وطن انسان، جایی است که عرفاً آن جا را وطن شخص بدانند و لازم نیست که در آن جا ملکی داشته باشد و یا این که شش ماه در آن جا زندگی کرده باشد، بلکه همین قدر که عرفاً وطن او به حساب بیاید کافی است.[1] حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) در این زمینه فرموده‌اند: بطور کلّی شخصی که در محلی به دنیا آمده و در آنجا رشد و نمو کرده است آنجا وطن او محسوب می‌شود و تا وقتی که از آن مکان اعراض ننموده، حکم وطن باقی است و همچنین کسی که به جایی غیر از وطن اصلی خود رفته و قصد زندگی دائمی هر چند برای بخشی از سال در آنجا نمود و با این قصد مدتی که عرفاً آن محل را وطن او بدانند، در آن مکان زندگی کرد، آنجا وطن او محسوب می‌شود و نیز اگر بدون قصد آن قدر بماند که عرف آنجا را وطن او بداند، حکم وطن، مترتب می‌شود. همچنین اگر کسی بنا دارد به مدّت مثلاً هفت، هشت سال در جایی به قصد زندگی بماند آنجا نیز وطن او محسوب می‌شود.[2] بنابراین، شخصی که هر از چند گاهی، برای دیدن بستگان همسرش به مشهد می رود، عرف، مشهد را وطن او نمی داند، بلکه می گوید این فرد برای دیدن اقوام خود به مشهد رفته است. باید نمازش را شکسته بخواند. مگر این که آن قدر به مشهد مسافرت کند و آن قدر در آن جا بماند که عرف، مشهد را وطن او بداند. پس با توجه به سؤال، مشهد برای این فرد وطن محسوب نمی شود. [1] . توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئلۀ 1329، ص714. [2] . پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=49
آیا فردی ساکن طبس که با خانمی ساکن مشهد ازدواج کرده، می تواند مشهد را به عنوان وطن دوم خود قرار دهد؟
وطن انسان، جایی است که عرفاً آن جا را وطن شخص بدانند و لازم نیست که در آن جا ملکی داشته باشد و یا این که شش ماه در آن جا زندگی کرده باشد، بلکه همین قدر که عرفاً وطن او به حساب بیاید کافی است.[1]
حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) در این زمینه فرمودهاند:
بطور کلّی شخصی که در محلی به دنیا آمده و در آنجا رشد و نمو کرده است آنجا وطن او محسوب میشود و تا وقتی که از آن مکان اعراض ننموده، حکم وطن باقی است و همچنین کسی که به جایی غیر از وطن اصلی خود رفته و قصد زندگی دائمی هر چند برای بخشی از سال در آنجا نمود و با این قصد مدتی که عرفاً آن محل را وطن او بدانند، در آن مکان زندگی کرد، آنجا وطن او محسوب میشود و نیز اگر بدون قصد آن قدر بماند که عرف آنجا را وطن او بداند، حکم وطن، مترتب میشود. همچنین اگر کسی بنا دارد به مدّت مثلاً هفت، هشت سال در جایی به قصد زندگی بماند آنجا نیز وطن او محسوب میشود.[2]
بنابراین، شخصی که هر از چند گاهی، برای دیدن بستگان همسرش به مشهد می رود، عرف، مشهد را وطن او نمی داند، بلکه می گوید این فرد برای دیدن اقوام خود به مشهد رفته است. باید نمازش را شکسته بخواند. مگر این که آن قدر به مشهد مسافرت کند و آن قدر در آن جا بماند که عرف، مشهد را وطن او بداند. پس با توجه به سؤال، مشهد برای این فرد وطن محسوب نمی شود. [1] . توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئلۀ 1329، ص714. [2] . پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=49
- [آیت الله خامنه ای] من فردی عراقی هستم که قصد اعراض از وطنم عراق را دارم، آیا همه ایران را وطن خود قرار دهم یا منطقه ای را که در آن ساکن هستم و یابرای انتخاب وطن حتماً باید خانه ای بخرم؟
- [آیت الله نوری همدانی] زنی اهل شیراز با شخصی اصفهانی ازدواج کرده است و در اصفهان ساکن شد آیا این به معنای اعراض قهری زن از وطن اصلی است؟
- [آیت الله مظاهری] قصد وطن نمودن در شهری ملازم با چیست؟ به عبارت دیگر، حتماً باید در شهری سکونت داشت تا آن شهر وطن شود یا مثلاً اگر کسی مشهد را دوست بدارد، میتواند بگوید: مشهد وطن من است و در مشهد نمازها را تمام بخواند و روزه بگیرد؟
- [سایر] چگونه ممکن است خانمی برای مدت کوتاهی با فردی محرم شود و بعد از آن با شخص دیگری صیغه شود؟
- [آیت الله بهجت] فردی مثلاً عراقی در شهر مقدّس قم به مدت بیست سال ساکن است و می خواهد هرگاه موانع برطرف شد به عراق بازگردد. آیا طیّ مدّت مذکور باعث می شود که قم برای او وطن گردد یا هنوز مسافر است؟
- [آیت الله اردبیلی] خانمی بعد از ازدواج، برای زندگی به شهر شوهرش منتقل شده است. آیا نماز این خانم، هنگام سفر به وطن اصلی خود تمام است؟
- [سایر] خانمی که ازدواج می کند و از وطن اصلی خود به شهر دیگری می رود و در سال چند مرتبه برای دیدن فامیل به وطن اصلی اش بازمی گردد، نماز و روزه او چه حکمی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده دانشجوی مشهد و 20 ساله هستم و قصد دارم با خانمی 20 ساله ازدواج موقت کنم با شرط اینکه ازاله بکارت نشود. آیا در اینصورت اذن پدر لازم است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا محل تولد شخص هرچند در آنجا ساکن نباشد، وطن محسوب می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده دانشجوی مشهد و 20 ساله هستم و قصد دارم با خانمی 20 ساله ازدواج موقت کنم با شرط اینکه ازاله بکارت نشود. آیا در این صورت اذن پدر لازم است؟
- [آیت الله خوئی] جائی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن او است در آنجا زندگی میکند مانند اکثر طلابی که در حوزههای علمیه ساکن میباشند که اگر مسافرتی برای آنها پیش آید، دوباره به همانجا بر میگردند، اگرچه قصد نداشته باشند که همیشه در آنجا بمانند، در حکم وطن او حساب میشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و مثل کسی که ان جا وطن اوست در ان جا زندگی می کند که اگر مسافرتی برای او پیش اید دوباره به همان جا بر می گردد اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در ان جا بماند وطن او نیست ولی احکام وطن بر ان جاری می شود
- [آیت الله نوری همدانی] جائی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معین نکرده آنجا وطن او حساب می شود و در صدق وطن بودن قصد همیشه مماندن معتبر نیست بلی لازم است که ماندن خود را محدود به مقدار معین نکند و گرنه وطن مصدق نمی کند .
- [آیت الله اردبیلی] زن در توطّن (انتخاب وطن) به طور مطلق تابعیّت شوهر را ندارد، بلکه در صورتی که زن و شوهر بنا داشته باشند با هم زندگی کنند، محلّی که زن به همراه شوهرش در آن زندگی میکند برای وی وطن محسوب میشود، ولی اگر از روی نافرمانی و نُشوز یا با توافق شوهر نخواهد در وطن شوهر زندگی کند، هر جا را که برای خود وطن قرار دهد، وطن او میباشد؛ همچنین (اولاد) در صورتی که بالغ و رشید باشند یعنی خودشان اهل درک و تشخیص باشند میتوانند در انتخاب وطن و محلّ زندگی مستقل بوده و از تابعیّت پدر و مادر خارج شوند.
- [آیت الله علوی گرگانی] جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده ومثل کسی که آنجا وطن اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد، اگرچه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، احکام وطن بر او مترتّب میشود.
- [آیت الله مظاهری] جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن اوست در آنجا زندگی میکند گرچه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند وطن او حساب میشود، مثل طلاب و دانشجویانی که بیش از چند سال قصد ندارند در آنجا بمانند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] جائی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن او است در آنجا زندگی می کند مانند اکثر طلابی که در حوزه های علمیه هستند که اگر مسافرتی برای او پیش آید؛ دوباره به همانجا برمی گردد؛ اگرچه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند؛ در حکم وطن او حساب می شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده، و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معین نکرده، و مثل کسی که آنجا وطن اوست در آنجا زندگی می کند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همان جا برمی گردد، اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، در حکم وطن او حساب می شود.
- [آیت الله بروجردی] جایی را که انسان محل زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آن جا وطن اوست در آن جا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همان جا بر میگردد، اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آن جا بماند، وطن او حساب میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی که در نظر متعارف مردم محل زندگی او محسوب میشود وطن اوست؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب میشود.