در یکی از کتبی که وهابیون سعودی آن را چاپ و توزیع کردهاند، چند شبهه وجود دارد که "اداره پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)" خلاصهای از شبهات را ذکر و در این قسمت پاسخ نقضی آن را ارائه کرده است. در قسمت دوم به این سؤالات مطرح شده (پاسخ حلی) نیز داده خواهد شد: شبهات مطرح شده توسط وهابیون: 1. در قرآن و سنت خمس بر درآمد دلیل ندارد! 2. فقهای شیعه خمس را بر درآمد واجب نمیدانند، بلکه مستحب میدانند! 3. به چه دلیل خمس را به فقها باید پرداخت؟! چند پرسش از منکران خمس بر درآمد پیش از تبیین تحلیل مسألۀ خمس و مطالب مربوط به آن، چند نکتۀ مهم را با عنوان پرسش، از نویسندگان وهابی که بر خمس اشکال وارد کردهاند، مطرح میکنیم تا زمینۀ بهتری برای پاسخ به اشکالات آنان آماده شود: 1. شما میگویید در رابطه با خمس بر درآمد در قرآن و سنت دلیلی وجود ندارد. سؤال این است که همین مطلب را دربارۀ زکات بر درآمدها و سود بر سرمایههای تجاری و غیرتجاری که شما آن را واجب میدانید، مطرح میکنیم؛ شما به چه دلیل مردم را ملزم میکنید که باید زکات سرمایههای تجاری را پرداخت کنند؟ در کجای قرآن و سنت آمده است که زکات سرمایههای تجاری واجب است؟ در حالی که در روایاتی که خود شما هم آن را پذیرفتهاید، آمده که رسول خدا صلوات الله علیه و آله عُشر و یک دهم گندم، جو، خرما و کشمش را واجب کرده است، چنانکه ابن قدامه در کتاب المغنی دو روایت ذکر میکند. در روایتی به نقل از ابو موسی و معاذ آمده است که: رسول خدا صلوات الله علیه و آله ما را به یمن فرستاد و دستور فرمود که صدقه را جز از چهار چیز اخذ نکنید: گندم، جو، خرما و کشمش. ابن قدامه که از علمای حنبلی مذهب میباشد و وهابیون از نظر فقهی مقلد احمد بن حنبل هستند. پس از نقل این روایات میگوید: غیر از این چهار چیز نه روایت داریم و نه اجماع و اتفاق علما موجود است. (المغنی فی شرح الکبیر، ج2، ص547) لازم به ذکر است که هر پاسخی که شما به این اشکال بدهید، همان پاسخ، در اشکال بر خمس بر درآمد از طرف ما ذکر میشود. 2. شما نوشتهاید که دلیلی وجود ندارد خمس به فقها داده شود. سؤال ما این است که مدارس و حوزههای علمیۀ شما از زکات و یک دهم مال التجارۀ مردم اداره میشود. در کجای قرآن آمده است که یک دهم مال به علما و حوزههای علمیه داده شود؟ 3. نوشتهاید که فقهای شیعه خمس بر درآمد را واجب نمیدانند؟ این سخن خلاف واقع است؛ زیرا تمام علما خمس را حتی خمس بر درآمد را واجب میدانند. بر فرض که برخی مستحب بدانند، آیا انجام دادن مستحب ثواب ندارد؟ مگر شما به مستحبات مذهب خود عمل نمیکنید؟ افزون بر این، در مسائل فقهی، چون فقها و مجتهدین بر اساس اجتهاد فتوا میدهند، گاهی در برخی از مسائل اختلاف پیدا میکنند، چنانکه فقهای شما در موارد زکات و خمس اختلاف دارند و بعضیها در یک چیز زکات را واجب میدانند و بعضی دیگر واجب نمیدانند. آیا اگر برخی واجب ندانستند باید اصل زکات را زیر سؤال برد؟ آیا هر مسلمانی از هر مجتهدی که در احکام از او تقلید میکند، نباید به فتوای او عمل کند؟ شیعه بر این عقیده است که فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت، جانشین امام معصوم علیه السلام میباشند؛ پس همانگونه که در عصر پیامبر صلوات الله علیه و آله خمس در اختیار ایشان بوده و در هر موردی که صلاح میدانستند هزینه میکردند، پس از آن حضرت هم این روند در اختیار امامان از اهل بیت اختصاص دارد و در دوران غیبت، وظایف و رسالت ائمه علیهم السلام به علما و فقها تعلق دارد. از اینرو برای شیعیان مسألۀ پرداخت سهم امام علیه السلام روشن است؛ زیرا تمام شیعیان به ویژه نسل جوان میدانند: "که حفظ، رشد و گسترش شیعه در طول تاریخ به وسیلۀ فقها بوده و فقهای شیعه در برابر خلفای جور و ستم، دین را حفظ کرده و عزت و شوکت آن را تا امروز نگه داشته و به ما انتقال دادهاند و اگر امروز، شیعه، جهان را به خود جذب نموده و در تمام ابعاد پاسخگوی نیازهای جامعه است، به وسیلۀ فقهای بزرگی مانند امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری مد ظله العالی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید صدر و صدها فقیه دیگر بوده است که همۀ اینها در حوزههایی تربیت شدهاند که به وسیلۀ مردم اداره میشود نه به وسیلۀ سلاطین و حاکمان جور." اما علمای وهابی مسألۀ اخذ مالیات از مردم را چگونه پاسخ میدهند، در صورتی که هر حاکمی را ولی امر خود میدانند و از حاکمان خود هر چند ظالم و ستمگر باشند نیز اطاعت و پیروی کرده، از آنان پول میگیرند و هرگز حاضر نیستند به واسطۀ انجام منکرات و ترویج آن در جامعه و ارتکاب ظلم و ستم بر مردم، علیه آنان سخن گویند. آنچه تاکنون مطرح شد، (پاسخ نقضی) به ادعاهای طرح شده از وهابیون بود. در قسمت دوم به این سؤالات مطرح شده (پاسخ حلی) نیز داده خواهد شد.
در یکی از کتبی که وهابیون سعودی آن را چاپ و توزیع کردهاند، چند شبهه وجود دارد که "اداره پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)" خلاصهای از شبهات را ذکر و در این قسمت پاسخ نقضی آن را ارائه کرده است. در قسمت دوم به این سؤالات مطرح شده (پاسخ حلی) نیز داده خواهد شد:
شبهات مطرح شده توسط وهابیون:
1. در قرآن و سنت خمس بر درآمد دلیل ندارد!
2. فقهای شیعه خمس را بر درآمد واجب نمیدانند، بلکه مستحب میدانند!
3. به چه دلیل خمس را به فقها باید پرداخت؟!
چند پرسش از منکران خمس بر درآمد
پیش از تبیین تحلیل مسألۀ خمس و مطالب مربوط به آن، چند نکتۀ مهم را با عنوان پرسش، از نویسندگان وهابی که بر خمس اشکال وارد کردهاند، مطرح میکنیم تا زمینۀ بهتری برای پاسخ به اشکالات آنان آماده شود:
1. شما میگویید در رابطه با خمس بر درآمد در قرآن و سنت دلیلی وجود ندارد. سؤال این است که همین مطلب را دربارۀ زکات بر درآمدها و سود بر سرمایههای تجاری و غیرتجاری که شما آن را واجب میدانید، مطرح میکنیم؛ شما به چه دلیل مردم را ملزم میکنید که باید زکات سرمایههای تجاری را پرداخت کنند؟
در کجای قرآن و سنت آمده است که زکات سرمایههای تجاری واجب است؟
در حالی که در روایاتی که خود شما هم آن را پذیرفتهاید، آمده که رسول خدا صلوات الله علیه و آله عُشر و یک دهم گندم، جو، خرما و کشمش را واجب کرده است، چنانکه ابن قدامه در کتاب المغنی دو روایت ذکر میکند.
در روایتی به نقل از ابو موسی و معاذ آمده است که:
رسول خدا صلوات الله علیه و آله ما را به یمن فرستاد و دستور فرمود که صدقه را جز از چهار چیز اخذ نکنید: گندم، جو، خرما و کشمش.
ابن قدامه که از علمای حنبلی مذهب میباشد و وهابیون از نظر فقهی مقلد احمد بن حنبل هستند. پس از نقل این روایات میگوید:
غیر از این چهار چیز نه روایت داریم و نه اجماع و اتفاق علما موجود است. (المغنی فی شرح الکبیر، ج2، ص547)
لازم به ذکر است که هر پاسخی که شما به این اشکال بدهید، همان پاسخ، در اشکال بر خمس بر درآمد از طرف ما ذکر میشود.
2. شما نوشتهاید که دلیلی وجود ندارد خمس به فقها داده شود.
سؤال ما این است که مدارس و حوزههای علمیۀ شما از زکات و یک دهم مال التجارۀ مردم اداره میشود. در کجای قرآن آمده است که یک دهم مال به علما و حوزههای علمیه داده شود؟
3. نوشتهاید که فقهای شیعه خمس بر درآمد را واجب نمیدانند؟
این سخن خلاف واقع است؛ زیرا تمام علما خمس را حتی خمس بر درآمد را واجب میدانند. بر فرض که برخی مستحب بدانند، آیا انجام دادن مستحب ثواب ندارد؟ مگر شما به مستحبات مذهب خود عمل نمیکنید؟
افزون بر این، در مسائل فقهی، چون فقها و مجتهدین بر اساس اجتهاد فتوا میدهند، گاهی در برخی از مسائل اختلاف پیدا میکنند، چنانکه فقهای شما در موارد زکات و خمس اختلاف دارند و بعضیها در یک چیز زکات را واجب میدانند و بعضی دیگر واجب نمیدانند.
آیا اگر برخی واجب ندانستند باید اصل زکات را زیر سؤال برد؟ آیا هر مسلمانی از هر مجتهدی که در احکام از او تقلید میکند، نباید به فتوای او عمل کند؟
شیعه بر این عقیده است که فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت، جانشین امام معصوم علیه السلام میباشند؛ پس همانگونه که در عصر پیامبر صلوات الله علیه و آله خمس در اختیار ایشان بوده و در هر موردی که صلاح میدانستند هزینه میکردند، پس از آن حضرت هم این روند در اختیار امامان از اهل بیت اختصاص دارد و در دوران غیبت، وظایف و رسالت ائمه علیهم السلام به علما و فقها تعلق دارد.
از اینرو برای شیعیان مسألۀ پرداخت سهم امام علیه السلام روشن است؛ زیرا تمام شیعیان به ویژه نسل جوان میدانند:
"که حفظ، رشد و گسترش شیعه در طول تاریخ به وسیلۀ فقها بوده و فقهای شیعه در برابر خلفای جور و ستم، دین را حفظ کرده و عزت و شوکت آن را تا امروز نگه داشته و به ما انتقال دادهاند و اگر امروز، شیعه، جهان را به خود جذب نموده و در تمام ابعاد پاسخگوی نیازهای جامعه است، به وسیلۀ فقهای بزرگی مانند امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری مد ظله العالی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید صدر و صدها فقیه دیگر بوده است که همۀ اینها در حوزههایی تربیت شدهاند که به وسیلۀ مردم اداره میشود نه به وسیلۀ سلاطین و حاکمان جور."
اما علمای وهابی مسألۀ اخذ مالیات از مردم را چگونه پاسخ میدهند، در صورتی که هر حاکمی را ولی امر خود میدانند و از حاکمان خود هر چند ظالم و ستمگر باشند نیز اطاعت و پیروی کرده، از آنان پول میگیرند و هرگز حاضر نیستند به واسطۀ انجام منکرات و ترویج آن در جامعه و ارتکاب ظلم و ستم بر مردم، علیه آنان سخن گویند.
آنچه تاکنون مطرح شد، (پاسخ نقضی) به ادعاهای طرح شده از وهابیون بود. در قسمت دوم به این سؤالات مطرح شده (پاسخ حلی) نیز داده خواهد شد.
- [سایر] چه شبهاتی پیرامون یار غار پیامبر ص مطرح می شود؟ پاسخ آن چیست؟
- [سایر] در مورد آیه ولایت چه شبهاتی مطرح شده است؟ پاسخ آنها چیست؟
- [سایر] در مورد منصوص بودن امامت حضرت علی (علیه السلام) از طرف خدا و رسول ، یکی از شبهاتی که مطرح میشود اینست که خود حضرت علی چنین ادعایی را مطرح نکرده است و شما کاسه داغتر از آش هستید، خواهشمند چند روایت در این موضوع که راوی آن خود حضرت علی است، از کتب معتبر شیعه یا سنی ارائه فرمایید. با تشکر فراوان
- [سایر] شبهات وهابیت در مورد خمس چیست؟ پگونه تبیین می شود؟
- [سایر] آیا اینکه وهابیون می گویند حضرت علی (ع) خمس نمی گرفته صحت دارد؟
- [سایر] شبهه وهابیت در مورد عدم وجوب پرداخت خمس درآمد چگونه پاسخ داده می شود؟
- [سایر] دلایل قرآنی و عقلی بر شبهه وهابیت در عدم وجود پرداخت خمس در آیات و روایات چیست؟
- [سایر] من در زمینه معرفت شناسی دچار شبهاتی هستم و می خواهم مبنای فکری مکاتب مختلف را بدانم و همچنین پاسخ شبهات را به دست آورم شبهات را در سؤالات ذیل مطرح می کنم. لطفاً جهت موضوع معرفت شناسی مرا راهنمایی نموده و منابع معتبری را معرفی نمایید.
- [سایر] شبهاتی در مورد قرآن وجود دارد که با وجود آنها نمی توان به عدم تحریف قرآن معتقد شد.
- [سایر] آیا وهابیت معاصر همان وهابیت اصیل است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر ذمّی موقع خریدن زمین شرط کند که خمس ندهد یا شرط کند که فروشنده خمس آن را بدهد، شرط او صحیح نیست و باید خمس را بدهد ولی اگر شرط کند که فروشنده مقدار خمس را از طرف او به صاحبان خمس بدهد، اشکال ندارد ولی حقّ خمس از زمین ساقط نمیشود مگر بعد از دادن خمس.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحقّ نمیتواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی کسی که خمس بدهکار است و به هیچ وجه نمیتواند خمس را پرداخت کند و مالی هم ندارد که پس از مرگ وی بابت خمس پرداخت گردد، مستحقّ میتواند خمس را از او بگیرد و به او ببخشد و اگر انسان خیال میکرده که خمس وی ولو بعد از مرگ پرداخت شدنی نیست و لذا مستحقّ خمس را به وی ببخشد، بعد معلوم شود که خمس را میتواند بپردازد، مثلاً تصادفاً مالی به دست آورد، باید خمس را بپردازد و اگر مرده از اموال وی بابت خمس بدهند.
- [آیت الله بهجت] اگر از مالی که خمس آن واجب شده، ولی خمس آن را نپرداخته و به ذمّه هم نگرفته، سودی ببرد، مقداری از سود که در مقابل خمس آن مال است، مال شخص نخواهد بود، و باید خمس اصل مال و تمام سودی که در مقابل خمس بهدست آورده و خمس بقیه سود را بدهد؛ مثلاً صد تومان مال خمس نداده داشته و از آن پنجاه تومان سود برده، بیست تومان بابت خمس اصل مال و ده تومان بابت سود این بیست تومان و هشت تومان بابت خمس چهل تومان باقیمانده، باید خمس بدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر ورثه بدانند عین یا عوض مال ارث یا ذمّه مورّ ث متعلق خمس بوده, ولی نمیدانند آن را پرداخته یا نه, چنانچه مورّث مسلمان و معتقد به خمس نبوده، بر ورثه واجب نیست که خمس مال ارث را بپردازند; اما اگر مورّث (میت) مسلمان و معتقد به خمس بوده؛ ولی خمس نمی داده، بر ورثه واجب است خمس مال ارث را بپردازند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحقّ نمیتواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی کسی که مقدار زیادی خمس بدهکار است وفقیر شده ومیخواهد مدیون اهل خمس نباشد اگر مستحقّ راضی شود که خمس را از او بگیرد و به او ببخشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] به سیدّی که معصیت کار است ، اگر خمس دادن کمک به معصیّت او باشد ؛ نمی شود خمس داد و به سیدّی هم که آشکارا معصیّت می کند ، اگر چه خمس کمک به معصیّت او نباشد ؛ نباید خمس بدهند .
- [آیت الله جوادی آملی] .آنچه متعلق خمس است، مطلق درآمد است ; نه خصوص درآمد کسب , بنابراین جایزه، هبه، صله، هدیه و مانند آن ها متعلق خمس است, هرچند مقدار کم آنها خمس ندارد. عدم تکرار خمس
- [آیت الله بهجت] به سیّدی که معصیتکار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد، بنابر احوط نمیشود خمس داد، و به سیّدی هم که آشکارا معصیت میکند، اگرچه دادن خمس کمک به معصیت او نباشد، بهتر این است که خمس ندهند.
- [آیت الله مظاهری] به سیّدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد، نمیشود خمس داد و به سیّدی هم که آشکارا معصیت میکند، گرچه دادن خمس کمک به معصیت او نباشد. نباید خمس بدهند.
- [آیت الله جوادی آملی] .به سید فقیر بیش از مقد ار هزینه سالانه نمیتوان خمس (سهم سادات) داد؛ ولی میتوان از خمس برای سادات فقیر، مسکن و لوازم زندگی خرید، هرچند قیمتش چند برابر هزینه یک سال او باشد. جابه جایی خمس و هزینه آن