تمام فرزندان پیامبر(ص) که هشت فرزند بوده اند، همه به جز یکی از حضرت خدیجه(س) بوده است. البته طبری اشتباهی کرده و همه هشت فرزند پیامبر(ص) را از حضرت خدیجه دانسته است: (خدیجه برای پیامبر هشت فرزند آورد: قاسم و طیب و طاهر و عبد الله و زینب و رقیه و ام کلثوم و فاطمه. ابو جعفر گوید: تا خدیجه زنده بود پیامبر زن دیگر نگرفت و چون درگذشت)[1] اما در واقع و طبق اسناد معتبر، جناب ابراهیم فرزند ماریه قبطیه بوده است و عبارت طبری بیشتر به سهو القلم شبیه است: (پیامبر(ص) را هفت فرزند بود، سه پسر و چهار دختر که همه از خدیجه بودند مگر ابراهیم که مادرش ماریه قبطی بود. این زن را با خواهرش شیرین، مقوقس به اسکندریه فرستاد. هیچ یک از زنان او پیش از او از دنیا نرفتند جز دو تن، و هیچ یک از فرزندان او پس از او در دنیا باقی نماندند مگر یک تن، و او فاطمه(ع) زوجه علی بن ابی طالب(ع) بود که سه ماه پس از پدرش از جهان رحلت کرد.)[2] ( هشام بن محمد بن سائب کلبی از پدرش ابو صالح، از ابن عباس نقل میکند که میگفته است نخستین فرزند رسول خدا که در مکه و پیش از بعثت متولد شد قاسم بود و کنیه آن حضرت هم به نام او و ابو القاسم بود. سپس به ترتیب زینب و رقیه و فاطمه و ام کلثوم متولد شدند و پس از بعثت پسری به نام عبد الله ملقب به طاهر و پسری به نام طیب متولد شدند و مادر همگی ایشان خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزّی بن قصیّ بود، ... نخستین فرزند آن حضرت که مرد قاسم و سپس عبد الله و هر دو در مکه مردند و عاص بن وائل سهمی گفت نسل او قطع و بی عقب شد و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود که (سرزنش کننده تو بلا عقب است.)[کوثر/1] واقدی از عمرو بن سلمة هذلی بن سعید بن محمد بن جبیر بن مطعم، از پدرش نقل می کند قاسم هنگام مرگ دو ساله بوده است.[3] بنابراین پیامبر (ص) سه پسر داشته اند که دو تای آنها از خدیجه بوده و هر سه پسر قبل از پیامبر(ص) از دنیا رفته اند. و چهار دختر نیز داشته اند که همه آن ها از حضرت خدیجه (س) بوده است که به جز حضرت فاطمه (س) همه آن ها قبل از پیامبر (ص) از دنیا رفته اند. [1]. تاریخ الطبری/ ترجمه، ج4، ص:1288. [2]. تاریخ مختصرالدول/ترجمه، متن، ص:129. [3]. الطبقات الکبری/ترجمه، ج1،ص:123.
تمام فرزندان پیامبر(ص) که هشت فرزند بوده اند، همه به جز یکی از حضرت خدیجه(س) بوده است. البته طبری اشتباهی کرده و همه هشت فرزند پیامبر(ص) را از حضرت خدیجه دانسته است:
(خدیجه برای پیامبر هشت فرزند آورد: قاسم و طیب و طاهر و عبد الله و زینب و رقیه و ام کلثوم و فاطمه. ابو جعفر گوید: تا خدیجه زنده بود پیامبر زن دیگر نگرفت و چون درگذشت)[1]
اما در واقع و طبق اسناد معتبر، جناب ابراهیم فرزند ماریه قبطیه بوده است و عبارت طبری بیشتر به سهو القلم شبیه است:
(پیامبر(ص) را هفت فرزند بود، سه پسر و چهار دختر که همه از خدیجه بودند مگر ابراهیم که مادرش ماریه قبطی بود. این زن را با خواهرش شیرین، مقوقس به اسکندریه فرستاد. هیچ یک از زنان او پیش از او از دنیا نرفتند جز دو تن، و هیچ یک از فرزندان او پس از او در دنیا باقی نماندند مگر یک تن، و او فاطمه(ع) زوجه علی بن ابی طالب(ع) بود که سه ماه پس از پدرش از جهان رحلت کرد.)[2]
( هشام بن محمد بن سائب کلبی از پدرش ابو صالح، از ابن عباس نقل میکند که میگفته است نخستین فرزند رسول خدا که در مکه و پیش از بعثت متولد شد قاسم بود و کنیه آن حضرت هم به نام او و ابو القاسم بود. سپس به ترتیب زینب و رقیه و فاطمه و ام کلثوم متولد شدند و پس از بعثت پسری به نام عبد الله ملقب به طاهر و پسری به نام طیب متولد شدند و مادر همگی ایشان خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزّی بن قصیّ بود، ... نخستین فرزند آن حضرت که مرد قاسم و سپس عبد الله و هر دو در مکه مردند و عاص بن وائل سهمی گفت نسل او قطع و بی عقب شد و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود که (سرزنش کننده تو بلا عقب است.)[کوثر/1] واقدی از عمرو بن سلمة هذلی بن سعید بن محمد بن جبیر بن مطعم، از پدرش نقل می کند قاسم هنگام مرگ دو ساله بوده است.[3]
بنابراین پیامبر (ص) سه پسر داشته اند که دو تای آنها از خدیجه بوده و هر سه پسر قبل از پیامبر(ص) از دنیا رفته اند. و چهار دختر نیز داشته اند که همه آن ها از حضرت خدیجه (س) بوده است که به جز حضرت فاطمه (س) همه آن ها قبل از پیامبر (ص) از دنیا رفته اند.
[1]. تاریخ الطبری/ ترجمه، ج4، ص:1288.
[2]. تاریخ مختصرالدول/ترجمه، متن، ص:129.
[3]. الطبقات الکبری/ترجمه، ج1،ص:123.
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [سایر] این که گفته شده: در تولد حضرت زهرا(س) زنان بهشتی به کمک خدیجه آمدند (بحارج4ص30) یعنی چه؟
- [سایر] آیا صحبت نمودن حضرت زهرا(س) از درون رَحِم، با مادرشان حضرت خدیجه صحیح است؟ چطور امکان دارد؟
- [سایر] الف. از نظر تاریخی، آیا درست است که حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرده بودند و از شوهر قبلی خود فرزندانی داشتند؟ ب. اختلاف سنّی بین پیامبر و حضرت خدیجه چقدر بوده است؟ ج. حضرت خدیجه(س) در حالی حضرت زهرا(س) را به دنیا آورد که عمرش 60 سال بود (5 سال بعد از بعثت)، چگونه زنی در سن یائسگی (بدون معجزه ) میتواند بچهای به دنیا آورد؟
- [سایر] آسیه چه کرده بود که به آن مقام در ردیف فاطمه (س) و حضرت خدیجه (س) و مریم (س) قرار گرفت؟
- [سایر] دلیل رغبت حضرت خدیجه (س) برای ازدواج با پیامبر (ص) چه بود؟
- [سایر] حضرت خدیجه(س) در چه سنی به همسری پیامبر اکرم(ص) برگزیده شدند و چند سال بچه دار نشدند و در چند سالگی فاطمه(س) را به دنیا آوردند و در چه سنی رحلت نمودند؟
- [سایر] دختر پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) چگونه به شهادت رسیدند؟
- [سایر] بانو خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص)مستقیم خواستگاری کردند یا با واسطه؟
- [سایر] سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) چقدربود؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).