سؤال کننده گرامی : وی محمدبن ابیبکر زرعی حنبلی (م. 751ق. ) است. او معروف به ابن قیم [الوافی بالوفیات، ج2،ص270] و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد ، لیکن استدلالهای او ، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کنندة همان سخنان جنجالی و منتشر کنندة اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد . بهطور خلاصه، او عمرش را فنای سخنان بیهودة ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی وغیر منطقی استاد خویش را، حیلهگرانه، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. به این نظریات توجه کنید: ذهبی میگوید: ابن قیم در علم حدیث و نیز در بعضی از رجال حدیث، بسی رنج برد و به تحصیل علم فقه هم پرداخت ... مدتی هم به خاطر این که بار سفر بستن برای زیارت قبر ابراهیم خلیل را ناروا شمرد، محبوس گردید. [الدرر الکامنه، ج3،ص400 ؛ معجم المؤمنین، ج9، ص106] ابن حجر در کتاب الدرر الکامنه مینویسد: او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی به تأیید آن پرداخت. از نمونه تأییدهای وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود ... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی شتر، در شهر گردانیدند . وقتی ابن تیمیّه درگذشت ، بارها به سبب فتاوای ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمیماندند. [الکنی و الالقاب، ص393] 3 . ابن کثیر میگوید: وی در صدد برآمد تا در مسألة طلاق فتوی دهد،که در همین جریان، ماجراهایی میان او و سبکی و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل میشود. از ویژگیهای ابن قیّم این بود که وی علاقة زیادی به جمعآوری کتب گوناگون داشت . او آن قدر کتاب جمعآوری کرد که وقتی از دنیا رفت، فرزندانش تا مدتهای مدید، مشغول فروش کتابهای پدر بودند. این غیر از آن کتبی است که ورثه برای خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است، بیشتر این کتابها، از سخنان استاد محبوبش بود. [البدایة و النهایه، ج14، ص2] ادعاهای انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم ، در آثار آنان فراوان است مثل شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و ...
سؤال کننده گرامی :
وی محمدبن ابیبکر زرعی حنبلی (م. 751ق. ) است. او معروف به ابن قیم [الوافی بالوفیات، ج2،ص270] و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی شبیه به استدلال دارد ، لیکن استدلالهای او ، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کنندة همان سخنان جنجالی و منتشر کنندة اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد . بهطور خلاصه، او عمرش را فنای سخنان بیهودة ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی وغیر منطقی استاد خویش را، حیلهگرانه، امری دینی و واقعی ارائه میکرد.
به این نظریات توجه کنید:
ذهبی میگوید:
ابن قیم در علم حدیث و نیز در بعضی از رجال حدیث، بسی رنج برد و به تحصیل علم فقه هم پرداخت ... مدتی هم به خاطر این که بار سفر بستن برای زیارت قبر ابراهیم خلیل را ناروا شمرد، محبوس گردید. [الدرر الکامنه، ج3،ص400 ؛ معجم المؤمنین، ج9، ص106]
ابن حجر در کتاب الدرر الکامنه مینویسد:
او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی به تأیید آن پرداخت. از نمونه تأییدهای وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود ... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی شتر، در شهر گردانیدند . وقتی ابن تیمیّه درگذشت ، بارها به سبب فتاوای ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمیماندند. [الکنی و الالقاب، ص393]
3 . ابن کثیر میگوید: وی در صدد برآمد تا در مسألة طلاق فتوی دهد،که در همین جریان، ماجراهایی میان او و سبکی و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل میشود.
از ویژگیهای ابن قیّم این بود که وی علاقة زیادی به جمعآوری کتب گوناگون داشت . او آن قدر کتاب جمعآوری کرد که وقتی از دنیا رفت، فرزندانش تا مدتهای مدید، مشغول فروش کتابهای پدر بودند. این غیر از آن کتبی است که ورثه برای خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است، بیشتر این کتابها، از سخنان استاد محبوبش بود. [البدایة و النهایه، ج14، ص2]
ادعاهای انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم ، در آثار آنان فراوان است مثل شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و ...
- [سایر] ابن قتیبه دینوری کیست؟
- [سایر] ابن بطه کیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] قیم کیست و چگونه تعیین می شود؟
- [سایر] ابنتیمیه کیست و مبانی فکری او چیست؟
- [سایر] محمد صالح ابن عثیمین کیست؟
- [سایر] خواجه نصیر طوسی که بود؟ نظر علمای اهل سنت؛ مانند ابن تیمیه و ابن قیّم درباره او چیست؟ لطفاً جوابتان مستند باشد.
- [سایر] ابن جریج کیست؟ لطفاً رندگی نامه کوتاهی نیز از او بگوید.
- [سایر] ابن غضائری کیست؟ آیا کتاب رجالی (الضعفاء) نزد علمای شیعه معتبر است؟
- [سایر] ابن بابویه کیست ؟ و چه کتابهای در رابطه با حضرت نوشت ؟
- [سایر] سلام در تفسیر در المنثور منظور از ابن زید کیست ؟ آیا همان اسامه بن زید است یا شخص دیگری؟ حسن کیست؟ در تفسیر مجمع البیان نیز حسن و ابن زید داریم که معلوم نیست منظور کدام حسن و ابن زید است اگر راهنمایی ام کنید ممنون میشوم چون خیلی به علوم قرآنی وارد نیستم و باید برای درس تاریخ آیاتی از تفسیر را بر اساس راویان بررسی کنم با تشکر
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسیدارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمیدانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقّشان از بین برود، باید به آنان اطلاع دهد ولازم نیست برای بچههایصغیر خود قیّم وسرپرست معیّن کند، ولی در صورتی که بدون قیّم مالشان از بین میرود، یا خودشان ضایع میشوند، باید برای آنان قیّم امینی معیّن نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمیدانند، احتیاط واجب آن است که به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچههای صغیر خود قیم و سرپرست معین کند، ولی در صورتی که بدون قیم مالشان از بین میرود، یا خودشان ضایع میشوند، برای آنان باید قیم امینی معین نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند چنانچه به واسطه ندانستن حقشان از بین برود باید به انان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچه های صغیر خود قیم و سرپرست معین کند و لی در صورتی که بدون قیم مالشان از بین می رود یا خودشان ضایع می شوند باید برای انان قیم امینی معین نماید
- [آیت الله اردبیلی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسی داشته باشد یا در جایی پنهان کرده باشد که ورثه ندانند، چنانچه به واسطه ندانستن، حقّ آنان از بین برود، باید به آنان اطّلاع دهد و لازم نیست برای بچّههای صغیر خود قیّم و سرپرست معیّن کند، ولی اگر به گونهای باشد که بدون قیّم، مال آنان از بین برود یا خود آنان ضایع شوند، باید برای آنان قیّم امینی معیّن نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند ، اگر مال پیش کسی دارد یا در جائی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند ، چنانچه به واسطة ندانستن حقّشان از بین برود به آنان اطلّاع دهد و لازم نیست برای بچّه های صغیر خود قیّم و سرپرست معیّن کند ولی در صورتی که بدون قیّم مالشان از بین می رود ، یا خودشان ضایع می شوند ؛ باید برای آنان قیّم امینی معیّن نماید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند، اگر مالی پیش کسی دارد، یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند، چنان چه به واسطه ندانستن حقشان از بین برود، باید به آنان اطلاع دهد، و لازم نیست برای بچه های صغیر خود قیم و سرپرست معین کند، ولی در صورتی که بدون قیم مالشان از بین می رود، یا خودشان ضایع می شوند، باید برای آنان قیّم امینی معین نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند؛ اگر مالی پیش کسی دارد یا در جائی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند؛ چنانچه به واسطه ندانستن؛ حقشان از بین برود؛ باید به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچه های صغیر خود قیم و سرپرست معین کند؛ ولی در صورتی که بدون قیم؛ مالشان از بین می رود یا خودشان ضایع می شوند؛ برای آنان باید قیم امینی معین نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمیدانند، چنانچه به واسطهی ندانستن حقّشان از بین برود، باید به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچّههای صغیر خود قَیِّم و سرپرست معین کند، ولی در صورتی که بدون قَیِّم مالشان از بین میرود، یا خودشان ضایع میشوند، باید برای آنان قَیِّم امینی معین نماید.
- [آیت الله خوئی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمیدانند، چنانچه به واسط ندانستن حقشان از بین برود، باید به آنان اطلاع دهد، و لازم نیست برای بچههای صغیر خود قیّم و سرپرست معین کند، ولی در صورتی که بدون قیّم مالشان از بین میرود، یا خودشان ضایع میشوند، برای آنان باید قیّم امینی معیّن نماید.
- [امام خمینی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمیدانند، چنانچه به واسطه ندانستن، حقشان از بین برود، باید به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچههای صغیر خود قیم و سرپرست معین کند، ولی در صورتی که بدون قیم مالشان از بین میرود، یا خودشان ضایع میشوند، باید برای آنان قیم امینی معین نماید.