به نظر می رسد که شستن پاها منطقی تر باشد ، مسح کردن چه فائده ای دارد غیر از اینکه پاهای کثیف و خاک آلود و عرق آلود را متعفن تر می کند؟ لازم است بدانیم که برای مسح کردن ، لازم است محل مسح ، خالی از هر گونه مانعی باشد ضمن آنکه استحباب شستن پاها بعد از مسح نیز حکمت های بهداشتی وضو را کامل می کند. اما نکته اساسی که بایستی مد نظر قرار بگیرد آن است که، وضو نیز مانند نماز از عبادات است. در تعبدیات ، عمل بر اساس اراده و دستور خدا منطقی است، نه بر اساس قیاس های ظاهری و مادی. از این که بگذریم باید توجه داشته باشیم که وضو یک عمل عبادی است و حکمت های حاکم بر اعمال عبادی بیشتر تعبدی است و خصوصا در احکام تعبدی نبایستی همیشه دنبال حکمت های مادی گشت. در حکمت مسح پا روایاتی آمده است. در روایتی نقل شده است که حکمت اینکه فقط برخی از اعضا برای وضو شسته یا مسح می شود آن است که در هنگام حضور در پیشگاه الهی این اعضا وجوارح معمولا بدون پوشش است و عموما با همین اعضا معصیت الهی می شود لذا با شستشوی مادی و معنوی این اعضا در قالب وضو , این اعضائی که ابزار معصیت بوده اند و در حال نماز در مقابل خداوند به صورت ظاهر و بدون پوشش قرار گرفته اند شستشو می دهیم تا تمرینی باشد برای اینکه درک کنیم همیشه در محضر الهی هستیم وهمه اعضا ما در محضر خدا بایستی پاک باشند. پاها را مسح می کنیم به خاطر اینکه به وسیله این پاها در مسیر خلاف رضای الهی قدم برداشته ایم. با مسح پاها به نوعی از قدم در راه خلاف گذاشتن توبه می نماییم. از این رو امام صادق علیه السلام می فرماید : بنده به مسح پا امر شده است به خاطر اینکه با این پاها در مسیر گناه حرکت نموده است.
به نظر می رسد که شستن پاها منطقی تر باشد ، مسح کردن چه فائده ای دارد غیر از اینکه پاهای کثیف و خاک آلود و عرق آلود را متعفن تر می کند؟
به نظر می رسد که شستن پاها منطقی تر باشد ، مسح کردن چه فائده ای دارد غیر از اینکه پاهای کثیف و خاک آلود و عرق آلود را متعفن تر می کند؟
لازم است بدانیم که برای مسح کردن ، لازم است محل مسح ، خالی از هر گونه مانعی باشد ضمن آنکه استحباب شستن پاها بعد از مسح نیز حکمت های بهداشتی وضو را کامل می کند. اما نکته اساسی که بایستی مد نظر قرار بگیرد آن است که، وضو نیز مانند نماز از عبادات است. در تعبدیات ، عمل بر اساس اراده و دستور خدا منطقی است، نه بر اساس قیاس های ظاهری و مادی.
از این که بگذریم باید توجه داشته باشیم که وضو یک عمل عبادی است و حکمت های حاکم بر اعمال عبادی بیشتر تعبدی است و خصوصا در احکام تعبدی نبایستی همیشه دنبال حکمت های مادی گشت.
در حکمت مسح پا روایاتی آمده است. در روایتی نقل شده است که حکمت اینکه فقط برخی از اعضا برای وضو شسته یا مسح می شود آن است که در هنگام حضور در پیشگاه الهی این اعضا وجوارح معمولا بدون پوشش است و عموما با همین اعضا معصیت الهی می شود لذا با شستشوی مادی و معنوی این اعضا در قالب وضو , این اعضائی که ابزار معصیت بوده اند و در حال نماز در مقابل خداوند به صورت ظاهر و بدون پوشش قرار گرفته اند شستشو می دهیم تا تمرینی باشد برای اینکه درک کنیم همیشه در محضر الهی هستیم وهمه اعضا ما در محضر خدا بایستی پاک باشند. پاها را مسح می کنیم به خاطر اینکه به وسیله این پاها در مسیر خلاف رضای الهی قدم برداشته ایم. با مسح پاها به نوعی از قدم در راه خلاف گذاشتن توبه می نماییم. از این رو امام صادق علیه السلام می فرماید : بنده به مسح پا امر شده است به خاطر اینکه با این پاها در مسیر گناه حرکت نموده است.
- [آیت الله سبحانی] شخصی بعلّت بیماری استخوانی، دستش به پایش نمی رسد در نیتجه از مسح پا عاجز است چنین شخصی در مسح پاها چه وظیفه ای دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] پس از شستن صورت و دستها و کشیدن مسح سر آیا میشود چند قدم راه رفت و بعد مسح پاها را کشید؟
- [آیت الله اردبیلی] در وضو گرفتن، شستن صورت و مسح سر با دست چپ و همچنین مسح هر یک از پاها با دست مخالف آن، صحیح است یا نه؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا هنگام استفاده از کفشی که از پوست حیوان غیر مذکی ساخته شد، همیشه واجب است که پاها قبل از وضو شسته شوند؟ عده ای می گویند که در صورت عرق کردن پا در کفش، شستن آن واجب است، و تجربه شده که پا در هر کفشی به مقدار کم یا زیاد، عرق می کند. نظر جنابعالی در این باره چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] شخصی در وضو بعد از شستن صورت و دست راست یک مقدار آبی مجدداً روی صورت میریزد و بعد دست چپ را میشوید و سپس مسح سر و پاها را انجام میدهد آیا این وضو صحیح است؟
- [سایر] سلام علیکم و رحمه الله؛ سوال اول: درباره آیه قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَی عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّداً }الإسراء107 چرا در این آیه می فرماید: با چانه به خاک می افتند و سجده می کنند، در حالی که سجده یعنی گذاشتن پیشانی بر خاک؟ سوال دوم: آیا بین این آیه و نظر فقهی فقهاء که می فرمایند اگر در پیشانی زخم یا مانعی باشد شخص می تواند بر چانه خود سجده کند، آیا بین آیه و این نظر فقهاء رابطه ای است؟ سؤال سوم: در فضای مجازی سایت های متعددی از مسیحیت وجود دارد که بر ضد اسلام وپیامبر اسلام(ص) فعالیت دارند، استفاده آنان از کتاب های حدیثی اهل سنت مثل بخاری ودیگر کتاب های آنان است،این سایت های با استفاده از این نوع کتاب ها و روایاتی که در آن آمده است می گویند: در صدر اسلام مردم جهت تبرک جستن از پیامبر(ص)، به عرق ایشان تبرک می جستند و یا با خوردن آب دهان ایشان یا نوشیدن بول و یا خوردن مدفوع و یا ترشحات سینه ایشان، قصد تبرک به ایشان را داشتند. جواب شما به این مطالب چیست؟
- [سایر] با سلام و عرض خسته نباشید در مورد وسواس فکری پرسیده بودم و پاسخی فرمودید. به نظر می رسد که بنده خصوصیاتی مشابه با پاسخ شما در رابطه با نشخوار ذهنی دارم. پیوسته فکری به ذهنم می آید و ذهنم را درگیر خود می کند و اضطرابی در من ایجاد می کند. بعضی وقت ها متعمدانه به آن می پردازم و پیگیری اش می کنم تا بلکه از این طریق ریشه اش را بکنم، بعضی وقت ها هم بی توجه از کنارش می گذرم تا این گونه ریشه اش را بکنم که تا به حال هر دو طریق، بی فایده بوده است. راه حل چیست و آیا نیاز به درمان جدی دارد؟ زیاده عرضی نیست. با تشکر
- [آیت الله خامنه ای] زنی هستم با تحصیلات عالی و دارای چندین فرزند، مشکلی که از آن رنج می برم مسأله طهارت است. چون در خانواده ای متدین بزرگ شده ام، می خواهم همه تعالیم اسلامی را مراعات کنم. به علت داشتن فرزندان کوچک، همیشه با مسائل بول و غائط سر و کار دارم. هنگام تطهیر بول، ترشحات سیفون پراکنده شده و به پاها، صورت و حتی سرم برخورد می کنند و هر دفعه با مشکل تطهیر آن اعضاء مواجه هستم، و این باعث شده که در زندگی با سختی های زیادی روبرو شوم. از طرفی هم نمی توانم این امور را رعایت نکنم، زیرا مربوط به عقیده و دینم است. برای حل مشکل به پزشک روانشناس هم مراجعه کردم، ولی نتیجه ای نگرفتم. بعلاوه موارد دیگری هم هست که از آنها رنج می برم مثل غبار شی ء نجس یا مراقبت از دست های کودک که یا باید آنها را آب بکشم و یا از دست زدن بچه به اشیاء دیگر جلوگیری نمایم. با توجه به این که تطهیر شی ء نجس برای من بسیار دشوار است ولی در همان وقت، شستن آن ظرفها و لباسها در صورتی که فقط کثیف باشند برایم راحت است. لذا از حضرتعالی می خواهم که با راهنمایی های خود زندگی را بر من آسان نمایید.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید بنده به مدت 6 سال است با یک مرد فوق العاده بچه ننه ازدواج کرده ام این آقا پدر ندارندو سه خواهر دارند که وابستگی بی نمک و غیر قابل تحملی بین این اعضا حکم فرما است من در این 6 سال واقعا پیر شده ام این روابط واین وابستگی یبیش از حد بخصوص بین همسرم و مادرش برایم واقعا زجر آور است و مرا تاحدودی افسرده کرد ه مادر شوهرم فوق العاده چرب زبان است البته بیسواد است ولی مرا واقعا کلافه کرده از افراد زیادی مشاوره گرفتم همه می گویند باید رابطه ام را با خانواده شوهرم بیش ازاندازه گرم و صمیمی کنم تابتوانم در سالهای بعد به اهدافم که معمولی شدن این روابط است برسم ولی من قادر به این کار نیستم بارها امتحان کرده ام ولی بعد از یک مدت خسته میشوم و نمی توانم ادمه بدهم همسرم همیشه طرفدار خانواده اش است بدون استثنا در همه شرایط بطور خلاصه شوهر من هم وابستگی شدید دارد هم از خانواده من به شدا بدش می اید من هم خودم پدرم فوت شده و نزد پدر بزرگ و مادر بزرگم بزرگ شده ام مادرم هم ازدواج مجدد کرده شوهرم از مادرم که ازدواج کرده متنفر است و می گوید یاباید با مادرم یا با مادر بزرگم ارتباط داشته باشم کلا آدم سختگیری هم هست من رابطه ام را با همه دوستانم قطع کرده ام خوشبختانه کارمند هستم و به این بهانه می توانم بیرون بروم و 4تا ادم ببینم خدا می داند اگر شاغل نبودم چگونه زندانی ام میکرد اومعتقد است در مورد خانواده اش همانندیک پدر و برای مادرش همانند همسر وظیفه دارد و تمام کارهایشان از ریزو در شت با همسرم است دیگر از این زندگی خسته ام توان مقابله و تحمل هم ندارم م یخواستم نظر شما را در مورد جداییام از این آقا بپرسم چون در آن صورن میتوانم آزاد زندگی کنم می توانم مادر بزرگ پیرم را که یک عکر زحمتم را کشیده یک بار به دکتر ببرم می توانم با خانواده ام برای تفریح شام ببریم بیرون می توانم مامانم را ببینم میتوانم آرامش اعصاب داشته باشم و... مشاوره هم رفتیم ولی فایده نداشته الان واقعا درمانده هستم خانواده ام میگویند تاجوان هستی به فکر خودت باش و بقیه عمرت را تلف نکن واقعا هم در این 6 سال آب خوش از گلویم پایین نرفته است خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید آیا جدایی بااین شرایط برایم بهتر نیست درضمن اعصابم خیلی ضعیف شده برسر کوچکترین موضوعی ناراحت می شوم تنها دلخوشیهایم سر کار آمدن و شستن و رفتن و خوردن و... هستند بطور کلی همسر من وابسته ،بددل ، سختگیر است و در صورت عصبانیت همه وسایل را میشکند ایا جدایی برایم بهتر نیست ؟
- [سایر] با عرض سلام و ادب حضور شما و لطفا سال قبل خواستگاری داشتم(با معرفی واسطه) که خدمت تان عرض کردم خیلی مصر است و مرداد سال قبل خواستگاری کرده بودند و چند بار جواب رد داده بودم و باز اصرار داشت.حدود یک ماه پیش باز واسطه طی تماسی دوباره این جریان تمام شده را از سوی آنها مطرح کردند و گفتند آن آقا واقعا متوجه دلیل من برای این جواب نشده !!! و من هم جوابم همان جواب قبل بود: نه. تا اینکه روز سه شنبه8/5/87 خودش تماس گرفت و با اشاره به اینکه می داند قضیه تمام شده است اما از من پرسید چرا شما گفتید ما به درد هم نمی خوریم و من هر چه قدر در این مدت فکر کردم به علت جواب رد شما پی نبردم و من چه مشکلی دارم ؟ (بعد از گذشت حدود 5 ماه تازه داشت این را می پرسید) و من با توضیح این که وقتی قضیه ای به نتیجه نمی رسد الزاما این طور نیست که یک طرف قضیه مشکل دارد ، هم سعی کردم متقاعدش کنم و هم اینکه از پاسخ مستقیم و دلیل ،طفره بروم.(دلیل نگفته ام این بود که ایشان به دلم ننشسته بودند و اصلا تیپ شخصیتی شان با من فرق داشت و نمی پسندیدم) و خب او هم قانع نمی شد و می گفت چه چیزی در من مشکل دارد قیافه ام ، اخلاقم ، اینکه آمدم و صادقانه و بی ریا همه چیز را برای تان گفتم و .... و مصر بود حتما دلیل قانع کننده ای برایش بیاورم. (چون قبلا برایم تعریف کرده بود که پس از بار اول جواب رد من به اصرار خانواده جای دیگری خواستگاری کرده و به دلش ننشسته و به قولی مرا انتخاب کرده و ...) و این بار هم دوباره گفت که من فقط یک جا برای این امر رفته ام و... من هم به طور غیر مستقیم گفتم همان طور که شما در موردی به نتیجه نرسیده اید و در این مورد (من) به نتیجه رسیده اید ، من هم نتوانستم به نتیجه برسم. گفت من چه کار می توانم بکنم تا شما راضی شوید و به نتیجه برسید و چه چیزی را نپسندیده اید تا من تغییر دهم و ... من هم جواب دادم : اصلا چیزی در میان نیست که شما بخواهید تغییر دهید و من نظرم عوض شود و مطمئنا اگر چنین هم بود من خودم هم متوجه بودم و نهایتش درباره آن با هم صحبت می کردیم. فقط من در این باره به نتیجه نرسیدم. همین. وقتی گفت من هر چه را بخواهم آنقدر تلاشم را برای به دست آوردنش می کنم و اگر نشد می گویم قسمتم نبوده ، گفتم پس چرا همان موقع (چند ماه پیش) نپرسیدید و حالا که قضیه تمام شده بود و این همه از این جریان گذشته ؟ که گفت آن قدر به من شوک وارد شده بود که واقعا نتوانستم هیچ اقدامی بکنم.(که البته من هم نتوانستم با این توجیه اش متقاعد شوم) و گفتم به هر حال جواب من همان است و فکر نمی کنم صورت خوشی داشته باشد که الان و بعد از گذشت چند ماه و در هر حالی که قضیه تمام شده است دوباره بخواهد مطرح شود. ___با این که مادرم با نقل این حرف ها احساساتی شده بود و شاید هم حس دلسوزی و او را همچون قبل تایید می کرد و از من خواست دوباره فکر کنم و نیز خودم هم با توجه به نجابت و تعریفی که از او می کردند و ویژگی های مثبتش سعی کرده بودم بیشتر فکر کنم و باز هم پس از این آخرین جواب فکر کردم و دلم می خواست می توانستم قبول کنم فقط به خاطر ویژگی های مثبتی که داشت اما باز هم به همان نتیجه قبل رسیدم. و بنابراین بهتر دیدم نظر و مشاوره شما را نیز جویا شوم که حتما مراجعین زیاد و مشابهی داشته اید و همچون قبل راهنمایی های تان راهگشا خواهد بود. ________________________________________ سعی کردم کوتاه بنویسم. از این که وقت می گذارید سپاس گزارم و خوشحالم بزرگواری همچون شما حضور دارد که در این مواقع از ارشادات و تجربیات شان بهره بگیرم. نمی دانم تصمیم درست و منطقی گرفتم یا نه؟ ممنون از وقتی که می گذارید.
- [آیت الله بهجت] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پاها را مسح کند وضوی او صحیح است. شرط یازدهم: مباشرت، یعنی شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد. و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است. و منظور کمک در اصل شستن و مسح کردن است، ولی اگر در مقدمات اینها کمک بگیرد مثل اینکه دیگری آب را به صورت او بریزد، ولی شخص خودش صورت را بشوید، مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] وضو عبارت است از شستن صورت و دستها و مسح جلو سر و روی پاها، به شرحی که در مسائل آینده خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بعد از مسح سر نوبت مسح پاها می رسد که باید با همان رطوبتی که در دست مانده روی پاها را از سر انگشتها (غیر از انگشت کوچک که به تنهایی اشکال دارد) تا برآمدگی پشت پا، و بنابر احتیاط مستحب تا مفصل پا مسح نماید.
- [آیت الله مظاهری] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند وضوی او صحیح است. شرط یازدهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد؛ پس اگر بعد از شستن صورت و دستها مقداری راه برود و بعد سر و پا را مسح کند وضوی او صحیح است. شرط یازدهم آنکه شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو بدهد؛ یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید؛ وضو باطل است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دست ها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند وضوی او صحیح است. شرط یازدهم آن که در حال اختیار شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است.
- [آیت الله خوئی] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود، و بعد سر و پا را مسح کند وضوی او صحیح است. (شرط یازدهم): آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است.
- [امام خمینی] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند، وضوی او صحیح است. شرط یازدهم: آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است.
- [آیت الله سیستانی] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد ، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند وضوی او صحیح است . شرط نهم : آنکه شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد ، و اگر دیگری او را وضو دهد ، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید ، وضو باطل است .
- [آیت الله نوری همدانی] راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد ، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند ، وضوی او صحیح است . شرط یازدهم- آنکه شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد ، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید ، وضو باطل است .