برای بهتر گذراندن اوقات فراغت چه کار کنیم؟ زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند. اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن یک برنامه کارآمد و درست است. زیرا از یک سو به ما شیوه صحیح به کار گرفتن فرصتها را می آموزد و از سوی دیگر با نیل به هدفهای کوتاهمدت و میانمدت، رضایت خاطرمان را فراهم میسازد. برای اینکه چگونه یک برنامهریزی مناسب برای نیازهای خود تنظیم نماییم منوط و مشروط به تحقق موارد ذیل است: 1. تعیین هدف. هدف ها دو قسمند. گاهی کلی اند مثل رضای خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهی و امثال آن و گاهی جزئی اند مثل تخصص در یک رشته خاص مثل حساب داری، مطالعه یک کتاب، نوشتن مقاله یا امثال آن. لازم است هر دو هدف را مشخص کنیم؛ یعنی همان طور که یک هدف کلی در نظر داریم، اهداف جزئی را هم دقیقا مشخص کنیم و آن را محور فعالیت هایمان قرار دهیم. 2. تشخیص نیازها وکاستی ها و نواقص احتمالی. باید خواستها و احتیاجات اساسی خود را در آن زمینه به خصوص روشن کنیم. به عنوان مثال: در یک مقطع مشخص، چه درسی را نیاز داریم بیاموزیم تا تسلط بر آنها پیدا کنیم. 3. فرصتها و اوقاتی که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانی است؟ 4. چه روشی مطلوبترین شیوه برای دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. 5. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلی هستیم؟ 6. پس از اجرا به ارزیابی فعالیتهای انجام شده می پردازیم تا میزان دسترسی به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان بازخورد(فیدبک) نامیده میشود، فرصتی به ما میبخشد تا بتوانیم عوامل ناکامی احتمالی را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیری نماییم. از آفات برنامهریزی، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابی به هدف برنامه است. و شاید در ابتدای فعالیت به همه موارد مورد نظر دست نیافته و دلسرد شویم و از ادامه راه باز بمانیم. و بی تردید عمل به برنامه، مستلزم چشمپوشی از برخی فرصتهای فراغت، سرگرمیها و تفریحات میباشد، در این صورت باید خود را سازگار با برنامه مینماییم تا بتوانیم به نتیجه مطلوبی دست یابیم. ممکن است در ابتدا، برنامهریزی با کندی مواجه شود ولی در جریان عمل به برنامه به آن عادت میکنیم و به مرور زمان جزء شخصیت ما میشود. برنامهریزی علاوه بر صرفهجویی در وقت و فرصتهای زندگی، موجب میشود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. لازمه برنامهریزی موفق، انعطافپذیری در عمل به برنامه است و نیز نگاه واقعبینانه به کاستیها و ضعفهای موجود در زمینهای است که برنامه تنظیم میکنیم. برنامهریزی تفکر ما را نسبت به زندگی شکل میدهد و تفکّر منسجم منتهی به عمل در زندگی ایجاد می کند. به منظور داشتن یک برنامه منظم، لازم است جدولی تهیه نمایید و ساعات شبانه روز و ایام هفته را (به ترتیب در ستون افقی و عمودی) یادداشت کرده و برای هر ساعتی در هر روز از ایام هفته کار و برنامه مناسب را در آن یادداشت نمایید. مثلاً چه ساعتی از خواب بیدار شوید؟ ساعتی را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و دیگر کارها اختصاص دهید، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نیز دقیقا در جدول بنویسید و خود را موظف کنید طبق جدول تهیه شده که متناسب با تواناییهای خودتان است عمل نمایید. در این مسیر نیاز به یک عزم و اراده جدی هست که انشاءالله در شما وجود دارد. به جهت تأکید بر نقش نظم در پیشرفت و تکامل علمی و انسانی و... توجه شما را به سخنان علی(ع) پس از ضربت خوردن به دست ابنملجم (لعنه الله) به فرزندان خود حسن و حسین(ع) جلب می کنم که حضرت چنین فرمود:(اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم؛ شما و همه فرزندان و کسانم و هر کسی را که نوشتهام به او میرسد، به تقوای خدا و نظم داشتن در کارتان سفارش میکنم). نکته مهم این است که اولین جملهای که در وصیتنامه خود به فرزندان خود در آن حالت خاص پس از توصیه به تقوا و دوری از گناه، توصیه به نظم در امور و کارها فرمود و این نشانه اهمیت نظم و نقش آن در سعادت و موفقیت انسان است و بدون آن کسی به جایی نمی رسد. بعد از طرح و برنامه آنچه اهمیت دارد و باید عملیاتی گردد پر کردن برنامه و طرح تهیه شده است محتوای برنامه براساس دو عامل پر و به اصطلاح تعیین می شود: 1. هدف. 2- نیازها، کاستی ها و نقص ها. شما باید براساس هدف خودعمل کنید و در صدد مرتفع ساختن نیازها و کاستی ها باشید و در این راستا گام برداید و ما چون از هدف شما خبر نداریم و یا با نیازها و کاستی ها و نواقص زندگی فردی و اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی و اقتصادی و... شما آگاهی نداریم نمی توانیم محتوای برنامه شما را تدارک نماییم اما یکی دو چیز را می دانیم. اولین نکته ای که می دانیم آن است که شما یک مسلمان هستید و این مسلمانی مسؤولیتی را متوجه شما می کند لذا بخشی از این برنامه باید مطابق آنچه مسلمانی اقتضا می کند پر شود. برخی از این محتوا همانا اعمال عبادی شماست مانند این که باید بخشی از برنامه شما به خواندن نماز، قرآن، اطلاع از احکام دین و عمل به آنچه دین بر دوش شما گذارده است اختصاص یابد. البته مسلمانی فقط در عبادت جلوه نمی کند و تمام زندگی ما باید متکی بر اسلام باشد. نکته دوم آن است که شما یک دانشجو هستید لذا باید بخش دیگری از برنامه شما با مطالعه مواد درسی رشته تحصیلی شما پر شود شاید بیشترین نیازها، کاستی ها و اساسی ترین اهداف شما همین تحصیل باشد و باید بیشترین محتوای برنامه شما نیز امور درسی و تحصیلی باشد کار را از مواد درسی ضروری، مواد درسی که در آنها احساس ضعف می کنید وکاستی را در تحصیل شما ایجاد کرده است شروع کنید. گمان نمی کنیم جز دو برنامه فوق برنامه اساسی دیگری وجود داشته باشد مگر برنامه های ریز و جزئی البته خوب می دانید وجود تفریح و گردش و برنامه های نشاط آور نیز یکی از ضرورت های زندگی انسانی است. آنچه گفته شد از محتوای برنامه برگرفته از حدیثی است از امام کاظم(ع) که می فرمایند بکوشید برنامه و ساعت زندگی خود را در چهار بخش تنظیم کنید: 1- بخشی را به مناجات. 2- بخشی را به کسب معاش و روزی. 3- بخشی را نیز به معاشرت با برادران دینی مخلص و مورد وثوق که عیب شما را می نمایانند، اختصاص دهید. 4- بخشی را نیز به تفریح بپردازید. در مورد شما معاش و روزیتان در ادامه تحصیل نهفته است. برنامه عبادی زیر را نیز عمل کنید که برای یاد خدا بسیار مؤثر است: 1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کاری کمی مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید این سه چیز را قبل از انجام هر کاری مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد اولاً انسان به حرام نمیافتد و نیز واجبی از او ترک نمیشود. ثانیا: انسان را از غفلت شبانهروزی میگیرد. ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب میآید میتوان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتی افعالی که نه واجب هستند نه حرام میتوان با قصد قربت آنها را عبادی کرد مثلاً خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کاری مراقبهاش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خدای را هر چند زبانی به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتیابی کند تا به مرور نقصها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سالها به جایی برسد که حتی یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات میباشد. حضرت علی(ع) میفرمایند: (ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الی المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدی و زشتی امر میکند پس هر کسی آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولی او انسان را رها نمیکند و) او انسان را به سمت گناهان میکشاند)، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد علی سعادتپرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدی گرفت که از اساسیترین دستورات اخلاقی و سازنده میباشد. 1- نماز اول وقت: اگر کار اهمی با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کردهاند. امام صادق(ع) میفرمایند: (لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ برای هر نمازی دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و برای کسی نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روی علتی و آخر وقت فقط برای شخص بیمار و ناتوان و کسی که دارای عذری است میباشد و اول وقت خشنودی خدا را دربردارد ولی آخر وقت عفو خدا را)، (میزانالحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390). 3- مستحبات نشاطآور: از میان مستحبات از نمازهای نافله گرفته تا دعای کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایی را انجام دهید که برای شما نشاطآور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبی که قلب بدان اقبال داشت و برایتان نشاطبخش و حالآور بود به همان اکتفا کنید، حتی نسبت به نماز شب که سفارش زیادی شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلی خیلی خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید. 4- توسل به ائمه معصومین(ع): گاه گاهی مخصوصا به اقتضای حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید. 5- دائمالوضوء: سعی کنید همیشه وضودار باشید واگر برای شب قبل از خواب وضو بگیرید کافی است و چنانچه نیمهشب برای کاری برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشک کنید از جهتی بهتر است. 6- زیارت اهل قبور: هفتهای یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهدای عزیز بروید و اگر وقت خلوتی را انتخاب کنید تا تأمل بیشتری کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلی بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد. یک دانشجوی جوان، جهت استفادهی بهینه از پتانسیل جوانی و بکارگیری آن در مسیر رشد و توسعه خود و جامعه اش باید به تدبیر زیر عمل نمایید. 1. شناخت هویت فردی و شخصی: دانشجویانی که دقیقا میدانند در چه موقعیتی از زمان، جامعه، تاریخ و عمر خود واقع شدهاند، تدبیر مناسبتری برای رشد و توسعهی زندگی خواهند داشت. شناخت هویت ملی، فرهنگی و اسلامی نیز مکمّل هویت فردی و شخصی است، در این مقطع، دانشجو، عارف به فرهنگ، مکتب و ملت خویش است و به مبانی فرهنگ اسلامی و ملی و آسیبها و دردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعهی خویش، معرفت قابل قبولی پیدا میکند. چنین معرفتی که مولد درک فرهنگ خودی (اسلامی و ملی) و شناخت دردهای اجتماعی است، راه را به روی عامل نفوذ بیگانه و فرهنگ و سیاست مهاجم میبندد و مصونیت پذیری از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی به وجود میآورد، البته نیل به این مرحله، مستلزم درک بهتر جامعه نسبت به هویت جوانان و دانشجویان است. 2. دانشاندوزی: تحصیل علم، اولین و مهمترین تکلیف شب و روز یک دانشجو است. اگر شرح حال زندگانی مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. خواهیم دید که تلاش در راه تحصیل دانش، چه میزان در سعادت و نیکبختی جامعه و جاودانگی آنان تأثیر داشته است. در گذشته دانشمندان بزرگی نظر ادیسون، مخترع برق و گالیله، مخترع تلسکوپ و کاشف مسایل مهمی در علم هیئت و رازی کاشف الکل و هشام در علم شیمی و گوتمبرگ مخترع چاپ و... گامهای مؤثری در راه رفاه، آسایش و خدمت بشر برداشتهاند. بنابراین، اساسیترین وظیفهی دورهی دانشجویی، تلاش بیحد و اندازه در مسیر کسب سرمایهی دانش است و دانشجو باید تلاش کند تا سطح دانش خود را افزایش دهد و تحصیلات خود را در ترمهای مختلف و مقاطع بالاتر و تخصّصیتر، بدون هیچ وقفهای ادامه بدهد و هرگز این احساس را به خود راه ندهد که قادر به ادامهی تحصیل در مقاطع بالاتر نیست و در این خصوص با افراد آگاه مشورت کند. شایسته است که یک دانشجو در کنار متون درسی و امتحانی خویش، سایر منابع را مورد مطالعه قرار دهد تا اندوختههای خویش را غنیتر سازد و سعی کند در پایان هر هفته ایدههای جدیدی که بدست آورده است مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهد و سعی کند از آن چیزهای آموزنده فرا گیرد و سپس به نحو جالبی آنها را به صورت کاربردی آماده کند. 3. وقتشناسی: اگر جوانی، بهار عمر است، وقت سرمایهی همه فصول عمر است. و به تعبیری، وقت طلاست بلکه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروین اعتصامی، در باب ارزش وقت چنین میسراید: گهر وقت، بدین خیرگی از دست مده آخر این درّ گرانمایه، بهایی دارد از منظر دین نیز، اولین پرسشهایی که در قیامت از انسان میشود از چند چیز است از جمله: 1. از عمرش که در چه راهی فنا کرده است، 2. از جوانی که در چه چیزی گذرانده است، 3. از مال که از چه طریقی بدست آورده است، 4. از محبّت اهل بیت (امامشناسی). (خصال صدوق، ج 1، ص 253) با نگاهی اجمالی به سخن گرانسنگ معصومین(ع)، جایگاه و اهمیت دو سرمایهی جوانی و عمر به خوبی، آشکار میشود و هر کس که بتواند در دریای زندگی شنا کرده و این دو گوهر گرانبها را صید کند، قطعا به ساحل نجات و رستگاری دست خواهد یافت. بزرگان چون چنین بودند، گشتند آنچنان. البته در ارج گذاری به وقت، علاوه بر وقت خویش باید برای وقت دیگران نیز ارزش قایل شد، و همهی این مراحل به سرانجام نمیرسد مگر این که فرهنگسازی کنیم و همگان به این نکته برسند که وقتسوزی، گناهی است بس بزرگ و نابخشودنی، و این شعار جا بیفتد که: وقتسوزی یعنی خودسوزی. 3.فراگیری روش تحقیق: یک دانشجوی کارآمد باید اصول روش تحقیق در علوم مختلف، مخصوصا روش مطلوب و مناسب برای تحقیق در عالم طبیعت را فرا گیرد. در اهمیت و ارزش روش تحقیق همین بس که امروزه پیشرفت علوم و توسعهی جوامع پیشرفته، مرهون آن است و هر روز بر ابعاد آن افزوده میشود. گرچه امروزه در بسیاری از رشتههای دانشگاهی، روش تحقیق به صورت چند واحد گنجانده شده است اما این مقدار قطعا برای موفقیتهای راهبردی کافی نیست و باید در این زمینه چارهای اندیشید. 4. برنامهریزی صحیح: برخی از مردم و به ویژه دانشجویان عزیز، در تنظیم زندگی و فعالیتهای تحصیلی خویش دچار ابهام و سرگشتگی هستند و نمیتوانند تعادل لازم را میان خواستها و امکاناتشان بوجود بیاورند. اصولاً، برنامهریزی، زمینه ساز کامیابی و موفقیتهای همگان به ویژه جوانان و دانشجویان است، زیرا از یک سو به آنان شیوه صحیح به کار گرفتن فرصتها را میآموزد و از سوی دیگر با نیل به هدفهای کوتاه مدت و میان مدت، رضایت خاطرشان را فراهم میسازد. برنامهریزی مناسب مشروط به تحقق موارد زیر است: 1. هدفهای ما مشخص شود و این که هدف اصلی ما چیست؟ 2. نیازهای ما کدامند؟ به عنوان مثال: در یک مقطع مشخصی، علاوه بر متن درسی، چه کتابهایی را بخوانیم تا تسلّط بر آنها پیدا کنیم. 3. فرصتها و اوقاتی که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانی است؟ 4. چه روشی، مطلوبترین شیوه برای دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد؟ 5. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلی هستیم. 6. پس از اجرا به ارزیابی فعالیتهای انجام شده بپردازیم تا میزان دسترسی به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان باز خورد (فیدبک) نامیده میشود، فرصتی به ما میبخشد تا بتوانیم عوامل ناکامی احتمالی را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیری نماییم. البته، برنامهریزی آفاتی هم دارد که از جمله آن، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابی به هدف برنامه است. و یا آنکه در ابتدای فعالیت منطبق با برنامه، چنانچه به همه موارد مورد نظر دست نیافتیم، ممکن است دچار دلسردی شویم و از ادامهی راه باز بمانیم. و یا اینکه عمل به برنامهریزی جدّی، مستلزم چشمپوشی از برخی فرصتهای فراغت، سرگرمیها و تفریحات میباشد، در این صورت خود را سازگار با برنامه مینماییم تا بتوانیم به نتیجهی مطلوبی دست یابیم. از مزایای برنامهریزی این است که بر حس اعتماد به نفس میافزاید و هسته مرکزی اطمینان به شخصیت را رشد میدهد و موجب میشود با نگاهی امیدوارتر به جهان بنگریم. از نگاه دیگر، برنامهریزی در ابتدا با کندی ممکن است مواجه شود ولی در جریان عمل به برنامه به آن عادت میکنیم و به مرور زمان ملکه شخصیت ما میشود. برنامهریزی علاوه بر صرفهجویی در وقت و فرصتهای زندگی، موجب میشود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. همچنین برنامهریزی، تفکر ما را نسبت به زندگی شکل میدهد و تفکّر منسجم منجر به عمل موفق در زندگی فردی و اجتماعی میشود. البته عوامل دیگری وجود دارند که در رشد و کارآمدی یک دانشجو و در نتیجه رشد و کارآمدی جامعه نقش دارند از جمله: شناخت راههای اعتماد به نفس، اصول نویسندگی و سخنوری، با دقت گوش کردن به سخن اساتید و سایر افراد، توسعهی روابط مفید با دیگران و پیدا کردن دوستان قابل اعتماد و ایجاد یک رابطهی بسیار دوستانه با آنان، رعایت نظم در رفت و آمدها و نشست و برخاستها بویژه در محیط دانشگاه و سرکلاس درس، تقویت راههای تفکر و افزایش خلاقیت خویش، انتقادپذیری و خود انتقادی (انتقاد از خود = Autocritics)، همچنین انتقاد درست و سازنده از دیگران، برخورد منطقی با مخالفان خود، پذیرش عیوب دیگران، کنترل خشم خود، ورزش عاقلانه به صورت منظم و افزایش نیرو و توان خویش از راه ورزش عاقلانه و به صورت منظم و کسب سلامتی جسمی و انبساط روحی و تداوم آن، خود را به طور مؤثر نشان دادن و هدایت جلسات مفید و ثمربخش و در نهایت و مهمتر از همه تداوم سلامتی روحی و هدایت معنوی خویش از طریق رعایت حقوق خداوند حکیم و بندگی او که همه راههای توفیق و کارآمدی فردی و اجتماعی به او ختم میشود. به راستی، اگر یک دانشجو، یا جمعی از آنان، یا اکثر دانشجویان و یا... این گونه باشند، آیا جامعه شاهد مدیران موفق، کارآمد و خدمتگذار و در نتیجه شاهد جامعهی پیشرفته نخواهیم بود؟ حتما چنین هدفی با شرایطی که مطرح شد قابل تحقق است. به طور کلی در رابطه تقسیم ساعات و فراغت، اعتقاد ما بر این است که آن چه در راستای هدایت انسان لازم است باشد، در کتاب گفتار و روش زندگی معصومین آمده است. مثلاً امام علی(ع) در تفسیر آیهی شریفهی: (لاتنسَ نَصیبَک من الدّنیا)؛(قصص، آیهی 77؛ بهره خود را از دنیا فراموش نکن)میفرماید: (لاتنسَ صِحّتک و قوّتک و فراغک و شبابَک و نشاطک ان تَطلُبَ بهاالآخرة؛ ...). پیامهای این سخن عرشی این است: قدر چند چیز را بدان و در جهت رسیدن به آخرت که بهترین چیزهاست، از آنها بهره بگیر.(معانی الاخبار، ص 325) 1 صحت بدن و عافیت. 2 قوّت و نیرو. 3 فراغت: اوقاتی که در آن مشغول به کاری نیست. 4 جوانی. 5 نشاط و شادابی. پیامبر خدا(ص) فرمود: (در صحف ابراهیم آمده است که خردمند، مادامی که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتی را برای خود در نظر بگیرد. زمانی برای مناجات با پروردگارش و زمانی برای حساب کشیدن از خویش و زمانی برای اندیشیدن در نعمتهایی که خدای عزّ و جلّ به وی ارزانی داشته است و زمانی برای بهرهمند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان کمکی است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگی و رفع خستگی دلها).(الخصال، ص 525، ح 13) مشابه این تعبیر از دیگر امامان نیز به ما رسیده است. امام کاظم(ع) فرمود: سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت کنید: (زمانی برای مناجات با خدا، زمانی برای کسب و کار، زمانی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادی که عیبهایتان را به شما گوشزد میکنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانی برای بهرهمند شدن از لذتهای غیرحرام).(بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18) از مجموع این فرمایشات این بهره را میبریم: همین ساعت آسایش است که موجب استفادهی بهینه از بقیه ساعات میشود، هم عبادت را نشاط میبخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه نفس میشود و هم قوه تفکر را از خطا باز میدارد و هم نیروی لازم را برای فعالیت و کار فراهم میسازد. اصل برنامه ریزی و تقسیم ساعت های شبانه روز و مراقبت از خود کار خود را خود شما انجام می دهید. کمکی که از ما برمی آید برشماری اصولی است که لازم است در برنامه ریزی رعایت شود. این اصول به قرار زیر است: 1. برنامه باید در حد توان باشد نه خارج از توان، همانطور که گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. پس باید مطابق طاقت و توان جسمی و روحی تان برنامه را طرح ریزی و اجرا کنید و از حد تعادل خارج نشوید. 2. هر روز فعالیت های روزانه خود را ارزیابی کنید و پایان روز و قبل از آن که به بستر بروید بررسی کنید که کدام یک از کارها و وظیفه های مقرر شده را انجام دادهاید و کدام یک را نیمه کاره رها کرده و انجام نداده اید، نسبت به فعالیت های انجام شده خود را تشویق کرده و به خود آفرین بگویید و پاداشی را در نظر بگیرید و نسبت به انجام نداده ها خود را تنبیه کرده مثلا خود را جریمه مالی کنید و صدقه ای را به مستمندان بدهید و یا .... 3. ایده آل نگر و مطلق گرا نباشید، یعنی نخواسته باشید تمام خواسته ها و آرزوهایتان فوری و به شکل کامل و تمام برآورده شود هر چند در راه به دست آوردن آن تلاش می کنید ولی اگر از دسترسی به برخی از آنها ناتوان بودید و شرایط فراهم نبود، نگویید به طور کلی باید آن را رها کرد بلکه در تلاش های بعدی در پی نیل به آن باشید و خسته نشوید. 4. اراده خودتان را تقویت کنید این امر هم نیازمند رعایت برخی نکاتی است که مقاله ضمیمه (پیش شماره پرسمان 5) را بخوانید و به راهکارهای آن عمل کنید. امید است به شما کمک کند. دوست عزیز! چنانچه در مسیر برنامه ریزی مشکل ضعف اراده وجود داشته باشد تجربه نشان داده است، برای حل این مشکل نمیتوان تنها به رهنمودهای کتبی و غیابی بسنده کرد و این مسأله، مانند بسیاری از مشکلات روانی دیگر، به ارتباط مستمر با مشاور نیازمند است; ولی اجرای توصیههای زیر در نابود سازی این پدیده سودمند مینماید. 1. باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید . توجه کنید ضعف اراده غالبا در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناختخویش، با ارزش تلقی نکردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تمیز اهم و مهم، شکستهای گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهای مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزاری و برنامه ریزی ممکن است. 2. باید باور کنید چون دیگر انسانها از توانمندیهای بسیار برخوردارید و از دیگران کمتر نیستید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست کم بگیرد. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندی شکل میگیرد. 3. پس از مشورت با افراد ذی صلاح، با توجه به امکانات و توانمندی های واقعی خود، برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و بکوشید هرگز بی جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همهفعالیتها را در این برنامه بگنجانید تا زمانی خالی نماند و توجه به فرصت بیکاری شما را سمت تأخیر انداختن کارها سوق ندهد. 4. بکوشید برای هر رفتاری انگیزهای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیریها و رفتارهای خاص خویش به طور کامل آگاه شوید. 5. محیط زندگی و موقعیت کاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعالیت را نابود سازید; برای مثال در موقعیتی که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی میانجامد، قرار نگیرید . برای تصمیمگیریها و اقدامات خویش امنیت روانی فراهم آورید تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگی فکری و فعالیتبه جا را از طریق تصمیم آشکار سازید . 6. هر کاری را آسان تلقی کنید; زیرا در برابر اراده پولادین انسان همه سختیها آسان میگردد . به استقبال کارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید میتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید. 7. رضایتخداوند را ملاک هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی بپرهیزید. این تسلیم شدنها اراده را ضعیف و متزلزل میسازد. تقوا و رعایتحرمت دستورهای پروردگار برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده بسیار سودمند است. 8 . مدتی برنامه ریزی و تصمیمات خود را با فردی ذی صلاح در میان بگذارید و از وی بخواهید مراقب باشد تا در شما دو دلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تاخیر نیندازید. 9. از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند. 10. با کسانی که روحیه و اراده قوی دارند، دوستشوید تا اراده شما نیز قوی گردد. 11. بکوشید تصمیمهاتان را با فردی با تجربه در میان نهید تا از قوت و درستی شان اطمینان یابید. پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت اقدام کنید. تصمیم باید بر تدبیر و اندیشه و آگاهیهای لازم استوار باشد و به عمل بینجامد . تخلف از این امر جز تلف کردن وقت، پیروی از افکار پوچ و سستی در عمل دستاوردی ندارد و فرد را با زیانهای مادی و معنوی روبه رو میسازد. از این رو، امور یاد شده گناه به شمار میآید. تردید در تصمیم گیری و تاخیر در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوی و مادی فراوان میشود و زیانهای بسیار را به ارمغان میآورد. 12 . تصمیمات به جا و پر ارزش گذشته خود را به یاد آورید و توجه کنید که چون گذشته برای انجام دادن کارهای مهم آمادگی دارید. 13. در تصمیمها و فعالیتهای اسوهها دقت کنید، در همسان سازی و الگوپذیری جدی باشید تا جرات انجام کار یابید و توان تصمیمگیری و اجرا در شما تقویت شود. 14. ورزش مستمر و منظم را که در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نکنید. 15. با تصمیمهای آسان در کارهای ساده، به تدریج خود باوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیمگیری در امور مشکل و پیچیده هموار سازید. 16. در موضوع مورد نظر تمرکز پیدا کنید و از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید تا تصمیمگیری آسانتر صورت پذیرد. 17. پس از تدبیر و مشورت از عواقب تصمیم های خود هراسناک نباشید و به خدا توکل کنید . پیامدهای تصمیمهاتان را که از قلمرو اندیشهتان بیرون است و با سامان دادن احتمالهای ضعیف سبب تردید و تزلزل شما میگردد، به خداوند متعال که به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آنچه پروردگار پیش میآورد، خشنود باشید. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعیتان رهنمون شود. نویسنده : علی زینتی
برای بهتر گذراندن اوقات فراغت چه کار کنیم؟
زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند.
اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن یک برنامه کارآمد و درست است. زیرا از یک سو به ما شیوه صحیح به کار گرفتن فرصتها را می آموزد و از سوی دیگر با نیل به هدفهای کوتاهمدت و میانمدت، رضایت خاطرمان را فراهم میسازد. برای اینکه چگونه یک برنامهریزی مناسب برای نیازهای خود تنظیم نماییم منوط و مشروط به تحقق موارد ذیل است:
1. تعیین هدف. هدف ها دو قسمند. گاهی کلی اند مثل رضای خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهی و امثال آن و گاهی جزئی اند مثل تخصص در یک رشته خاص مثل حساب داری، مطالعه یک کتاب، نوشتن مقاله یا امثال آن.
لازم است هر دو هدف را مشخص کنیم؛ یعنی همان طور که یک هدف کلی در نظر داریم، اهداف جزئی را هم دقیقا مشخص کنیم و آن را محور فعالیت هایمان قرار دهیم.
2. تشخیص نیازها وکاستی ها و نواقص احتمالی. باید خواستها و احتیاجات اساسی خود را در آن زمینه به خصوص روشن کنیم. به عنوان مثال: در یک مقطع مشخص، چه درسی را نیاز داریم بیاموزیم تا تسلط بر آنها پیدا کنیم.
3. فرصتها و اوقاتی که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانی است؟
4. چه روشی مطلوبترین شیوه برای دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد.
5. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلی هستیم؟
6. پس از اجرا به ارزیابی فعالیتهای انجام شده می پردازیم تا میزان دسترسی به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان بازخورد(فیدبک) نامیده میشود، فرصتی به ما میبخشد تا بتوانیم عوامل ناکامی احتمالی را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیری نماییم.
از آفات برنامهریزی، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابی به هدف برنامه است. و شاید در ابتدای فعالیت به همه موارد مورد نظر دست نیافته و دلسرد شویم و از ادامه راه باز بمانیم. و بی تردید عمل به برنامه، مستلزم چشمپوشی از برخی فرصتهای فراغت، سرگرمیها و تفریحات میباشد، در این صورت باید خود را سازگار با برنامه مینماییم تا بتوانیم به نتیجه مطلوبی دست یابیم.
ممکن است در ابتدا، برنامهریزی با کندی مواجه شود ولی در جریان عمل به برنامه به آن عادت میکنیم و به مرور زمان جزء شخصیت ما میشود. برنامهریزی علاوه بر صرفهجویی در وقت و فرصتهای زندگی، موجب میشود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. لازمه برنامهریزی موفق، انعطافپذیری در عمل به برنامه است و نیز نگاه واقعبینانه به کاستیها و ضعفهای موجود در زمینهای است که برنامه تنظیم میکنیم. برنامهریزی تفکر ما را نسبت به زندگی شکل میدهد و تفکّر منسجم منتهی به عمل در زندگی ایجاد می کند.
به منظور داشتن یک برنامه منظم، لازم است جدولی تهیه نمایید و ساعات شبانه روز و ایام هفته را (به ترتیب در ستون افقی و عمودی) یادداشت کرده و برای هر ساعتی در هر روز از ایام هفته کار و برنامه مناسب را در آن یادداشت نمایید. مثلاً چه ساعتی از خواب بیدار شوید؟ ساعتی را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و دیگر کارها اختصاص دهید، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نیز دقیقا در جدول بنویسید و خود را موظف کنید طبق جدول تهیه شده که متناسب با تواناییهای خودتان است عمل نمایید. در این مسیر نیاز به یک عزم و اراده جدی هست که انشاءالله در شما وجود دارد.
به جهت تأکید بر نقش نظم در پیشرفت و تکامل علمی و انسانی و... توجه شما را به سخنان علی(ع) پس از ضربت خوردن به دست ابنملجم (لعنه الله) به فرزندان خود حسن و حسین(ع) جلب می کنم که حضرت چنین فرمود:(اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم؛ شما و همه فرزندان و کسانم و هر کسی را که نوشتهام به او میرسد، به تقوای خدا و نظم داشتن در کارتان سفارش میکنم).
نکته مهم این است که اولین جملهای که در وصیتنامه خود به فرزندان خود در آن حالت خاص پس از توصیه به تقوا و دوری از گناه، توصیه به نظم در امور و کارها فرمود و این نشانه اهمیت نظم و نقش آن در سعادت و موفقیت انسان است و بدون آن کسی به جایی نمی رسد.
بعد از طرح و برنامه آنچه اهمیت دارد و باید عملیاتی گردد پر کردن برنامه و طرح تهیه شده است محتوای برنامه براساس دو عامل پر و به اصطلاح تعیین می شود:
1. هدف.
2- نیازها، کاستی ها و نقص ها.
شما باید براساس هدف خودعمل کنید و در صدد مرتفع ساختن نیازها و کاستی ها باشید و در این راستا گام برداید و ما چون از هدف شما خبر نداریم و یا با نیازها و کاستی ها و نواقص زندگی فردی و اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی و اقتصادی و... شما آگاهی نداریم نمی توانیم محتوای برنامه شما را تدارک نماییم اما یکی دو چیز را می دانیم. اولین نکته ای که می دانیم آن است که شما یک مسلمان هستید و این مسلمانی مسؤولیتی را متوجه شما می کند لذا بخشی از این برنامه باید مطابق آنچه مسلمانی اقتضا می کند پر شود. برخی از این محتوا همانا اعمال عبادی شماست مانند این که باید بخشی از برنامه شما به خواندن نماز، قرآن، اطلاع از احکام دین و عمل به آنچه دین بر دوش شما گذارده است اختصاص یابد. البته مسلمانی فقط در عبادت جلوه نمی کند و تمام زندگی ما باید متکی بر اسلام باشد.
نکته دوم آن است که شما یک دانشجو هستید لذا باید بخش دیگری از برنامه شما با مطالعه مواد درسی رشته تحصیلی شما پر شود شاید بیشترین نیازها، کاستی ها و اساسی ترین اهداف شما همین تحصیل باشد و باید بیشترین محتوای برنامه شما نیز امور درسی و تحصیلی باشد کار را از مواد درسی ضروری، مواد درسی که در آنها احساس ضعف می کنید وکاستی را در تحصیل شما ایجاد کرده است شروع کنید. گمان نمی کنیم جز دو برنامه فوق برنامه اساسی دیگری وجود داشته باشد مگر برنامه های ریز و جزئی البته خوب می دانید وجود تفریح و گردش و برنامه های نشاط آور نیز یکی از ضرورت های زندگی انسانی است. آنچه گفته شد از محتوای برنامه برگرفته از حدیثی است از امام کاظم(ع) که می فرمایند بکوشید برنامه و ساعت زندگی خود را در چهار بخش تنظیم کنید:
1- بخشی را به مناجات.
2- بخشی را به کسب معاش و روزی.
3- بخشی را نیز به معاشرت با برادران دینی مخلص و مورد وثوق که عیب شما را می نمایانند، اختصاص دهید.
4- بخشی را نیز به تفریح بپردازید.
در مورد شما معاش و روزیتان در ادامه تحصیل نهفته است.
برنامه عبادی زیر را نیز عمل کنید که برای یاد خدا بسیار مؤثر است:
1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کاری کمی مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید این سه چیز را قبل از انجام هر کاری مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد اولاً انسان به حرام نمیافتد و نیز واجبی از او ترک نمیشود. ثانیا: انسان را از غفلت شبانهروزی میگیرد. ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب میآید میتوان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتی افعالی که نه واجب هستند نه حرام میتوان با قصد قربت آنها را عبادی کرد مثلاً خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کاری مراقبهاش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خدای را هر چند زبانی به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتیابی کند تا به مرور نقصها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سالها به جایی برسد که حتی یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات میباشد.
حضرت علی(ع) میفرمایند: (ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الی المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدی و زشتی امر میکند پس هر کسی آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولی او انسان را رها نمیکند و) او انسان را به سمت گناهان میکشاند)، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد علی سعادتپرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدی گرفت که از اساسیترین دستورات اخلاقی و سازنده میباشد.
1- نماز اول وقت: اگر کار اهمی با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کردهاند. امام صادق(ع) میفرمایند: (لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ برای هر نمازی دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و برای کسی نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روی علتی و آخر وقت فقط برای شخص بیمار و ناتوان و کسی که دارای عذری است میباشد و اول وقت خشنودی خدا را دربردارد ولی آخر وقت عفو خدا را)، (میزانالحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390).
3- مستحبات نشاطآور: از میان مستحبات از نمازهای نافله گرفته تا دعای کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایی را انجام دهید که برای شما نشاطآور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبی که قلب بدان اقبال داشت و برایتان نشاطبخش و حالآور بود به همان اکتفا کنید، حتی نسبت به نماز شب که سفارش زیادی شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلی خیلی خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید.
4- توسل به ائمه معصومین(ع): گاه گاهی مخصوصا به اقتضای حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.
5- دائمالوضوء: سعی کنید همیشه وضودار باشید واگر برای شب قبل از خواب وضو بگیرید کافی است و چنانچه نیمهشب برای کاری برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشک کنید از جهتی بهتر است.
6- زیارت اهل قبور: هفتهای یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهدای عزیز بروید و اگر وقت خلوتی را انتخاب کنید تا تأمل بیشتری کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلی بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.
یک دانشجوی جوان، جهت استفادهی بهینه از پتانسیل جوانی و بکارگیری آن در مسیر رشد و توسعه خود و جامعه اش باید به تدبیر زیر عمل نمایید.
1. شناخت هویت فردی و شخصی:
دانشجویانی که دقیقا میدانند در چه موقعیتی از زمان، جامعه، تاریخ و عمر خود واقع شدهاند، تدبیر مناسبتری برای رشد و توسعهی زندگی خواهند داشت.
شناخت هویت ملی، فرهنگی و اسلامی نیز مکمّل هویت فردی و شخصی است، در این مقطع، دانشجو، عارف به فرهنگ، مکتب و ملت خویش است و به مبانی فرهنگ اسلامی و ملی و آسیبها و دردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعهی خویش، معرفت قابل قبولی پیدا میکند. چنین معرفتی که مولد درک فرهنگ خودی (اسلامی و ملی) و شناخت دردهای اجتماعی است، راه را به روی عامل نفوذ بیگانه و فرهنگ و سیاست مهاجم میبندد و مصونیت پذیری از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی به وجود میآورد، البته نیل به این مرحله، مستلزم درک بهتر جامعه نسبت به هویت جوانان و دانشجویان است.
2. دانشاندوزی:
تحصیل علم، اولین و مهمترین تکلیف شب و روز یک دانشجو است. اگر شرح حال زندگانی مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. خواهیم دید که تلاش در راه تحصیل دانش، چه میزان در سعادت و نیکبختی جامعه و جاودانگی آنان تأثیر داشته است.
در گذشته دانشمندان بزرگی نظر ادیسون، مخترع برق و گالیله، مخترع تلسکوپ و کاشف مسایل مهمی در علم هیئت و رازی کاشف الکل و هشام در علم شیمی و گوتمبرگ مخترع چاپ و... گامهای مؤثری در راه رفاه، آسایش و خدمت بشر برداشتهاند. بنابراین، اساسیترین وظیفهی دورهی دانشجویی، تلاش بیحد و اندازه در مسیر کسب سرمایهی دانش است و دانشجو باید تلاش کند تا سطح دانش خود را افزایش دهد و تحصیلات خود را در ترمهای مختلف و مقاطع بالاتر و تخصّصیتر، بدون هیچ وقفهای ادامه بدهد و هرگز این احساس را به خود راه ندهد که قادر به ادامهی تحصیل در مقاطع بالاتر نیست و در این خصوص با افراد آگاه مشورت کند.
شایسته است که یک دانشجو در کنار متون درسی و امتحانی خویش، سایر منابع را مورد مطالعه قرار دهد تا اندوختههای خویش را غنیتر سازد و سعی کند در پایان هر هفته ایدههای جدیدی که بدست آورده است مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهد و سعی کند از آن چیزهای آموزنده فرا گیرد و سپس به نحو جالبی آنها را به صورت کاربردی آماده کند.
3. وقتشناسی:
اگر جوانی، بهار عمر است، وقت سرمایهی همه فصول عمر است. و به تعبیری، وقت طلاست بلکه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروین اعتصامی، در باب ارزش وقت چنین میسراید:
گهر وقت، بدین خیرگی از دست مده
آخر این درّ گرانمایه، بهایی دارد
از منظر دین نیز، اولین پرسشهایی که در قیامت از انسان میشود از چند چیز است از جمله:
1. از عمرش که در چه راهی فنا کرده است،
2. از جوانی که در چه چیزی گذرانده است،
3. از مال که از چه طریقی بدست آورده است،
4. از محبّت اهل بیت (امامشناسی). (خصال صدوق، ج 1، ص 253)
با نگاهی اجمالی به سخن گرانسنگ معصومین(ع)، جایگاه و اهمیت دو سرمایهی جوانی و عمر به خوبی، آشکار میشود و هر کس که بتواند در دریای زندگی شنا کرده و این دو گوهر گرانبها را صید کند، قطعا به ساحل نجات و رستگاری دست خواهد یافت. بزرگان چون چنین بودند، گشتند آنچنان.
البته در ارج گذاری به وقت، علاوه بر وقت خویش باید برای وقت دیگران نیز ارزش قایل شد، و همهی این مراحل به سرانجام نمیرسد مگر این که فرهنگسازی کنیم و همگان به این نکته برسند که وقتسوزی، گناهی است بس بزرگ و نابخشودنی، و این شعار جا بیفتد که: وقتسوزی یعنی خودسوزی.
3.فراگیری روش تحقیق: یک دانشجوی کارآمد باید اصول روش تحقیق در علوم مختلف، مخصوصا روش مطلوب و مناسب برای تحقیق در عالم طبیعت را فرا گیرد.
در اهمیت و ارزش روش تحقیق همین بس که امروزه پیشرفت علوم و توسعهی جوامع پیشرفته، مرهون آن است و هر روز بر ابعاد آن افزوده میشود.
گرچه امروزه در بسیاری از رشتههای دانشگاهی، روش تحقیق به صورت چند واحد گنجانده شده است اما این مقدار قطعا برای موفقیتهای راهبردی کافی نیست و باید در این زمینه چارهای اندیشید.
4. برنامهریزی صحیح: برخی از مردم و به ویژه دانشجویان عزیز، در تنظیم زندگی و فعالیتهای تحصیلی خویش دچار ابهام و سرگشتگی هستند و نمیتوانند تعادل لازم را میان خواستها و امکاناتشان بوجود بیاورند. اصولاً، برنامهریزی، زمینه ساز کامیابی و موفقیتهای همگان به ویژه جوانان و دانشجویان است، زیرا از یک سو به آنان شیوه صحیح به کار گرفتن فرصتها را میآموزد و از سوی دیگر با نیل به هدفهای کوتاه مدت و میان مدت، رضایت خاطرشان را فراهم میسازد. برنامهریزی مناسب مشروط به تحقق موارد زیر است:
1. هدفهای ما مشخص شود و این که هدف اصلی ما چیست؟
2. نیازهای ما کدامند؟ به عنوان مثال: در یک مقطع مشخصی، علاوه بر متن درسی، چه کتابهایی را بخوانیم تا تسلّط بر آنها پیدا کنیم.
3. فرصتها و اوقاتی که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانی است؟
4. چه روشی، مطلوبترین شیوه برای دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد؟
5. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلی هستیم.
6. پس از اجرا به ارزیابی فعالیتهای انجام شده بپردازیم تا میزان دسترسی به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان باز خورد (فیدبک) نامیده میشود، فرصتی به ما میبخشد تا بتوانیم عوامل ناکامی احتمالی را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیری نماییم.
البته، برنامهریزی آفاتی هم دارد که از جمله آن، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابی به هدف برنامه است. و یا آنکه در ابتدای فعالیت منطبق با برنامه، چنانچه به همه موارد مورد نظر دست نیافتیم، ممکن است دچار دلسردی شویم و از ادامهی راه باز بمانیم. و یا اینکه عمل به برنامهریزی جدّی، مستلزم چشمپوشی از برخی فرصتهای فراغت، سرگرمیها و تفریحات میباشد، در این صورت خود را سازگار با برنامه مینماییم تا بتوانیم به نتیجهی مطلوبی دست یابیم.
از مزایای برنامهریزی این است که بر حس اعتماد به نفس میافزاید و هسته مرکزی اطمینان به شخصیت را رشد میدهد و موجب میشود با نگاهی امیدوارتر به جهان بنگریم. از نگاه دیگر، برنامهریزی در ابتدا با کندی ممکن است مواجه شود ولی در جریان عمل به برنامه به آن عادت میکنیم و به مرور زمان ملکه شخصیت ما میشود. برنامهریزی علاوه بر صرفهجویی در وقت و فرصتهای زندگی، موجب میشود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. همچنین برنامهریزی، تفکر ما را نسبت به زندگی شکل میدهد و تفکّر منسجم منجر به عمل موفق در زندگی فردی و اجتماعی میشود.
البته عوامل دیگری وجود دارند که در رشد و کارآمدی یک دانشجو و در نتیجه رشد و کارآمدی جامعه نقش دارند از جمله:
شناخت راههای اعتماد به نفس، اصول نویسندگی و سخنوری، با دقت گوش کردن به سخن اساتید و سایر افراد، توسعهی روابط مفید با دیگران و پیدا کردن دوستان قابل اعتماد و ایجاد یک رابطهی بسیار دوستانه با آنان، رعایت نظم در رفت و آمدها و نشست و برخاستها بویژه در محیط دانشگاه و سرکلاس درس، تقویت راههای تفکر و افزایش خلاقیت خویش، انتقادپذیری و خود انتقادی (انتقاد از خود = Autocritics)، همچنین انتقاد درست و سازنده از دیگران، برخورد منطقی با مخالفان خود، پذیرش عیوب دیگران، کنترل خشم خود، ورزش عاقلانه به صورت منظم و افزایش نیرو و توان خویش از راه ورزش عاقلانه و به صورت منظم و کسب سلامتی جسمی و انبساط روحی و تداوم آن، خود را به طور مؤثر نشان دادن و هدایت جلسات مفید و ثمربخش و در نهایت و مهمتر از همه تداوم سلامتی روحی و هدایت معنوی خویش از طریق رعایت حقوق خداوند حکیم و بندگی او که همه راههای توفیق و کارآمدی فردی و اجتماعی به او ختم میشود.
به راستی، اگر یک دانشجو، یا جمعی از آنان، یا اکثر دانشجویان و یا... این گونه باشند، آیا جامعه شاهد مدیران موفق، کارآمد و خدمتگذار و در نتیجه شاهد جامعهی پیشرفته نخواهیم بود؟ حتما چنین هدفی با شرایطی که مطرح شد قابل تحقق است.
به طور کلی در رابطه تقسیم ساعات و فراغت، اعتقاد ما بر این است که آن چه در راستای هدایت انسان لازم است باشد، در کتاب گفتار و روش زندگی معصومین آمده است. مثلاً امام علی(ع) در تفسیر آیهی شریفهی: (لاتنسَ نَصیبَک من الدّنیا)؛(قصص، آیهی 77؛ بهره خود را از دنیا فراموش نکن)میفرماید: (لاتنسَ صِحّتک و قوّتک و فراغک و شبابَک و نشاطک ان تَطلُبَ بهاالآخرة؛ ...). پیامهای این سخن عرشی این است: قدر چند چیز را بدان و در جهت رسیدن به آخرت که بهترین چیزهاست، از آنها بهره بگیر.(معانی الاخبار، ص 325)
1 صحت بدن و عافیت.
2 قوّت و نیرو.
3 فراغت: اوقاتی که در آن مشغول به کاری نیست.
4 جوانی.
5 نشاط و شادابی.
پیامبر خدا(ص) فرمود: (در صحف ابراهیم آمده است که خردمند، مادامی که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتی را برای خود در نظر بگیرد. زمانی برای مناجات با پروردگارش و زمانی برای حساب کشیدن از خویش و زمانی برای اندیشیدن در نعمتهایی که خدای عزّ و جلّ به وی ارزانی داشته است و زمانی برای بهرهمند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان کمکی است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگی و رفع خستگی دلها).(الخصال، ص 525، ح 13)
مشابه این تعبیر از دیگر امامان نیز به ما رسیده است. امام کاظم(ع) فرمود: سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت کنید: (زمانی برای مناجات با خدا، زمانی برای کسب و کار، زمانی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادی که عیبهایتان را به شما گوشزد میکنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانی برای بهرهمند شدن از لذتهای غیرحرام).(بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18)
از مجموع این فرمایشات این بهره را میبریم: همین ساعت آسایش است که موجب استفادهی بهینه از بقیه ساعات میشود، هم عبادت را نشاط میبخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه نفس میشود و هم قوه تفکر را از خطا باز میدارد و هم نیروی لازم را برای فعالیت و کار فراهم میسازد.
اصل برنامه ریزی و تقسیم ساعت های شبانه روز و مراقبت از خود کار خود را خود شما انجام می دهید. کمکی که از ما برمی آید برشماری اصولی است که لازم است در برنامه ریزی رعایت شود. این اصول به قرار زیر است:
1. برنامه باید در حد توان باشد نه خارج از توان، همانطور که گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. پس باید مطابق طاقت و توان جسمی و روحی تان برنامه را طرح ریزی و اجرا کنید و از حد تعادل خارج نشوید.
2. هر روز فعالیت های روزانه خود را ارزیابی کنید و پایان روز و قبل از آن که به بستر بروید بررسی کنید که کدام یک از کارها و وظیفه های مقرر شده را انجام دادهاید و کدام یک را نیمه کاره رها کرده و انجام نداده اید، نسبت به فعالیت های انجام شده خود را تشویق کرده و به خود آفرین بگویید و پاداشی را در نظر بگیرید و نسبت به انجام نداده ها خود را تنبیه کرده مثلا خود را جریمه مالی کنید و صدقه ای را به مستمندان بدهید و یا ....
3. ایده آل نگر و مطلق گرا نباشید، یعنی نخواسته باشید تمام خواسته ها و آرزوهایتان فوری و به شکل کامل و تمام برآورده شود هر چند در راه به دست آوردن آن تلاش می کنید ولی اگر از دسترسی به برخی از آنها ناتوان بودید و شرایط فراهم نبود، نگویید به طور کلی باید آن را رها کرد بلکه در تلاش های بعدی در پی نیل به آن باشید و خسته نشوید.
4. اراده خودتان را تقویت کنید این امر هم نیازمند رعایت برخی نکاتی است که مقاله ضمیمه (پیش شماره پرسمان 5) را بخوانید و به راهکارهای آن عمل کنید. امید است به شما کمک کند.
دوست عزیز! چنانچه در مسیر برنامه ریزی مشکل ضعف اراده وجود داشته باشد تجربه نشان داده است، برای حل این مشکل نمیتوان تنها به رهنمودهای کتبی و غیابی بسنده کرد و این مسأله، مانند بسیاری از مشکلات روانی دیگر، به ارتباط مستمر با مشاور نیازمند است; ولی اجرای توصیههای زیر در نابود سازی این پدیده سودمند مینماید.
1. باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید . توجه کنید ضعف اراده غالبا در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناختخویش، با ارزش تلقی نکردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تمیز اهم و مهم، شکستهای گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهای مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزاری و برنامه ریزی ممکن است.
2. باید باور کنید چون دیگر انسانها از توانمندیهای بسیار برخوردارید و از دیگران کمتر نیستید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست کم بگیرد. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندی شکل میگیرد.
3. پس از مشورت با افراد ذی صلاح، با توجه به امکانات و توانمندی های واقعی خود، برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و بکوشید هرگز بی جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همهفعالیتها را در این برنامه بگنجانید تا زمانی خالی نماند و توجه به فرصت بیکاری شما را سمت تأخیر انداختن کارها سوق ندهد.
4. بکوشید برای هر رفتاری انگیزهای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیریها و رفتارهای خاص خویش به طور کامل آگاه شوید.
5. محیط زندگی و موقعیت کاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعالیت را نابود سازید; برای مثال در موقعیتی که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی میانجامد، قرار نگیرید . برای تصمیمگیریها و اقدامات خویش امنیت روانی فراهم آورید تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگی فکری و فعالیتبه جا را از طریق تصمیم آشکار سازید .
6. هر کاری را آسان تلقی کنید; زیرا در برابر اراده پولادین انسان همه سختیها آسان میگردد . به استقبال کارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید میتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید.
7. رضایتخداوند را ملاک هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی بپرهیزید. این تسلیم شدنها اراده را ضعیف و متزلزل میسازد. تقوا و رعایتحرمت دستورهای پروردگار برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده بسیار سودمند است.
8 . مدتی برنامه ریزی و تصمیمات خود را با فردی ذی صلاح در میان بگذارید و از وی بخواهید مراقب باشد تا در شما دو دلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تاخیر نیندازید.
9. از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند.
10. با کسانی که روحیه و اراده قوی دارند، دوستشوید تا اراده شما نیز قوی گردد.
11. بکوشید تصمیمهاتان را با فردی با تجربه در میان نهید تا از قوت و درستی شان اطمینان یابید. پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت اقدام کنید.
تصمیم باید بر تدبیر و اندیشه و آگاهیهای لازم استوار باشد و به عمل بینجامد . تخلف از این امر جز تلف کردن وقت، پیروی از افکار پوچ و سستی در عمل دستاوردی ندارد و فرد را با زیانهای مادی و معنوی روبه رو میسازد. از این رو، امور یاد شده گناه به شمار میآید.
تردید در تصمیم گیری و تاخیر در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوی و مادی فراوان میشود و زیانهای بسیار را به ارمغان میآورد.
12 . تصمیمات به جا و پر ارزش گذشته خود را به یاد آورید و توجه کنید که چون گذشته برای انجام دادن کارهای مهم آمادگی دارید.
13. در تصمیمها و فعالیتهای اسوهها دقت کنید، در همسان سازی و الگوپذیری جدی باشید تا جرات انجام کار یابید و توان تصمیمگیری و اجرا در شما تقویت شود.
14. ورزش مستمر و منظم را که در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نکنید.
15. با تصمیمهای آسان در کارهای ساده، به تدریج خود باوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیمگیری در امور مشکل و پیچیده هموار سازید.
16. در موضوع مورد نظر تمرکز پیدا کنید و از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید تا تصمیمگیری آسانتر صورت پذیرد.
17. پس از تدبیر و مشورت از عواقب تصمیم های خود هراسناک نباشید و به خدا توکل کنید . پیامدهای تصمیمهاتان را که از قلمرو اندیشهتان بیرون است و با سامان دادن احتمالهای ضعیف سبب تردید و تزلزل شما میگردد، به خداوند متعال که به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آنچه پروردگار پیش میآورد، خشنود باشید. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعیتان رهنمون شود.
نویسنده : علی زینتی
- [سایر] درباره شیوه گذراندن مناسب اوقات فراغت کودکان توضیح دهید.
- [سایر] آیا استماع موسیقی و یا غنا به قصد تفریح، تفنّن و گذراندن اوقات فراغت اشکال دارد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا شنیدن موسیقی یا غنا به قصد تفریح و گذراندن اوقات فراغت جایز است؟
- [سایر] چگونه از اوقات فراغت خود استفاده کنیم؟
- [سایر] چه پیشنهادی برای پر کردن اوقات فراغت زنان خانه دار متاهل دارید؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اینجانب علاقه وافری در زمینه فراگیری موسیقی به عنوان وسیله ای برای پرکردن بخشی از اوقات فراغت بصورت تئوری و عملی را دارم، نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
- [سایر] گاهی اوقات به تمام اعتقادات شک میکنم از جمله وجود خداوند، چه کار باید بکنم؟
- [سایر] آیا اوقات صرف غذا و استراحت جزء ساعات کار کارگر محسوب می شود؟
- [آیت الله سیستانی] من در یک جایی کار می کنم که گاهی اوقات مجبور به سرو مشروبات الکلی می باشم حکم آن چیست ؟
- [آیت الله سیستانی] من در یک جایی کار می کنم که گاهی اوقات مجبور به سرو مشروبات الکلی می باشم حکم آن چیست ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر بعد از فراغت وضو شک کند همه کارهای وضو را انجام داده یا نه، یا شرایط در آن جمع بوده یا نه، اعتنا نکند، اما اگر در حال وضو شک کند باید به جا آورد.
- [آیت الله سبحانی] اعتکاف در همه اوقات جایز است ولی بهترین زمان آن، ماه مبارک رمضان وبالاخص دهه آخر آن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] خون حیض در بیشتر اوقات، غلیظ وگرم ورنگ آن سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون میآید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] خون حیض در بیشتر اوقات؛ غلیظ و گرم و رنگ آن سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون می آید.
- [آیت الله سبحانی] خون حیض در بیشتر اوقات، غلیظ و گرم و رنگ آن سرخ مایل به سیاهی یا سرخ است و با فشار و سوزش بیرون می آید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خون حیض در بیشتر اوقات، غلیظ و گرم و رنگ آن سرخ مایل به سیاهی یا سرخ تیره است و با فشار و کمی سوزش بیرون می آید.
- [آیت الله خوئی] خون حیض در بیشتر اوقات غلیظ و گرم و رنگ آن، سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون میآید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خون حیض نشانه هایی دارد: در بیشتر اوقات غلیظ و گرم و رنگ آن تیره یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش خارج می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خون حیض در بیشتر اوقات، گرم و تازه و رنگ آن سیاه یا سرخ تیره است و با فشار و سوزش بیرون میآید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خون حیض در بیشتر اوقات، غلیظ و گرم و رنگ آن سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش، بیرون می آید.