مادری هستم که فرزندی 5 ساله دارم؛ هر بار که با کودکم بیرون برویم و مغازه اسباب بازی فروشی ببیند، اسباب بازی می خواهد و اگر برایش نخریم گریه می کند و ناراحت می شود. بگویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم؟
مادری هستم که فرزندی 5 ساله دارم؛ هر بار که با کودکم بیرون برویم و مغازه اسباب بازی فروشی ببیند، اسباب بازی می خواهد و اگر برایش نخریم گریه می کند و ناراحت می شود. بگویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم؟ پرسشگر گرامی؛ از اینکه می بینیم با مادری مهربان هم صحبت هستیم که بر روی تربیت کودک خود حساس است و می خواهد آگاهی های خود را در این زمینه افزایش دهد تا بتواند کودک خود را با آموزه های درست تربیت کند بسیار خوشحالیم و امیدواریم راهنمای خوبی برای شما باشیم. قبل از هر چیز لازم به یادآوری است که درک و شناخت کودک نسبت به دنیا و مفاهیم آن، با درک و شناخت یک بزرگسال بسیار متفاوت است و رفتارهای کودک هم بازتاب همین درک و شناخت اوست، که این مسأله در کتب روانشناسی رشد به تفصیل و با جزییات مورد بررسی قرار می گیرد. کودک مینیاتور (کوچک شده) افراد بزرگسال نیست. کودک ، کودک است با مختصات مربوط به خود. پس این انتظار نامعقولی است که ما از کودک توقع داشته باشیم که مانند ما فکر کند و عمل کند. بگذارید برایتان مثالی بزنم تا این موضوع برایتان ملموس تر شود. در روانشناسی کودک گفته شده که تهدیدهای خطرناک کودک را تا سن 7 یا 8 سال جدی بگیرید و به سادگی از آن رد نشوید، زیرا ممکن است تبعات جبران ناپذیری داشته باشد . اما چرا؟ فرض کنید در خانه آپارتمانی تان نشسته اید (طبقه سوم) و کودک 5 ساله تان به شما می گوید اگر برایم فلان اسباب بازی را نخرید خودم را از پنجره پرت می کنم و می کُشم ( چون کودک فهمیده است شما از مرگ می ترسید). اکنون شما با یک تهدید خطرناک از کودک مواجه شده اید. تهدید به کشتن خود. اگر شما این گفته را جدی نگیرید و فکر کنید که کودک است و برای خود حرفی می زند و هیچ وقت اینکار را نمی کند و به او بگویید هر کاری می خواهی بکن، با اشتباه بزرگی روبرو شده اید که ممکن است به مرگ کودکتان بینجامد؛ زیرا تصور یک کودک پنج ساله از مرگ با تصور یک بزرگسال کاملاً فرق می کند. بزرگسال می داند که مرگ پایان این دنیاست و برگشتی وجود ندارد، ولی کودک در این سن، هنوز به این فهم نرسیده است و تصور دیگری از مرگ دارد و آن را پایان دنیا و برگشت ناپذیر نمی داند. البته این به این معنی نیست که به تهدیدهای خطرناک کودک همیشه جامه عمل بپوشانید، بلکه منظور این است که مراقب باشید و آن را به خوبی مدیریت کنید تا بعدها پشیمان نشوید. پرسشگر گرامی؛ بازی یکی از نیازهای اساسی و مهم‌ترین فعالیت کودک به شمار می‌رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه‌ای از زندگی کودک مربوط می‌شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می‌سازند. از این لحاظ شرایط بازی ، آزادی کودک در بازی و اسباب بازی های مورد استفاده کودک اهمیت شایان توجهی دارد. مهم است بدانیم این یک روند است که باید طی شود، بطوری که تا هفت سالگی، بازی، کار کودک محسوب می شود. اگر فرزند در سنین کودکی خوب بازی نکند نمی تواند خوب تعلیم ببیند. خداوند نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است. در دین ما نیز سفارش شده است که فرزندتان را 7 سال آزاد بگذارید تا بازی کند . این دستور نشانگر تاثیر بازی در تربیت کودک است ؛ در 7 سال دوم او را تعلیم دهید و ادب به او بیاموزید و او باید فرمانبردار باشد و در 7 سال سوم وزیر. اینکه گفته شده فرزندتان را رها کنید تا بازی کند منظور این نیست که اصلا به او کار نداشته باشید و او را تربیت نکنید بلکه منظور اینست که بسیاری از آموزشهای تربیتی را می‌توان در خلال بازی ها به کودک نشان داد و به راحتی کودک را در مسیر درست تربیت نمود، زیرا کودک در این سن حرف شنوی چندانی ندارد و نمی توان با امر و نهی او را تربیت کرد . با این مقدمه باید به این نکته توجه داشته باشید که اسباب بازی ها وسایلی هستند که به کودک در بازی کردن کمک می کنند و در رشد همه جانبه کودک بسیار موثر هستند، به شرط اینکه درست انتخاب شوند و متناسب با شرایط رشدی کودک باشند. شما می گویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم. کمی با خود بیندیشید. آیا اینگونه رفتار کودک در این سن غیر طبیعی است؟ مسلما نه. یکی از ویژگی های کودک در این سنین این است که نمی تواند مانند یک بزرگسال رسیدن به خواسته اش را به تعویق بیندازد. چیزی که دوست دارد را بدون توجه به شرایط موجود ابراز می کند و می خواهد در لحظه، خواسته اش جامه عمل بپوشد. او درک صحیحی از شرایط اقتصادی و مسائلی از این قبیل ندارد. اما آیا باید به همه خواسته های کودک در این زمینه جواب مثبت داد؟ مسلما نه. اگر شما با توجه به شرایط اقتصادی تان به طور معمول برای کودکتان اسباب بازی تهیه کردید و می کنید و کودکتان در این زمینه با فقر اسباب بازی مواجه نیست، ولی او با این حال همیشه اصرار به خریدن اسباب بازی های بیشتر دارد باید بگوییم در اینجا نیازی نیست به حرف های او توجهی کنید. پاسخ منفی به خواسته های کودک که بسیاری از والدین از آن پرهیز می کنند تا محبت خود را نشان دهند، اشتباهی است که کودک را از دریافت محبت خالصانه و واقعی محروم می کند. کودکی که با گریه و دعوا یک وسیله اسباب بازی می خواهد و والدین در برابر خواسته کودک و خرید آن مقاومت می کنند، می توانند و باید محبت واقعی خود را پس از نخریدن وسیله به وی نشان دهند و دلایلشان را به زبان قابل فهم کودک برای او مطرح کنند. اینجاست که کودک در می یابد که والدین حتی با نخریدن اسباب بازی او را همچنان دوست دارند و او مثل گذشته می تواند بازی کند و از زندگی اش لذت ببرد. اما وقتی والدین تسلیم خواسته کودک می شوند، محبت واقعی خود را دریغ و آن وسیله را جایگزین آن می کنند. ( پس این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید) *** برخی نکات کاربردی در این زمینه : 1. وقتی با کودکتان به خیابان می روید، اگر برای خرید می روید قبلاً با آگاهی و برنامه ریزی این کار را انجام دهید ( انتخاب اسباب بازی مناسب و ...)، ولی اگر به دلیل مسائل اقتصادی فعلاً قصد خریدن اسباب بازی ندارید، اگر کودک شما دست تان را گرفت و به سوی ویترین مغازه اسباب بازی فروشی برد و با اصرار و سماجت و پاکوبیدن و گریه، خواست شما را وادار کند که برایش چیزی بخرید، تسلیم خواسته کودک نشوید و بدانید هیچ کودکی تا کنون در دنیا به خاطر این گریه کردن ها مشکلی برایش به وجود نیامده است و جای نگرانی ندارد (البته منظور ما این نیست که باعث گریه کودک خود شوید و نسبت به گریه های او بی تفاوت باشید، بلکه منظور این است که به خاطر برخی گریه ها مرتکب خطای تربیتی نشوید و سعی کنید گریه کودک را با روش صحیح و محبت های لازم و بجا کنترل و مدیریت کنید)؛ اگر پس از گریه کردن کودک او را به هدفش برسانید، برای کودک عادت می شود و همیشه می خواهد به همین نحو به خواسته خویش برسد. فراموش نکنید که کودکان بسیار هوشمندند و وقتی می بینند این راه (گریه کردن) برای رسیدن به خواسته هایشان جواب می دهد، همیشه از آن استفاده می کنند. 2. وقتی کودک همراهتان هست و امکانش نیز هست می توانید از مسیرهایی حرکت کنید که مغازه های اسباب بازی فروشی وجود نداشته باشد تا توجه کودکتان به آن ها جلب نشود. 3. اگر کودکتان اصرار به خریدن اسباب بازی کرد ولی شما قصد خرید نداشتید، می توانید توجه او را به موضوع دیگری جلب کنید، تا خریدن اسباب بازی را فراموش کند ( مثلا قول رفتن به پارک را به او بدهید و به آن هم حتما عمل کنید). 4. در صورت اصرار او به خریدن اسباب بازی، می توانید به کودکتان بگویید که وقتی به خانه رفتیم خودمان یک اسباب بازی درست می کنیم. این گفته شما علاوه بر اینکه حس کنجکاوی کودک را بر می انگیزد، باعث دست برداشتن او از سماجتش برای خرید اسباب بازی می شود. همیشه لازم نیست مبلغ هنگفتی برای خرید اسباب بازی گران قیمت پرداخت کنیم، می توانیم در خانه و با استفاده از وسایل خانگی و حتی دورریختنی ها (با رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی)، برای کودک اسباب بازی بسازیم. مثلا می توانید لوله های مقوایی دستمال کاغذی رولی را با کمی تزیین تبدیل به عروسک کنید یا با ریختن چند عدد نخود در یک ظرف و محکم کردن در آن، یک جغجغه بسازید. با به کارگیری مطالبی که خدمتتان عرض شد و همچنین افزایش سن کودکتان، این گونه رفتارهای او که در این سنین طبیعی است از بین خواهد رفت. موفق باشید. نویسنده : علی حسینعلی پور
عنوان سوال:

مادری هستم که فرزندی 5 ساله دارم؛ هر بار که با کودکم بیرون برویم و مغازه اسباب بازی فروشی ببیند، اسباب بازی می خواهد و اگر برایش نخریم گریه می کند و ناراحت می شود. بگویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم؟


پاسخ:

مادری هستم که فرزندی 5 ساله دارم؛ هر بار که با کودکم بیرون برویم و مغازه اسباب بازی فروشی ببیند، اسباب بازی می خواهد و اگر برایش نخریم گریه می کند و ناراحت می شود. بگویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم؟

پرسشگر گرامی؛ از اینکه می بینیم با مادری مهربان هم صحبت هستیم که بر روی تربیت کودک خود حساس است و می خواهد آگاهی های خود را در این زمینه افزایش دهد تا بتواند کودک خود را با آموزه های درست تربیت کند بسیار خوشحالیم و امیدواریم راهنمای خوبی برای شما باشیم.
قبل از هر چیز لازم به یادآوری است که درک و شناخت کودک نسبت به دنیا و مفاهیم آن، با درک و شناخت یک بزرگسال بسیار متفاوت است و رفتارهای کودک هم بازتاب همین درک و شناخت اوست، که این مسأله در کتب روانشناسی رشد به تفصیل و با جزییات مورد بررسی قرار می گیرد. کودک مینیاتور (کوچک شده) افراد بزرگسال نیست. کودک ، کودک است با مختصات مربوط به خود. پس این انتظار نامعقولی است که ما از کودک توقع داشته باشیم که مانند ما فکر کند و عمل کند.
بگذارید برایتان مثالی بزنم تا این موضوع برایتان ملموس تر شود. در روانشناسی کودک گفته شده که تهدیدهای خطرناک کودک را تا سن 7 یا 8 سال جدی بگیرید و به سادگی از آن رد نشوید، زیرا ممکن است تبعات جبران ناپذیری داشته باشد . اما چرا؟ فرض کنید در خانه آپارتمانی تان نشسته اید (طبقه سوم) و کودک 5 ساله تان به شما می گوید اگر برایم فلان اسباب بازی را نخرید خودم را از پنجره پرت می کنم و می کُشم ( چون کودک فهمیده است شما از مرگ می ترسید). اکنون شما با یک تهدید خطرناک از کودک مواجه شده اید. تهدید به کشتن خود. اگر شما این گفته را جدی نگیرید و فکر کنید که کودک است و برای خود حرفی می زند و هیچ وقت اینکار را نمی کند و به او بگویید هر کاری می خواهی بکن، با اشتباه بزرگی روبرو شده اید که ممکن است به مرگ کودکتان بینجامد؛ زیرا تصور یک کودک پنج ساله از مرگ با تصور یک بزرگسال کاملاً فرق می کند. بزرگسال می داند که مرگ پایان این دنیاست و برگشتی وجود ندارد، ولی کودک در این سن، هنوز به این فهم نرسیده است و تصور دیگری از مرگ دارد و آن را پایان دنیا و برگشت ناپذیر نمی داند. البته این به این معنی نیست که به تهدیدهای خطرناک کودک همیشه جامه عمل بپوشانید، بلکه منظور این است که مراقب باشید و آن را به خوبی مدیریت کنید تا بعدها پشیمان نشوید.
پرسشگر گرامی؛ بازی یکی از نیازهای اساسی و مهم‌ترین فعالیت کودک به شمار می‌رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه‌ای از زندگی کودک مربوط می‌شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می‌سازند. از این لحاظ شرایط بازی ، آزادی کودک در بازی و اسباب بازی های مورد استفاده کودک اهمیت شایان توجهی دارد. مهم است بدانیم این یک روند است که باید طی شود، بطوری که تا هفت سالگی، بازی، کار کودک محسوب می شود. اگر فرزند در سنین کودکی خوب بازی نکند نمی تواند خوب تعلیم ببیند. خداوند نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است. در دین ما نیز سفارش شده است که فرزندتان را 7 سال آزاد بگذارید تا بازی کند . این دستور نشانگر تاثیر بازی در تربیت کودک است ؛ در 7 سال دوم او را تعلیم دهید و ادب به او بیاموزید و او باید فرمانبردار باشد و در 7 سال سوم وزیر. اینکه گفته شده فرزندتان را رها کنید تا بازی کند منظور این نیست که اصلا به او کار نداشته باشید و او را تربیت نکنید بلکه منظور اینست که بسیاری از آموزشهای تربیتی را می‌توان در خلال بازی ها به کودک نشان داد و به راحتی کودک را در مسیر درست تربیت نمود، زیرا کودک در این سن حرف شنوی چندانی ندارد و نمی توان با امر و نهی او را تربیت کرد .

با این مقدمه باید به این نکته توجه داشته باشید که اسباب بازی ها وسایلی هستند که به کودک در بازی کردن کمک می کنند و در رشد همه جانبه کودک بسیار موثر هستند، به شرط اینکه درست انتخاب شوند و متناسب با شرایط رشدی کودک باشند.
شما می گویید چه کار کنم تا کودکم وقتی با هم بیرون می رویم از من نخواهد که برایش اسباب بازی جدید بخرم. کمی با خود بیندیشید. آیا اینگونه رفتار کودک در این سن غیر طبیعی است؟ مسلما نه. یکی از ویژگی های کودک در این سنین این است که نمی تواند مانند یک بزرگسال رسیدن به خواسته اش را به تعویق بیندازد. چیزی که دوست دارد را بدون توجه به شرایط موجود ابراز می کند و می خواهد در لحظه، خواسته اش جامه عمل بپوشد. او درک صحیحی از شرایط اقتصادی و مسائلی از این قبیل ندارد. اما آیا باید به همه خواسته های کودک در این زمینه جواب مثبت داد؟ مسلما نه. اگر شما با توجه به شرایط اقتصادی تان به طور معمول برای کودکتان اسباب بازی تهیه کردید و می کنید و کودکتان در این زمینه با فقر اسباب بازی مواجه نیست، ولی او با این حال همیشه اصرار به خریدن اسباب بازی های بیشتر دارد باید بگوییم در اینجا نیازی نیست به حرف های او توجهی کنید. پاسخ منفی به خواسته های کودک که بسیاری از والدین از آن پرهیز می کنند تا محبت خود را نشان دهند، اشتباهی است که کودک را از دریافت محبت خالصانه و واقعی محروم می کند. کودکی که با گریه و دعوا یک وسیله اسباب بازی می خواهد و والدین در برابر خواسته کودک و خرید آن مقاومت می کنند، می توانند و باید محبت واقعی خود را پس از نخریدن وسیله به وی نشان دهند و دلایلشان را به زبان قابل فهم کودک برای او مطرح کنند. اینجاست که کودک در می یابد که والدین حتی با نخریدن اسباب بازی او را همچنان دوست دارند و او مثل گذشته می تواند بازی کند و از زندگی اش لذت ببرد. اما وقتی والدین تسلیم خواسته کودک می شوند، محبت واقعی خود را دریغ و آن وسیله را جایگزین آن می کنند. ( پس این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید)
*** برخی نکات کاربردی در این زمینه :
1. وقتی با کودکتان به خیابان می روید، اگر برای خرید می روید قبلاً با آگاهی و برنامه ریزی این کار را انجام دهید ( انتخاب اسباب بازی مناسب و ...)، ولی اگر به دلیل مسائل اقتصادی فعلاً قصد خریدن اسباب بازی ندارید، اگر کودک شما دست تان را گرفت و به سوی ویترین مغازه اسباب بازی فروشی برد و با اصرار و سماجت و پاکوبیدن و گریه، خواست شما را وادار کند که برایش چیزی بخرید، تسلیم خواسته کودک نشوید و بدانید هیچ کودکی تا کنون در دنیا به خاطر این گریه کردن ها مشکلی برایش به وجود نیامده است و جای نگرانی ندارد (البته منظور ما این نیست که باعث گریه کودک خود شوید و نسبت به گریه های او بی تفاوت باشید، بلکه منظور این است که به خاطر برخی گریه ها مرتکب خطای تربیتی نشوید و سعی کنید گریه کودک را با روش صحیح و محبت های لازم و بجا کنترل و مدیریت کنید)؛ اگر پس از گریه کردن کودک او را به هدفش برسانید، برای کودک عادت می شود و همیشه می خواهد به همین نحو به خواسته خویش برسد. فراموش نکنید که کودکان بسیار هوشمندند و وقتی می بینند این راه (گریه کردن) برای رسیدن به خواسته هایشان جواب می دهد، همیشه از آن استفاده می کنند.
2. وقتی کودک همراهتان هست و امکانش نیز هست می توانید از مسیرهایی حرکت کنید که مغازه های اسباب بازی فروشی وجود نداشته باشد تا توجه کودکتان به آن ها جلب نشود.
3. اگر کودکتان اصرار به خریدن اسباب بازی کرد ولی شما قصد خرید نداشتید، می توانید توجه او را به موضوع دیگری جلب کنید، تا خریدن اسباب بازی را فراموش کند ( مثلا قول رفتن به پارک را به او بدهید و به آن هم حتما عمل کنید).
4. در صورت اصرار او به خریدن اسباب بازی، می توانید به کودکتان بگویید که وقتی به خانه رفتیم خودمان یک اسباب بازی درست می کنیم. این گفته شما علاوه بر اینکه حس کنجکاوی کودک را بر می انگیزد، باعث دست برداشتن او از سماجتش برای خرید اسباب بازی می شود. همیشه لازم نیست مبلغ هنگفتی برای خرید اسباب بازی گران قیمت پرداخت کنیم، می توانیم در خانه و با استفاده از وسایل خانگی و حتی دورریختنی ها (با رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی)، برای کودک اسباب بازی بسازیم. مثلا می توانید لوله های مقوایی دستمال کاغذی رولی را با کمی تزیین تبدیل به عروسک کنید یا با ریختن چند عدد نخود در یک ظرف و محکم کردن در آن، یک جغجغه بسازید.
با به کارگیری مطالبی که خدمتتان عرض شد و همچنین افزایش سن کودکتان، این گونه رفتارهای او که در این سنین طبیعی است از بین خواهد رفت.
موفق باشید.
نویسنده : علی حسینعلی پور





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین