چگونه ادعا می کنید 124000 پیامبر و جود داشته است ولی حتی نمی توانید نام 500 نفر از آنها را نام ببرید و اطلاعات تاریخی مربوط به ادیان آنها بدهید؟ در منابع موجود نام تعداد بسیار اندکی از پیامبران به چشم میخورد. دلایل این مسئله عبارت است از: 1.تعداد انبیاء جزء اعتقادات ضروری و لازم نیست ، بلکه آنچه اهمیت دارد اصل نبوت است و این که در زمان حاضر پیامبری که حجت زمان است کیست و آیین و کتاب آسمانی و تعالیم او چیست؟ 2. اکثر انبیا شریعت مستقل نداشتند و به شریعت پیامبر دیگر دعوت میکردند؛ مثل حضرت لوط در زمان حضرت ابراهیم. این پیامبران خودشان به طور مستقیم از خداوند وحی دریافت میکردند؛ ولی از سوی وی مأمور به شریعت پیامبر دیگری بودند.3. بسیاری از انبیا معروف نبودند و براساس روایات، بر یک شهر یا روستا و یا یک خانواده مبعوث شدند. در نتیجه شرایط و گستره ماموریتشان زمینه شهرت آنان را فراهم نمی ساخت . از طرف دیگر چون صرف دانستن نام و اسامی پیامبران گذشته نقش اساسی و ضروری در هدایت مردم ندارد در نصوص دینی هم ضرورتی برای نام آوردن آنها نبوده است. در بحار الأنوار روایاتی نقل شده است که تعداد پیامبران را 124 هزار نفر ذکر کرده است. شماری از این روایات عبارت است از: 1. حضرت رسول میفرماید: (خداوند 124 هزار پیامبر آفریده و من گرامیترین آنان نزد خداوند هستم... و 124 هزار وصی آفریده که علی(ع) گرامیترین آنها نزد خداوند و بهترین ایشان است.) (بحارالانوار، مجلسی، ج11، ص30) 2. امام زین العابدین(ع) فرمود: (هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کنند، امام حسین(ع) رادر نیمه شعبان زیارت کند؛ چرا که ارواح پیامبران از خداوند برای زیارت حضرتش اذن میگیرند و به آنان اجازه داده میشود و پنج نفر از ایشان اولوالعزم هستند). (همان، ص58) 3. ابوذر(ره) از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: پیامبران چند نفرند؟ حضرت رسول(ص) فرمود: (124 هزار پیامبر ....) (همان، ص32) 4. شیخ صدوق(ره) در کتاب اعتقادات میفرماید: (عقیده ما (شیعه امامیه) در تعداد انبیا این است که آنان 124 هزار نفرند و هر کدامشان وصیای دارند.) (همان، ص28)
چگونه ادعا می کنید 124000 پیامبر و جود داشته است ولی حتی نمی توانید نام 500 نفر از آنها را نام ببرید و اطلاعات تاریخی مربوط به ادیان آنها بدهید؟
چگونه ادعا می کنید 124000 پیامبر و جود داشته است ولی حتی نمی توانید نام 500 نفر از آنها را نام ببرید و اطلاعات تاریخی مربوط به ادیان آنها بدهید؟
در منابع موجود نام تعداد بسیار اندکی از پیامبران به چشم میخورد. دلایل این مسئله عبارت است از:
1.تعداد انبیاء جزء اعتقادات ضروری و لازم نیست ، بلکه آنچه اهمیت دارد اصل نبوت است و این که در زمان حاضر پیامبری که حجت زمان است کیست و آیین و کتاب آسمانی و تعالیم او چیست؟
2. اکثر انبیا شریعت مستقل نداشتند و به شریعت پیامبر دیگر دعوت میکردند؛ مثل حضرت لوط در زمان حضرت ابراهیم. این پیامبران خودشان به طور مستقیم از خداوند وحی دریافت میکردند؛ ولی از سوی وی مأمور به شریعت پیامبر دیگری بودند.3. بسیاری از انبیا معروف نبودند و براساس روایات، بر یک شهر یا روستا و یا یک خانواده مبعوث شدند. در نتیجه شرایط و گستره ماموریتشان زمینه شهرت آنان را فراهم نمی ساخت . از طرف دیگر چون صرف دانستن نام و اسامی پیامبران گذشته نقش اساسی و ضروری در هدایت مردم ندارد در نصوص دینی هم ضرورتی برای نام آوردن آنها نبوده است.
در بحار الأنوار روایاتی نقل شده است که تعداد پیامبران را 124 هزار نفر ذکر کرده است. شماری از این روایات عبارت است از:
1. حضرت رسول میفرماید: (خداوند 124 هزار پیامبر آفریده و من گرامیترین آنان نزد خداوند هستم... و 124 هزار وصی آفریده که علی(ع) گرامیترین آنها نزد خداوند و بهترین ایشان است.) (بحارالانوار، مجلسی، ج11، ص30)
2. امام زین العابدین(ع) فرمود: (هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کنند، امام حسین(ع) رادر نیمه شعبان زیارت کند؛ چرا که ارواح پیامبران از خداوند برای زیارت حضرتش اذن میگیرند و به آنان اجازه داده میشود و پنج نفر از ایشان اولوالعزم هستند). (همان، ص58)
3. ابوذر(ره) از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: پیامبران چند نفرند؟ حضرت رسول(ص) فرمود: (124 هزار پیامبر ....) (همان، ص32)
4. شیخ صدوق(ره) در کتاب اعتقادات میفرماید: (عقیده ما (شیعه امامیه) در تعداد انبیا این است که آنان 124 هزار نفرند و هر کدامشان وصیای دارند.) (همان، ص28)
- [سایر] آیا تعداد پیامبران 124000 نفر بوده ؟چگونه در مدت 7000 سال این همه پیامبر آمده اند؟
- [سایر] دین اسلام چرا از اول به وجود نیامد؟ کتاب قرآن چرا از اول بر پیغمبر وحی نشد و ادیان مختلف و گوناگون بوجود آمد که گفته شده در هند قریب به 70 نوع مذهب وجود دارد و چه احتیاجی به 124000 پیامبر بود؟
- [سایر] تعداد کل کشته شدگان تمام جنگهای زمان پیامبر(ص) را اعلام نمایید. یکی از دوستان ادعا میکند که پیامبر افراد بسیار زیادی را کشته است. من گفتهام که تمام کشتههای دوره پیامبر 350 نفر بوده. اما او گفته که برای او سند بیاورم. خواهشمند است مرا یاری کنید. با تشکر
- [سایر] با سلام و عرض خسته نباشید در آیه 33 سوره احزاب که آیه تطهیر آمده است از مفادش بر می آید که مربوط به اهل بیت پیامبر و زنان پیامبر می باشد. حال چگونه است که آنرا مربوط به 5تن آل عبا توضیح و استفاده می کنند؟ در ثانی اینکه کلمه رجس در این آیه آمده است منظور ناپاکی از دامن زنان می باشد و این درحالیست که اگر مربوط به 5تن آل عبا بدانیم از این 5 تن، 4 نفر مرد بوده که ارتباطی به َآنان نداشته است/ لطفا توضیح دهید.
- [سایر] طبق اعتقاد شیعیان، پیامبر اسلام و ائمه شیعه از دیگر پیامبران برترند لطفا با اسناد قرآنی این را توضیح بفرمایید زیرا طبق نص صریح قرآن بین پیامبران تفاوتی نیست و همچنین در مورد معصوم بودن امامان و پیامبر آیا آنها توانایی گناه را داشته اند یا خیر اگر آری که آنها دیگر انسان نبودند و فرشته بودند اگر هم که نه پس به انسان جایز الخطا و اقوال او نمی توان تکیه کرد لطفا جواب مرا از قرآن بدهید زیرا در یک گرداب دینی گرفتار شدم و شما را به خدا قسم میدهم زودتر جواب مرا بدهید لطفا فقط از قرآن باشد البته می دانم بدون تکیه به حدیث نمیشود دین را فهمید اما در مورد این ادعا که با قرآن در تضاد است از قرآن دلیل بیاورید زیرا پیامبر فرمودند که حدیث را با قرآن تطبیق دهید اگر منافاتی نداشت آن را قبول کنید.
- [آیت الله نوری همدانی] چندی پیش مسؤلان مسجدی در همدان فرش کهنهای از مسجد را به مبلغی میفروشند، بعداً یک نفر از اعضاء هیئت حسینه همان محل متوجّه میشود فرش به قیمت پائین فروخته شده و از مسؤولان مسجد میخواهد که فرش را از خریدار پس بگیرند ولی آنها اعتنا نمیکنند و میگویند کاری انجام شده و تمام شده. آن شخص خودش به عنوان عضو هیئت حسینه به خریدار مراجعه و فرش را با زحمت زیاد پس میگیرد و در جای دیگری با قیمت بسیار خوبی بفروش میرساند در حال حاضر مسؤلان مسجد ادعا دارند پول باید به مسجد داده شود ولی اعضاء هیئت حسینی معتقدند پول مربوط به حسینه است و باید در حسینه صرف شود چونکه مسؤلان مسجد فرش را فروخته بودند و عضو حسینه آنرا پس گرفته و برای حسینیه فروخته. خواهشمند است در این مورد از نظر شرعی تکلیف را مشخص فرمائید که وجه دریافتی از فروش فرش به مسجد میرسد یا حسینیه؟
- [سایر] درتاریخ داریم که درسال 1039ه. ق، سیل عظیمی مکه را فرا گرفت و داخل مسجد الحرام شد که در آن چهار هزار و دو نفر کشته شدند. و همین طور قسمتی از خانه خدا ویران گشت. حال سوال من این است که مگر خداوند یا نفوس قدسی همچون پیامبر و ائمه محافظ مکه و سرزمین های مقدس نمی باشند؟ مگر خداوند نگفته است دین اسلام پا برجاست تا کعبه پا برجاست؟ پس چطور یک سال پس از آن واقعه خانه کعبه را کاملا خراب می کنند و دوباره ازنو می سازند؟ آیا سیل آمدن در آن سال و این همه کشته حکمتی داشته؟ چون درسال های بعد این واقعه تکرار نشده است.خواهش می کنم پاسخی تفصیلی و کامل به این سوال بدهید.
- [سایر] سلام آنقدر در سایتهای مراجع مختلف سوالم را مطرح کردم که دیگر از هر چه سایت و سوال است بیزار شده ام. این سوال چه بی جواب بماند و چه جواب بگیرد آخرین سوالم خواهد بود. و بعد از آن وجدانم را آسوده خواهم کرد که آنانی که وظیفه کمک داشتند کمک نکردند. خیلی ساده و مختصر بگویم. چند وقتیست این فکر در ذهنم ریشه دوانده و هر روز قوی تر می شود که تمام قضیه دین و ارسال پیامبری از سوی خداوند و کتاب آسمانی و معجزه بودن این کتاب و دنباله امامان راهنما همه و همه دروغهایی تاریخی هستند که برای افسار زدن به لجام گسیختگی انسانها ساخته شده اند. (حق هم بدهید با این دینی که تحویلمان داده اند چنین فکری کنم) از یک روحانی سوال کردم انگ مرتد بودن زد. سایتهای مراجع پاسخی ندادند. گفتند کتابهای استاد مطهری را بخوان خواندم و چیزی دستگیرم نشد. گفتند قرآن را بخوان خواندم و چیزی نفهمیدم. گفتند قرآن را با دلت بفهم گفتم چجوری نمی دانستند. خلاصه حالا نه نماز می خوانم نه روزه می گیرم. نه قرآن می خوانم. هر وقت سخنرانی حضرات روحانیان را گوش کردم آنقدر نکته مبهم و متضاد شنیدم که شکم را پر رنگ تر کرد.
- [سایر] سلام حاج آقا. ببخشید, من عجله کردم. راستش از اونجایی که احساس تنهایی در گفتن حرفهام به دیگران میکردم و از شما انتظار داشتم زودتر جواب مرا بدهید عجله کردم حق با شماست. یه دنیا شرمنده, شاید برای اولین بار بود که از کسی گله میکردم, تازه اون هم در شرایطی که اصلا حق با من نبود. حاج آقا جان من کتاب روانشناسی کمال رو گرفتم و مشغول خوندن اون هستم. با و جود این که هم در دوره لیسانس و هم فوق لیسانس تحصیلم نفر اول بودم باز هم در خودم کمبود اعتماد به نفس و ضعف در تصمیم گیری رو میبینم. در ضمن آدم تودار هستم. در عین حال که همه به من اعتماد دارن و حرف دلشون رو بهم میزنن و از من مشورت میخوان اما خودم کسی رو ندارم که باهاش مشورت کنم و ..... در ضمن حاجی جان من از برخورد با جنس مخالف شرم دارم البته کمی هم به گفته دیگران در مقابلشون مغرور هستم. نمیدونم رفتارم درسته یا نه ولی الان خیلی دوست دارم که یکی رو برای زندگی آینده خودم انتخاب کنم تا دوسش داشته باشم بهش محبت کنم و خوشبختش کنم و ...... اما به خاطر اینکه هنوز 6 ماه از تحصیلم مونده و باید خدمت سربازی هم برم احساس میکنم خیلی زوده. به نظر شما زوده؟ در ضمن حاج آقا من دوست دارم همسر آیندم چادری (همراه با نجابت) و دارای روحیه شادی باشه و برخی خصوصیات جزیی دیگر. آیا اشتباه میکنم که قید چادر رو در شرایطم دارم؟؟؟؟ در مورد انتخاب همسر از یکی از روحانیون مرجعی اسلامی رو خواستم بهم معرفی کنه ایشون کتاب حلیه المتقین رو معرفی کرد. این کتاب در من بیشتر شبهه ایجاد کرد چون من بیشتر معیارهای دنیوی رو در اون دیدم تا معنوی. شما میتونید یک یا چندین کتاب یه من معرفی کنید تا هم بتونم حس اعتماد به نفسم رو بالا ببرم و هم در انتخاب ازش کمک بگیرم. امیدوارم بتونم کمکهاتون رو جبران کنم. در پناه حق
- [سایر] سلام من آگاه به این هستم که در مسایل دینی دارای اطلاعات کمی می باشم، اما به طور کلی، به عنوان یک انسان دارای فهم با این موضوع روبرو بوده ام که در جواب بیشتر شبهات و سؤالات مربوط به موضوع عصمت امامان و پیامبران، فقه شیعه دچار نوعی فرافکنی و مغلطه است. در جاهای فراوانی از قرآن کریم به صراحت هرچه تمام تر به ارتکاب گناه توسط پیامبران اشاره شده است یا در ادعیه منسوب به امامان، آنان خود معترف به ذنب و گناه خود بوده اند، اما عالم شیعی با یک فرافکنی وصف ناپذیر، توجیهاتی از این قبیل را به میان می آورد: "در این جا منظور از ذنب، ترک اولی است" یا "امام برای خودش دعا را نمی خوانده و آن دعا مشمول ما انسان های خطا کار می شود." در جایی (همین سایت) دیدم که حتی کشته شدن فردی توسط حضرت موسی یا داستان خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم به ترک اولی تفسیر شده و گویا آن قسمت از قرآن که سخن از استغفار پیامبر و بخشیده شدن وی توسط باری تعالی را به میان آورده بیهوده است، و تمام این توجیهات و چشم پوشی ها در حالی اتفاق می افتد که فقه شیعه در جایی دیگر از یک حرف اضافه یا اعراب کلمات در قران برای اثبات ادعای خود استفاده می کند. من خود به صورت شناسنامه ای یک جوان شیعه هستم، اما برای من این طور استنباط شده که گویا فقه شیعه در ابتدا به صورت عقلی و استدلالی! به عصمت پیامبران و امامان رسیده و پس از آن و برای توجیه آن از هیچ ترفندی فرو گذار نکرده است. در آخر باید اضافه کنم که صراحت لهجه من تنها به علت منتقل کردن کامل سؤالم بوده است و در این زمینه خود را محتاج جواب (منطقی) شما می بینم.