جهان بینی مادی چه اصولی دارد؟
اصول جهان بینی مادی را بیان کنید . بطور خلاصه می توان پنج اصل در جهان بینی فوق برشمرد :اول آنکه هستی مساوی با ماده و مادیات است و چیزی را می توان موجود دانست که یاماده و دارای حجم و امتداد سه گانه ( طول و عرض و ضخامت ) باشد و یا از خواص ماده بشمار آید و به تبع خود ماده , دارای کمیت و قابل انقسام باشد . بر اساس همین اصل , وجود خدا بعنوان یک موجود غیر مادی و فوق طبیعی , انکار می گردد . دوم آنکه ماده ازلی و ابدی و ناآفریدنی است و احتیاج به هیچ علتی ندارد وباصطلاح فلسفی ما , واجب الوجود است . سوم آنکه برای جهان هدف و علت غائی نمی توان قائل شد , زیرا فاعل باشعور و بااراده ای ندارد که بتوان هدفی را به او نسبت داد . چهارم آنکه پدیده های جهان ( نه اصل ماده ) در اثر انتقال ذرات ماده و تاثیرآنها بر یکدیگر پدید می آیند و از اینروی می توان پدیده های قبلی را نوعی شرط وعلت اعدادی برای پدیده های بعدی دانست و حداکثر می توان نوعی فاعلیت طبیعی را درمیان مادیان پذیرفت . مثلا درخت را فاعل طبیعی برای میوه بحساب آورد , یاپدیده های فیزیکی و شیمیایی را به عاملهای آنها نسبت داد ولی هیچ پدیده ای احتیاج به فاعل الهی و هستی بخش ندارد . اصل پنجم : اینکه تنها شناختی اعتبار دارد که برخاسته از تجربه حسی باشد و چون تجارب حسی تنها وجود ماده و مادیات را اثبات می کند , وجود هیچ چیز دیگری ماوراءماده و مادیات قابل قبول نیست . محمد تقی مصباح یزدی / آموزش عقاید، مصباح یزدی - محمد تقی
عنوان سوال:

جهان بینی مادی چه اصولی دارد؟


پاسخ:

اصول جهان بینی مادی را بیان کنید .

بطور خلاصه می توان پنج اصل در جهان بینی فوق برشمرد :اول آنکه هستی مساوی با ماده و مادیات است و چیزی را می توان موجود دانست که یاماده و دارای حجم و امتداد سه گانه ( طول و عرض و ضخامت ) باشد و یا از خواص ماده بشمار آید و به تبع خود ماده , دارای کمیت و قابل انقسام باشد . بر اساس همین اصل , وجود خدا بعنوان یک موجود غیر مادی و فوق طبیعی , انکار می گردد . دوم آنکه ماده ازلی و ابدی و ناآفریدنی است و احتیاج به هیچ علتی ندارد وباصطلاح فلسفی ما , واجب الوجود است . سوم آنکه برای جهان هدف و علت غائی نمی توان قائل شد , زیرا فاعل باشعور و بااراده ای ندارد که بتوان هدفی را به او نسبت داد . چهارم آنکه پدیده های جهان ( نه اصل ماده ) در اثر انتقال ذرات ماده و تاثیرآنها بر یکدیگر پدید می آیند و از اینروی می توان پدیده های قبلی را نوعی شرط وعلت اعدادی برای پدیده های بعدی دانست و حداکثر می توان نوعی فاعلیت طبیعی را درمیان مادیان پذیرفت . مثلا درخت را فاعل طبیعی برای میوه بحساب آورد , یاپدیده های فیزیکی و شیمیایی را به عاملهای آنها نسبت داد ولی هیچ پدیده ای احتیاج به فاعل الهی و هستی بخش ندارد . اصل پنجم : اینکه تنها شناختی اعتبار دارد که برخاسته از تجربه حسی باشد و چون تجارب حسی تنها وجود ماده و مادیات را اثبات می کند , وجود هیچ چیز دیگری ماوراءماده و مادیات قابل قبول نیست .
محمد تقی مصباح یزدی / آموزش عقاید، مصباح یزدی - محمد تقی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین