دختری 30 ساله مجرد هستم، با رفتار خانواده ام مشکل دارم و اونا به همدیگه و به من احترام نمیذارن و متقابلا من هم همین طور! و اونجور که باید همدیگر رو دوست نداریم، برای جلب احترامشون چه کنم؟ دانشجوی گرامی،احساستان را نسبت به موضوعی که در فضای ارتباطی خود و خانواده تان وجود دارد درک می نماییم، امیدورایم هر چه زودتر این مسائل از زندگیتان رخت بربندد تا در کنار خانواد خود زندگی شاد و بانشاطی داشته باشید. شاید مسایلی که باعث گردیده به احساس ناخوشایندی در ارتباط با اعضای خانواده خود برسید کمی پیچیده به نظر رسد، اما باور نمایید که به هیچ وجه حل آن پیچیده نیست. امیدواریم از آنجا که دختر تحصیل کرده ای هستید (با استفاده از نکاتی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد) از عهده حل مسائلی که در زندگیتان وجود دارد، برآیید. در پاسخ به سؤالتان(جلب احترام در محیط خانواده) به صورت کلّی گفتنی است: همانطور که از عبارات شما برمی آید، احترام(احساس ارزشمندی و اعتبار )اکتسابی است و این خود شما هستید که باید آن را به دست آورید. در واقع این شما هستید که باید خود را در موقعیت هایی قرار دهید که احترامی را که سزاوار آن هستید از راه های مختلف، به دست آورید. برخی از مهمترین عوامل در این زمینه عبارتند از: 1- احترام گذاشتن به دیگران 2- احترام گذاشتن به خود 3- احترام گذاشتن به بزرگترها 4- داشتن اعتماد به نفس 5- نترسیدن از تصمیم گیری 6- خوب لباس پوشیدن و ظاهر نیکو داشتن 7- نیکو و مؤدبانه سخن گفتن در مورد مسأله شما به نظر می رسد قدم اوّل این است که سعی نمایید ارتباط مناسبی را با سایر اعضای خانواده خود برقرار سازید تا در سایه آن خود را در موقعیّتی قرار دهید که احترامی را که سزاوار آن هستید به دست آورید. در این زمینه توجه داشته باشید که: 1- فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در فضای ارتباطی خود و خانواده تان مواجهید. 2- همانطور که شما نیز واقفید، بدون از میان برداشتن علل تنیدگی و فقط با ابراز احساسات و ...، مشکل برطرف نمی گردد، بلکه باید از طریق شناخت منبع تنیدگی راه حل مدبّرانه ای برای رفع آن بیابید. 3- یک اصل کلی در ارتباطات این است : انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده دارند، استرس کمتری را تجربه میکنند و شادتر بوده و راحت تر می توانند به خواسته های خود برسند. در مواردی که فضای ارتباطی (مخصوصاً در محیط خانواده) با دیگران با مشکل مواجه می شود، هریک از اعضاء باید فارغ از سعی و تلاش طرف مقابل برای برقراری ارتباط پیشقدم گردد و الّا در فضایی که افراد نسبت به یکدیگر حس خوبی ندارند و یا حتی اینکه حس خوبی دارند ولی این حس خود را به طرف مقابل انتقال نمی دهند ،به صراحت می توان گفت که موقعیتی شبیه به وضعیت فعلی در خانواده شما اجتناب ناپذیر است. 4- در مورد جوی که در خانواده تان حاکم است، چرا سعی نمی کنید خود، گام اول را بردارید که این مسأله موجبات رضایت خداوند تبارک و تعالی است و مطمئناً توفیقاتی را برای شما در زمینه های مختلف عبادی، تحصیلی و ... زمینه ساز خواهد بود . 5- به نظر می رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، فارغ از همه اختلافات و تنش ها با اعضای خانواده خود، این است که سعی کنید در ارتباط خود با آنها مثبت اندیش باشید. توضیح اینکه ارتباط میان فردی مؤثر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که روی نکات مثبت خانواده و هر یک از اعضای آن تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق افراد خانواده خود برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای پسندیده در محیط خانواده گردید. 6- یک رابطه سالم، گفتگوی سالم میطلبد؛ لذا سعی کنید با تک تک افراد خانواده خود بر سر مسائل گوناگون با ملایمت و نرمی سر گفتگو را باز نمایید .توجه داشته باشید که هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه ممکن است آنها با اعمالشان شما را نا امید کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. 7- شنونده خوبی برای نظرات افراد خانواده د رموضوعات مختلف باشید و با گوش جان صحبتهای آنها را بشنوید. 8- یک رابطه سالم با اعضای خانواده بر مبنای احترام متقابل پایه ریزی شده است؛ لذا سعی کنید از سایر اعضای خانواده خود ایراد نگرفته و سرزنششان نکنید. 9- به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود در برابر اعضای خانواده اجازه بروز ندهید. 10- یادتان باشد که هر چه بیشتر خوبیهای دیگران را ببینید، روابط بهتری با آنها برقرار خواهید نمود. 11- مناسبات خانوادگی خود را بر سه اصل عدالت، احسان و محبّت استوار نمایید. 12- از سه صفت کینه، نفرت و خشم به دور باشید. 13- در همه حال قدر خوبی های دیگر اعضای خانواده را بدانید. نکته پایانی یادتان باشد که گرچه اختلاف نظر در همه موارد و حتی در میان اعضای خانواده امری طبیعی است ولی به راحتی می توان با مدیریت صحیح کشمکش ها و نزاع های خود با دیگران به سازگاری مطلوبی با آنها دست یافت. مهم آن است که اگر هم فردی از اعضای خانواده وجود دارد که به اصول روابط محترمانه در محیط خانواده پایبند نیست شما سعی نکنید که با دامن زدن به برخی جریانات و رفتارها و در واقع با ضربه زدن به فضای ارتباطی مناسب در خانواده، نتیجه را مساوی نمایید. رضا وظیفه مند
دختری 30 ساله مجرد هستم، با رفتار خانواده ام مشکل دارم و اونا به همدیگه و به من احترام نمیذارن و متقابلا من هم همین طور! و اونجور که باید همدیگر رو دوست نداریم، برای جلب احترامشون چه کنم؟
دختری 30 ساله مجرد هستم، با رفتار خانواده ام مشکل دارم و اونا به همدیگه و به من احترام نمیذارن و متقابلا من هم همین طور! و اونجور که باید همدیگر رو دوست نداریم، برای جلب احترامشون چه کنم؟
دانشجوی گرامی،احساستان را نسبت به موضوعی که در فضای ارتباطی خود و خانواده تان وجود دارد درک می نماییم، امیدورایم هر چه زودتر این مسائل از زندگیتان رخت بربندد تا در کنار خانواد خود زندگی شاد و بانشاطی داشته باشید. شاید مسایلی که باعث گردیده به احساس ناخوشایندی در ارتباط با اعضای خانواده خود برسید کمی پیچیده به نظر رسد، اما باور نمایید که به هیچ وجه حل آن پیچیده نیست. امیدواریم از آنجا که دختر تحصیل کرده ای هستید (با استفاده از نکاتی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد) از عهده حل مسائلی که در زندگیتان وجود دارد، برآیید.
در پاسخ به سؤالتان(جلب احترام در محیط خانواده) به صورت کلّی گفتنی است: همانطور که از عبارات شما برمی آید، احترام(احساس ارزشمندی و اعتبار )اکتسابی است و این خود شما هستید که باید آن را به دست آورید. در واقع این شما هستید که باید خود را در موقعیت هایی قرار دهید که احترامی را که سزاوار آن هستید از راه های مختلف، به دست آورید. برخی از مهمترین عوامل در این زمینه عبارتند از:
1- احترام گذاشتن به دیگران
2- احترام گذاشتن به خود
3- احترام گذاشتن به بزرگترها
4- داشتن اعتماد به نفس
5- نترسیدن از تصمیم گیری
6- خوب لباس پوشیدن و ظاهر نیکو داشتن
7- نیکو و مؤدبانه سخن گفتن
در مورد مسأله شما به نظر می رسد قدم اوّل این است که سعی نمایید ارتباط مناسبی را با سایر اعضای خانواده خود برقرار سازید تا در سایه آن خود را در موقعیّتی قرار دهید که احترامی را که سزاوار آن هستید به دست آورید. در این زمینه توجه داشته باشید که:
1- فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در فضای ارتباطی خود و خانواده تان مواجهید.
2- همانطور که شما نیز واقفید، بدون از میان برداشتن علل تنیدگی و فقط با ابراز احساسات و ...، مشکل برطرف نمی گردد، بلکه باید از طریق شناخت منبع تنیدگی راه حل مدبّرانه ای برای رفع آن بیابید.
3- یک اصل کلی در ارتباطات این است : انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده دارند، استرس کمتری را تجربه میکنند و شادتر بوده و راحت تر می توانند به خواسته های خود برسند. در مواردی که فضای ارتباطی (مخصوصاً در محیط خانواده) با دیگران با مشکل مواجه می شود، هریک از اعضاء باید فارغ از سعی و تلاش طرف مقابل برای برقراری ارتباط پیشقدم گردد و الّا در فضایی که افراد نسبت به یکدیگر حس خوبی ندارند و یا حتی اینکه حس خوبی دارند ولی این حس خود را به طرف مقابل انتقال نمی دهند ،به صراحت می توان گفت که موقعیتی شبیه به وضعیت فعلی در خانواده شما اجتناب ناپذیر است.
4- در مورد جوی که در خانواده تان حاکم است، چرا سعی نمی کنید خود، گام اول را بردارید که این مسأله موجبات رضایت خداوند تبارک و تعالی است و مطمئناً توفیقاتی را برای شما در زمینه های مختلف عبادی، تحصیلی و ... زمینه ساز خواهد بود .
5- به نظر می رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، فارغ از همه اختلافات و تنش ها با اعضای خانواده خود، این است که سعی کنید در ارتباط خود با آنها مثبت اندیش باشید. توضیح اینکه ارتباط میان فردی مؤثر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که روی نکات مثبت خانواده و هر یک از اعضای آن تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق افراد خانواده خود برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای پسندیده در محیط خانواده گردید.
6- یک رابطه سالم، گفتگوی سالم میطلبد؛ لذا سعی کنید با تک تک افراد خانواده خود بر سر مسائل گوناگون با ملایمت و نرمی سر گفتگو را باز نمایید .توجه داشته باشید که هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه ممکن است آنها با اعمالشان شما را نا امید کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید.
7- شنونده خوبی برای نظرات افراد خانواده د رموضوعات مختلف باشید و با گوش جان صحبتهای آنها را بشنوید.
8- یک رابطه سالم با اعضای خانواده بر مبنای احترام متقابل پایه ریزی شده است؛ لذا سعی کنید از سایر اعضای خانواده خود ایراد نگرفته و سرزنششان نکنید.
9- به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود در برابر اعضای خانواده اجازه بروز ندهید.
10- یادتان باشد که هر چه بیشتر خوبیهای دیگران را ببینید، روابط بهتری با آنها برقرار خواهید نمود.
11- مناسبات خانوادگی خود را بر سه اصل عدالت، احسان و محبّت استوار نمایید.
12- از سه صفت کینه، نفرت و خشم به دور باشید.
13- در همه حال قدر خوبی های دیگر اعضای خانواده را بدانید.
نکته پایانی
یادتان باشد که گرچه اختلاف نظر در همه موارد و حتی در میان اعضای خانواده امری طبیعی است ولی به راحتی می توان با مدیریت صحیح کشمکش ها و نزاع های خود با دیگران به سازگاری مطلوبی با آنها دست یافت. مهم آن است که اگر هم فردی از اعضای خانواده وجود دارد که به اصول روابط محترمانه در محیط خانواده پایبند نیست شما سعی نکنید که با دامن زدن به برخی جریانات و رفتارها و در واقع با ضربه زدن به فضای ارتباطی مناسب در خانواده، نتیجه را مساوی نمایید.
رضا وظیفه مند
- [سایر] سلام حاج آقا.اعیاد گذشته مبارک. برای دومین بار مشکلم مطرح می کنم امیدوارم این دفعه جواب بگیرم. 1- دختری 26 ساله مجرد از خانواده ای متدین هستم که مشغول به تدریس در دانشگاه هستم. 2- این ترم دانشجویی 27 ساله دارم. که متاسفانه علاقه مند به استاد خود شده است. 3- از طرفی نمی خواهم نشان بدهم که معنای حرف ها و رفتار او را می فهم و از طرفی نمی دانم که با او چگونه باید برخورد کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] با سلام دختری 29 ساله هستم که چندی قبل با یک پسر 26 ساله با قصد ازدواج آشنا شدم از نظر معیارهای ازدواج مناسب همدیگر هستیم و تمام شرایط ازدواج را داریم از نظر تحصیلی هم در یک سطح هستیم تنها مشکل ما از نظر سنی و اینکه چگونه این موضوع را به خانواده ها بگوییم است مساله دیگری که وجود دارد من از نظر ظاهری اصلا به یک دختر 29 ساله نمیخورم و همه فکر میکنند من یک جوان 22 یا 23 ساله هستم و به همین خاطر همیشه خواستگارانی با سن کمتر از خودم دارم طرف مقابلم هم بخاطر جسه بزرگ 28 یا 29 ساله میخورد از نظر اینکه
- [سایر] سلام حاج آقا. التماس دعا. حاج اقا من20 سالمه پشت کنکوری هستم. ارتباط عاطفی شدیدی بین من ودختر خانم 18 ساله ای بوجود اومده.من و اون خوب همدیگه رو میشناسیم(همسایمونه).اون یه خواهر مجرد بزرگتر داره.اون به خاطر مسایل اخلاقی فقط از طریقsmsبا من ارتباط برقرار میکنه خودش هم خسته شده ولی به خاطر خواهرش نمیذاره برم خواستگاریش.من به خانواده ی خودم گفتم.دوست دارم خانواده ی اون هم از رابطمون با خبر بشن.من دوست دارم رابطمون بهتر بشه.شما چه راهی رو پیشنهاد میکنید؟ ما جوونا چشممون به راهنمایی ودعای شماست خسته نباشید
- [سایر] سلام خسته نباشین. دختری هستم 22 ساله، 4 ساله با پسری دوست هستم و علیرغم موافقت هر دو خانواده نسبت به ازدواج ما، اما چون فرزند آخر هستم هیچ اقدامی انجام نمی شود. و ناخوداگاه رابطه ما به گناه کشیده شده. خواهشمندم راه حلی جلوی پای بنده قرار دهید. ممنون. منتظر جوابتون هستم
- [سایر] دختری 30 ساله هستم که در حال حاضر به عنوان دانشجوی دکترا مشغول تحصیل هستم. در خانواده و دانشگاه، فرد مناسب از نظر سنی برای ازدواجم وجود ندارد. نمی دانم چگونه می توانم فرد مناسب از نظر دینی و اخلاقی با خودم بیابم. راهنماییم کنید.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید! ببخشید من یک مشکل بزرگی توی خانواده ما افتاده اگه ممکن است کمک کنید! من یک دختری رو میخوام! این موضوع رو هم به مادرم گفتم! حدود 4 ماه پیش! که گفت دختر خوبیه! منم قبولش دارم اما العان زود! این قضیه شد واسه 1 ماه قبل عید که یک دعوای خانوادگی بین خانواده ما و اونا افتاد! آخه فامیل میشیم! از اون موقع تا حالا نمیدونم چه کنم!
- [سایر] با سلام دختری 25 ساله هستم که مدت 1ساله با آقایی دوست بودم و آقا 10ماه از خودم کوچکتره، الان برام 1خواستگار اومده که شرایط خوبی داره ولی من به علت دلبستگی شدید نمیتونم از دوستی خودم دست بکشم و آقایی هم که باهاش دوست دوستم قصد ازدواج داره ولی میگه تا 3 یا 4 سال دیگه نمی تونم بیام خواستگاری، باتوجه به اینکه سبک خانواده من اینطوره که میگن دختر باید زود ازدواج کنه و خانواده آقا باتوجه به اطلاعاتی که خودم به عینه دیدم با ازدواج سن بالا مشکل ندارن آیا اینکه منتظرش بمونم کار درستی هست؟ این آقا بخاطر اینکه پدر ندارن و 2 خواهر مجرد دارن که در شرف ازدواج هستن ازدواجمون رو به تعویق انداختن
- [سایر] سلام من الان عاشق یه دختر شدم که 8 سال از من بزرگتره!راستش اولین ارتباط من با دختر بود یعنی اولین دختری هست که باهاش حرف میزنم. دختر مورد علاقمه همه اون چیزهایی رو که می خوام داره،ولی 2تا مشکل سر راه من هست:اول اینکه خانوادم کاملا مخالف هستن شک ندارم!و دوم اینکه 10 ساله دیگه من 30 ساله میشم و اون 38 ساله،من در اوج غریزه جنسی هستم و اون غریزه جنسیش داره فرو میشینه،با توجه به اینکه الان خیلی از طلاق ها دلیل مشکلات جنسی هست میترسم در آینده منم با این مشکل بر بخورم،لطفا کمکم کنید من هیچ کس رو ندارم که کمکم کنه
- [سایر] سلام وقت بخیر دختری 35 ساله هستم مدتی است هنگام دفع ادرار با مشکل مواجه شدم با عرض پوزش شرح میدهم یعنی ادرار قطره قطره هست یعنی یه دستشویی معمولی را 2تا 3 مررتبه به فاصله 1 دقیقه میروم تا مثانه کاملا تخلیه شود یکباره مثانه ام تخلیه نمیشود (وقتی سرما هست ویا لباسم خیس شود بی اختیاری ادرار دارم )البته اضافه وزن هم دارم واین مشکل شرایط را برایم سخت کرده است 35 ساه مجرد حدود 15 کیلو هم اضافه وزن دارم
- [سایر] با سلام من مجرد هستم و 30 سالمه مدت 3 ساله که با همکارم آشنا شدم و قصد هردو ازدواج هست اما خانواده اون مخصوصاً پدرشون اصرار داره که با دختر عموش ازدواج کنه ولی خودش میگه نه دوست داره و نه این کارو میکنه و میخواد فقط با من ازدواج کنه اما من با اینکه دوستش دارم و خواستگارهامو به خاطرش جواب منفی دادم اما نگرانم که این طولانی تر بشه و ...خیلی افسرده شدم چکار باید بکنم تاکی صبر کنم که پدرش راضی بشه.بعضی وقتها فکر میکنم نکنه نشه اونوقت چه بلایی سرمن میاد چون دیگه نمیتونم به کسی نه اعتماد کنم نه دوست داشته باشم.راستی عموش هم همش بهش زنگ میزنه ولی اون جواب نمیده.به نظرتون اون واقعاًمنو دوست داره؟میگه برام مهمه که با رضایت خانواده بیام جلو وگرنه خودم تنهایی میومدم .به حرفش اعتماد کنم؟