این که حضرت رسول(ص) هنگام بارداری حضرت خدیجه(س) و صحبت ایشان با جنین در شکمشان به ایشان فرمودند: (هذا اخی جبرئیل، اخبرنی ... ) آیا از کلمه هذا و سیاق حدیث می توان نتیجه گرفت که حضرت خدیجه(س) نیز می توانستند فرشتگان را ببینند؟ به این نکته توجه کنید، کلمه ای داریم به نام (محدث) یا (محدثه). این کلمه درباره کسی به کار می رود که صدای ملک را می شنود ولی خود آن را نمی بیند و از نظر شیعه اتفاقی است که فاطمه زهرا(س) محدثه بودند یعنی صدای ملک را می شنیدند ولی ملک را نمی دیدند و امامام معصوم(ع) نیز محدث هستند یعنی صدای ملک را می شنوند ولی ملک را نمی بینند. با توجه به نکات فوق دیدن ملک توسط خدیجه قابل اثبات نیست، هر چند حضرت خدیجه(س) مقام بالا و والایی دارد و یکی از چهار زن عالم هستی است که به کمال عالیه رسیده است ولی از عصمت کبری و کامله برخوردار نبوده و قطعا محدث هم نبوده است، پس به طریق اولی نمی تواند ملک را مشاهده کند و کلمه هذا نمی تواند قرینه باشد برای مشاهده جبرئیل چون (هذا) به اعتبار خود رسول خدا(ص) است که می دیده. اتفاقا در روایتی آمده که خدیجه عرض کرد به رسول خدا(ص) آیا می شود به من خبر دهی آن گاه که رفیقت جبرئیل می آید. فرمود: بله. عرض کرد: هر وقت آمد خبر بده. سپس جبرئیل آمد. رسول خدا(ص) فرمود: ای خدیجه این جبرئیل است که آمده است. عرض کرد: یا رسول الله(ص) بیا به سمت راست من بنشین. حضرت(ص) نشست. عرض کرد: آیا می بینی او را فرمود: بله. عرض کرد سمت راست من بیا آیا می بینی او را؟ فرمود: بله ... .(محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 11) این جریان و امثال آن نشان می دهد که پیامبر(ص) ملک را می دیده اما خدیجه نمی توانسته مشاهده کند. اما چنان که اشاره شد این از مقام خدیجه(س) نمی کاهد چرا که او یکی از چهار زن کامله هستی است و در بهترین جای بهشت جای دارد، و بارها خداوند و جبرئیل سلام سفارشی برای او فرستاده است.(همان، صص 8 و 11)
این که حضرت رسول(ص) هنگام بارداری حضرت خدیجه(س) و صحبت ایشان با جنین در شکمشان به ایشان فرمودند: (هذا اخی جبرئیل، اخبرنی ... ) آیا از کلمه هذا و سیاق حدیث می توان نتیجه گرفت که حضرت خدیجه(س) نیز می توانستند فرشتگان را ببینند؟
این که حضرت رسول(ص) هنگام بارداری حضرت خدیجه(س) و صحبت ایشان با جنین در شکمشان به ایشان فرمودند: (هذا اخی جبرئیل، اخبرنی ... ) آیا از کلمه هذا و سیاق حدیث می توان نتیجه گرفت که حضرت خدیجه(س) نیز می توانستند فرشتگان را ببینند؟
به این نکته توجه کنید، کلمه ای داریم به نام (محدث) یا (محدثه). این کلمه درباره کسی به کار می رود که صدای ملک را می شنود ولی خود آن را نمی بیند و از نظر شیعه اتفاقی است که فاطمه زهرا(س) محدثه بودند یعنی صدای ملک را می شنیدند ولی ملک را نمی دیدند و امامام معصوم(ع) نیز محدث هستند یعنی صدای ملک را می شنوند ولی ملک را نمی بینند.
با توجه به نکات فوق دیدن ملک توسط خدیجه قابل اثبات نیست، هر چند حضرت خدیجه(س) مقام بالا و والایی دارد و یکی از چهار زن عالم هستی است که به کمال عالیه رسیده است ولی از عصمت کبری و کامله برخوردار نبوده و قطعا محدث هم نبوده است، پس به طریق اولی نمی تواند ملک را مشاهده کند و کلمه هذا نمی تواند قرینه باشد برای مشاهده جبرئیل چون (هذا) به اعتبار خود رسول خدا(ص) است که می دیده.
اتفاقا در روایتی آمده که خدیجه عرض کرد به رسول خدا(ص) آیا می شود به من خبر دهی آن گاه که رفیقت جبرئیل می آید. فرمود: بله. عرض کرد: هر وقت آمد خبر بده. سپس جبرئیل آمد. رسول خدا(ص) فرمود: ای خدیجه این جبرئیل است که آمده است. عرض کرد: یا رسول الله(ص) بیا به سمت راست من بنشین. حضرت(ص) نشست. عرض کرد: آیا می بینی او را فرمود: بله. عرض کرد سمت راست من بیا آیا می بینی او را؟ فرمود: بله ... .(محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 11)
این جریان و امثال آن نشان می دهد که پیامبر(ص) ملک را می دیده اما خدیجه نمی توانسته مشاهده کند.
اما چنان که اشاره شد این از مقام خدیجه(س) نمی کاهد چرا که او یکی از چهار زن کامله هستی است و در بهترین جای بهشت جای دارد، و بارها خداوند و جبرئیل سلام سفارشی برای او فرستاده است.(همان، صص 8 و 11)
- [سایر] بانو خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص)مستقیم خواستگاری کردند یا با واسطه؟
- [سایر] سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) چقدربود؟
- [سایر] رسول خدا(ص) زمانی که یگانه همسر ایشان حضرت خدیجه(س) بودند چند کنیز داشتند؟
- [سایر] آیا دوران حیات پیامبر اکرم(ص) نیز جبرئیل یا فرشتگان دیگری به حضور حضرت فاطمه(س) می آمدند؟
- [سایر] حضرت خدیجه(س) در چه سنی به همسری پیامبر اکرم(ص) برگزیده شدند و چند سال بچه دار نشدند و در چند سالگی فاطمه(س) را به دنیا آوردند و در چه سنی رحلت نمودند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] الف. از نظر تاریخی، آیا درست است که حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرده بودند و از شوهر قبلی خود فرزندانی داشتند؟ ب. اختلاف سنّی بین پیامبر و حضرت خدیجه چقدر بوده است؟ ج. حضرت خدیجه(س) در حالی حضرت زهرا(س) را به دنیا آورد که عمرش 60 سال بود (5 سال بعد از بعثت)، چگونه زنی در سن یائسگی (بدون معجزه ) میتواند بچهای به دنیا آورد؟
- [سایر] حضرت خدیجه علیها السلام چند فرزند داشته اند؟ آیا عثمان داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است؟
- [سایر] آیا در منابع اهل تسنن،برتری حضرت خدیجه بر دیگر زنان پیامبر اکرم، و شیعه بودن ام سلمه موجود است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد، و شوهر همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد، وکیل صیغه طلاق را اینطور میخواند: عَنْ مُوَکِّلَتِی فَاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلی مُحَمَّد لِیَخْلَعَهَا عَلَیْه پس از آن بدون فاصله میگوید: زَوْجَةُ مُوَکِّلی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر، چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد، وکیل باید به جای کلمه (مَهْرَها) آن چیز را بگوید، مثلاً اگر صد تومان داده باید بگوید: بَذَلْتُ مِأةَ توُمَان
- [آیت الله سیستانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد ، و شوهر همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد ، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمّد و اسم زن فاطمه باشد ، وکیل ، صیغه طلاق را اینطور میخواند : (عَنْ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکّلِی مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْهِ) پس از آن میگوید : (زَوْجَةُ مُوَکّلِی خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد ، وکیل باید بجای کلمه (مَهْرَها) آن چیز را بگوید ، مثلاً اگر صد تومان داده باید بگوید (بَذَلَتْ مِأَةَ تُومانٍ) . طلاق مبارات
- [امام خمینی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر،همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکیل صیغه را این طور می خواند: "عن موکلتی فاطمة بذلت مهرها لموکلی محمد لیخلعها علیه" پس از آن بدون فاصله می گوید: "زوجة موکلی خالعتها علی ما بذلت هی طالق" و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر ببخشد که او را طلاق دهد وکیل به جای کلمه " مهرها" آن چیز را بگوید، مثلا اگر صد تومان داده باید بگوید: "بذلت ماة تومان".
- [آیت الله بروجردی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مَهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمّد و اسم زن فاطمه باشد، وکیل صیغهی طلاق را این طور میخواند:(عَنْ مُوَکِلتی فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَکِّلِی مُحَمَّدٍ لِیخْلِعَها عَلَیهِ).پس از آن بدون فاصله میگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِقٌ) و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مَهر، چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد، وکیل باید به جای کلمة (مهرها) آن چیز را بگوید، مثلاً اگر صد تومان داده باید بگوید:(بَذَلْتُ مَأَةَ تُومانْ).طلاق مبارات
- [آیت الله بهجت] اگر زنی، شخصی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر، همان شخص را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکیل، صیغه طلاق را به این صورت میخواند: (عَنْ مُوَکلَتی فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکّلِی مُحَمَّد، لَیَخْلَعَهَا عَلَیه)، پس از آن بلافاصله میگوید: (زَوْجَةُ مُوَکّلِی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید به جای کلمه (مَهرَها) آن چیز را بگوید؛ مثلاً اگر صد تومان داده باید بگوید: (بَذَلْتُ مِأَةَ تُومان).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر، همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکیل صیغه طلاق را اینطور می خواند: عَنْ مُوکِّلَتی فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَکِّلِی مُحَمَّد لِیَخْلَعَها عَلَیْهِ پس از آن بدون فاصله می گوید: زَوْجَةُ مُوَکِّلی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ و اگر زن کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید به جای کلمه (مهرها) آن چیز را بگوید، مثلا اگر صد تومان داده باید بگوید: بَذَلْتُ مَأَةَ تُومانْ. طلاق مبارات
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه تشهد و سلام الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له یعنی ستایش مخصوص الله است شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی مگر الله که یگانه است و شریک ندارد و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه واله وسلم بنده او و فرستاده اوست اللهم صل علی محمد و ال محمد یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و ال محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته یعنی و قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه او را بلند کن السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات الله بر تو باد السلام علینا و علی عباد الله الصالحین یعنی درود و سلام الله بر ما نمازگزاران و تمام بندگان شایسته او السلام علیکم و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام و رحمت و برکات الله بر شما باد و مقصود از کلمه شما مراد واقعی از این کلمه باشد هر چند به حسب مستفاد از بعض روایات دو ملک راست و چپ و مومنین می باشد
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد وشوهر همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمّد واسم زن فاطمه باشد وکیل، صیغه طلاق را این طور میخواند: )عَنْ مُوَکِّلَتی فاطِمََْ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلی مُحَمَّدً لِیَخْلَعَها عَلَیْه(، پس از آن بدون فاصله میگوید: )زَوْجَُْ مُوَکِّلیخَلَعْتُها یا خالَعْتُها عَلی مابَذَلَتْ هِیَ طالِق( و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد، وکیل باید به جای کلمه )مهرها( آن چیز را بگوید مثلاً اگر صد تومان داده، باید بگوید: )بذلت مأْ تومان(.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میّت بخوانند ودستور آن این است که: در رکعت اوّل بعد از حمد یک مرتبه آیْ الکرسی واحوط خواندن تا هم فیها خالدون است و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انّا انزلناه بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: )أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوابَها اًّلی قَبْرِ فُلان( و به جای کلمه فلان، اسم میّت را بگویند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که: در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه "إنّا أنْزَلْناه" بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوَابَهَا إلی قَبْرِ فُلان و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.