آیا پیامبر اکرم(ص) ازدواج موقت را تحریم و نهی فرموده است؟ این مطلب کاملا مخالف روایات و اسناد تاریخی مورد تایید شیعه است. گرچه در برخی منابع اهل سنت آمده است که پیامبر (ص) در خیبر از متعه نهی نمود(علامه امینی، ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، تهران، چاپ چهارم، ج12، ص56)، اما این امر حقیقت ندارد، زیرا این مطلب خلاف سیره پیامبر و روایات می باشد. در روایات متعدد تاکید شده است که این مساله در زمان رسول خدا (ص) مطرح بود و این امر ادامه داشت تا اینکه عمر از آن نهی کرد (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة،1374 ش، ج3 ، ص 337 به بعد). افزون برآن منابع اهل سنت در اینکه پیامبر (ص) متعه را در کدام زمان ودر کدام حادثه نهی کرده است اختلاف دارند. این اختلاف نیز نشان از عدم صحت آن دارد . علامه امینی به این اختلاف اهل سنت اشاره نموده و موارد اختلاف آنان را اینگونه می نویسد: 1- متعه در اوّل اسلام جایز بود رسول خدا روز خیبر از آن نهی کرد. 2- مباح نبود مگر برای ضرورت و ناچاری در اوقاتی سپس حرام شد آخر سال حجه الوداع 3- مباح بود و در غزوه تبوک از آن نهی شد. 4- سال اوطاس مباح شد پس از آن نهی شد . 5- در حجه الوداع (حج آخرین پیامبر) مباح شد و بعد از آن نهی شد. 6- مباح بود در سال فتح مکه از آن نهی شد. 7- هرگز حلال نشد مگر در عمرة القضا. 8- در صدر اسلام و سال اوطاس و روز فتح مکه و عمره القضا مباح و حلال بود و در روز خیبر و غزوه تبوک و حجة الاسلام حرام گردید. 9- مباح شد. سپس نسخ شد. پس از آن مباح شد بعد از آن نسخ شد. سپس مباح شد آنگاه نسخ شد. (علامه امینی، همان) برخی اهل سنت ادعا نموده است که حکم متعه نسخ شده است. در تفسیر نمونه آمده است: اما جالب توجه اینکه روایاتی که در باره نسخ حکم مزبور ادعا میکنند کاملا مختلف و پریشان است، بعضی میگویند خود پیامبر ص این حکم را نسخ کرده و بنا بر این ناسخ آن، سنت و حدیث پیامبر (ص) است و بعضی میگویند ناسخ آن آیه طلاق است:" هنگامی که زنان را طلاق دادید باید طلاق در زمان مناسب عده باشد" در حالی که این آیه ارتباطی با مسئله مورد بحث ندارد. زیرا این آیه در باره طلاق بحث میکند در حالی که ازدواج موقت طلاق ندارد ...قدر مسلم این است که اصل مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر (ص) قطعی است و هیچ گونه دلیل قابل اعتمادی در باره نسخ شدن آن در دست نیست... جالب اینکه در صحیح ترمذی که از کتب صحاح معروف اهل تسنن است و همچنین از" دارقطنی" چنین میخوانیم: کسی از اهل شام از عبد اللَّه بن عمر در باره حج تمتع سؤال کرد او در جواب صریحا گفت این کار، حلال و خوب است مرد شامی گفت: پدر تو از این عمل نهی کرده است عبد اللَّه بن عمر برآشفت و گفت اگر پدرم از چنین کاری نهی کند و پیامبر (ص) آن را اجازه دهد آیا سنت مقدس پیامبر (ص) را رها کنم و از گفته پدرم پیروی کنم؟ برخیز و از نزد من دور شو! نظیر این روایت در باره ازدواج موقت از" عبد اللَّه بن عمر" از صحیح ترمذی به همان صورت که در بالا خواندیم نقل شده است. حکم در زمان پیامبر(ص) هرگز نسخ نشد، بلکه در زمان عمر از آن نهی گردید، بنا بر این طرفداران نسخ باید پاسخی برای این همه روایات پیدا کنند. مشکل دیگر اینکه: روایاتی که حکایت از نسخ این حکم در زمان پیامبر (ص) میکند بسیار پریشان و ضد و نقیضند، بعضی میگوید: در جنگ خیبر نسخ شده، و بعضی دیگر در روز فتح مکه، و بعضی در جنگ تبوک، و بعضی در جنگ اوطاس، و مانند آن. بنا بر این به نظر میرسد که روایات نسخ، همه مجعول بوده باشد که این همه بایکدیگر تناقض دارند. (ناصر مکارم شیرازی،همان، ص 37 3 به بعد.) گردآوری و پاسخ: سید محمد مهدی حسین پور مدیر گروه وهابیت
آیا پیامبر اکرم(ص) ازدواج موقت را تحریم و نهی فرموده است؟
این مطلب کاملا مخالف روایات و اسناد تاریخی مورد تایید شیعه است.
گرچه در برخی منابع اهل سنت آمده است که پیامبر (ص) در خیبر از متعه نهی نمود(علامه امینی، ترجمه الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، تهران، چاپ چهارم، ج12، ص56)، اما این امر حقیقت ندارد، زیرا این مطلب خلاف سیره پیامبر و روایات می باشد. در روایات متعدد تاکید شده است که این مساله در زمان رسول خدا (ص) مطرح بود و این امر ادامه داشت تا اینکه عمر از آن نهی کرد (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة،1374 ش، ج3 ، ص 337 به بعد).
افزون برآن منابع اهل سنت در اینکه پیامبر (ص) متعه را در کدام زمان ودر کدام حادثه نهی کرده است اختلاف دارند. این اختلاف نیز نشان از عدم صحت آن دارد . علامه امینی به این اختلاف اهل سنت اشاره نموده و موارد اختلاف آنان را اینگونه می نویسد:
1- متعه در اوّل اسلام جایز بود رسول خدا روز خیبر از آن نهی کرد.
2- مباح نبود مگر برای ضرورت و ناچاری در اوقاتی سپس حرام شد آخر سال حجه الوداع
3- مباح بود و در غزوه تبوک از آن نهی شد.
4- سال اوطاس مباح شد پس از آن نهی شد
. 5- در حجه الوداع (حج آخرین پیامبر) مباح شد و بعد از آن نهی شد.
6- مباح بود در سال فتح مکه از آن نهی شد.
7- هرگز حلال نشد مگر در عمرة القضا.
8- در صدر اسلام و سال اوطاس و روز فتح مکه و عمره القضا مباح و حلال بود و در روز خیبر و غزوه تبوک و حجة الاسلام حرام گردید.
9- مباح شد. سپس نسخ شد. پس از آن مباح شد بعد از آن نسخ شد. سپس مباح شد آنگاه نسخ شد. (علامه امینی، همان)
برخی اهل سنت ادعا نموده است که حکم متعه نسخ شده است. در تفسیر نمونه آمده است: اما جالب توجه اینکه روایاتی که در باره نسخ حکم مزبور ادعا میکنند کاملا مختلف و پریشان است، بعضی میگویند خود پیامبر ص این حکم را نسخ کرده و بنا بر این ناسخ آن، سنت و حدیث پیامبر (ص) است و بعضی میگویند ناسخ آن آیه طلاق است:" هنگامی که زنان را طلاق دادید باید طلاق در زمان مناسب عده باشد" در حالی که این آیه ارتباطی با مسئله مورد بحث ندارد. زیرا این آیه در باره طلاق بحث میکند در حالی که ازدواج موقت طلاق ندارد ...قدر مسلم این است که اصل مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر (ص) قطعی است و هیچ گونه دلیل قابل اعتمادی در باره نسخ شدن آن در دست نیست... جالب اینکه در صحیح ترمذی که از کتب صحاح معروف اهل تسنن است و همچنین از" دارقطنی" چنین میخوانیم: کسی از اهل شام از عبد اللَّه بن عمر در باره حج تمتع سؤال کرد او در جواب صریحا گفت این کار، حلال و خوب است مرد شامی گفت: پدر تو از این عمل نهی کرده است عبد اللَّه بن عمر برآشفت و گفت اگر پدرم از چنین کاری نهی کند و پیامبر (ص) آن را اجازه دهد آیا سنت مقدس پیامبر (ص) را رها کنم و از گفته پدرم پیروی کنم؟ برخیز و از نزد من دور شو! نظیر این روایت در باره ازدواج موقت از" عبد اللَّه بن عمر" از صحیح ترمذی به همان صورت که در بالا خواندیم نقل شده است. حکم در زمان پیامبر(ص) هرگز نسخ نشد، بلکه در زمان عمر از آن نهی گردید، بنا بر این طرفداران نسخ باید پاسخی برای این همه روایات پیدا کنند. مشکل دیگر اینکه: روایاتی که حکایت از نسخ این حکم در زمان پیامبر (ص) میکند بسیار پریشان و ضد و نقیضند، بعضی میگوید: در جنگ خیبر نسخ شده، و بعضی دیگر در روز فتح مکه، و بعضی در جنگ تبوک، و بعضی در جنگ اوطاس، و مانند آن. بنا بر این به نظر میرسد که روایات نسخ، همه مجعول بوده باشد که این همه بایکدیگر تناقض دارند. (ناصر مکارم شیرازی،همان، ص 37 3 به بعد.)
گردآوری و پاسخ:
سید محمد مهدی حسین پور
مدیر گروه وهابیت
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] پیامبراکرم(ص) درباره عذاب زنان بی پروا چه فرموده اند؟
- [سایر] رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی کارگر از چه کاری نهی فرموده اند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) چقدربود؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود و نظر پیامبر اسلام را درمورد عایشه بیان فرمایید؟ و پیامبر اکرم (ص ) چگونه با عایشه ازدواج کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، ازدواج موقت نموده اند؟
- [سایر] در جایی شنیده ام که پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: در امر ازدواج از زن سبزه ی مزلبه پرهیزکنید . لطفا در این باره توضیح دهید.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)