تفاوت مدیتیشن با تفکر و تامل که در قران آمده است در چیست؟ ایا درست است که در مدیتیشن و مراقبه قوای ذهنی به صورت دقیق سامان می یابند و بهره وری قوای ذهنی بالا می رود؟
تفاوت مدیتیشن با تفکر و تامل که در قران آمده است در چیست؟ ایا درست است که در مدیتیشن و مراقبه قوای ذهنی به صورت دقیق سامان می یابند و بهره وری قوای ذهنی بالا می رود؟ ابتدا باید دانست که در مدیتیشن نه فقط نیروهای ذهن به صورت صحیح سامان نمی یابند و به روش مناسب به کارگیری نمی شوند، بلکه تلاش مراقبه گر، صرف تخلیه نیروهای ذهن و از کار انداختن نیروی ذهن می گردد؛ نه به کار انداختن نیروی ذهن. نتیجه این که در مراقبه، هدر دادن انرژی ذهن مطرح است نه هدایت و سامان دادن. اما در مدل اخلاقی اسلام، قوای ذهنی نه فقط تعطیل نمی شود که دائما به شناسایی امیال منفی و هَرَس درون مشغول است. کار ذهن در مراحل ابتدایی سلوک، کمک به پیراستن درون است و در مراحل بالاتر که کار سالک از پیرایش درون به آرایش روح می رسد و سالک با افزودن به ذخایر معنوی خود با مراتب فنا نزدیک می شود؛ قوای ذهنی با تفکر و تامل بر آیات افاقی و انفسی ایفای نقش می کنند و در مقامات بالاتر با تامل بر اسماء و صفات حق به عروج روح کمک می نماید. نتیجه این که در این مدل آشفتگی ذهنی از ابتدا شکل نمی گیرد و انرژی ذهن از آن جا که بکارگیری می شود؛ و قوه ذهن بیکار نیست، ذهن، پذیرای خطورات و وسوسه ها نخواهد بود. علی(ع) فرموده است: طوبی لمن شَغَلَه عیبُِه عن عیوب الناس؛ خوش به حال کسی که پرداختن به خود، او را از مشغول شدن به دیگران بازداشته است.(نهج البلاغه خطبه 176)
عنوان سوال:

تفاوت مدیتیشن با تفکر و تامل که در قران آمده است در چیست؟ ایا درست است که در مدیتیشن و مراقبه قوای ذهنی به صورت دقیق سامان می یابند و بهره وری قوای ذهنی بالا می رود؟


پاسخ:

تفاوت مدیتیشن با تفکر و تامل که در قران آمده است در چیست؟ ایا درست است که در مدیتیشن و مراقبه قوای ذهنی به صورت دقیق سامان می یابند و بهره وری قوای ذهنی بالا می رود؟

ابتدا باید دانست که در مدیتیشن نه فقط نیروهای ذهن به صورت صحیح سامان نمی یابند و به روش مناسب به کارگیری نمی شوند، بلکه تلاش مراقبه گر، صرف تخلیه نیروهای ذهن و از کار انداختن نیروی ذهن می گردد؛ نه به کار انداختن نیروی ذهن. نتیجه این که در مراقبه، هدر دادن انرژی ذهن مطرح است نه هدایت و سامان دادن.

اما در مدل اخلاقی اسلام، قوای ذهنی نه فقط تعطیل نمی شود که دائما به شناسایی امیال منفی و هَرَس درون مشغول است. کار ذهن در مراحل ابتدایی سلوک، کمک به پیراستن درون است و در مراحل بالاتر که کار سالک از پیرایش درون به آرایش روح می رسد و سالک با افزودن به ذخایر معنوی خود با مراتب فنا نزدیک می شود؛ قوای ذهنی با تفکر و تامل بر آیات افاقی و انفسی ایفای نقش می کنند و در مقامات بالاتر با تامل بر اسماء و صفات حق به عروج روح کمک می نماید.
نتیجه این که در این مدل آشفتگی ذهنی از ابتدا شکل نمی گیرد و انرژی ذهن از آن جا که بکارگیری می شود؛ و قوه ذهن بیکار نیست، ذهن، پذیرای خطورات و وسوسه ها نخواهد بود. علی(ع) فرموده است: طوبی لمن شَغَلَه عیبُِه عن عیوب الناس؛ خوش به حال کسی که پرداختن به خود، او را از مشغول شدن به دیگران بازداشته است.(نهج البلاغه خطبه 176)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین