با سلام. شوهر من فردی بسیار وابسته به پدر و مادرش است و این باعث شده از زندگی خودم و فرزندم کم گذاشته شود؛ مثلا بچه ام بیمار است ولی او هر شب سر زدن به پدر و مادرش را واجب تر از دکتر بردن بچه ام می داند و این موضوع باعث ناراحتی من شده و به تازگی قرص اعصاب مصرف می کنم. بگویید چکار کنم؟
با سلام. شوهر من فردی بسیار وابسته به پدر و مادرش است و این باعث شده از زندگی خودم و فرزندم کم گذاشته شود؛ مثلا بچه ام بیمار است ولی او هر شب سر زدن به پدر و مادرش را واجب تر از دکتر بردن بچه ام می داند و این موضوع باعث ناراحتی من شده و به تازگی قرص اعصاب مصرف می کنم. بگویید چکار کنم؟ پرسشگر گرامی؛ شرایط شما را به خوبی درک می نماییم؛ زیرا فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در رابطه با شوهرتان مواجهید، تا جایی که همزمان با سؤال شما چند سؤال دیگر نیز در همین موضوع به بنده ارجاع داده شده که در همه آن ها همسران چنین شوهرانی از طرز رفتار شوهر خود گله مندند. اوّلین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که گرچه ممکن است رفتار همسرتان مخالف خواست شما باشد؛ ولی اگر به نیّت و قصد همسر خود فکر کنید، احساس ناراحتی که از این ماجرا به شما دست خواهد داد، کمتر خواهد شد؛ زیرا به طور قطع همسر شما دشمن شما و فرزند خود نیست و در پی آزار دادن شما نیست؛ بنابراین اگر به نیّت انجام عمل از سوی وی توجّه نمایید، رفتارهای او برای شما تا این اندازه آزارنده نخواهد بود. به هر حال واقعیّت آن است که روحیّه همسرتان در مورد سرکشی مداوم به والدین خود در جای خود ستودنی است و فی نفسه عملی است که جا دارد مورد ستایش قرار گیرد؛ گرچه بهتر آن بود که اندکی جامع تر و مسئولانه تر عمل نموده و در این میان به حق و حقوق شما نیز اهتمام می داشت؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که رفتار همسرتان با والدینش کاری ناپسند نیست؛ لذا اگر هم شما به حقّ از او انتظار دارید نسبت به شما و فرزندتان اهتمام بیشتری داشته باشد، نباید خواسته و ناخواسته این حس را به او منتقل نمایید که نسبت به رفتار وی با والدینش معترضید، بلکه خواسته خود را فارغ از آن موضوع مطرح نموده و به شکلی صحیح با وی به گفتگو بنشینید؛ زیرا اولاً : از این طریق هم اقتدار مردانه وی زیر سؤال نمی رود و در مقابل شما جبهه گیری نمیکند، ثانیاً : ذهن شما نیز درگیر مسائل مربوط به روابط همسرتان با والدینش نشده و راحت تر خواهد توانست راهکارهایی مفید در اصلاح روابط با همسرتان به شما بنمایاند. در ضمن گفتنی است یک اصل کلّی در ارتباطات وجود دارد و آن این که : انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده از جمله همسر خود دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند و شادتر بوده و راحت تر می توانند به خواسته های خود برسند؛ لذا شایسته است فارغ از دلایل موجّه یا غیر موجّهی که ممکن است شوهرتان برای این رفتار خود داشته باشد، به این نکته توجه داشته باشید که ذهن افراد همانند رایانه ای است که باید برنامه داشته باشد. پس بیایید بهترین انتظارات خود را به همسرتان منتقل نمایید ( نظیر آنچه که در چند سطر قبل گفته شد؛ بیایید به جای آنکه این حس را به همسرتان منتقل نمایید که نسبت به رفتار وی در قبال والدینش معترضید، این انتظار را به وی القاء نمایید که ضمن ارزشمند دانستن رفتارش در قبال والدینش، دوست دارید در قبال شما نیز رفتاری مشابه داشته باشد). تا با طراحی بهترین برنامه برای وی و آینده زندگی مشترکتان، فکرتان را از بابت آن راحت نمایید و فقط گاهگاهی با برنامه های تازه شارژش نمایید. در حقیقت ارتباط میان فردی مؤثر با همسر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که علاوه بر اینکه روی نکات مثبت همسر خود تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق وی برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای مثبت وی در محیط خانواده می گردید، از این زاویه نیز به خصوصیت همسرتان بنگرید که روحیه ای که همسرتان دارد در خیلی از موارد زیربنای خوبی است برای تحکیم پایه های زندگی مشترکتان. نکته پایانی هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه افراد با اعمالشان شما را ناامید می‌کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم. اختلاف نظر با همسر در چنین مواردی که بدان اشاره نمودید، طبیعی است، سعی نمایید با مدیریت صحیح چنین مسائلی به سازگاری مطلوبی با همسرتان دست یابید. مطمئن باشید که گرچه انسان نمی‌تواند تمام شرائط و امکانات را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولی می‌تواند خود را با شرائط موجود به گونه ای فعال وفق داده و هماهنگ سازد، به عنوان مثال در مورد قضیه ای که در پرسش خود اشاره نمودید می توان بدین نحو عمل نمود که شما نیز در یکی از همین شب ها که همسرتان جهت دیدار والدین خود به منزلشان می رود شما نیز جهت دید و بازید با وی همراه شده و در مسیر رفت و یا برگشت فرزندتان را جهت معالجه به یکی از مراکز درمانی نشان دهید. باور فرمایید که اگر والدین همسرتان به چشم خود ببینند، فرزندتان مریض است چنان با شوهرتان برخورد می نمایند که وی از این همه تعویق انداختن و ... پشیمان خواهد شد؛ لذا به نفع خود شماست که آن ها را در جبهه مقابل خود نبینید. نهایت آن که متفاوت بودن سلیقه شوهرتان را در چنین مسائلی با سلیقه خود بپذیرید و به رسمیت بشناسید؛ زیرا هر انسانی در مغز خود، معنی خاص خود را دارد و بر اساس آن ارتباط برقرار می سازد. سعی کنید تا جایی که می توانید با همسرتان مدارا نمایید. مدارا با یکدیگر از لوازم زندگی است و بدون آن روابط انسانها سست می شود و لذّت و آرامش به مقدار زیادی کاهش می یابد. موفق باشید. باز هم با ما بگویید. منبع : اصول و تکنیک های بر قراری ارتباط مؤثر با دیگران،‌قادر باستانی. نویسنده : رضا وظیفه مند
عنوان سوال:

با سلام. شوهر من فردی بسیار وابسته به پدر و مادرش است و این باعث شده از زندگی خودم و فرزندم کم گذاشته شود؛ مثلا بچه ام بیمار است ولی او هر شب سر زدن به پدر و مادرش را واجب تر از دکتر بردن بچه ام می داند و این موضوع باعث ناراحتی من شده و به تازگی قرص اعصاب مصرف می کنم. بگویید چکار کنم؟


پاسخ:

با سلام. شوهر من فردی بسیار وابسته به پدر و مادرش است و این باعث شده از زندگی خودم و فرزندم کم گذاشته شود؛ مثلا بچه ام بیمار است ولی او هر شب سر زدن به پدر و مادرش را واجب تر از دکتر بردن بچه ام می داند و این موضوع باعث ناراحتی من شده و به تازگی قرص اعصاب مصرف می کنم. بگویید چکار کنم؟

پرسشگر گرامی؛ شرایط شما را به خوبی درک می نماییم؛ زیرا فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در رابطه با شوهرتان مواجهید، تا جایی که همزمان با سؤال شما چند سؤال دیگر نیز در همین موضوع به بنده ارجاع داده شده که در همه آن ها همسران چنین شوهرانی از طرز رفتار شوهر خود گله مندند.
اوّلین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که گرچه ممکن است رفتار همسرتان مخالف خواست شما باشد؛ ولی اگر به نیّت و قصد همسر خود فکر کنید، احساس ناراحتی که از این ماجرا به شما دست خواهد داد، کمتر خواهد شد؛ زیرا به طور قطع همسر شما دشمن شما و فرزند خود نیست و در پی آزار دادن شما نیست؛ بنابراین اگر به نیّت انجام عمل از سوی وی توجّه نمایید، رفتارهای او برای شما تا این اندازه آزارنده نخواهد بود.
به هر حال واقعیّت آن است که روحیّه همسرتان در مورد سرکشی مداوم به والدین خود در جای خود ستودنی است و فی نفسه عملی است که جا دارد مورد ستایش قرار گیرد؛ گرچه بهتر آن بود که اندکی جامع تر و مسئولانه تر عمل نموده و در این میان به حق و حقوق شما نیز اهتمام می داشت؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که رفتار همسرتان با والدینش کاری ناپسند نیست؛ لذا اگر هم شما به حقّ از او انتظار دارید نسبت به شما و فرزندتان اهتمام بیشتری داشته باشد، نباید خواسته و ناخواسته این حس را به او منتقل نمایید که نسبت به رفتار وی با والدینش معترضید، بلکه خواسته خود را فارغ از آن موضوع مطرح نموده و به شکلی صحیح با وی به گفتگو بنشینید؛ زیرا اولاً : از این طریق هم اقتدار مردانه وی زیر سؤال نمی رود و در مقابل شما جبهه گیری نمیکند، ثانیاً : ذهن شما نیز درگیر مسائل مربوط به روابط همسرتان با والدینش نشده و راحت تر خواهد توانست راهکارهایی مفید در اصلاح روابط با همسرتان به شما بنمایاند.
در ضمن گفتنی است یک اصل کلّی در ارتباطات وجود دارد و آن این که : انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده از جمله همسر خود دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند و شادتر بوده و راحت تر می توانند به خواسته های خود برسند؛ لذا شایسته است فارغ از دلایل موجّه یا غیر موجّهی که ممکن است شوهرتان برای این رفتار خود داشته باشد، به این نکته توجه داشته باشید که ذهن افراد همانند رایانه ای است که باید برنامه داشته باشد. پس بیایید بهترین انتظارات خود را به همسرتان منتقل نمایید ( نظیر آنچه که در چند سطر قبل گفته شد؛ بیایید به جای آنکه این حس را به همسرتان منتقل نمایید که نسبت به رفتار وی در قبال والدینش معترضید، این انتظار را به وی القاء نمایید که ضمن ارزشمند دانستن رفتارش در قبال والدینش، دوست دارید در قبال شما نیز رفتاری مشابه داشته باشد). تا با طراحی بهترین برنامه برای وی و آینده زندگی مشترکتان، فکرتان را از بابت آن راحت نمایید و فقط گاهگاهی با برنامه های تازه شارژش نمایید.
در حقیقت ارتباط میان فردی مؤثر با همسر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که علاوه بر اینکه روی نکات مثبت همسر خود تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق وی برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای مثبت وی در محیط خانواده می گردید، از این زاویه نیز به خصوصیت همسرتان بنگرید که روحیه ای که همسرتان دارد در خیلی از موارد زیربنای خوبی است برای تحکیم پایه های زندگی مشترکتان.

نکته پایانی
هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه افراد با اعمالشان شما را ناامید می‌کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم.
اختلاف نظر با همسر در چنین مواردی که بدان اشاره نمودید، طبیعی است، سعی نمایید با مدیریت صحیح چنین مسائلی به سازگاری مطلوبی با همسرتان دست یابید. مطمئن باشید که گرچه انسان نمی‌تواند تمام شرائط و امکانات را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولی می‌تواند خود را با شرائط موجود به گونه ای فعال وفق داده و هماهنگ سازد، به عنوان مثال در مورد قضیه ای که در پرسش خود اشاره نمودید می توان بدین نحو عمل نمود که شما نیز در یکی از همین شب ها که همسرتان جهت دیدار والدین خود به منزلشان می رود شما نیز جهت دید و بازید با وی همراه شده و در مسیر رفت و یا برگشت فرزندتان را جهت معالجه به یکی از مراکز درمانی نشان دهید. باور فرمایید که اگر والدین همسرتان به چشم خود ببینند، فرزندتان مریض است چنان با شوهرتان برخورد می نمایند که وی از این همه تعویق انداختن و ... پشیمان خواهد شد؛ لذا به نفع خود شماست که آن ها را در جبهه مقابل خود نبینید.
نهایت آن که متفاوت بودن سلیقه شوهرتان را در چنین مسائلی با سلیقه خود بپذیرید و به رسمیت بشناسید؛ زیرا هر انسانی در مغز خود، معنی خاص خود را دارد و بر اساس آن ارتباط برقرار می سازد.
سعی کنید تا جایی که می توانید با همسرتان مدارا نمایید. مدارا با یکدیگر از لوازم زندگی است و بدون آن روابط انسانها سست می شود و لذّت و آرامش به مقدار زیادی کاهش می یابد.
موفق باشید. باز هم با ما بگویید.
منبع :
اصول و تکنیک های بر قراری ارتباط مؤثر با دیگران،‌قادر باستانی.
نویسنده : رضا وظیفه مند





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین