مگر نمی گویند که خداوند نیروی مطلق است پس آیا خداوند می تواند موجودی قویتر از خود به وجود آورد؟ اگر جواب مثبت باشد که موجود قوی تر از خداوند می شود و دیگر خداوند نیروی مطلق نیست و اگر جواب منفی باشد نفی قدرت مطلق بودن خداوند است، پس جواب چیست؟ این سوال را از زوایای گوناگونی می توان جواب داد که به چند مورد اشاره می شود. 1 فرض قادر مطلقی قادرتر از قادر مطلق خلف فرض و تناقض است. یعنی (قادرتر از قادر مطلق) تعبیری است پارادکسیکال و خود انکارگر مثل تعبیر (مثلث چهارضلعی) یا مثل تعبیر (خطّ بی انتهای هزارمتری). قادر مطلق یعنی قادری که قادرتر از او غیرقابل فرض است. بنا بر این وقتی پرسیده می شود: آیا قادر مطلق می تواند قادرتر از خود را به وجود آورد؟ معنایش این است که : آیا قادر مطلق در عین اینکه قادر مطلق است می توان قادر مطلق نباشد؟ یعنی یک موجود ، در آنِ واحد هم قادر مطلق باشد هم قادر مطلق نباشد. روشن است که این امر تناقض بوده محال ذاتی است. 2 هر قادر مطلقی خداست و خدا یعنی واجب الوجود ؛ و واجب الوجود یعنی موجودی که مخلوق و معلول نیست. حال اگر خدا موجودی بیافریند که قادر مطلق باشد همان مخلوق ، خدا خواهد بود. در حالی که خدا بودن و مخلوق بودن نقیض یکدیگرند. پس از چنین فرضی تناقض لازم می آید. 3 مخلوق یعنی معلول ؛ و هر معلولی از نظر وجودی ضعیفتر از علّت خود خواهد بود ؛ چرا که علّت یعنی وجود دهنده و معلول یعنی وجود گیرنده و روشن است که وجود گیرنده از نظر وجودی نمی تواند از وجود دهنده اش قویتر باشد. بنا بر این ، فرض وجود مخلوقی قادرتر از خدا یعنی فرض موجودی ضعیفتر از خدا که قویتر از خدا هم هست. یعنی یک موجود ، در آنِ واحد هم قویتر از خدا باشد هم ضعیفتر از او ، که تناقض بودن این امر روشنتر از خورشید است. 4 تحلیل علمی از قدرت مطلق کلمه ی نیرو ، توان و قوّت که در زبان فارسی معادل واژه ی قدرت به کار می روند ، به هیچ وجه رساننده ی معنی این لفظ قرآنی نیستند. لذا قبل از ورود در اصل بحث ابتدا باید دید قادر بودن خدا از دیدگاه قرآن کریم به چه معناست. قدر یعنی اندازه و حدّ و مرز ؛ لذا گفته می شود: سواد فلانی چقدر (چه قدر) است؟ یعنی قدر و اندازه و حدّ و مرز سواد فلانی تا کجاست؟ مقدار و تقدیر و مقدّر و قدیر و قادر نیز از همین واژه است. بنا بر این قادر یعنی تقدیر کننده ، محدود کننده و حدّ و اندازه دهنده. این مطلب از آیات قرآنی نیز به وضوح قابل استفاده است. خداوند متعال در فرموده اند: ( أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهینٍ (20) فَجَعَلْناهُ فی قَرارٍ مَکینٍ (21) إِلی قَدَرٍ مَعْلُومٍ (22) فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُون آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم، (20) سپس آن را در قرارگاهی محفوظ و آماده قرار دادیم، (21) تا اندازه ی معلوم و معیّن. (22) ما آن را تقدیر نمودیم ، پس چه نیکو قادری هستیم ما.) (المرسلات:23) همچنین فرمود: ( إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ ما همه چیز را با اندازه و حدّ و حدودی آفریدیم.) (القمر: 49) باز فرمود: ( قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً و خدا برای هر چیزی اندازه و حدّی قرار داده است) (الطلاق:3) در این آیات شریفه به وضوح ملاحظه می شود که خداوند متعال قادر را به معنی تقدیر کننده و هندسه دهنده (اندازه دهنده) به کار برده و بیان داشته است که همه ی مخلوقات خداوند متعال دارای قدر و حدّ و اندازه ی وجودی خاصّ خود هستند و هیچ مخلوقی نمی تواند محدود به حدّ خاصّی نباشد. خداوند متعال در آیه ی 16 فجر کلمه ی ( قدر) را به معنی محدود بودن نیز به کار برده است. ( وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن و امّا هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ و محدود می سازیم ، میگوید: (پروردگارم مرا خوار کرده است.)) (الفجر:16) امّا مطلق یعنی رها ، غیر محدود ، بدون قید و بند ، آزاد ، موجودی که هیچ مانعی در برابرش نیست ، موجودی که محدود کننده ای ندارد. با توجّه به مطالب پیش گفته قادر مطلق یعنی تقدیر کننده ای که تقدیر کننده ای ندارد ؛ محدود کننده ای که محدود به هیچ حدّی نیست ؛ هندسه بخشی که هندسه (اندازه) ندارد ؛ مرز آفرینی که مرز ندارد.
مگر نمی گویند که خداوند نیروی مطلق است پس آیا خداوند می تواند موجودی قویتر از خود به وجود آورد؟ اگر جواب مثبت باشد که موجود قوی تر از خداوند می شود و دیگر خداوند نیروی مطلق نیست و اگر جواب منفی باشد نفی قدرت مطلق بودن خداوند است، پس جواب چیست؟
مگر نمی گویند که خداوند نیروی مطلق است پس آیا خداوند می تواند موجودی قویتر از خود به وجود آورد؟ اگر جواب مثبت باشد که موجود قوی تر از خداوند می شود و دیگر خداوند نیروی مطلق نیست و اگر جواب منفی باشد نفی قدرت مطلق بودن خداوند است، پس جواب چیست؟
این سوال را از زوایای گوناگونی می توان جواب داد که به چند مورد اشاره می شود.
1 فرض قادر مطلقی قادرتر از قادر مطلق خلف فرض و تناقض است. یعنی (قادرتر از قادر مطلق) تعبیری است پارادکسیکال و خود انکارگر مثل تعبیر (مثلث چهارضلعی) یا مثل تعبیر (خطّ بی انتهای هزارمتری). قادر مطلق یعنی قادری که قادرتر از او غیرقابل فرض است. بنا بر این وقتی پرسیده می شود: آیا قادر مطلق می تواند قادرتر از خود را به وجود آورد؟ معنایش این است که : آیا قادر مطلق در عین اینکه قادر مطلق است می توان قادر مطلق نباشد؟ یعنی یک موجود ، در آنِ واحد هم قادر مطلق باشد هم قادر مطلق نباشد. روشن است که این امر تناقض بوده محال ذاتی است.
2 هر قادر مطلقی خداست و خدا یعنی واجب الوجود ؛ و واجب الوجود یعنی موجودی که مخلوق و معلول نیست. حال اگر خدا موجودی بیافریند که قادر مطلق باشد همان مخلوق ، خدا خواهد بود. در حالی که خدا بودن و مخلوق بودن نقیض یکدیگرند. پس از چنین فرضی تناقض لازم می آید.
3 مخلوق یعنی معلول ؛ و هر معلولی از نظر وجودی ضعیفتر از علّت خود خواهد بود ؛ چرا که علّت یعنی وجود دهنده و معلول یعنی وجود گیرنده و روشن است که وجود گیرنده از نظر وجودی نمی تواند از وجود دهنده اش قویتر باشد. بنا بر این ، فرض وجود مخلوقی قادرتر از خدا یعنی فرض موجودی ضعیفتر از خدا که قویتر از خدا هم هست. یعنی یک موجود ، در آنِ واحد هم قویتر از خدا باشد هم ضعیفتر از او ، که تناقض بودن این امر روشنتر از خورشید است.
4 تحلیل علمی از قدرت مطلق
کلمه ی نیرو ، توان و قوّت که در زبان فارسی معادل واژه ی قدرت به کار می روند ، به هیچ وجه رساننده ی معنی این لفظ قرآنی نیستند. لذا قبل از ورود در اصل بحث ابتدا باید دید قادر بودن خدا از دیدگاه قرآن کریم به چه معناست.
قدر یعنی اندازه و حدّ و مرز ؛ لذا گفته می شود: سواد فلانی چقدر (چه قدر) است؟ یعنی قدر و اندازه و حدّ و مرز سواد فلانی تا کجاست؟ مقدار و تقدیر و مقدّر و قدیر و قادر نیز از همین واژه است. بنا بر این قادر یعنی تقدیر کننده ، محدود کننده و حدّ و اندازه دهنده. این مطلب از آیات قرآنی نیز به وضوح قابل استفاده است. خداوند متعال در فرموده اند:
( أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهینٍ (20) فَجَعَلْناهُ فی قَرارٍ مَکینٍ (21) إِلی قَدَرٍ مَعْلُومٍ (22) فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُون آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم، (20) سپس آن را در قرارگاهی محفوظ و آماده قرار دادیم، (21) تا اندازه ی معلوم و معیّن. (22) ما آن را تقدیر نمودیم ، پس چه نیکو قادری هستیم ما.) (المرسلات:23)
همچنین فرمود: ( إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ ما همه چیز را با اندازه و حدّ و حدودی آفریدیم.) (القمر: 49) باز فرمود: ( قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً و خدا برای هر چیزی اندازه و حدّی قرار داده است) (الطلاق:3)
در این آیات شریفه به وضوح ملاحظه می شود که خداوند متعال قادر را به معنی تقدیر کننده و هندسه دهنده (اندازه دهنده) به کار برده و بیان داشته است که همه ی مخلوقات خداوند متعال دارای قدر و حدّ و اندازه ی وجودی خاصّ خود هستند و هیچ مخلوقی نمی تواند محدود به حدّ خاصّی نباشد. خداوند متعال در آیه ی 16 فجر کلمه ی ( قدر) را به معنی محدود بودن نیز به کار برده است. ( وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن و امّا هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ و محدود می سازیم ، میگوید: (پروردگارم مرا خوار کرده است.)) (الفجر:16)
امّا مطلق یعنی رها ، غیر محدود ، بدون قید و بند ، آزاد ، موجودی که هیچ مانعی در برابرش نیست ، موجودی که محدود کننده ای ندارد.
با توجّه به مطالب پیش گفته قادر مطلق یعنی تقدیر کننده ای که تقدیر کننده ای ندارد ؛ محدود کننده ای که محدود به هیچ حدّی نیست ؛ هندسه بخشی که هندسه (اندازه) ندارد ؛ مرز آفرینی که مرز ندارد.
- [سایر] اگر موجودی ناقص باشد چرا حتما نقص او باید دلیلی داشته باشد؟ آیا نمی شود موجود ناقصی دلیلی برای نقصش نباشد و از ابتدا این گونه بوده باشد؟ یعنی خدا حتما باید کمال مطلق باشد؟
- [سایر] آیا قوانین منطق را خدا خلق کرد؟ اگر جواب مثبت است، پس خدا میتواند قوانین منطق را عوض کند، یا به هم بریزد، در حالیکه وقتی صحبت از قدرت مطلق خدا میشود؛ مثلاً اینکه آیا خدا میتواند سنگی خلق کند که خود نتواند آنرا بلند کند، میگوییم قدرت خدا به امر محال تعلق نمیگیرد؛ یعنی خدا هم نمیتواند اجتماع نقیضین را ممکن کند، نه به خاطر عجز، بلکه به خاطر محال بودن عقلی، امکان پذیر نیست. پس ما هم در خصوص صفات خدا و هم وجود خدا منطق را مفروض میگیریم، خدا به منطق وابسته است، یا منطق به خدا؟
- [سایر] وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق است، آیا شامل همه صفات وی می شود و یا تنها قدرت خداوند را شامل می شود؟
- [سایر] وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق است، آیا شامل همه صفات وی می شود و یا تنها قدرت خداوند را شامل می شود؟
- [سایر] آیا دستهبندی اصول دین و فروع دین از احادیث و روایات ائمه(ع) اخذ شده است؟ اگر جواب مثبت است لطفاً منابع را ذکر فرمایید اگر جواب منفی است از چه زمانی و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟
- [سایر] وقتی خداوند چیزهای مادی را از هیچ بودن مطلق خلق نمود، آیا به این معنا است که قدرتش در شکل، فرم و قدرت مادی منعکس شده است؟
- [سایر] وقتی خداوند چیزهای مادی را از هیچ مطلق خلق نمود، آیا به این معنا است که قدرتش در شکل، فرم و قدرت مادی منعکس شده است؟
- [سایر] آیا این جمله در هر شرایطی درست است؟ (امروز حفظ حکومت اسلامی از اهم واجبات است.) اگر جواب مثبت است چرا؟ و اگر منفی، باز هم چرا؟ (با معرفی منبع)
- [سایر] می خواهم بدانم آیا واقعا کسی می تواند با انجام اعمالی که عده ای به آن سحر و جادو می گویند مانع خوشبختی کسی شود یا بختش را ببندد؟ اگر پاسخ مثبت است پس نقش قدرت خداوند که بالاترین قدرت هاست چه می شود؟ یعنی نعوذ باالله خداوند نمی تواند مانع چنین افرادی شود؟ از شما خواهشمندم کاملا توضیح دهید.
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید. آیا حضرت عزیر نبی با ارمیای نبی یک پیامبر بوده اند یا خیر؟درصورت جواب مثبت،برهان یا منبع دقیق آنرا ذکر کنید و منشا این اختلاف اسم را بگویید. در صورت جواب منفی ،چرا برخی این حرف را میزنند که این دو پیامبر یکی بودند؟!