بس که جالب و خوب هست-سپاسگذارم موفق باشید
- [سایر] سلام من یک بار هم این سوال را از شما پرسیده بودم و خیلی منتظر جواب بودم ولی نمیدونم چرا جوابی داده نشد من از 13 سالگی موهای سرم و ابروم رو میکنم ولی چون موهای من خیلی پرپشت بودن و همیشه دوستام مسخره ام میکردن بخاطر همین خانواده ام اولش متوجه نشدن و فکر میکردن که من بخاطر اینکه موهام کمتر بشن اونا رو میکنم ولی بعد که متوجه شدن یعنی 1سال بعد منو پیش یه روانپزشک بردن و من از همون موقع تا 2سال پیش دارو مصرف میکردم(البته توی اون 8سال پیش 3روانپزشک رفته بودم) ولی بخاطر اینکه هم داروها خیلی خواب آور بودن و از درسم عقب میموندم و هم دیگه خسته شده بودم من اونارو قطع کردم. و تا حالا پیش چندین روانشناس هم رفتم ولی موثر نبود حالا سوال من اینه که: 1. آیا ممکنه که من بخاطر تمسخر دوستام به این کار دست زده باشم ویا واقعا ریشه اش استرس بود؟ 2. اگه من مصرف داروهام رو ادامه میدادم احتمال خوب شدنم بود؟ 3. راه حلش چیه؟و اقعا چیکار باید بکنم؟ خواهش میکنم کمکم کنید چون دیگه خیلی خسته شدم!!!
- [سایر] با سلام من و همسرم 2سال و هفت ماه ازدواج کردیم ما 4تا مشکل اساسی به شرح زیر داریم ممنون می شم اگه راهنماییم کنید 1- همسر من خیلی یه دنده و لجبازه سر هر کار کوچیکی لج می کنه تا منو وادار کنه کاری که می خواد رو انجام بدم اینو خودشم قبول داره 2- من هر حرف ساده ای که می زنم همسرم یه برداشتی برای خودش می کنه و من باید 1 ساعت توضیح بدم که منظورم چیه البته فکر کردم مشکل منه اما اون حرفا رو حتی به خواهرش که می گم اون این برداشتا رو نمی کنه 3- همسرم میگه من تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم بچه دار بشم اگه تو بچه می خوای باید منو طلاق بدی به همین خاطر حتی با خانواده من هم به مشکل خوردن 4- همسرم به شدت فیمینسته و می خواد تمام حقایی که به قول خودش از زنها ضایع شده رو یکجا از من بگیره البته مشکل سوم باعث خیلی مشکلهای دیگه شده در پایان هم از لطفتون صمیمانه سپاسگذارم
- [سایر] با سلام و خسته نباشید یک راست سوالم رو مطرح میکنم. من 5 سال پیش با یه دختری آشنا شدم و بمدت دو سال دوستیمون به صورت ساده ولی مستمری پیش رفت. منظورم از ساده یعنی اینکه خیلی کلمات عاشقانه و ... نداشتیم. ارتباط فیزیکی هم نداشتیم. بعدش موضوع ازدواج پیش اومد و من و اون به همدیگه فکر کردیم.شرایطمون بد نبود برای همین نزدیک 2 سال پیش ما رفتیم خواستگاری این دختر ولی بخاطر مشکلات عدیده (مسایل مالی و حال نامساعد مادر بنده و ...) بجایی نرسیدیم. الان نزدیک 7 ماهه که نادر من بخاطر بیماریش به رحمت خدا رفته و من مشکلاتم بیشتر هم شده. من 4 برادر دارم که همشون ازدواج کردند. و یه خواهر مجرد. پدرمم هم خیلی ساله که به رحمت خدا رفته. الان وضعیت مالی من اونطوری خوب نیست که بخوام پاپیش بزارم. از طرفی کل خانواده مون از لحاظ روحی به هم ریختیم . این رو هم بگم که من و اون دختر بعد از عدم نتیجه توی خواستگاری باز هم ارتباطمون رو ادامه دادیم(خوشبختانه یا متاسفانه). موضوع اینه که از یکی از بهترین دانشگاههای اروپا برای من دعوت نامه اومده که من برم. اما شرایط مالیم اجازه ی این رو نمیده که این خانم رو با خودم ببرم. ضمن انکه راضی کردن خانواده ی من و اون برای اینکه در ابتدا ما در عرض 4 ماه عقد کنیم و به سرعت از ایران خارج بشیم بسیار سخته. و اینکه اگه هم اجازه بدند من خودم میترسم اینکارو بکنم چون من تاحالا خارج از کشور نرفتم و نمیدونم چه در انتظارمه و اینکه چون برای کار نمیرم میترسم از لحاظ مالی کم بیارم. اگه بخاطر این دختر این شانس فوق العاده رو از دست بدم و از طرفی هم نتونم با این دختر خانم ازدواج کنم خیلی بد میشه. ضمن اینکه این خانم خودش خیلی مشتاقه که بیاد اروپا. ضمن اینکه هنوز من به این خانم نگفتم که من تونستم از اروپا پذیرش بگیرم. این خانم منو توی این راه کمکم کرد و تشویقم کرد. از طرفی اگه هم برم و اونو رو اینجا بزارم عذاب وجدان میگیرم. شرایطم سخت شده و نمیدونم تصمیم درست چیه. امیدوارم جوابی بمن بدید که یه جرقه ای توی ذهنم بوجود بیاد که بتونم کاری رو انجام بدم. خیلی خیلی سپاسگزارم
- [سایر] با عرض سلام خدمت آقای مرادی. اعیاد رو بهتون تبریک می گم ... خواهشاً حرفامو تو سایت نذارین... متشکرم. من یه دختر 21 ساله ام خلاصه می گم: حدود یک سال و نیم که با پسری آشنا شدم که علتش هم مشکلی بود که ایشون داشتن. توی این مدت 7 یا 8 باری توی محل کار ایشون خیلی معمولی همدیگرو دیدیم ... ,... خواهر بزرگتر دارم که مجردن و هر دفعه به بهانه های مختلف خواستگاراشونو رد می کنن و الان هم که سن شون بالا رفته احتمال اومدن خواستگار به صفر نزدیک شده و متأسفانه مامانم ممی گن تا اونا ازدواج نکنن من هم نباید ازدواج کنم و اگر کسی هم پیشنهادی برای من به مامانم میده به همین بهانه رد می کنن. تا به حال چند بار با ایشون حرف زدم اما جز بی آبرویی نیتجه ای برام نداشته حالا سؤالام اینه : 1) من چه طوری می تونم نفسمو قوی تر کنم یا احساساتم رو زیر پا بذارم، چون نه می تونم این آقا رو فراموش کنم و نه باهاشون زندگی کنم .یه راهی پیشنهاد کنین .خواهش می کنم. 2) وقتی فکر می کنم برای هر نگاه یا حرف باایشون باید اون دنیا عذاب بکشم نه می تونم آرزوی مرگ کنم و نه تحمل این جوری زندگی کردن رو دارم . راهنماییم کنین. بیشتر دوست دارم بدونم اون دنیا چه بلایی سرم می یاد؟ 3) فکر می کنم به خاطر گناهی که کردم تو زندگی آیندم شکست می خورم و همه می گن ازدواج بعد این رابطه ها نتیجه ای ندارهبه خاطر بی اعتمادی دو طرف این درسته؟ 4) من با خانوادم چی کار کنم؟ ببخشید که طولانی شد فقط خواهش می کنم مفصل جوب بدین البته می دونم حجم کاری تون خیلی زیاده اما... بازم یه دنیا ممنونم حالا که با شما حرف زدم فکر می کنم سبک شدم . بی صبرانه منتظر جوابم. خدا نگه دار
- [سایر] با سلام. بدون حاشیه یه راست میروم سر موضوع: سئوال من مشکل من در انتخاب نهایی بین دانشگاه رفت نو حوزه رفتن است! من پسری 19 ساله هستم که یک سال پشت کنکور ماندم (یعنی دوبار کنکور دادم) ودر نهایت چونکه رشتم ریاضی فیزیک بود تونستم در دانشگاه سراسری ارومیه دوره روزانه در رشته فیزیک نظری قبول بشم وحالا هم حدود یک ماه ونیم است که دارم میرم دانشگاه. ولی یه دو یا سه سالی است که به دلم افتاده که برم حوزه. حالا مطمئن نیستم که این به دل افتادن ناشی از تخیلات لحظه ای است یا نه واقعا خدا میخواد( آخه شنیدم که هرچیزی که ما واقعا دلمون بهش سوق داده میشه ومیخوایم اونو خدا میگه برو طرفش! (این درسته؟))-( یهجورایی مذهبی بودن رو تو طلبه بودن میدونم!!) البته بابام مخالفت میکنه و میگه که شغل خوبی نیست واین برات شغل نمیشه ودر آینده مشکلات خیلی زیادی خواهی داشت ومنزلت اجتماعی نداره وآیندش معلوم نیست ( واگه فردا این نظام یه جوریش شد تو جونت در خطره!) و از این حرفا. این که میگم بابام مخالفه آیا میشه که با وجود ناراضی بودن پدر من باز هم به حوزه برم. البته مادرم کمی بگی نگی راضی هست. آیا این کار کار درستیه؟ولی من احساس خوبی بهش دارم (به حوزه رفتن). ولی بالاخره برا دانشگاهم خیلبی زحمت کشیدم . از طرفی این رشته من در دانشگاه خیلی سخته وبراش در آینده کارش خیلی نداره(البته اونجوری که میگن ، آیا واقعا اینجوریه). حالا شاید این زیاد مهم نباشه وبشه با یه کنکور مجدد دادن این مشکل رو برطرف کرد. ولی مشکل من در اصل قضیه هست. البته من در این مورد حوزه یا دانشگاه با خیلی ها مشاوره کردم وهرکس یه حرفایی گفته و اگه ناراحت نشین باید بگم هرکسی سعی کرده زیاد حوصله نذاره وزود خاتمه ش بده وتموم بشه. ولی اینا نمیدونن که من اینو همینجوری نمیپرسم وپای آینده من درمیونه. البته از مشکلات طلبگی هم درست وغلط خبر کمی دارم . شما ببیندی اینا درسته؟: مثل دور بودن از خانواده( چون ما در یکی از شهرستانهای آذربایجان غربی هستیم واگه خدا بخواد میخواهم از قم قبول بشم)- درسهای زیاد وفشرده- شنیدم که به هر 3نفر یه اتاق 3در 4 میدن. آخه من تو خوابیدن خیلی حساسم واگه کسی شب خروپف کنه یا حرف بزنه تو خواب یا ... اصلا نمیتونم بخوابم. به همین خاطر دیگه تو ارومیه تو خوابگاه نمیمونم وبیرون خودم تنها یه خونه شخصی کوچیک البته با همکاری پدرو مادرم گرفتم واونجا میمونم. خوب میگفتم- مشکلات موندن وتحصیل وازدواج- راستی این ازذواج چجوریه؟- آینده شغلیش چجوریه و مثلا یه طلبه که حدودا 10سال خوند آیا یه انتخاب داره؟ مثلا باید بره وتویه مسجد مثلا پیش نماز بشه؟ یا فقط بره تو یه مسجد سخنران بشه؟ البته من نمیگم که ازین کارا زیاد خوشم نمیاد(البته نمیدونم چرا؟) ولی آیا گرایش دیگه ای هم داره؟- این مورد توجه قرار گرفتن من در پوشیدن لباس روحانیت برا من یه مسئله هست. نمیدونم چرا فکر میکنم که از پوشیدن این لباس کمی خوشم نمیاد. میشه آخوند شد وبا لباس عادی بود؟ وn مشکل دیگه که شاید باشه. ببینید من ازین میترسم که یه روزی به خودم بیام وبه حوزه برم واونجا به من بگن که دیر از خواب پاشدی وسن تو زیاده!. از اون روز میترسم. از اون روز میترسم که خدا بهم بگه که من اینو به دلت انداختم وتو قبول نکردی و... . از اینا میترسم. اصلا وقتی با کسی در این مورد مشورت میکنم ، وقتی که از من میپرسه که آخه هدف اصلیت از حوزه رفتن چیه من واقعا میمونم!! یعنی واقعا اون هدف اصلی ومهم رو نیمدونم چی بگم. میگن واسه چیش میری؟ واسه پولش واسه لباسش واسه ... . واسه چی؟ ولی من جوابی ندارم. یعنی اون عشق روحانیت ور نمیتونم بیان کنم وهمیشه محکوم میوفتم. اوه!. ببخشید خیلی زیاد شد. خلاصه این ریش واین قیچی! شاید این آخرین مشاوره ای باشه که میکنم وبر اساس همین جواب شما تصمیم بگیرم. در آخر ، یا الله!
- [سایر] سلام خدمت حاج آقای مرادی واقعا خسته نباشین ... یه مدته با سایتتون آشنا شدم ... خیلی ازش چیزی یاد گرفتم ... ولی واقعا به قول دکتر خراسانی میترسیم ازین که روزی این دلخوری کاربران از جواب ندادن های شما و گلایه کردنهای نابجا شما رو دلسرد کنه، از طرفی هم ناراحتیم که چرا واقعا این همه سوال تکراری هست و وقت شما رو میگرند تا شما واقعا سوالا و پیامایی که حقشونه خونده بشند و جواب بهشون داده بشه رو نداشته باشین ... و این که درحالی که میشه مشکلاتی حل بشه با این رعایت نکردن های کاربران این امکان از دست بره ... چند پیشنهاد دارم ... 1- میشه امکان ارسال پیام رو محدود کرد ... مثلا فقط هر جمعه از ساعت 8 تا 10 بخش ارسال پیام باز باشه ... و شما در طول هفته به پیامها جواب بدین ... اینجوری بیشتر درک میکنند که وقت شما محدود هست ... و اینکه چون مجبور میشند صبر کنند تا زمان مقرر، مطمئنا به جوابها و یادداشتهای شما برای دیگران مراجعه میکنند و جستجو میکنند و مسلما با این کار تعداد سوالای تکراری خیلی کمتر میشه و خیلی ها جوابشون رو میگیرند و یا متوجه میشن که سوالی که میخوان بپرسن بیهوده یا غیر منطقی هست ... و اونایی که سوالای بیهوده میخوان بپرسند یا هی پیام بدند که چی شد جواب ما و به قول آمارهایی که خودتون میدین به 200 تا 300 پیام هم برسه پیامهاشون فقط صبر کردن رو یاد میگیرند ... و مسلما آرامش شما حفظ خواهد شد ... و در هنگام مراجعه به سایت لذت میبرید تا این که هی حسرت بخورید که چرا اینا اینجوری رفتار میکنند و بازم ...... 2- میشه که شما از بین همین کاربرانی که هی میان سر میزنند به سایتتون چند تا رو انتخاب کنین تا تو اداره سایت به شما کمک کنند، درسته که سایت شخصیه ولی مدیریت با شما باشه ... مثلا سوالاتی که از شما میشه رو دسته بندی کنند و تکراری ها رو خودشون لینک بدند به جوابای مشابه، و گلایه ها رو جواب بدند و جواب سوالای مهمتر و اصلی تر رو به خودتون بسپارند و اینجوری تک تک دقایقی که شما به سایت میاین دیده خواهد شد، و میبینیم که هر دفعه شما پیامی جدید و سوالات نو رو جواب میدید ... این میتونه برای استمرار مراجعه به سایتتون توسط کاربران رو به همراه داشته باشه و اینکه میزان رضایت به حداکثر برسه ... البته که نمیشه همه رو راضی کرد و لازم هم نیست ولی چه خوب میشه که اکثریت که خواسته های منطقی دارند، کاملا راضی باشند 3- چه خوب میشد اگه سایت بخش بندی میشد و هرکس بنا به ابهاماتی که تو اون لحظه تو ذهنش داره به قسمت مورد نظر بره ... در حالی که این میتونه پرداختن به موضوعات مختلف رو برای خودتون هم راحت تر کنه جوری که بین مسائل اصلی بنا به درخواست کاربران و بازدیدها و استقبال مساوات رعایت بشه ... مثلا بخش بندی سایت به این گونه باشه که دینی – فرهنگی – ازدواج – گناه و توبه و خیلی ها که خودتون بیشتر میدونین تقسیم بشه ... شما میتونین با جایگاهی که دارین برای مثال از کلاسهایی که با طلبه های جوان دارید اونایی که بهتر و منطقی تر هستند و از لحاظ علمی پر بارترند و با نت آشنا هستند و علاقه دارند رو برای قسمت دینی خودتون معرفی کنید و اونا سوالات سطحی رو پاسخ بدند و سوالات عمقی رو خودتون پاسخ بدین ... میشه که مثلا در بخش فرهنگی شما بعضی مسائل رو بیان کنین البته به عنوان سوال مثلا همین بنرهای سطح شهر که راجع بهش صحبت کردید یا پیامک یا امثال آن و چند روزی کاربران راجع بهش نظراتشون رو بدند و در پایان یه نفر جمع بندی کلی از نظرات مخالف و موافق رو تیتر وار به شما ارائه بده و شما باتوجه به صحبت بچه ها و طبق تیتر بندی ها بگین کجاها رو دارند اشتباه میکنند و کجاها رو دارند درست میرند ... این کار میتونه به لحاظ فرهنگی هم روی کاربرانتون یک تاثیر فوق العاده بذاره ... مگه خودتون نمیگین به لحاظ فرهنگی کمبود حس میشه، خوب این کمبود میتونه از همین راه ها جبران بشه ... 4- مطمئن باشین خیلی ها اگه شما بخواین دوست دارند که به بهتر شدن سایت شخصی شما و البته کمک به بقیه هموطنان قدمی بردارند، البته اگه شما مایل باشین و با تجاربی که دارین این راه رو موثر بدونین ... مثلا همون کسی که اومده بود کل مطالب سایت و نوشته ها رو تو چند تیتر خلاصه کرده بود ... 5- ثبت نام از کاربران خوب هست ولی تو این سایت برنامه ای نداره، جز این که خودتون آماری از کاربران داشته باشین ... کاش میشد ثبت نام کرد و هر کس با نام کاربری خودش پیام بذاره ... بعد از اون توسط کسانی که خودتون انتخاب کردین تا پیامها رو دسته بندی کنند پیامها خونده بشه و اگه تکراری یا سوال بیهودست تذکر داده بشه ... و اگه سوال مهمی هست نگاه به ارسال پیام بشه که آیا پیام با رعایت کلیه ضوابط فرستاده شده یا نه؟ مثلا مثل من اینقدر طولانی نوشته و ضوابط رو رعایت نکرده، یا اسمش رو بد انتخاب کرده، درمانده، بیچاره، بدبخت، یا از جهنم، از گورستان، و امثال این یا این که فینگیلیش نوشته شده باشه، میشه تمام موارد رو زیر پیامشون ذکر بشه و تحویل شما بشه و شما پاسخ بدین و به رویت کاربران برسه ... بعد به جز امتیاز دادن امتیاز فرهنگی دادن هم باشه، و این امتیازها در مجموع زیر نام کاربری کاربران و همیشه باهاشون باشه ... اینجوری همه تشویق میشند که رعایت کنند و از امتیاز فرهنگی خوبی برخوردار باشند ... بهر حال اینا میتونه انگیزه ای برای کاربران باشه ... البته همه اینها فقط نظر یک کاربر ساده بود ... خودتون بیشتر صلاح میدونین که کدوم به صلاح هست یا نه، بعنوان کسی که یه مدت خیلی کوتاه تجربه وب نویسی رو داشتم اینا به نظرم اومد، و یک سوال چرا نباید وقتی این قدر محبوبیت دارین و استقبال میشه از سایتتون خیلی ها سرخورده برگردند؟ چرا نمیشه که شما حتی یک شرکت کوچک رو راه اندازی کنین و کارمند برای سایتتون استخدام کنین؟ چرا نباید سایت های دینی و اسلامی و فرهنگی و نمونه از هر نظر جزو دسته سایتهایی باشند که توسط یک شرکت 100 نفره و با مدیریت شما مدیریت نشند؟ البته درسته که هنوز واسه همچین حرفایی زوده ولی خودتون هم میدونین که میشه ... خیلی ببخشید که این قدر طولانی شد ... در ضمن خودمم قبلا سوال پرسیده بودم، ولی چون میدونم اصلا وقتش رو ندارین انتظاری واسه جوابش ندارم، ولی کاش میشد که اونایی که سوالای مهمتر دارند جرات سوال پرسیدن داشته باشند و مطمئن باشند که خیلی زود توسط شما جواب داده میشه ... البته یه موضوع رو هم در نظر داشته باشیم، بعضی ها از دوست داشتن زیاد هست که میگردند یه سوالی پیدا میکنند تا بالاخره باشما یه ارتباط کوچیک هم اگه شده با داشته باشند، که البته تعداد زیادیشون به هدفشون نمیرسند و سرخورده میشند و اون قضاوتهای عجولانه رو میکنند، شاید با اون سوالاتی که خودتون مطرح میکنین و میگین که دوستان نظرشون رو بگن و در پایان حرفشون رو تصدیق یا رد میکنین میتونه این نیازشون رو برآورده کنه ... هرجا هستین موفق و پیروز باشین ... اگه سایت به همین منوال باشه، قول میدم دیگه به جز پیگیری برای این مطلبم پیام دیگه ای ندم و فقط خواننده سایت باشم ... خدایی در همین نزدیکیست که نیت خیر شما رو داره میبینه! بازم ممنون ... راستی از خیر سوالای قبلمم گذشتم ... فقط این پیاممو میخوام بخونین ... جواب هم نمیخواد فقط بخونینش ... به هر حال سلیقه و تدبیر و هدف خودتون اصله! خدانگهدار ...