این سؤال در حقیقت سؤال از دلیل عصمت انبیاء و ائمه(ع) در حوزه گفتار می باشد که شیعه قائل به عصمت مطلق برای اینها است یعنی هم عصمت از گناه و هم از خطاء و اشتباه و برای عصمت انبیاء بعضی علماء سه حوزه ذکر کرده اند. الف) عصمت از گناه، ب) عصمت از خطاء در دریافت و ابلاغ وحی، ج) عصمت از خطا و فراموشی در سایر امور. ابتدا به بیان دلیل عقلی بر صحت گفتار انبیاء می پردازیم که با تأمل در مقدمه سوم سؤال یک دلیل این مدعی روشن می شود لکن جهت وضوح کامل آن مقدمه در این مثال تأمل بفرمایید. که اگر شخصی غرضش این است که پیام بسیار مهمی را به گروهی ابلاغ کنند و در ابلاغ این خبر شخصی را انتخاب کند که یا دروغگو است یا اهل خطاء و نسیان هر عاقلی می گوید این شخص اشتباه کرده و نقض غرض نموده. حال با توجه به آن مقدمه از آنجا که خداوند حکیم، عالم و قادر علی الاطلاق است ثابت می شود که این پیام ها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد که پیام هایش به صورت صحیح به بندگانش برسد، خلاف حکمت اوست و اگر نداند که پیامش را به وسیله چه کسی که پیامش را سالم ابلاغ می کند برساند این منافات با علم مطلق خداوند دارد و اگر نتواند واسطه شایسته انتخاب کند یا قدرت نامحدود او منافی است بنابراین اقتضای علم و قدرت و حکمت خداوند این است که پیامبران را از هرگونه خطا و اشتباهی در تلقی وحی و انتقال آن به مردم محفوظ دارد دلیل فوق حتی احتمال صحیح نبودن را هم از گفتار انبیاء نفی می کند چون با احتمال اشتباه پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی اعتماد مردم سلب و این منافی با غرض از وحی که فراهم آورنده زمینه تکامل انسان است می باشد لذا به حکم قطعی عقل خداوند یا به فرستادگان خود را از تصرف در وحی چه عمدی و چه سهوی مصون دارد حسن دیگر این دلیل این است که مصونیت پیامبران را در حوزه های دیگر خارج از دریافت و ابلاغ وحی نیز اثبات می کند، چون با احتمال خطای انبیاء در حوزه های دیگر وثاقت آنها در نزد مردم مخدوش می شود به گونه ای که مردم با مشاهده کذب و یا خطاء و سهو در حوزه های دیگر در عصمت او در ناحیه ابلاغ رسالت نیز تردید می کنند که این تردید با غایت مطلوب از بعثت پیامبران منافات دارد. اما عصمت ائمه(ع): همان دلیلی که اثبات لزوم عصمت در پیامبران می کنند مبین لزوم عصمت در ائمه(ع) است چون حقیقت و شؤون امام مانند پیامبر است جز در تلقی وحی و تمام وظائفی و خصائصی که پیامبر دارد از قبیل تفسیر آیات بیان وظایف دینی پاسخگویی شبهات و پاسداران از کیان آموزه های دین و حجت و نمونه کامل انسانیت بودن را ائمه نیز دارا هستند و از آنجا که به عقیده شیعه ائمه منصوب از جانب خداوند متعال هستند همان ادله ای که مقتضی عصمت انبیاء است مقتضی عصمت ائمه است. علامه حلی می فرماید: طائفه امامیه امامان را در لزوم معصوم بودن همانند پیامبران می دانند زیرا امامان حافظان شرع و برپا دارندگان دین هستند و وضعیت آنان از این جهت مانند وضعیت پیامبر است (علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص 164). محقق طوسی در این جهت پنج دلیل عقلی ذکر نموده (شرح تجرید، ص 364) علاوه بر این ادله بعد از این که به دلیل عقلی اثبات صحت گفتار پیامبر شد به صورت مطلق می توان از آیات قرآن کریم و کلمات پیامبر اکرم(ص) عصمت ائمه را استفاده کرد چنانچه علماء شیعه به آیات زیادی تمسک کرده اند که جهت تحقیق کافی در این زمینه و همین طور تحقیق درباره حقیقت عصمت می توانید به آثار ذیل مراجعه فرمایید: 1.ترجمه بدایه المعارف الهیه، آیت الله سید محسن خزاری، ترجمه مرتضی متقی نژاد 2.آموزش عقاید، استاد مصباح، ج 2 3.فلسفه وحی و نبوت، استاد محمدی ری شهری 4.آموزش کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر، ج 2 www.payambarazam.ir
این سؤال در حقیقت سؤال از دلیل عصمت انبیاء و ائمه(ع) در حوزه گفتار می باشد که شیعه قائل به عصمت مطلق برای اینها است یعنی هم عصمت از گناه و هم از خطاء و اشتباه و برای عصمت انبیاء بعضی علماء سه حوزه ذکر کرده اند.
الف) عصمت از گناه،
ب) عصمت از خطاء در دریافت و ابلاغ وحی،
ج) عصمت از خطا و فراموشی در سایر امور.
ابتدا به بیان دلیل عقلی بر صحت گفتار انبیاء می پردازیم که با تأمل در مقدمه سوم سؤال یک دلیل این مدعی روشن می شود لکن جهت وضوح کامل آن مقدمه در این مثال تأمل بفرمایید. که اگر شخصی غرضش این است که پیام بسیار مهمی را به گروهی ابلاغ کنند و در ابلاغ این خبر شخصی را انتخاب کند که یا دروغگو است یا اهل خطاء و نسیان هر عاقلی می گوید این شخص اشتباه کرده و نقض غرض نموده. حال با توجه به آن مقدمه از آنجا که خداوند حکیم، عالم و قادر علی الاطلاق است ثابت می شود که این پیام ها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد که پیام هایش به صورت صحیح به بندگانش برسد، خلاف حکمت اوست و اگر نداند که پیامش را به وسیله چه کسی که پیامش را سالم ابلاغ می کند برساند این منافات با علم مطلق خداوند دارد و اگر نتواند واسطه شایسته انتخاب کند یا قدرت نامحدود او منافی است بنابراین اقتضای علم و قدرت و حکمت خداوند این است که پیامبران را از هرگونه خطا و اشتباهی در تلقی وحی و انتقال آن به مردم محفوظ دارد دلیل فوق حتی احتمال صحیح نبودن را هم از گفتار انبیاء نفی می کند چون با احتمال اشتباه پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی اعتماد مردم سلب و این منافی با غرض از وحی که فراهم آورنده زمینه تکامل انسان است می باشد لذا به حکم قطعی عقل خداوند یا به فرستادگان خود را از تصرف در وحی چه عمدی و چه سهوی مصون دارد حسن دیگر این دلیل این است که مصونیت پیامبران را در حوزه های دیگر خارج از دریافت و ابلاغ وحی نیز اثبات می کند، چون با احتمال خطای انبیاء در حوزه های دیگر وثاقت آنها در نزد مردم مخدوش می شود به گونه ای که مردم با مشاهده کذب و یا خطاء و سهو در حوزه های دیگر در عصمت او در ناحیه ابلاغ رسالت نیز تردید می کنند که این تردید با غایت مطلوب از بعثت پیامبران منافات دارد.
اما عصمت ائمه(ع): همان دلیلی که اثبات لزوم عصمت در پیامبران می کنند مبین لزوم عصمت در ائمه(ع) است چون حقیقت و شؤون امام مانند پیامبر است جز در تلقی وحی و تمام وظائفی و خصائصی که پیامبر دارد از قبیل تفسیر آیات بیان وظایف دینی پاسخگویی شبهات و پاسداران از کیان آموزه های دین و حجت و نمونه کامل انسانیت بودن را ائمه نیز دارا هستند و از آنجا که به عقیده شیعه ائمه منصوب از جانب خداوند متعال هستند همان ادله ای که مقتضی عصمت انبیاء است مقتضی عصمت ائمه است.
علامه حلی می فرماید: طائفه امامیه امامان را در لزوم معصوم بودن همانند پیامبران می دانند زیرا امامان حافظان شرع و برپا دارندگان دین هستند و وضعیت آنان از این جهت مانند وضعیت پیامبر است (علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص 164).
محقق طوسی در این جهت پنج دلیل عقلی ذکر نموده (شرح تجرید، ص 364) علاوه بر این ادله بعد از این که به دلیل عقلی اثبات صحت گفتار پیامبر شد به صورت مطلق می توان از آیات قرآن کریم و کلمات پیامبر اکرم(ص) عصمت ائمه را استفاده کرد چنانچه علماء شیعه به آیات زیادی تمسک کرده اند که جهت تحقیق کافی در این زمینه و همین طور تحقیق درباره حقیقت عصمت می توانید به آثار ذیل مراجعه فرمایید:
1.ترجمه بدایه المعارف الهیه، آیت الله سید محسن خزاری، ترجمه مرتضی متقی نژاد
2.آموزش عقاید، استاد مصباح، ج 2
3.فلسفه وحی و نبوت، استاد محمدی ری شهری
4.آموزش کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر، ج 2
www.payambarazam.ir
- [سایر] احادیثی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) میخواهم؟
- [سایر] دیدگاه علامه مجلسی در مورد حضور پیامبراکرم(ص)و ائمه اطهار(ع) در هنگام مرگ مؤمنان چیست؟
- [سایر] چرا در سیره و روش زندگی پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به حسب ظاهر تعارض و تناقض وجود دارد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) بین نماز ظهر و عصر جمع می کردند
- [سایر] معراج پیامبر اکرم(ص) از نظر علمی و عقلی چگونه اثبات میشود؟
- [سایر] وحی به پیامبر اکرم(ص) از نظر دلایل عقلی چه بوده است؟
- [سایر] آیا ائمه اطهار علیهم السلام از تمام انبیاء به جز پیامبراکرم(ص) برترند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [سایر] آیا مقام عصمت، به پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) اختصاص دارد؟ چرا؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)