با توجه به نامه 31 نهج البلاغه شبهه چیست؟
امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ی 31 نهج البلاغه می فرماید: جویای حقیقت با جستجوی شبهات نباش،این فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام بسیار دقیق و مهم می باشد. که برای فهمیدن آن باید معنای شبهه و ضررها و زیانهای آن بررسی شود. شبهه چنانکه در فرهنگ لغات آمده عبارت است از: (ایراد، اشکال. ایجاد تردید، به اشتباه انداختن و مسلم نبودن.)( فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج 2، ص 1037) (سوءظن، بدگمانی، مغالطه و سفسطه)( فرهنگ معاصر عربی فارسی، اذرتاش آذرنوش، حرف ش) مشخصات شبهه: شبهه شبیه حق است ،که قصد دارد طرف مقابل را به اشتباه اندازد. شبهه، همیشه همراه دلیل مطرح می‌شود. مثلاً‌ در شبهه‌ای که توسط ابلیس دربارة خلقت آدم مطرح گشت وی در باب خلقت آدم گفت: آدم را از خاک بیافریدی و من را از نار، و نار را بر خاک مزیت است و در شأن من نیست که به آدم سجده کنم. (فرهنگ معارف اسلامی، همان) امیرالمومنین علی علیه السلام در جای دیگر از نهج البلاغه این کلام خود را تفسیر کرده و در مورد شبهه می فرمایند: ( و إنّما سمّیت الشبهه لأنها تشبه الحق ) ) نهج البلاغه خطبه 38)شبهه را از این رو شبهه نامیدند زیرا که شباهت به حق دارد . طرفداران باطل به گونه ای سخنان خود را تنظیم می کنند و با آب و تاب بیان می نمایند که مردم آن سخن را حق می پندارند به طوری که واقعیت بر مردم پوشیده می شود .به علت آنکه سخنان انسانهای منحرف شبیه سخنان حق است به آن (شبهه) می گویند اما به سخنانی که مردم را به حق می رساند ( دلیل) گفته می شود . در اینجا مناسب است که فرق شبهه با سوال نیز تبیین شود تا بهتر بتوانیم کلام حضرت امیر را دریابیم: سؤال عبارت است از درخواست معرفت یا آنچه موجب معرفت گردد. پرسش به قصد شناخت یا برای تعریف و تبیین. اگر سؤال به قصد جدل هم مطرح گردد باید دقیقاً مطابق موضوع خود باشد که در شبهه چنین نیست. البتّه ممکن است گاهی سؤال به معنای طلب و خواهش ادنی از اعلی باشد که معنای آن در این صورت نزدیک به معنای آرزو خواهد بود. جز این‌که آرزو در مورد مقدر اطلاق می‌شود و سؤال در مورد طلب و خواهش. سؤال را به معنای اعتراض و سائل را به معنای معترض نیز به کار برده‌اند. بنابراین سائل (معترض) کسی است که حکمی را که مورد ادعای کسی است نفی کند بدون این‌که دلیلی بر نفی خود بیاورد و نیز سؤال یا اعتراض به تمام آنچه کسی ادعا کرده است اطلاق می‌شود. شرط سؤال این است که مطابق موضوع خود باشد و نیز باید روشن و معقول باشد. زیرا در غیر این صورت تبدیل به مغالطه می‌شود… (فرهنگ فلسفی، جمیل صلیبا، ترجمه: منوچهر صانعی دره‌بیدی ، ص 399.( که شبهه خواهد بود. فرق مهم دیگر سؤال و شبهه از مطالبی که بیان شد به دست می‌آید که سؤال عام‌تر از شبهه است و گاهی همراه دلیل و گاهی هم بدون دلیل مطرح می‌شود. شبهه چنانکه گفته شد همیشه همراه دلیل مطرح می‌گردد. در مورد مسایل دینی اگر مباحثی به قصد ایجاد شبهه مطرح شود که گمراهی را در پی داشته باشد چنین مباحث، از قبیل شبهه خواهد بود. مثل این‌که مطرح کند که در حدیث خلفای راشدین مدح شده‌اند چرا آنان را قبول ندارید؟ و اگر مباحث اعتقادی و دینی به منظور بالا بردن سطح فکری و فرهنگی جامعه بحث و مطرح شود که بتواند ابهامات و سؤالات دینی را روشن سازد. پرسش‌های مطرح‌شده به این منظور، از قبیل سؤال خواهد بود. با توجه به نکاتی که ذکر شد به خوبی معنای کلام مولی را می توانید به دست بیاورید. آن حضرت در این کلام نورانی خود می خواهند بفرمایند که راه رسیدن به واقعیت از طریق غوطه ور شدن در شبهات نیست که این را انسان را بدتر گرفتار خواهد کرد بلکه باید تحقیق و تفحص برای دانستن و دریافتن باشد و این تنها از طریق تقوی و کمک گرفتن از خداوند و پیمودن راه انبیا و اولیای الهی میسر میشود.
عنوان سوال:

با توجه به نامه 31 نهج البلاغه شبهه چیست؟


پاسخ:

امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ی 31 نهج البلاغه می فرماید: جویای حقیقت با جستجوی شبهات نباش،این فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام بسیار دقیق و مهم می باشد. که برای فهمیدن آن باید معنای شبهه و ضررها و زیانهای آن بررسی شود.
شبهه چنانکه در فرهنگ لغات آمده عبارت است از: (ایراد، اشکال. ایجاد تردید، به اشتباه انداختن و مسلم نبودن.)( فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج 2، ص 1037) (سوءظن، بدگمانی، مغالطه و سفسطه)( فرهنگ معاصر عربی فارسی، اذرتاش آذرنوش، حرف ش)
مشخصات شبهه: شبهه شبیه حق است ،که قصد دارد طرف مقابل را به اشتباه اندازد. شبهه، همیشه همراه دلیل مطرح می‌شود. مثلاً‌ در شبهه‌ای که توسط ابلیس دربارة خلقت آدم مطرح گشت وی در باب خلقت آدم گفت: آدم را از خاک بیافریدی و من را از نار، و نار را بر خاک مزیت است و در شأن من نیست که به آدم سجده کنم. (فرهنگ معارف اسلامی، همان)
امیرالمومنین علی علیه السلام در جای دیگر از نهج البلاغه این کلام خود را تفسیر کرده و در مورد شبهه می فرمایند: ( و إنّما سمّیت الشبهه لأنها تشبه الحق ) ) نهج البلاغه خطبه 38)شبهه را از این رو شبهه نامیدند زیرا که شباهت به حق دارد .
طرفداران باطل به گونه ای سخنان خود را تنظیم می کنند و با آب و تاب بیان می نمایند که مردم آن سخن را حق می پندارند به طوری که واقعیت بر مردم پوشیده می شود .به علت آنکه سخنان انسانهای منحرف شبیه سخنان حق است به آن (شبهه) می گویند اما به سخنانی که مردم را به حق می رساند ( دلیل) گفته می شود .
در اینجا مناسب است که فرق شبهه با سوال نیز تبیین شود تا بهتر بتوانیم کلام حضرت امیر را دریابیم: سؤال عبارت است از درخواست معرفت یا آنچه موجب معرفت گردد. پرسش به قصد شناخت یا برای تعریف و تبیین. اگر سؤال به قصد جدل هم مطرح گردد باید دقیقاً مطابق موضوع خود باشد که در شبهه چنین نیست.
البتّه ممکن است گاهی سؤال به معنای طلب و خواهش ادنی از اعلی باشد که معنای آن در این صورت نزدیک به معنای آرزو خواهد بود. جز این‌که آرزو در مورد مقدر اطلاق می‌شود و سؤال در مورد طلب و خواهش.
سؤال را به معنای اعتراض و سائل را به معنای معترض نیز به کار برده‌اند. بنابراین سائل (معترض) کسی است که حکمی را که مورد ادعای کسی است نفی کند بدون این‌که دلیلی بر نفی خود بیاورد و نیز سؤال یا اعتراض به تمام آنچه کسی ادعا کرده است اطلاق می‌شود.
شرط سؤال این است که مطابق موضوع خود باشد و نیز باید روشن و معقول باشد. زیرا در غیر این صورت تبدیل به مغالطه می‌شود… (فرهنگ فلسفی، جمیل صلیبا، ترجمه: منوچهر صانعی دره‌بیدی ، ص 399.( که شبهه خواهد بود.
فرق مهم دیگر سؤال و شبهه از مطالبی که بیان شد به دست می‌آید که سؤال عام‌تر از شبهه است و گاهی همراه دلیل و گاهی هم بدون دلیل مطرح می‌شود. شبهه چنانکه گفته شد همیشه همراه دلیل مطرح می‌گردد.
در مورد مسایل دینی اگر مباحثی به قصد ایجاد شبهه مطرح شود که گمراهی را در پی داشته باشد چنین مباحث، از قبیل شبهه خواهد بود. مثل این‌که مطرح کند که در حدیث خلفای راشدین مدح شده‌اند چرا آنان را قبول ندارید؟ و اگر مباحث اعتقادی و دینی به منظور بالا بردن سطح فکری و فرهنگی جامعه بحث و مطرح شود که بتواند ابهامات و سؤالات دینی را روشن سازد. پرسش‌های مطرح‌شده به این منظور، از قبیل سؤال خواهد بود.

با توجه به نکاتی که ذکر شد به خوبی معنای کلام مولی را می توانید به دست بیاورید. آن حضرت در این کلام نورانی خود می خواهند بفرمایند که راه رسیدن به واقعیت از طریق غوطه ور شدن در شبهات نیست که این را انسان را بدتر گرفتار خواهد کرد بلکه باید تحقیق و تفحص برای دانستن و دریافتن باشد و این تنها از طریق تقوی و کمک گرفتن از خداوند و پیمودن راه انبیا و اولیای الهی میسر میشود.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین