شنیده ام سادات قبل از اینکه از دنیا بروند حتماً عاقبت بخیر می شوند، آیا این مطلب صحت دارد؟ شنیده ام ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند، آیا این مطلب مستند است؟
شنیده ام سادات قبل از اینکه از دنیا بروند حتماً عاقبت بخیر می شوند، آیا این مطلب صحت دارد؟ شنیده ام ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند، آیا این مطلب مستند است؟ در ضمن مطالبی پاسخ این سوال را تقدیم می کنیم مطلب اول: طبق آیات قرآن آنچه که باعث سعادت و شقاوت فردی میگردد، اعمال آن فرد می باشد ، آیه ( یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍروزی که هر کس آنچه را که از خیر و شر انجام داده می‌بیند. (سوره آل عمران، آیه 30))و همچنین آیه( فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ هر کس که به اندازه مثقالی کار نیک یا بد انجام داده باشد در قیامت آن را حاضر می بیند )(زلزال )بر این مطلب دلالت دارند . کلمه مثقال به معنای هر وسیله‌ای است که با آن وزنها را می‌سنجند، و کلمه ذره به معنای آن دانه‌های ریز غبار است، که در شعاع آفتاب دیده می‌شود. آیه مورد نتیجه‌گیری از آیه قبلی است،که هیچ عملی نه خیر و نه شر نه کوچک و نه بزرگ حتی به سنگینی ذره استثناء نمی‌شود، ، قرآن این جمله را به عنوان یک ضابطه و قاعده کلی ، که مورد ، هیچ خصوصیتی ندارد ، ذکر می‌فرماید. روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند مانند: 1)عیاشی- از حضرت صادق علیه السّلام روایت می کند که فرمودند: آیتی در کتاب خدا هست که شامل جمیع بندگان می باشد. پرسیدند کدام است؟ فرمود: (هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ) این حکم جاری است در حق مؤمن و کافر و نیکوکار و بدکار، یعنی نیست جزای کار بد کردار مگر آنچه مثل آن باشد از عذاب و عقاب، و پاداش مؤمن نیکوکار نیست مگر آنچه فراخور او باشد از ثواب روز حساب. (برهان ج 4 ص 271) 2)از محمد بن حنفیه مروی است در معنی آیه فوق که: آیه مرسل است در حق نیکوکار و بدکار و مخصوص به نیکوکار نیست، پس معنی آیه این است که: هر که نیکوئی کند نیکوئی کرده شود به او، و هر که بدی کند بدی کرده شود به او (تفسیر اثنا عشری، ج‌12، ص: 434) 3) روایت کرده‌اند که از رسول خدا (ص) می‌فرمود:( ایها الناس دنیا متاعی است حاضر که هم نیکان از آن می‌خورند و هم فاجران، و بدرستی آخرت وعده‌ای است صادق، که سلطانی قادر در آن حکومت می‌کند، حق را محقق و باطل را باطل می‌سازد. ایها الناس سعی کنید از طالبان آخرت باشید، و از طالبان دنیا نباشید، فرزند آخرت باشید، نه فرزند دنیا، چون هر مادری فرزندش به دنبالش می‌رود. (حاصل منظور آن جناب این است که خواهان آخرت باشید نه دنیا، برای اینکه علاقه به دنیا قهرا شما را به سوی مادیت و آلودگی‌های آن می‌کشد)، آن گاه فرمود: هر عملی که می‌کنید در حالی انجام دهید که از خدا خائف و بر حذر باشید، و بدانید که روزی شما را بر اعمالتان عرضه می‌دارند، و شما خواه و ناخواه خدا را ملاقات خواهید کرد، پس هر کس هموزن ذره‌ای عمل خیر کرده باشد، آن را خواهد دید، و هر کس هموزن ذره‌ای عمل زشت کرده باشد آن را خواهد دید . (ر.ک ترجمه المیزان، ج‌20، ص: 586) در اینجا این سؤال به ذهن می‌رسد که در آیات شریفه قرآن ، آیاتی هست که با این ضابطه کلی سازگار نیست، از آن جمله آیاتی که دلالت دارد بر حبط و بی‌نتیجه شدن اعمال خیر به خاطر پاره‌ای عوامل، و آیاتی که دلالت دارد بر انتقال اعمال خیر و شر اشخاص به دیگران، مانند انتقال حسنات قاتل به مقتول، و گناهان مقتول به قاتل، و آیاتی که دلالت دارد بر اینکه در بعضی توبه‌کاران گناه مبدل به ثواب می‌شود، و ... جواب این سؤال این است که آیات مذکور حاکم بر این دو آیه است، و بین دلیل حاکم و محکوم منافاتی نیست،یعنی مثلا آیاتی که دلالت دارد بر حبط اعمال، شخص صاحب عمل خیر را از مصادیق کسانی می‌کند که عمل خیر ندارند، و چنین کسی عمل خیر ندارد تا به حکم آیه مورد بحث ، آن عمل را ببیند، و همچنین قاتلی که نگذاشت مقتول زنده بماند و عمل خیر انجام دهد، اعمال خیرش را به مقتول می‌دهند، و خودش عمل خیری ندارد تا آن را ببیند، و توبه‌کاری که گناهش مبدل به حسنه می‌شود، برای این است که گناه موافق میل او نبوده، عواملی خارجی باعث گناهکاری او شدند، و آن عوامل کار خیر، موافق طبعشان نیست، ولی چون می‌خواستند در بین مردم نیکوکار و موحد باشند، و بلکه رئیس و رهبر آنان باشند، لذا با زبان ریا حرف زدند، پس خوبیهاشان از خودشان نیست، لذا در قیامت بدیهای توبه‌کاران را به آن عوامل می‌دهند، و خوبیهای آن عوامل را به توبه‌کاران، در نتیجه توبه‌کاران گناهی ندارند تا به حکم آیه مورد بحث در قیامت آن را ببینند، و نیز عوامل شر، کار خیری ندارند، تا به حکم آیه مورد بحث آن را ببینند- (ر.ک ترجمه المیزان، ج‌20، ص: 586) از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو مطلب دوم : در مجامع روایی شیعه و اهل سنت روایاتی موجود است مبنی بر این که ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند؛ اما این روایات را باید تحلیل نمود ، به نمونه ای از این روایات اشاره می کنیم : نمونه ای از روایاتی که از طریق اهل سنت وارد شده : 1 ) حافظ دمشقی به اسنادش از علی علیه السلام روایت کرده که رسول خدا (ص) به فاطمه- رضی اللّه عنها- فرمود: ای فاطمه! آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شدی؟ علی (ع) گوید: چرا فاطمه نامیده شد؟ فرمود: زیرا خدای بزرگ او و ذریه‌اش را روز قیامت از آتش محفوظ داشته است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) به اسناد خود آن را از رسول خدا به این لفظ نقل کرده است که فرمود:خدای دخترم فاطمه و اولادش و آنها که ایشان را دوست دارند از آتش باز داشت. (عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار ج‌6 58 ) 2) البزار و العلامة النبهانی و ابن المغازلی ، و أبو یعلی، و الطبرانی، و الحاکم از ابن مسعود روایت می کنند که پیامبر صلّی اللّه علیه و سلّم فرمود:( إنّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّمها اللّه و ذرّیتها علی النار فاطمه که اندامش را حفظ کرد، خداوند او و فرزندانش را بر آتش حرام ساخت).( عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار ج‌14 417 وجه صد و هشتاد و یکم) نمونه ای از روایاتی که از طریق شیعه وارد شده : 1) أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی قال أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی القمی قال حدثنا محمد بن‌أحمد بن الحسین البغدادی قال حدثنا علی بن محمد بن عنبسة قال حدثنا یحیی بن عیسی بن یحیی بن الحسن بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب قال حدثنا أبی عن أبیه عن جده عن الحسین بن علی عن علی بن أبی طالب ع قال سمعت رسول الله ص یقول:( إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار امیر المومنین (ع) فرمود از پیامبر (ص) شنیدم که می فرمود : همانا نامیدم فاطمه را فاطمه به دلیل اینکه جدا شده است او و پیروان و ذریه اش از آتش جهنم) (دلائل‌الإمامة ص : 54) 2) [الأمالی للشیخ الطوسی‌] جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ فَطَمَهَا وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ النَّارِ مَنْ لَقِیَ اللَّهَ‌ مِنْهُمْ بِالتَّوْحِیدِ وَ الْإِیمَانِ بِمَا جِئْتُ بِهِ شنیدم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: نامیده شد فاطمه به جهت آنکه نجات داده خدا او و ذریه او را از آتش، هر که ملاقات کند از ایشان به توحید و ایمان به آنچه آورده‌ام به آن)(بحارالأنوار ج : 43 ص : 19) علامه امینی بعد از اشاره به برخی از روایات فوق در الغدیر می نویسد :( اما نسبت به خود فاطمه (ع) و دو فرزندش (ع)، این بازگیری از آتش، به طور مطلق است و اما نسبت به دیگر فرزندان او آنچه از آنان جلوگیری شده، جاودان بودن در آتش است و این امر مانع آن نیست که برخی به خاطر تطهیر در آتش داخل شوند. و این امر بشارتی به اهل بیت پیامبر (ص) است که آنها همه با مسلمانی، بدرود زندگی گویند و هیچ کدام از آنها سرانجام کارشان به کفر منتهی نشود.(زیرا تنها کافرانند که مخلد در آتشند )... لفظ (ذریه) در زبان عرب مخصوص به کسی نیست که از بطن او خارج شده باشد. ( و من ذریته (آدم)داود و سلیمان ... تا آخر) با اینکه فاصله میان آدم و داود و سلیمان، قرنهای بسیاری است پس طبق فصاحت و لغت عرب انحصار ذریه در فرزند بلا واسطه نیست (بلکه فرزندان با واسطه را نیز شامل است )...این امر از خدای سبحان عجیب نیست که تفضل بر قومی نموده آنان را قدرت مبارزه با گناه و پشیمانی از عملی که موجب افراط درباره او شود، عنایت فرماید و با این همه شفاعت را شامل حالشان گرداند، این امر با هیچ کدام از قوانین عدل و اصول مسلم دین مخالف نیست، زیرا او رحمتش بر خشمش پیشی گرفته و رحمتش بر همه‌ گسترده است .... خداوند برای احترام فاطمه (ع) گنهکاران را خواهد آمرزید و آنان را موفق به توبه خواهد کرد. و تا هنگام مرگ هم که باشد، توبه آنها را می‌پذیرد... ) (ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‌6، ص: 138) از دو مطلب فوق این نتیجه حاصل می شود که کافران به هر حال عقاب می بینند، و قرابت و خویشاوندی آنان با پیامبر (ص) آنان را از عذاب نمی‌رهاند (در سوره تحریم خدای تعالی، این مطلب را بیان می‌فرماید )همان طور که در روایتی ذکر شد ، و همان طور که علامه امینی فرمودند: از ذریه حضرت زهرا(س) کسانی که موحد بوده و به آنچه پیامبر آورده باشد، مومن بوده باشند مخلد درآتش جهنم نخواهند بود و اما در مورد گناهان و معاصی ، نهایت چیزی که آن روایات می رساند این است که یا موفق به توبه می شوند و یا مخلد در آتش نیستند یعنی درآتش به مقداری که طاهر شوند قرار گرفته و بعداز آن به بهشت می روند .
عنوان سوال:

شنیده ام سادات قبل از اینکه از دنیا بروند حتماً عاقبت بخیر می شوند، آیا این مطلب صحت دارد؟ شنیده ام ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند، آیا این مطلب مستند است؟


پاسخ:

شنیده ام سادات قبل از اینکه از دنیا بروند حتماً عاقبت بخیر می شوند، آیا این مطلب صحت دارد؟ شنیده ام ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند، آیا این مطلب مستند است؟

در ضمن مطالبی پاسخ این سوال را تقدیم می کنیم
مطلب اول:
طبق آیات قرآن آنچه که باعث سعادت و شقاوت فردی میگردد، اعمال آن فرد می باشد ، آیه ( یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍروزی که هر کس آنچه را که از خیر و شر انجام داده می‌بیند. (سوره آل عمران، آیه 30))و همچنین آیه( فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ هر کس که به اندازه مثقالی کار نیک یا بد انجام داده باشد در قیامت آن را حاضر می بیند )(زلزال )بر این مطلب دلالت دارند .
کلمه مثقال به معنای هر وسیله‌ای است که با آن وزنها را می‌سنجند، و کلمه ذره به معنای آن دانه‌های ریز غبار است، که در شعاع آفتاب دیده می‌شود.
آیه مورد نتیجه‌گیری از آیه قبلی است،که هیچ عملی نه خیر و نه شر نه کوچک و نه بزرگ حتی به سنگینی ذره استثناء نمی‌شود، ، قرآن این جمله را به عنوان یک ضابطه و قاعده کلی ، که مورد ، هیچ خصوصیتی ندارد ، ذکر می‌فرماید.

روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند مانند:
1)عیاشی- از حضرت صادق علیه السّلام روایت می کند که فرمودند: آیتی در کتاب خدا هست که شامل جمیع بندگان می باشد. پرسیدند کدام است؟ فرمود: (هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ) این حکم جاری است در حق مؤمن و کافر و نیکوکار و بدکار، یعنی نیست جزای کار بد کردار مگر آنچه مثل آن باشد از عذاب و عقاب، و پاداش مؤمن نیکوکار نیست مگر آنچه فراخور او باشد از ثواب روز حساب. (برهان ج 4 ص 271)
2)از محمد بن حنفیه مروی است در معنی آیه فوق که: آیه مرسل است در حق نیکوکار و بدکار و مخصوص به نیکوکار نیست، پس معنی آیه این است که: هر که نیکوئی کند نیکوئی کرده شود به او، و هر که بدی کند بدی کرده شود به او (تفسیر اثنا عشری، ج‌12، ص: 434)
3) روایت کرده‌اند که از رسول خدا (ص) می‌فرمود:( ایها الناس دنیا متاعی است حاضر که هم نیکان از آن می‌خورند و هم فاجران، و بدرستی آخرت وعده‌ای است صادق، که سلطانی قادر در آن حکومت می‌کند، حق را محقق و باطل را باطل می‌سازد.
ایها الناس سعی کنید از طالبان آخرت باشید، و از طالبان دنیا نباشید، فرزند آخرت باشید، نه فرزند دنیا، چون هر مادری فرزندش به دنبالش می‌رود. (حاصل منظور آن جناب این است که خواهان آخرت باشید نه دنیا، برای اینکه علاقه به دنیا قهرا شما را به سوی مادیت و آلودگی‌های آن می‌کشد)، آن گاه فرمود: هر عملی که می‌کنید در حالی انجام دهید که از خدا خائف و بر حذر باشید، و بدانید که روزی شما را بر اعمالتان عرضه می‌دارند، و شما خواه و ناخواه خدا را ملاقات خواهید کرد، پس هر کس هموزن ذره‌ای عمل خیر کرده باشد، آن را خواهد دید، و هر کس هموزن ذره‌ای عمل زشت کرده باشد آن را خواهد دید . (ر.ک ترجمه المیزان، ج‌20، ص: 586)


در اینجا این سؤال به ذهن می‌رسد که در آیات شریفه قرآن ، آیاتی هست که با این ضابطه کلی سازگار نیست، از آن جمله آیاتی که دلالت دارد بر حبط و بی‌نتیجه شدن اعمال خیر به خاطر پاره‌ای عوامل، و آیاتی که دلالت دارد بر انتقال اعمال خیر و شر اشخاص به دیگران، مانند انتقال حسنات قاتل به مقتول، و گناهان مقتول به قاتل، و آیاتی که دلالت دارد بر اینکه در بعضی توبه‌کاران گناه مبدل به ثواب می‌شود، و ...
جواب این سؤال این است که آیات مذکور حاکم بر این دو آیه است، و بین دلیل حاکم و محکوم منافاتی نیست،یعنی مثلا آیاتی که دلالت دارد بر حبط اعمال، شخص صاحب عمل خیر را از مصادیق کسانی می‌کند که عمل خیر ندارند، و چنین کسی عمل خیر ندارد تا به حکم آیه مورد بحث ، آن عمل را ببیند، و همچنین قاتلی که نگذاشت مقتول زنده بماند و عمل خیر انجام دهد، اعمال خیرش را به مقتول می‌دهند، و خودش عمل خیری ندارد تا آن را ببیند، و توبه‌کاری که گناهش مبدل به حسنه می‌شود، برای این است که گناه موافق میل او نبوده، عواملی خارجی باعث گناهکاری او شدند، و آن عوامل کار خیر، موافق طبعشان نیست، ولی چون می‌خواستند در بین مردم نیکوکار و موحد باشند، و بلکه رئیس و رهبر آنان باشند، لذا با زبان ریا حرف زدند، پس خوبیهاشان از خودشان نیست، لذا در قیامت بدیهای توبه‌کاران را به آن عوامل می‌دهند، و خوبیهای آن عوامل را به توبه‌کاران، در نتیجه توبه‌کاران گناهی ندارند تا به حکم آیه مورد بحث در قیامت آن را ببینند، و نیز عوامل شر، کار خیری ندارند، تا به حکم آیه مورد بحث آن را ببینند- (ر.ک ترجمه المیزان، ج‌20، ص: 586)
از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو

مطلب دوم :
در مجامع روایی شیعه و اهل سنت روایاتی موجود است مبنی بر این که ذریه پیامبر اسلام(ص) یعنی سادات به جهنم نمی روند؛ اما این روایات را باید تحلیل نمود ، به نمونه ای از این روایات اشاره می کنیم :
نمونه ای از روایاتی که از طریق اهل سنت وارد شده :
1 ) حافظ دمشقی به اسنادش از علی علیه السلام روایت کرده که رسول خدا (ص) به فاطمه- رضی اللّه عنها- فرمود: ای فاطمه! آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شدی؟ علی (ع) گوید: چرا فاطمه نامیده شد؟ فرمود: زیرا خدای بزرگ او و ذریه‌اش را روز قیامت از آتش محفوظ داشته است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) به اسناد خود آن را از رسول خدا به این لفظ نقل کرده است که فرمود:خدای دخترم فاطمه و اولادش و آنها که ایشان را دوست دارند از آتش باز داشت. (عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار ج‌6 58 )
2) البزار و العلامة النبهانی و ابن المغازلی ، و أبو یعلی، و الطبرانی، و الحاکم از ابن مسعود روایت می کنند که پیامبر صلّی اللّه علیه و سلّم فرمود:( إنّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّمها اللّه و ذرّیتها علی النار فاطمه که اندامش را حفظ کرد، خداوند او و فرزندانش را بر آتش حرام ساخت).( عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار ج‌14 417 وجه صد و هشتاد و یکم)
نمونه ای از روایاتی که از طریق شیعه وارد شده :
1) أبو الحسین محمد بن هارون بن موسی قال أخبرنی أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی القمی قال حدثنا محمد بن‌أحمد بن الحسین البغدادی قال حدثنا علی بن محمد بن عنبسة قال حدثنا یحیی بن عیسی بن یحیی بن الحسن بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب قال حدثنا أبی عن أبیه عن جده عن الحسین بن علی عن علی بن أبی طالب ع قال سمعت رسول الله ص یقول:( إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار امیر المومنین (ع) فرمود از پیامبر (ص) شنیدم که می فرمود : همانا نامیدم فاطمه را فاطمه به دلیل اینکه جدا شده است او و پیروان و ذریه اش از آتش جهنم) (دلائل‌الإمامة ص : 54)

2) [الأمالی للشیخ الطوسی‌] جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ فَطَمَهَا وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ النَّارِ مَنْ لَقِیَ اللَّهَ‌ مِنْهُمْ بِالتَّوْحِیدِ وَ الْإِیمَانِ بِمَا جِئْتُ بِهِ شنیدم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: نامیده شد فاطمه به جهت آنکه نجات داده خدا او و ذریه او را از آتش، هر که ملاقات کند از ایشان به توحید و ایمان به آنچه آورده‌ام به آن)(بحارالأنوار ج : 43 ص : 19)
علامه امینی بعد از اشاره به برخی از روایات فوق در الغدیر می نویسد :( اما نسبت به خود فاطمه (ع) و دو فرزندش (ع)، این بازگیری از آتش، به طور مطلق است و اما نسبت به دیگر فرزندان او آنچه از آنان جلوگیری شده، جاودان بودن در آتش است و این امر مانع آن نیست که برخی به خاطر تطهیر در آتش داخل شوند. و این امر بشارتی به اهل بیت پیامبر (ص) است که آنها همه با مسلمانی، بدرود زندگی گویند و هیچ کدام از آنها سرانجام کارشان به کفر منتهی نشود.(زیرا تنها کافرانند که مخلد در آتشند )... لفظ (ذریه) در زبان عرب مخصوص به کسی نیست که از بطن او خارج شده باشد. ( و من ذریته (آدم)داود و سلیمان ... تا آخر) با اینکه فاصله میان آدم و داود و سلیمان، قرنهای بسیاری است پس طبق فصاحت و لغت عرب انحصار ذریه در فرزند بلا واسطه نیست (بلکه فرزندان با واسطه را نیز شامل است )...این امر از خدای سبحان عجیب نیست که تفضل بر قومی نموده آنان را قدرت مبارزه با گناه و پشیمانی از عملی که موجب افراط درباره او شود، عنایت فرماید و با این همه شفاعت را شامل حالشان گرداند، این امر با هیچ کدام از قوانین عدل و اصول مسلم دین مخالف نیست، زیرا او رحمتش بر خشمش پیشی گرفته و رحمتش بر همه‌ گسترده است .... خداوند برای احترام فاطمه (ع) گنهکاران را خواهد آمرزید و آنان را موفق به توبه خواهد کرد. و تا هنگام مرگ هم که باشد، توبه آنها را می‌پذیرد... ) (ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج‌6، ص: 138)

از دو مطلب فوق این نتیجه حاصل می شود که
کافران به هر حال عقاب می بینند، و قرابت و خویشاوندی آنان با پیامبر (ص) آنان را از عذاب نمی‌رهاند (در سوره تحریم خدای تعالی، این مطلب را بیان می‌فرماید )همان طور که در روایتی ذکر شد ، و همان طور که علامه امینی فرمودند:
از ذریه حضرت زهرا(س) کسانی که موحد بوده و به آنچه پیامبر آورده باشد، مومن بوده باشند مخلد درآتش جهنم نخواهند بود و اما در مورد گناهان و معاصی ، نهایت چیزی که آن روایات می رساند این است که یا موفق به توبه می شوند و یا مخلد در آتش نیستند یعنی درآتش به مقداری که طاهر شوند قرار گرفته و بعداز آن به بهشت می روند .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین