زنده
حیات مقابل ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، حج، وصیت، نکاح، استیلاد، اطعمه و اشربه، ارث و دیات سخن رفته است.
چرا خدا زنده است؟
چرا خدا زنده است؟ اساسا حیات به معنایی که ملازم با علم و فاعلیت ارادی است و لازمه وجود غیر مادی می باشد . زیرا اگر چه حیات بموجودات مادی جاندار نسبت داده می شود , اما درحقیقت صفت روح آنهاست و بدنشان در اثر تعلق روح متصف به آن می گردد خلاصه چنانچه امتداد لازمه وجود جسمانی است , حیات نیز لازمه وجود مجرد ( غیر جسمانی ) است . پس ذات مقدس الهی که مجرد و غیر جسمانی است ( این مساله با ادله متقن عقلی ثابت شده است ) , و هر موجودمجردی ذاتا دارای حیات است , پس خدای متعال هم ذاتا دارای حیات است . از طرف دیگر خدا کمال مطلق است و فقدان حیات نقص است و مغایر کمال مطلقه می باشد . از این رو خدا بدون فرض حیات مساوی با خدا نبودن است . البته حیات الهی مثل حیات بشری نیست که ناقص و نیازمند علل و شرایط مختلفی است . او عین حیات و حیات مطلق است و لازمه حیات او و جلوه های آن علم و قدرت مطلق است.
چرا خدا زنده است؟ اساسا حیات به معنایی که ملازم با علم و فاعلیت ارادی است و لازمه وجود غیر مادی می باشد . زیرا اگر چه حیات بموجودات مادی جاندار نسبت داده می شود , اما درحقیقت صفت روح آنهاست و بدنشان در اثر تعلق روح متصف به آن می گردد خلاصه چنانچه امتداد لازمه وجود جسمانی است , حیات نیز لازمه وجود مجرد ( غیر جسمانی ) است . پس ذات مقدس الهی که مجرد و غیر جسمانی است ( این مساله با ادله متقن عقلی ثابت شده است ) , و هر موجودمجردی ذاتا دارای حیات است , پس خدای متعال هم ذاتا دارای حیات است . از طرف دیگر خدا کمال مطلق است و فقدان حیات نقص است و مغایر کمال مطلقه می باشد . از این رو خدا بدون فرض حیات مساوی با خدا نبودن است . البته حیات الهی مثل حیات بشری نیست که ناقص و نیازمند علل و شرایط مختلفی است . او عین حیات و حیات مطلق است و لازمه حیات او و جلوه های آن علم و قدرت مطلق است.
پاسخ:
چرا خدا زنده است؟
اساسا حیات به معنایی که ملازم با علم و فاعلیت ارادی است و لازمه وجود غیر مادی می باشد . زیرا اگر چه حیات بموجودات مادی جاندار نسبت داده می شود , اما درحقیقت صفت روح آنهاست و بدنشان در اثر تعلق روح متصف به آن می گردد خلاصه چنانچه امتداد لازمه وجود جسمانی است , حیات نیز لازمه وجود مجرد ( غیر جسمانی ) است .
پس ذات مقدس الهی که مجرد و غیر جسمانی است ( این مساله با ادله متقن عقلی ثابت شده است ) , و هر موجودمجردی ذاتا دارای حیات است , پس خدای متعال هم ذاتا دارای حیات است . از طرف دیگر خدا کمال مطلق است و فقدان حیات نقص است و مغایر کمال مطلقه می باشد .
از این رو خدا بدون فرض حیات مساوی با خدا نبودن است . البته حیات الهی مثل حیات بشری نیست که ناقص و نیازمند علل و شرایط مختلفی است . او عین حیات و حیات مطلق است و لازمه حیات او و جلوه های آن علم و قدرت مطلق است.
- [سایر] در سوره بقره خدا فرموده اگر می خواهید مرده بنی اسرائیل زنده شوده باید بدن گاوی را به بدن مرده بزنید تا زنده شود مگر خدا نمی تواند بدون واسطه مردگان را زنده کند ؟
- [سایر] این سخن چگونه رد می‌شود: خدا جهان را خلق کرده و آنرا رها ساخته، حال نمیدانیم خدا زنده هست یا نیست، اصلاً اهمیتی ندارد؟
- [سایر] اگر مرگ انسانها به دست خداوند است، آیا عمل پزشکان که برای زنده ماندن بیماران تلاش میکنند، خلاف اراده خداوند نیست و مذموم تلقی نمیشود؟
- [سایر] این که می گوییم انسان با مرگ به سوی خدا باز می گردد؛ یعنی تا زمانی که زنده است از خداوند دور است؟
- [سایر] این که می گوییم انسان با مرگ به سوی خدا باز می گردد؛ یعنی تا زمانی که زنده است از خداوند دور است؟ چطور امکان دارد از خداوند دور باشد، در حالی که خداوند به همه چیز نزدیک است؟
- [سایر] اگر بشر روزی علمش به جای برسد که مردگان را زنده کند، می‌توان گفت که خدا زائیده ذهن بشر است؟
- [سایر] آیا در داستان کشتن گاو بنی اسرائیل خدا نمیتوانست کشته را بدون درخواست یک قربانی زنده کند؟
- [سایر] چرا حضرت ابراهیم(ع) با داشتن ایمان به علم و قدرت خدا باز از خداوند تقاضای زنده شدن پرندگان مرده را کرد؟ آیا بندگان دیگر این حق را ندارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنی که در اثنای وضع حمل بمیرد و بعد به برکت توسّل به ذات پاک خدا و اولیاء الله زنده شود، آیا زوجیّت او باقی است؟
- [سایر] آیا انسان تنها یکبار به دنیا می آید و می میرد؟ چرا خداوند در قرآن از دوبار میراندان و دوبار زنده کردن سخن رانده است؟
- [آیت الله بروجردی] اگر ملخ را با دست یا به وسیلهی دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست.
- [آیت الله خوئی] اگر ملخ را با دست یا به وسیل دیگری زنده بگیرند بعد از جان دادن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد، ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفتهام، حرام است.
- [امام خمینی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر ملخ را با دست یا بهوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است، و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد، ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفتهام، حلال نیست مگر اینکه انسان بداند یا اطمینان داشته باشد که آن را زنده گرفته است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفته ام حلال نیست مگر آنکه یقین یا اطمینان حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن، خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در هنگام گرفتن، نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگرچه بگوید: (زنده گرفتهام)، حلال نیست مگر این که اطمینان حاصل شود که راست میگوید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر ملخ را با دست یا وسیلة دیگری زنده بگیرند ، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن ؛ نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه ، اگر چه بگوید زنده گرفته ام حلال نیست . مگر اینکه یقین حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جاندادن خوردن آن حلال است، و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد، و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد، و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه اگر چه بگوید زنده گرفتهام، حلال نیست، مگر آن که یقین حاصل شود، یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست میگوید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است ولازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد ومعلوم نباشد که آن را گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست مگر به گفته او یقین کند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که ماهی را صید میکند لازم نیست مسلمان باشد و در هنگام گرفتن، نام خدا را ببرد؛ ولی مسلمان باید بداند که آن را زنده گرفته و در خارج از آب جان داده است.