عرفان عملی و عرفان نظری چه تفاوتی دارند؟
در مورد عرفان عملی و تفاوت آن با عرفان نظری توضیحاتی بدهید. (عرفان) در لغت به معنای شناخت و شناسایی است و در اصطلاح روش و طریقه نظری و عملی ویژه‌ای برای تقرب به خداوند است. نتیجه عرفان چه عرفان نظری باشد، چه عرفان عملی، وصول به توحید و کسب مقام ولایت و خلافت خداوند در زمین است . عرفان اسلامی برای دستیابی و شناسایی حقایق هستی و پیوند ارتباط انسان با حقیقت، بر شهود، اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه می‌کند و نیل به این مرتبت را نه از طریق استدلال و برهان و فکر؛ بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علایق از دنیا و امور دنیوی و توجّه تام به امور روحانی و معنوی - و در رأس همه مبدأ و حقیقت هستی - می‌داند. به بیان دیگر، تکیه‌گاه عرفان، (علم حضوری) است؛ از این رو از دانش شهودی، مدد می‌جوید و بر آن اعتماد و به آن استناد می‌کند. اگر گاهی پس از اثبات شهودی و احراز حضوری، مطلب از برهان عقلی یا دلیل نقلیِ معتبر سخن به میان می‌آورد فقط برای تأیید و تقویت و ایجاد انس است و برای اثبات اصل مطلب نیست.دانشنامه امام علی(علیه السلام)، ج‌4، صص 18 - 21. عرفان در اصطلاح به ادراک خاصی اطلاق می‌شود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربه حسی و تحلیلی عقلی) به دست می‌آید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل می‌شود که شبیه به (رؤیا) است و گاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت می‌کند و گاهی نیازمند به تعبیر است، مطالبی که عرفا به عنوان تفسیر و مکاشفات و یافته‌های وجدانی خویش بیان می‌کند (عرفان علمی) نامیده می‌شود. عرفان واقعی تنها از راه بندگی خدا و اطاعت از دستورات او حاصل می‌شود. امام خمینی(ره) در تعریف عارف گفته است: چون عرفان به علمی گفته می‌شود که به مراتب احدیت و واحدیت و تجلیات به گونه‌ای که ذوق مقتضی آن است، پرداخته و از این که عالم و سلسله هستی جمال جمیل مطلق است، بحث می‌کند، هر کسی که این علم را بداند عارف گفته می‌شود. و بهترین کلامی که از هر کلامی دیگر جامع‌تر و زیباتر است، سخن وحی است که در وصف عارفان الهی گفته است: (رجالٌ لا تلهیهم تجاره و لا بیعٌ عن ذکر الله)یعنی پاک مردانی که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. این گونه افراد عارفان راستین‌اند. عرفان به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود، در عرفان نظری همانند فلسفه از هستی شناسی بحث می‌شود، که می توان به صورت مقدماتی به کتاب‌های فلسفی مانند بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، اسفار رجوع کرد و سپس کتاب‌های درسی عرفان نظری مانند: (تمهید القواعد، فصوص الحکم، مصباح الانس، و فتوحات مکیه) را در حوزه‌های علمیه و یا در دانشگاه نزد اساتید رشته عرفانی فراگرفت. امّا در عرفان عملی که آن را علم سیر و سلوک می‌نامند، از این بحث می‌شود که سالک راه خدا برای رسیدن به قله منیع انسانیت یعنی توحید از کجا باید آغاز کند و چه منازل را باید به ترتیب طی کند تا به مقصد نهائی برسد. عرفان عملی که مسیر بسیار شیرین ولی صعب العبور است، مراتب و مراحل متعددی دارد. همچنین می توان گفت: موضوع عرفان به طور کلی توحید هستی و ولایت انسان کامل است. عرفان نظری طریق وصول نظری و معرفتی انسان به توحید و شناخت ولایت است، و عرفان عملی روش عملی وصول به این دو مقام می باشد. در مثال می توان گفت: شما گاهی از عسل تعریف می کنید و می خواهید به صورت علمی به خصوصیات عسل برسید و گاهی با خوردن و چشیدن عسل آن را می شناسید. عرفان نظری مانند تعریف عسل است و عرفان عملی مانند چشیدن و خوردن عسل می باشد. در این جا مناسب و مفید است به طور خلاصه به بعضی مقدمات و مراتب عرفان اشاره شود: 1. مرتبه تجلیه: سالک کوی دوست (حق سبحانه) در مرحله اول با مراقبت کامل و عمل به ظواهر شرع مقدس و انجام بایدها (واجبات و مستحبات) و پرهیز از نبایدها (محرمات و مکروهات) شرعی، طهارت ظاهری و روحی و تسلیم در برابر خواست‌های حق را در خود ایجاد می‌کند. 2. مرتبه تخلیه: در مرحله دوم، تلاش می‌کند که تمام صفات ناپسند فردی و اجتماعی مانند حسادت، تکبر، حرص، غیبت، عجب، دروغ، بد زبانی، و سایر صفات ناپسند که در کتاب‌ها اخلاقی مانند معراج سعادت، به طور مبسوط آمده و هر کدام مانع بزرگ بر سر راه تکامل انسانی است باید خود را از آنها پاکیزه کند. 3. مرتبه تحلیه: پس از رفع موانع و تخلیّه کامل نفوس از رذایل اخلاقی سعی باید کرد که خود را به زیور صفات پسندیده و اخلاق فردی و اجتماعی اسلام آراسته نموده، و این کار در درمان روح، نقش غذا و داروی تقویت را در درمان بیماری جسمانی دارد که باعث سرعت و بازگشت سلامت می‌شود. بعد از عبور از این مراحل صفای باطن و نورانیت قلب برای انسان سالک پدید می‌آید و او در وجود خویش جذبه محبت حق را احساس می‌کند و باعث گرایش‌های شدید به عالم حقیقت و کم شدن تمایلات نشئه دنیا می‌شود، و به تدریج این محبت بیشتر می‌گردد، آتش عشق الهی در روح انسان روشن می‌شود و سالک به مقام فنای الهی بار می‌یابد که آن نیز سه درجه دارد: الف. فنای در افعال: سالک در این مقام همه ‌قدرت‌ها و علل و عوامل موثر را در برابر اراده حق سبحانه بی‌تأثیر دیده و حقیقت معنای لا حول و لا قوه الا بالله، برای او تجلی می‌کند به گونه‌ای که از هیچ کس جز حق پروا نداشته و به هیچ چیزی جز حق امیدوار نیست. ب. فنای در صفات: سالک در این مقام عالم را با تمام اوصاف و کمالات و آثار و جلوه‌های وجودی که دارد، مظهر حق دانسته و تجلی جمال زیبای دوست می‌بیند، ‌لذا گفته‌اند: بدریا بنگرم دریا تو بینم به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت جمال چهره زیبا تو بینم ج. فنای در ذات: سالک در این مقام همه اسماء و صفات حق را مستهلک در ذات احدیت یافته و به جز ذات احدی، هیچ گونه هستی‌ای در روح او باقی نمی‌ماند و حقیقت آیه: (لمن الملک الیوم، لله الواحد القهّار) برای او تجلی می‌کند. بحث تجلی و ظهور مربوط به عرفان نظری است. اهل معرفت بر این اعتقاداند که ذات الهی شخص وجود و وجود شخصی بی نهایت هستی است و آنچه از خلق می شناسیم، همه تجلیات و مظاهر و تعینات ذات احدی وجود است. برای مطالعه در این خصوص به کتاب تجلی و ظهور در عرفان نظری نوشته سعید رحیمیان چاپ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه مراجعه کنید. برای اطلاع بیشتر می‌توانید به کتاب‌های ذیل مراجعه نمایید: 1 مقدمه‌ای بر عرفان و تصوف دکتر سجادی 2 برنامه سلوک در نامه‌های سالکان نشر دارلفکر 3 عرفان نظری دکتر یحیی یثربی 4 نفحات الانس احمد حاجی 5 الحمات و العرفان آیة‌الله جوادی آملی 6 عارف و صوفی چه می‌گوید جواد تهرانی در زمینه عرفان عملی مطالعه کتابهای زیر مفید خواهد بود: 1- آداب الصلوة , امام خمینی 2- چهل حدیث ,امام خمینی 3- المراقبات , میرزا جواد ملکی تبریزی 4- اسرار الصلوة , میرزا جواد ملکی تبریزی 5- رساله لقاءالله , میرزا جواد ملکی تبریزی 6- رساله لب اللباب , علامه طهرانی 7- رساله سیر و سلوک بحرالعلوم 8- سیر و سلوک , یک بانوی ایرانی (مجتهده امین) 9- اسرار عبادات , آیت‌اللّه‌جوادی آملی 10- عرفان اسلامی , شهید مطهری 11- نامه‌ها و برنامه‌ها , حسن زاده آملی 12- در آسمان معرفت , حسن زاده آملی
عنوان سوال:

عرفان عملی و عرفان نظری چه تفاوتی دارند؟


پاسخ:

در مورد عرفان عملی و تفاوت آن با عرفان نظری توضیحاتی بدهید.

(عرفان) در لغت به معنای شناخت و شناسایی است و در اصطلاح روش و طریقه نظری و عملی ویژه‌ای برای تقرب به خداوند است.
نتیجه عرفان چه عرفان نظری باشد، چه عرفان عملی، وصول به توحید و کسب مقام ولایت و خلافت خداوند در زمین است .
عرفان اسلامی برای دستیابی و شناسایی حقایق هستی و پیوند ارتباط انسان با حقیقت، بر شهود، اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه می‌کند و نیل به این مرتبت را نه از طریق استدلال و برهان و فکر؛ بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علایق از دنیا و امور دنیوی و توجّه تام به امور روحانی و معنوی - و در رأس همه مبدأ و حقیقت هستی - می‌داند. به بیان دیگر، تکیه‌گاه عرفان، (علم حضوری) است؛ از این رو از دانش شهودی، مدد می‌جوید و بر آن اعتماد و به آن استناد می‌کند. اگر گاهی پس از اثبات شهودی و احراز حضوری، مطلب از برهان عقلی یا دلیل نقلیِ معتبر سخن به میان می‌آورد فقط برای تأیید و تقویت و ایجاد انس است و برای اثبات اصل مطلب نیست.دانشنامه امام علی(علیه السلام)، ج‌4، صص 18 - 21.
عرفان در اصطلاح به ادراک خاصی اطلاق می‌شود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربه حسی و تحلیلی عقلی) به دست می‌آید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل می‌شود که شبیه به (رؤیا) است و گاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت می‌کند و گاهی نیازمند به تعبیر است، مطالبی که عرفا به عنوان تفسیر و مکاشفات و یافته‌های وجدانی خویش بیان می‌کند (عرفان علمی) نامیده می‌شود.
عرفان واقعی تنها از راه بندگی خدا و اطاعت از دستورات او حاصل می‌شود.
امام خمینی(ره) در تعریف عارف گفته است: چون عرفان به علمی گفته می‌شود که به مراتب احدیت و واحدیت و تجلیات به گونه‌ای که ذوق مقتضی آن است، پرداخته و از این که عالم و سلسله هستی جمال جمیل مطلق است، بحث می‌کند، هر کسی که این علم را بداند عارف گفته می‌شود. و بهترین کلامی که از هر کلامی دیگر جامع‌تر و زیباتر است، سخن وحی است که در وصف عارفان الهی گفته است: (رجالٌ لا تلهیهم تجاره و لا بیعٌ عن ذکر الله)یعنی پاک مردانی که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. این گونه افراد عارفان راستین‌اند.
عرفان به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود، در عرفان نظری همانند فلسفه از هستی شناسی بحث می‌شود، که می توان به صورت مقدماتی به کتاب‌های فلسفی مانند بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، اسفار رجوع کرد و سپس کتاب‌های درسی عرفان نظری مانند: (تمهید القواعد، فصوص الحکم، مصباح الانس، و فتوحات مکیه) را در حوزه‌های علمیه و یا در دانشگاه نزد اساتید رشته عرفانی فراگرفت.
امّا در عرفان عملی که آن را علم سیر و سلوک می‌نامند، از این بحث می‌شود که سالک راه خدا برای رسیدن به قله منیع انسانیت یعنی توحید از کجا باید آغاز کند و چه منازل را باید به ترتیب طی کند تا به مقصد نهائی برسد. عرفان عملی که مسیر بسیار شیرین ولی صعب العبور است، مراتب و مراحل متعددی دارد.
همچنین می توان گفت: موضوع عرفان به طور کلی توحید هستی و ولایت انسان کامل است. عرفان نظری طریق وصول نظری و معرفتی انسان به توحید و شناخت ولایت است، و عرفان عملی روش عملی وصول به این دو مقام می باشد. در مثال می توان گفت: شما گاهی از عسل تعریف می کنید و می خواهید به صورت علمی به خصوصیات عسل برسید و گاهی با خوردن و چشیدن عسل آن را می شناسید. عرفان نظری مانند تعریف عسل است و عرفان عملی مانند چشیدن و خوردن عسل می باشد.

در این جا مناسب و مفید است به طور خلاصه به بعضی مقدمات و مراتب عرفان اشاره شود:
1. مرتبه تجلیه: سالک کوی دوست (حق سبحانه) در مرحله اول با مراقبت کامل و عمل به ظواهر شرع مقدس و انجام بایدها (واجبات و مستحبات) و پرهیز از نبایدها (محرمات و مکروهات) شرعی، طهارت ظاهری و روحی و تسلیم در برابر خواست‌های حق را در خود ایجاد می‌کند.
2. مرتبه تخلیه: در مرحله دوم، تلاش می‌کند که تمام صفات ناپسند فردی و اجتماعی مانند حسادت، تکبر، حرص، غیبت، عجب، دروغ، بد زبانی، و سایر صفات ناپسند که در کتاب‌ها اخلاقی مانند معراج سعادت، به طور مبسوط آمده و هر کدام مانع بزرگ بر سر راه تکامل انسانی است باید خود را از آنها پاکیزه کند.
3. مرتبه تحلیه: پس از رفع موانع و تخلیّه کامل نفوس از رذایل اخلاقی سعی باید کرد که خود را به زیور صفات پسندیده و اخلاق فردی و اجتماعی اسلام آراسته نموده، و این کار در درمان روح، نقش غذا و داروی تقویت را در درمان بیماری جسمانی دارد که باعث سرعت و بازگشت سلامت می‌شود. بعد از عبور از این مراحل صفای باطن و نورانیت قلب برای انسان سالک پدید می‌آید و او در وجود خویش جذبه محبت حق را احساس می‌کند و باعث گرایش‌های شدید به عالم حقیقت و کم شدن تمایلات نشئه دنیا می‌شود، و به تدریج این محبت بیشتر می‌گردد، آتش عشق الهی در روح انسان روشن می‌شود و سالک به مقام فنای الهی بار می‌یابد که آن نیز سه درجه دارد:
الف. فنای در افعال: سالک در این مقام همه ‌قدرت‌ها و علل و عوامل موثر را در برابر اراده حق سبحانه بی‌تأثیر دیده و حقیقت معنای لا حول و لا قوه الا بالله، برای او تجلی می‌کند به گونه‌ای که از هیچ کس جز حق پروا نداشته و به هیچ چیزی جز حق امیدوار نیست.
ب. فنای در صفات: سالک در این مقام عالم را با تمام اوصاف و کمالات و آثار و جلوه‌های وجودی که دارد، مظهر حق دانسته و تجلی جمال زیبای دوست می‌بیند، ‌لذا گفته‌اند:
بدریا بنگرم دریا تو بینم
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
جمال چهره زیبا تو بینم
ج. فنای در ذات: سالک در این مقام همه اسماء و صفات حق را مستهلک در ذات احدیت یافته و به جز ذات احدی، هیچ گونه هستی‌ای در روح او باقی نمی‌ماند و حقیقت آیه: (لمن الملک الیوم، لله الواحد القهّار) برای او تجلی می‌کند. بحث تجلی و ظهور مربوط به عرفان نظری است. اهل معرفت بر این اعتقاداند که ذات الهی شخص وجود و وجود شخصی بی نهایت هستی است و آنچه از خلق می شناسیم، همه تجلیات و مظاهر و تعینات ذات احدی وجود است.
برای مطالعه در این خصوص به کتاب تجلی و ظهور در عرفان نظری نوشته سعید رحیمیان چاپ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه مراجعه کنید.
برای اطلاع بیشتر می‌توانید به کتاب‌های ذیل مراجعه نمایید: 1 مقدمه‌ای بر عرفان و تصوف دکتر سجادی 2 برنامه سلوک در نامه‌های سالکان نشر دارلفکر 3 عرفان نظری دکتر یحیی یثربی 4 نفحات الانس احمد حاجی 5 الحمات و العرفان آیة‌الله جوادی آملی 6 عارف و صوفی چه می‌گوید جواد تهرانی
در زمینه عرفان عملی مطالعه کتابهای زیر مفید خواهد بود:
1- آداب الصلوة , امام خمینی
2- چهل حدیث ,امام خمینی
3- المراقبات , میرزا جواد ملکی تبریزی
4- اسرار الصلوة , میرزا جواد ملکی تبریزی
5- رساله لقاءالله , میرزا جواد ملکی تبریزی
6- رساله لب اللباب , علامه طهرانی
7- رساله سیر و سلوک بحرالعلوم
8- سیر و سلوک , یک بانوی ایرانی (مجتهده امین)
9- اسرار عبادات , آیت‌اللّه‌جوادی آملی
10- عرفان اسلامی , شهید مطهری
11- نامه‌ها و برنامه‌ها , حسن زاده آملی
12- در آسمان معرفت , حسن زاده آملی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین