چگونه میشود ثابت کرد دوآیه روز غدیر که ابلاغ کن و امروز دین شما کامل کردم درباره امامته؟ اهل تسنن هم آیا این را تایید میکنند؟ دانشجوی گرامی، اگر اهل سنت قبول می کردند که آیات روز غدیر مربوط به امامت است که دیگر سنی نمی ماندند، مشکل آنان این است با بهانه تراشیها و تاویلات و تفسیرات نابجا، دچار اشتباه شده و حقیقت را کنار زده اند. به هر حال در رابطه با این دو آیه باید گفت: در سوره مائده درباره واقعه غدیر و نصب علی بن ابی طالب به جانشینی پیامبر و امامت مسلمانان توسط پیامبر دو آیه وجود دارد که اگر بخواهیم نظر تک تک مفسران اهل سنت را درباره این دو آیه بیاوریم و بیان کنیم به اندازه یک مقاله کار می برد بنابراین اجمالا به نظرات تفسیری بعضی از مفسران اهل سنت اشاره می کنیم و شما را برای اطلاع بیشتر به نرم افزار جامع التفاسیر که همه کتب تفسیری از جمله کتب تفسیری اهل سنت را دارد ارجاع می دهیم: آیه اول: ( یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ )(1) ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای و خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه میدارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند. متاسفانه پیش داوریها و تعصبهای مذهبی مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه بدون پردهپوشی در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولی در عین حال در کتابهای مختلفی که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشتهاند، روایات زیادی دیده میشود که با صراحت میگوید: آیه فوق درباره علی ع نازل شده است. این روایات را جمع زیادی از صحابه نقل کردهاند و گفتهاند که آیه فوق درباره علی ع و داستان روز غدیر نازل گردید. منظور این نیست که دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول این آیه را درباره علی (ع) پذیرفتهاند. بلکه منظور این است که روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کردهاند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود، و یا به خاطر پیش داوریهای نادرستی که جلو قضاوت صحیح را در اینگونه مباحث میگیرد، از پذیرفتن آن خودداری کردهاند، بلکه گاهی کوشیدهاند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند، مثلا فخر رازی که تعصب او در مسائل خاص مذهبی معروف و مشهور است برای کم اهمیت دادن این شان نزول آن را دهمین احتمال آیه قرار داده و 9 احتمال دیگر که غالبا بسیار سست و واهی و بی ارزش است قبل از آن آورده است. نویسندگان دیگر اهل سنت همچون سید قطب در تفسیر" فی ظلال" و محمد رشید رضا در تفسیر" المنار" داریم که یا اصلا سخنی از این شان نزول که انواع کتابها را پرکرده است به میان نیاوردهاند، یا بسیار کم اهمیت جلوه دادهاند به طوری که به هیچ وجه جلب توجه نکند. جمعی دیگر نزول آیه را در مورد علی (ع) مسلم دانستهاند، اما در اینکه دلالت بر مساله ولایت و خلافت دارد تردید نمودهاند. به هر حال روایات در این زمینه در کتب معروف اهل تسنن بیش از آن است که بتوان آنها را انکار کرد.(2) آیه دوم: ( الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا...)(3) امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنا بر این از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم. این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روایات فراوانی که از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صریحا این مطلب آمده است که آیه شریفه فوق در روز غدیر خم و به دنبال ابلاغ ولایت علی (ع) نازل گردید، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4) مرحوم علامه سید شرف الدین در کتاب المراجعات چنین میگوید: نزول این آیه در روز غدیر در روایات صحیحی که از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذکر گردیده و اهل سنت، شش حدیث با اسناد مختلف از پیامبر ص در این زمینه نقل کردهاند که صراحت در نزول آیه در این جریان دارد.(5) حاکم حسکانی از علمای بزرگ اهل سنت به صورتی واضح تر به این موضوع پرداخته و با سند متصل خود، از ابی هارون عبدی، از ابی سعید خدری روایت کرده است که چون آیه: الیوم اکملت لکم دینکم بر رسول خدا نازل شد قال: الله اکبر (علی) اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و ولایة علی بن ابیطالب من بعدی.ثم قال: من کنت مولاه فعلی مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. (6) (پیامبر گفت: الله اکبر بر کامل کردن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت علی بن ابیطالب پس از من.و سپس گفت: کسی که من ولایت او را دارم علی ولایت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولایت آن که را داشته باش که او ولایت علی را دارد! و دشمن باش با کسی که او علی را دشمن دارد! و یاری کن آن که را که علی را یاری کند، و خوار کن کسی را که علی را خوار کند). و با سند دیگر نیز از ابی هارون عبدی، از ابی سعید خدری آورده است که: ان النبی صلی الله علیه و آله دعا الناس الی علی فاخذ بضبعیه فرفعهما، ثم لم یتفرقا حتی نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی.فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: الله اکبر علی اکمال الدین، و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و الولایة لعلی.ثم قال للقوم: من کنت مولاه فعلی مولاه. [و] الحدیث اختصرته.(7) (پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را به علی بن ابیطالب دعوت کرد و دو بازوی او را گرفت و بلند کرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند که این آیه نازل شد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی .رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضای پروردگار به رسالت من و ولایت علی.و سپس گفت: هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست.و این حدیث مفصل است و من مختصری از آنرا آوردم). و حموئی با سند متصل خود از ابو هارون عبدی، از ابو سعید خدری نظیر همین مضمون را روایت میکند.(8) و نیز با سند دیگر از ابو هارون عبدی، از ابو سعید خدری همین مضمون را مفصلتر و با پنجبیت از شعر حسان بن ثابت روایت میکند. (9) و ابن عساکر با سند خود همین مضمون را روایت میکند. (10) سیوطی نیز در (الدر المنثور) از ابن عساکر و ابن مردویه هر دو از ابو سعید خدری روایت میکند که قال: لما نصب رسول الله صلی الله علیه (و آله) و سلم علیا یوم غدیر خم فنادی له بالولایة، هبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم(11) پی نوشت ها: 1. مائده(5)آیه67. 2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج5، ص6. 3. مائده، آیه3. 4. علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص230-232. 5. سید شرف الدین، المراجعات، ص37. 6 (شواهد التنزیل) ج 1، حدیث 211، ص 157. 7- (شواهد التنزیل) ج 1، حدیث 212، ص 158. 8- (فرائد السمطین)، ج 1، باب 12، حدیث 39، ص 73. 9- (فرائد السمطین)، ج 1، باب 12، حدیث 40، ص 74 و ص 75. 10- (تاریخ دمشق) تاریخ أمیرالمؤمنین علیه السّلام ج 2، حدیث 585، ص 85 و ص 86. 11- (الدّرّ المنثور)، ج 2، ص 259
چگونه میشود ثابت کرد دوآیه روز غدیر که ابلاغ کن و امروز دین شما کامل کردم درباره امامته؟ اهل تسنن هم آیا این را تایید میکنند؟
چگونه میشود ثابت کرد دوآیه روز غدیر که ابلاغ کن و امروز دین شما کامل کردم درباره امامته؟ اهل تسنن هم آیا این را تایید میکنند؟
دانشجوی گرامی، اگر اهل سنت قبول می کردند که آیات روز غدیر مربوط به امامت است که دیگر سنی نمی ماندند، مشکل آنان این است با بهانه تراشیها و تاویلات و تفسیرات نابجا، دچار اشتباه شده و حقیقت را کنار زده اند. به هر حال در رابطه با این دو آیه باید گفت:
در سوره مائده درباره واقعه غدیر و نصب علی بن ابی طالب به جانشینی پیامبر و امامت مسلمانان توسط پیامبر دو آیه وجود دارد که اگر بخواهیم نظر تک تک مفسران اهل سنت را درباره این دو آیه بیاوریم و بیان کنیم به اندازه یک مقاله کار می برد بنابراین اجمالا به نظرات تفسیری بعضی از مفسران اهل سنت اشاره می کنیم و شما را برای اطلاع بیشتر به نرم افزار جامع التفاسیر که همه کتب تفسیری از جمله کتب تفسیری اهل سنت را دارد ارجاع می دهیم:
آیه اول:
( یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ )(1)
ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای و خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه میدارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند.
متاسفانه پیش داوریها و تعصبهای مذهبی مانع از آن شده است که حقایق مربوط به این آیه بدون پردهپوشی در اختیار همه مسلمین قرار گیرد، ولی در عین حال در کتابهای مختلفی که دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ نوشتهاند، روایات زیادی دیده میشود که با صراحت میگوید: آیه فوق درباره علی ع نازل شده است.
این روایات را جمع زیادی از صحابه نقل کردهاند و گفتهاند که آیه فوق درباره علی ع و داستان روز غدیر نازل گردید.
منظور این نیست که دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول این آیه را درباره علی (ع) پذیرفتهاند. بلکه منظور این است که روایات مربوط به این مطلب را در کتب خود نقل کردهاند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود، و یا به خاطر پیش داوریهای نادرستی که جلو قضاوت صحیح را در اینگونه مباحث میگیرد، از پذیرفتن آن خودداری کردهاند، بلکه گاهی کوشیدهاند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهند، مثلا فخر رازی که تعصب او در مسائل خاص مذهبی معروف و مشهور است برای کم اهمیت دادن این شان نزول آن را دهمین احتمال آیه قرار داده و 9 احتمال دیگر که غالبا بسیار سست و واهی و بی ارزش است قبل از آن آورده است.
نویسندگان دیگر اهل سنت همچون سید قطب در تفسیر" فی ظلال" و محمد رشید رضا در تفسیر" المنار" داریم که یا اصلا سخنی از این شان نزول که انواع کتابها را پرکرده است به میان نیاوردهاند، یا بسیار کم اهمیت جلوه دادهاند به طوری که به هیچ وجه جلب توجه نکند.
جمعی دیگر نزول آیه را در مورد علی (ع) مسلم دانستهاند، اما در اینکه دلالت بر مساله ولایت و خلافت دارد تردید نمودهاند.
به هر حال روایات در این زمینه در کتب معروف اهل تسنن بیش از آن است که بتوان آنها را انکار کرد.(2)
آیه دوم:
( الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا...)(3)
امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنا بر این از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.
این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روایات فراوانی که از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صریحا این مطلب آمده است که آیه شریفه فوق در روز غدیر خم و به دنبال ابلاغ ولایت علی (ع) نازل گردید، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4)
مرحوم علامه سید شرف الدین در کتاب المراجعات چنین میگوید:
نزول این آیه در روز غدیر در روایات صحیحی که از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذکر گردیده و اهل سنت، شش حدیث با اسناد مختلف از پیامبر ص در این زمینه نقل کردهاند که صراحت در نزول آیه در این جریان دارد.(5)
حاکم حسکانی از علمای بزرگ اهل سنت به صورتی واضح تر به این موضوع پرداخته و با سند متصل خود، از ابی هارون عبدی، از ابی سعید خدری روایت کرده است که چون آیه: الیوم اکملت لکم دینکم بر رسول خدا
نازل شد قال: الله اکبر (علی) اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و ولایة علی بن ابیطالب من بعدی.ثم قال: من کنت مولاه فعلی مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. (6)
(پیامبر گفت: الله اکبر بر کامل کردن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت علی بن ابیطالب پس از من.و سپس گفت: کسی که من ولایت او را دارم علی ولایت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولایت آن که را داشته باش که او ولایت علی را دارد! و دشمن باش با کسی که او علی را دشمن دارد! و یاری کن آن که را که علی را یاری کند، و خوار کن کسی را که علی را خوار کند).
و با سند دیگر نیز از ابی هارون عبدی، از ابی سعید خدری آورده است که: ان النبی صلی الله علیه و آله دعا الناس الی علی فاخذ بضبعیه فرفعهما، ثم لم یتفرقا حتی نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی.فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: الله اکبر علی اکمال الدین، و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و الولایة لعلی.ثم قال للقوم: من کنت مولاه فعلی مولاه. [و] الحدیث اختصرته.(7)
(پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را به علی بن ابیطالب دعوت کرد و دو بازوی او را گرفت و بلند کرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند که این آیه نازل شد:
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی .رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضای پروردگار به رسالت من و ولایت علی.و سپس گفت: هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست.و این حدیث مفصل است و من مختصری از آنرا آوردم).
و حموئی با سند متصل خود از ابو هارون عبدی، از ابو سعید خدری نظیر همین مضمون را روایت میکند.(8) و نیز با سند دیگر از ابو هارون عبدی، از ابو سعید
خدری همین مضمون را مفصلتر و با پنجبیت از شعر حسان بن ثابت روایت میکند. (9)
و ابن عساکر با سند خود همین مضمون را روایت میکند. (10)
سیوطی نیز در (الدر المنثور) از ابن عساکر و ابن مردویه هر دو از ابو سعید خدری روایت میکند که قال: لما نصب رسول الله صلی الله علیه (و آله) و سلم علیا یوم غدیر خم فنادی له بالولایة، هبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم(11)
پی نوشت ها:
1. مائده(5)آیه67.
2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج5، ص6.
3. مائده، آیه3.
4. علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص230-232.
5. سید شرف الدین، المراجعات، ص37.
6 (شواهد التنزیل) ج 1، حدیث 211، ص 157.
7- (شواهد التنزیل) ج 1، حدیث 212، ص 158.
8- (فرائد السمطین)، ج 1، باب 12، حدیث 39، ص 73.
9- (فرائد السمطین)، ج 1، باب 12، حدیث 40، ص 74 و ص 75.
10- (تاریخ دمشق) تاریخ أمیرالمؤمنین علیه السّلام ج 2، حدیث 585، ص 85 و ص 86.
11- (الدّرّ المنثور)، ج 2، ص 259
- [سایر] اهمیت عید غدیر از دیدگاه اهل سنت را توضیح دهید؟
- [سایر] اهمیت عید غدیر از دیدگاه اهل سنت را توضیح دهید؟
- [سایر] با توجه به منابع روایی اهل سنت حدیث غدیر تایید می شود یا رد؟
- [سایر] آیا از دیدگاه اهل سنت حدیث غدیر متواتر است؟
- [سایر] آیا در منابع اهل سنت واقعه غدیر آمده است؟
- [سایر] دلایل اهل سنت در عدم پذیرش غدیر چیست؟
- [سایر] آیا وهابیت مورد تایید بزرگان اهل سنت است؟
- [آیت الله مظاهری] آیا ممکن است اعلام عید فطر تحت تأثیر بحثهای اتحاد بین شیعه و سنی قرار گیرد؟ مثلاً امروز عید نباشد، ولی چون اکثر اهل سنت به عید بودن آن معتقدند، آن روز را برای شیعیان هم عید اعلام کنند؟ یا بر عکس عید باشد، ولی چون اکثریّت اهل سنّت معتقدند فردا عید است، شیعیان هم فردا را عید اعلام نمایند؟
- [آیت الله مظاهری] آیا ممکن است اعلام عید فطر تحت تأثیر بحثهای اتحاد بین شیعه و سنی قرار گیرد؟ مثلاً امروز عید نباشد، ولی چون اکثر اهل سنت به عید بودن آن معتقدند، آن روز را برای شیعیان هم عید اعلام کنند؟ یا بر عکس عید باشد، ولی چون اکثریّت اهل سنّت معتقدند فردا عید است، شیعیان هم فردا را عید اعلام نمایند؟
- [آیت الله اردبیلی] یتیم در چه سنّی دارای رشد میشود؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله بهجت] در صورتی که عید فطر بعد از ظهر ثابت شود، بعید نیست که نماز عید فطر به جماعت در فردای آن روز، بعد از طلوع آفتاب و قبل از ظهر، به امید مطلوبیت، بدون قصد قضا مستحب باشد.
- [آیت الله بهجت] نمازهای مستحبی را نمی شود به جماعت خواند، ولی خواندن نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت امام علیه السلام به جماعت مستحب است در صورتی که شروط وجوب موجود نباشد، همچنین خواندن نماز استسقاء که برای طلب باران می خوانند به جماعت مستحب است و بعید نیست استحباب جماعت در نماز غدیر که به امید مطلوبیت خوانده شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی بگوید: من وصی میتم که مال او را به مصرفی برسانم، در صورتی ثابت میشود که دو مرد عادل گفته او را تصدیق نمایند، یا دو مرد اهل ذمّه عادل در دین خود، اگر مسلمانی نباشد که شهادت دهد تصدیق نمایند، و همچنین ثابت میشود با اقرار ورثه.
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر ، یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد ، پسر باید بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد ، بلکه قبل از بلوغ هم در صورتی که به سنی رسیده باشد که قابلیت تلذّذ را داشته باشد ، و زن هم بحدی کوچک نباشد که قابلیت آنکه شوهر از او تلذّذ ببرد را نداشته باشد ، نفقه زن بر ذمّه پسر ثابت است ، و در غیر این صورت نفقه واجب نیست .
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.