آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاهاند؟ همه ما میدانیم که خداوند، تبارک و تعالی، همه چیز را میداند و به همه امور واقف است. سؤال این است که: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهی دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حکمی دارد؟ . تعیین وقت برای ظهور و فلسفه انتظار انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود. به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود میگوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر میاندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایههای ایمانی و اعتقادیاند. با توجه به مطالب یاد شده، میتوان گفت که تعیین زمان برای ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود میشویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری میکنیم. از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس میشویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که )آیا برای این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود: کسانی که برای این امر وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود:) زمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمیگردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...1 داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند. آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه میفرماید: اگر به ما گفته میشد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمیشود؛ دلها سخت میشد و بیشتر مردم از اسلام برمیگشتند. اما گفتهاند: این امر چه با شتاب پیش میآید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود. بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت برای تان خودداری نمایند2. 2. ظهور ناگهانی فرا میرسد در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرامیرسد. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند چنین آمده است: به پیامبر(ص) عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور میکند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. )تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش میسازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید(3و4. امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه: آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بیخبرشان بیاید؟5 میفرماید: مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید6. حضرت صاحبالامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید میورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا میرسد: فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد7. این دسته از روایات از یکسو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند. 3. نهی از تعیین وقت برای ظهور چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور میپردازند تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره میکنیم. امام صادق(ع) در روایتی خطاب به محمدبن سلم میفرماید: ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم8. در روایات دیگری وقتی )مهزم( به امام صادق(ع) عرض میکند: فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع میشود؟ آن حضرت میفرماید: ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت میکنند دروغ میگویند و آنها که [در این امر] شتاب میکنند نابود میشوند و کسانی که تسلیم میشوند نجات مییابند9. همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهای )اسحاق بن یعقوب( وارد شده چنین میخوانیم: اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین میکنند دروغ میگویند10. توجه به روایات یاد شده به خوبی این نکته را بر ما روشن میسازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر اینگونه ادعاها را بگیریم. فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمیدهند؟! 4. زمان ظهور، رازی از رازهای خدا براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند، تبارک و تعالی، میداند تقویت میشود و میتوانیم بگوییم: حضرت مهدی (ع) نیز منتظر روزی هستند که با اذن خداوند حرکت نجات بخش خود را آغاز کنند. اما از برخی دیگر از روایات چنین برمیآید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیاری دیگر از رازهای آفرینش برای پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را برای وصیّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را برای فرزندشان امام حسن مجتبی(ص) و... همینطور هر امام برای امام پس از خود آشکار ساخته است. ولی آنها اجازه آشکار ساختن آن را برای دیگران ندارند. در قسمتی از وصایای امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به )مؤمن الطاق( با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است: ای فرزند نعمان! عالم (امام) نمیتواند از همه آنچه که میداند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگری [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید...11. همچنین در روایت دیگری که از امام محمد باقر(ع) نقل شده آن حضرت در پاسخ یکی از یاران خود که میپرسد: )کاش به ما میفرمودید این امر (ظهور امام مهدی(ع)) چه زمانی خواهد بود تا به آن خبر شادمان شویم( مطالبی را بیان میکنند که از آنها استفاده میشود که ایشان وقت ظهور را میدانند اما بنابر مصالحی از بیان آن خودداری میکنند.12 بنابراین در مورد این مطلب که آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعی و صریحی نمیتوان کرد و هر دو احتمال از روایات قابلاستفاده است. سخن آخر اینکه براساس روایات قطعی و تردیدناپذیر، وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب آمادگی کامل برای فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع )انتظار فرج( به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه با طرح مباحث فرعی و حاشیهای چون زمان ظهور، نحوه زندگی حضرت در زمان غیبت و... مورد بیتوجهی یا کم توجهی قرار گیرد و از وظایف اصلی منتظران در زمان غیبت، غفلت شود. منبع خبر: ماهنامه موعود شماره 45
آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاهاند؟
همه ما میدانیم که خداوند، تبارک و تعالی، همه چیز را میداند و به همه امور واقف است. سؤال این است که: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهی دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حکمی دارد؟
. تعیین وقت برای ظهور و فلسفه انتظار
انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود میگوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر میاندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایههای ایمانی و اعتقادیاند.
با توجه به مطالب یاد شده، میتوان گفت که تعیین زمان برای ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود میشویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری میکنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس میشویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که )آیا برای این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
کسانی که برای این امر وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود:) زمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمیگردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...1
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه میفرماید:
اگر به ما گفته میشد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمیشود؛ دلها سخت میشد و بیشتر مردم از اسلام برمیگشتند. اما گفتهاند: این امر چه با شتاب پیش میآید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.
بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت برای تان خودداری نمایند2.
2. ظهور ناگهانی فرا میرسد
در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرامیرسد. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند چنین آمده است:
به پیامبر(ص) عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور میکند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. )تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش میسازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید(3و4.
امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بیخبرشان بیاید؟5
میفرماید:
مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید6.
حضرت صاحبالامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید میورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا میرسد:
فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد7.
این دسته از روایات از یکسو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
3. نهی از تعیین وقت برای ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور میپردازند تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره میکنیم.
امام صادق(ع) در روایتی خطاب به محمدبن سلم میفرماید:
ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم8.
در روایات دیگری وقتی )مهزم( به امام صادق(ع) عرض میکند:
فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع میشود؟
آن حضرت میفرماید:
ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت میکنند دروغ میگویند و آنها که [در این امر] شتاب میکنند نابود میشوند و کسانی که تسلیم میشوند نجات مییابند9.
همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهای )اسحاق بن یعقوب( وارد شده چنین میخوانیم:
اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین میکنند دروغ میگویند10.
توجه به روایات یاد شده به خوبی این نکته را بر ما روشن میسازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر اینگونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمیدهند؟!
4. زمان ظهور، رازی از رازهای خدا
براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند، تبارک و تعالی، میداند تقویت میشود و میتوانیم بگوییم: حضرت مهدی (ع) نیز منتظر روزی هستند که با اذن خداوند حرکت نجات بخش خود را آغاز کنند. اما از برخی دیگر از روایات چنین برمیآید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیاری دیگر از رازهای آفرینش برای پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را برای وصیّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را برای فرزندشان امام حسن مجتبی(ص) و... همینطور هر امام برای امام پس از خود آشکار ساخته است. ولی آنها اجازه آشکار ساختن آن را برای دیگران ندارند.
در قسمتی از وصایای امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به )مؤمن الطاق( با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است:
ای فرزند نعمان! عالم (امام) نمیتواند از همه آنچه که میداند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگری [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید...11.
همچنین در روایت دیگری که از امام محمد باقر(ع) نقل شده آن حضرت در پاسخ یکی از یاران خود که میپرسد: )کاش به ما میفرمودید این امر (ظهور امام مهدی(ع)) چه زمانی خواهد بود تا به آن خبر شادمان شویم( مطالبی را بیان میکنند که از آنها استفاده میشود که ایشان وقت ظهور را میدانند اما بنابر مصالحی از بیان آن خودداری میکنند.12
بنابراین در مورد این مطلب که آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعی و صریحی نمیتوان کرد و هر دو احتمال از روایات قابلاستفاده است.
سخن آخر اینکه براساس روایات قطعی و تردیدناپذیر، وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب آمادگی کامل برای فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع )انتظار فرج( به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه با طرح مباحث فرعی و حاشیهای چون زمان ظهور، نحوه زندگی حضرت در زمان غیبت و... مورد بیتوجهی یا کم توجهی قرار گیرد و از وظایف اصلی منتظران در زمان غیبت، غفلت شود.
منبع خبر: ماهنامه موعود شماره 45
- [سایر] پرسش : چرا حضرت مهدی(ع) ظهور نمیکند؟
- [سایر] فلسفه ظهور امام زمان(ع)را بیان کنید؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (ع) چیست؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) در یک زمان ظهور میکنند؟
- [سایر] اگر زمان ظهور امام زمان (ع) مشخص است، تقاضای تعجیل فرج چه معنی دارد؟
- [سایر] آیا طبق روایات معصومین (ع) میتوانیم برای ظهور امام زمان (عج) زمان تعیین کنیم؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) در یک زمان ظهور میکنند؟
- [سایر] امام زمان (ع) چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهی می یابد ؟
- [سایر] آیا امام زمان (ع) بعد از ظهور با اعراب به جنگ بر می خیزد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسلهای مستحب در شرع اسلام بسیار فراوان است و از جمله، غسلهای زیر است: 1 غسل جمعه که از مهمترین و مؤکّدترین غسلهای مستحب محسوب می شود و بهتر است که حتّی الامکان آن را ترک نکنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتیاط آن است که بدون نیّت ادا و قضا و به قصد مافی الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نکنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضای آن را به جا آورند و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنجشنبه غسل را به نیّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد. 2 غسل شبهای ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اول ماه و تمام شبهای فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بیست یکم مستحب است همه شب غسل کنند، وقت این غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه میان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتیاط آن است که تمام غسلهای ماه مبارک و غسلهایی را که در مسائل آینده می آید به قصد رجاء یعنی به امید مطلوبیت پروردگار به جا آورند. 3 غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح عید است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورند. 5 غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه که روز (ترویه) و روز (عرفه) نام دارد. 6 غسل روز (اول، نیمه، بیست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب). 7 غسل روز هیجدهم ذی الحجه (عید غدیر). 8 غسل روز پانزدهم شعبان (میلاد ولی عصر عجل الله تعالی فرجه) و هفدهم ربیع الاول (میلاد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)) و غسل روز عید نوروز. 9 غسل بچه ای که تازه به دنیا آمده است. 10 غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده و غسل کسی که در حال مستی خوابیده است. 11 غسل کسی که به تماشای کسی که به دار آویخته اند رفته و آن را دیده است، اما اگر تصادفا نگاهش بر او بیفتد، یا برای مطلب لازمی مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد. 12 غسل توبه یعنی هرگاه بعد از ارتکاب گناهی توبه کند، غسل به جا می آورد.