مقام معظم رهبری، آیت الله مصباح یزدی را مطهری زمان و علامه طباطبایی دوران نامیدند. خواهشمندم وجوه تشابه علامه مصباح را با آن دو بزرگوار بیان فرمایید. آیت الله شهید مطهری و مصباح یزدی از جمله شاگردان علامه طباطبایی به شمار می روند. علامه طباطبایی با جامعیت خود و توجه وافرشان به مباحث عقلی و فلسفی و نیز اهتمام ایشان به تفسیر قرآن و ارائه تصویری عقلانی و خرد پذیر از دین برای مقابله با هجوم اندیشه های غربی و احیانا انحرافی ، به عنوان دین شناسی آگاه به زمان و نیازهای قشر تحصیل کرده و روشن فکر شناخته می شوند. در واقع ، ایشان با جامعیت خود و عرضه جهان بینی و بینش دینی در زمینه های کاربردی و متناسب با نیازهای جامعه ، دورنمایی از نظام فکری و سیاسی و اجتماعی اسلامی را فرا روی جامعه خود و نسل پس از آن قرار داد ، و با تلاش فکری چنین افرادی بود که قیام و نهضت مردم به رهبری امام خمینی (ره) بر پایه و شالوده ای محکم و استوار بنا گردید. خلاصه باید گفت که علامه طباطبایی تغذیه کننده نیازهای فکری و اعتقادی و معرفتی نسل خود و نسل های پس از آن است او تئوریسین قیام انسانها علیه ظلم و هجوم اندیشه های شیطانی است. شاید یکی از ویژگی های قابل توجه علامه توجه وی به تربیت شاگردانی فاضل و توانا بود که پس از او چراغی فروزان فرا روی حرکت انقلابی و اسلامی نسل جوان و تحصیل کرده خود باشند. از شمار شاگردان او می توان به آیت الله شهید مطهری و مصباح یزدی اشاره کرد. شهید مطهری در زمانی وارد صحنه مبارزه شد که افکار انحرافی و دین ستیزی بر اندیشه جوانان بویژه دانشجویان و نسل جوان سایه افکنده بود و نظریات کمونیستی و التقاطی در صدد از بین بردن دین و اعتقادات مذهبی افراد جامعه بود. وی که از دریای علمی واخلاقی استاد خود -علامه طباطبایی- بهره مند گشته بود و دارای ویژگی های منحصر به فرد ی بود توانستند سدی محکم در برابر انحرافات باشد و دژی استوار را بنا نهند تا نسل خود و آیندگان در آن با اطمینان خاطر و ایمنی کافی به حرکت و حیات دینی- اسلامی خویش ادامه دهند. جامعیت و آگاهی ایشان به نیازهای زمانه را می توان با مراجعه به آثار وی دریافت. در زمانی دست به تالیف کتاب داستان و راستان می زند که بسیاری این کار او را کم ارزش و تلف کردن توانایی هایش می دانستند اما او چون دید و بصیرتی عمیق داشت و آینده فرا روی خود را می دید و با نیاز عصر خود آشنا بود بخوبی دریافت که چنین کاری لازم و ضروری است. البته دیگر تالیفات و سخنرانی های علمی و فلسفی وی جای خود را دارد و تا امروز نیز گفته ها و نوشته های ایشان زنده و بروز ند و توان پاسخ گویی به بسیاری از نیازهای جامعه را دارا می باشند. او همواره حرکت فکری و اندیشه های موجود در جامعه را تحت نظر داشت و در مقابل کوچکترین انحراف قد علم می کرد و همچون استادش وارد صحنه می شد. مثلا وقتی مطالبی را در نشریه زن روز آن زمان می بیند بدون توجه به دیگران وارد میدان می گردد و با ارائه مقالات و نوشته هایی در آن از اندیشه های و آموزه های اسلام دفاع می کند. در وقت دیگر چون نیاز جامعه را در ارائه مطالبی از قرآن می بیند به مدد آموخته هایش از محضر استادش در زمینه تفسیر قرآن دست به نوشتن و ایراد سخنرانی هایی در تفسیر قرآن می زند. شاگرد دیگر علامه که او نیز همچون شهید مطهری دارای ویژگی ها و امتیازات برجسته ای است استاد مصباح یزدی می باشد. وی نیز همچون استاد خود و نیز شهید مطهری فردی است با جامعیت علمی و آگاه به زمان و نیازهای روز خود. وی با توان علمی و فلسفی خود همواره بنیان گذار پایگاهی بود که رسالت آن پاسداری از عقاید و باورهای راستین دینی بوده است. وی فیلسوف، مفسر، و از نظریه پردازان شیعه در ایران، بنیانگذار و مدیر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، عضو مجلس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی ایران، رییس شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و یکی از اساتید حوزهٔ علمیهٔ قم است. پس از پیروزی انقلاب ایران او در تأسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و در جهت اصلاح و بازسازی نظام حوزه نقش فعالی ایفا کرد. او بنیاد علمی پژوهشی باقرالعلوم و سپس مؤسسهٔ آموزشی پژوهشی امام خمینی را در قم پایهگذاری کرد. وی هم اکنون رییس مؤسسهٔ علمی پژوهشی امام خمینی و همچنین رییس شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و عضو جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم میباشد. خلاصه وی همواره خود را در جایگاهی قرار داده تا از بتواند برآورده ساز نیازهای علمی و اعتقادی نسل متدین و روشنفکر گردد و نیز او همواره یورش دشمنان بر اعتقادات و باورهای دینی جوانان و متدیان را زیر نظر دراد و به موقع در برابرشان واکنش نشان می دهد. صدق این مطلب را می توان بررسی آثار و نوشته های ایشان دریافت؛ از کتاب آموزش فلسفه اش گرفته تا مباحثی در زمینه قرآن و سیاست و اخلاق. در یک کلام می توان گفت وی مردی است که امروزه حیات نظام فکری انقلاب مردم ایران را تئوریزه و صیانت می کند. چراکه هر حرکتی اگر بخواهد برای مدتهای مدیدی به حیات خود ادامه دهد نیازمند پشتوانه ای فکری و نظری قویی است. از این روست که رهبر معظم انقلاب وی را مطهری و علامه زمان می خوانند.
مقام معظم رهبری، آیت الله مصباح یزدی را مطهری زمان و علامه طباطبایی دوران نامیدند. خواهشمندم وجوه تشابه علامه مصباح را با آن دو بزرگوار بیان فرمایید.
مقام معظم رهبری، آیت الله مصباح یزدی را مطهری زمان و علامه طباطبایی دوران نامیدند. خواهشمندم وجوه تشابه علامه مصباح را با آن دو بزرگوار بیان فرمایید.
آیت الله شهید مطهری و مصباح یزدی از جمله شاگردان علامه طباطبایی به شمار می روند.
علامه طباطبایی با جامعیت خود و توجه وافرشان به مباحث عقلی و فلسفی و نیز اهتمام ایشان به تفسیر قرآن و ارائه تصویری عقلانی و خرد پذیر از دین برای مقابله با هجوم اندیشه های غربی و احیانا انحرافی ، به عنوان دین شناسی آگاه به زمان و نیازهای قشر تحصیل کرده و روشن فکر شناخته می شوند.
در واقع ، ایشان با جامعیت خود و عرضه جهان بینی و بینش دینی در زمینه های کاربردی و متناسب با نیازهای جامعه ، دورنمایی از نظام فکری و سیاسی و اجتماعی اسلامی را فرا روی جامعه خود و نسل پس از آن قرار داد ، و با تلاش فکری چنین افرادی بود که قیام و نهضت مردم به رهبری امام خمینی (ره) بر پایه و شالوده ای محکم و استوار بنا گردید.
خلاصه باید گفت که علامه طباطبایی تغذیه کننده نیازهای فکری و اعتقادی و معرفتی نسل خود و نسل های پس از آن است او تئوریسین قیام انسانها علیه ظلم و هجوم اندیشه های شیطانی است.
شاید یکی از ویژگی های قابل توجه علامه توجه وی به تربیت شاگردانی فاضل و توانا بود که پس از او چراغی فروزان فرا روی حرکت انقلابی و اسلامی نسل جوان و تحصیل کرده خود باشند. از شمار شاگردان او می توان به آیت الله شهید مطهری و مصباح یزدی اشاره کرد.
شهید مطهری در زمانی وارد صحنه مبارزه شد که افکار انحرافی و دین ستیزی بر اندیشه جوانان بویژه دانشجویان و نسل جوان سایه افکنده بود و نظریات کمونیستی و التقاطی در صدد از بین بردن دین و اعتقادات مذهبی افراد جامعه بود.
وی که از دریای علمی واخلاقی استاد خود -علامه طباطبایی- بهره مند گشته بود و دارای ویژگی های منحصر به فرد ی بود توانستند سدی محکم در برابر انحرافات باشد و دژی استوار را بنا نهند تا نسل خود و آیندگان در آن با اطمینان خاطر و ایمنی کافی به حرکت و حیات دینی- اسلامی خویش ادامه دهند. جامعیت و آگاهی ایشان به نیازهای زمانه را می توان با مراجعه به آثار وی دریافت.
در زمانی دست به تالیف کتاب داستان و راستان می زند که بسیاری این کار او را کم ارزش و تلف کردن توانایی هایش می دانستند اما او چون دید و بصیرتی عمیق داشت و آینده فرا روی خود را می دید و با نیاز عصر خود آشنا بود بخوبی دریافت که چنین کاری لازم و ضروری است. البته دیگر تالیفات و سخنرانی های علمی و فلسفی وی جای خود را دارد و تا امروز نیز گفته ها و نوشته های ایشان زنده و بروز ند و توان پاسخ گویی به بسیاری از نیازهای جامعه را دارا می باشند.
او همواره حرکت فکری و اندیشه های موجود در جامعه را تحت نظر داشت و در مقابل کوچکترین انحراف قد علم می کرد و همچون استادش وارد صحنه می شد. مثلا وقتی مطالبی را در نشریه زن روز آن زمان می بیند بدون توجه به دیگران وارد میدان می گردد و با ارائه مقالات و نوشته هایی در آن از اندیشه های و آموزه های اسلام دفاع می کند. در وقت دیگر چون نیاز جامعه را در ارائه مطالبی از قرآن می بیند به مدد آموخته هایش از محضر استادش در زمینه تفسیر قرآن دست به نوشتن و ایراد سخنرانی هایی در تفسیر قرآن می زند.
شاگرد دیگر علامه که او نیز همچون شهید مطهری دارای ویژگی ها و امتیازات برجسته ای است استاد مصباح یزدی می باشد. وی نیز همچون استاد خود و نیز شهید مطهری فردی است با جامعیت علمی و آگاه به زمان و نیازهای روز خود. وی با توان علمی و فلسفی خود همواره بنیان گذار پایگاهی بود که رسالت آن پاسداری از عقاید و باورهای راستین دینی بوده است.
وی فیلسوف، مفسر، و از نظریه پردازان شیعه در ایران، بنیانگذار و مدیر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، عضو مجلس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی ایران، رییس شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و یکی از اساتید حوزهٔ علمیهٔ قم است. پس از پیروزی انقلاب ایران او در تأسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و در جهت اصلاح و بازسازی نظام حوزه نقش فعالی ایفا کرد. او بنیاد علمی پژوهشی باقرالعلوم و سپس مؤسسهٔ آموزشی پژوهشی امام خمینی را در قم پایهگذاری کرد. وی هم اکنون رییس مؤسسهٔ علمی پژوهشی امام خمینی و همچنین رییس شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و عضو جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم میباشد. خلاصه وی همواره خود را در جایگاهی قرار داده تا از بتواند برآورده ساز نیازهای علمی و اعتقادی نسل متدین و روشنفکر گردد و نیز او همواره یورش دشمنان بر اعتقادات و باورهای دینی جوانان و متدیان را زیر نظر دراد و به موقع در برابرشان واکنش نشان می دهد. صدق این مطلب را می توان بررسی آثار و نوشته های ایشان دریافت؛ از کتاب آموزش فلسفه اش گرفته تا مباحثی در زمینه قرآن و سیاست و اخلاق. در یک کلام می توان گفت وی مردی است که امروزه حیات نظام فکری انقلاب مردم ایران را تئوریزه و صیانت می کند. چراکه هر حرکتی اگر بخواهد برای مدتهای مدیدی به حیات خود ادامه دهد نیازمند پشتوانه ای فکری و نظری قویی است.
از این روست که رهبر معظم انقلاب وی را مطهری و علامه زمان می خوانند.
- [سایر] نظر علمای بزرگ مثل امام خمینی و مقام معظم رهبری و علامه طباطبایی و آیت الله جوادی و مصباح یزدی در باب نهضت های اسلامی و مثلا انقلاب اسلامی و ماهیت آن و معنا، چرایی و چگونگی اصلاح اجتماعی چیست؟ لطف کنی
- [سایر] سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی چه ترتیبی دارد؟
- [سایر] مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مشروعیت نظام اسلامی را منوط به چه امری می دانند؟
- [سایر] از میان انبوه کتابهای آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسن زاده آملی و آیت الله مصباح یزدی، کدام کتابهای ایشان برای عموم دانشجویان مفید است؟ کدام یک برای اشخاصی که سیر کتب شهید مطهری(ره) را تمام کرده اند، مفید است؟
- [سایر] آیا باید برای مقام معظم و معزز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای لفظ امام بکار ببریم یا نه؟( یعنی بگوییم امام خامنه ای) آیا ضرورت دارد یا نه؟ اگر نه چرا به آیت الله خمینی(ره) خطاب امام خمینی گفته می شود؟ ا
- [سایر] آیا مقام معظم رهبری پس از این که رهبر شدند به درجه آیت الله رسیدند یا این که قبل از رهبر شدن هم مدرک آن را داشته اند چون که در دوران رئیس جمهوری به ایشان حجت الاسلام می گفتند!
- [سایر] آقا این بحث دانش و ارزش که آقای سروش مطرح کرده چیست و ایشان مقصودش از این حرفها چیست؟ آیا همان بحث شناخت است ... که شهید مطهری و امثال ایشان معتقدند که بایدها و نبایدها ریشه در هستها و نیستها دارد ... ایدئولوژی ریشه در جهان بینی دارد و جهان بینی ریشه در جهان شناسی و نوع تفسیر انسان از عالم طبیعت؟<BR>تفاوت دیدگاه مطهری و مصباح یزدی و جوادی آملی و علامه طباطبایی و حتی آقای سید مهدی میرباقری مدیر فرهنگستان علوم دراین زمینه چیست؟ و تفاوت آنها با نظر آقای سروش چیست؟ نتایج عملی که از اعتقاد به هر یک از این نظرات آقایانی که اسم آوردم چیست؟ آیا تفاوت ماهوی دارد اعتقاد به نظر آقای سروش با آقای مطهری؟ یا اعتقاد به نظر استاد مطهری تفاوت دارد با اعتقاد به نظر استاد مصباح؟ منظور تفاوت عملی است؟ در نوع برنامه ریزی انسان برای زندگی و هدف گذاریها و نوع تعریف سعادت و کمال برای خود.
- [سایر] مگر امام خمینی ره نفرمودند که پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. حال چرا در وقایع بعد از انتخابات تاکنون به غیر از آقای نوری همدانی کسی از مقام معظم رهبری طرفداری و دفاع نکرده است؟
- [سایر] با عرض سلام وتحیت به محضر حضرتعالی با توجه به مطلب زیر لطفا به سوالات بنده حقیر پاسخ دهید : بنده مقلد مقام معظم رهبری هستم ، ایشان بنابر احتیاط واجب ، رجوع به مرجع مساوی را جایز نمی دانند ، همچنین اطلاع دارم که حضرت آیت الله سیستانی ، صریحا فتوا داده اند که رجوع به مرجع مساوی جایز است ، با توجه به اینکه مقام معظم رهبری احتیاط واجب دارند و آیت الله سیستانی فتوای صریح داده اند ، پس بنده می توانم که در این مسئله به آیت الله سیستانی مراجعه کنم ، حال سوالات بنده به شرح زیر می باشد : 1- وقتی بنده در این مسئله به نظر آقای سیستانی مراجعه کردم ، آیا باید در مباحث فقهی مورد نظرم از خود ایشان حتما تقلید کنم یا اینکه طبق نظر ایشان که گفته اند رجوع به مرجع مساوی جایز است ، می توانم به مراجع مساوی دیگر ، مثلا آیت الله صافی گلپایگانی یا آیت الله مکارم شیرازی مراجعه کنم ؟ 2- اگر بنده طبق موارد گفته شده فوق ، خواستم در مباحث مربوط به روزه از آیت الله خامنه ای تقلید نکرده بلکه رجوع به مرجع دیگر کنم ، آن مرجع جدید ، در کل مباحث فقهی مرجع من خواهد شد ؟ ( یعنی دیگر مقام معظم رهبری مرجع من نخواهد بود ) ، یا اینکه فقط در مباحث روزه از ایشان تقلید می کنم و در سایر مباحث از مقام معظم رهبری ؟ ( در واقع می خواهم بدانم که مسئله رجوع به مرجع مساوی ، فقط مربوط به یک یا چند مسئله است یا اینکه همان عدول از یک مرجع به طور کامل به مرجع دیگر می باشد ) ؟ 3- اگر در یک مسئله از مقام معظم رهبری به مرجع مساوی دیگر رجوع کردم ، آیا بعد از مدتی می توانم دوباره از رهبری تقلید کنم یا اینکه دیگر برای همیشه باید از مرجع جدید در آن مسئله تقلید نمایم ؟ 4- آیا در کل ، در خصوص مسئله رجوع به مرجع مساوی ، فقط در یک مسئله می توان به مرجع جدید رجوع کرد یا اینکه در یک مبحث کلی ( مثلا کل مبحث روزه ، یا کل مبحث نماز )هم می توان رجوع و تقلید کرد ؟ 5- در سوال پایانی از شما تقاضا دارم که نظر تمامی مراجع اعلام شده توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را در خصوص رجوع به مرجع مساوی بیان کنید. با تشکر فراوان، و من الله التوفیق
- [سایر] بنده در مورد ولایت فقیه سوالی داشتم. من کلیات ادله ای که راجع به ولایت فقیه است را قبول دارم منتها بعد از قبول کردن این مطلب؛ چرا فقط مقام معظم رهبری؟ و دلیل فقهی این مسئله چیست که با وجود آقایان دیگر چه دلیل شرعی وجود دارد که ایشان به عنوان ولایت فقیه باشند؟ آنچه این اشکال را تقویت می کند فتوایی از آیت الله فاضل لنکرانی در مسئله رویت هلال است که اگر مرجعی در مورد رویت هلال حکم کند بر بقیه مراجع نیز لازم الاجرا است. از این جمله چه می فهمیم؟ این که ولایت فقیه منحصرا در حضرت آیت الله العظمی خامنه ای نباشد؟