چگونگی زندگی و مرگ أم کلثوم دختر علی و فاطمه (ع) در بسیاری از کتب مرجع (که اسامیشان در پاسخ تفصیلی ذکر شده) آمده است. ازدواج خلیفه دوم با ام کلثوم در روایات شیعه و سنی وارد شده است ولی روایاتی که این قضیه را نقل کرده، یک سان نیستند و با هم تفاوت هایی دارند. آن چه بین روایات شیعه و اهل سنت مشترک است این است که خلیفه دوم، از ام کلثوم خواستگاری کرد ولی حضرت علی(ع) با این امر مخالفت کردند. عمر بن خطاب، با تهدیدهای مکرر، خواسته خود را تکرار کرد که حضرت علی(ع) علی رغم مخالفت خود با این امر، اختیار ازدواج ام کلثوم را به عموی خویش عباس بن عبدالمطلب واگذار کردند و عقد نکاح بین عمر و ام کلثوم با اجازه و اختیار ایشان (در حالی که ام کلثوم هنوز به سن بلوغ نرسیده بود) منعقد شد ولی قبل از این که ام کلثوم به سن بلوغ برسد، عمر از دنیا رفت و حضرت علی(ع) دختر خود ام کلثوم را به خانه خویش بازگردانید. [i] [i] اقتباس از نمایه شماره 446 (سایت: 476).
چرا در هیچ جا از زندگی و مرگ حضرت ام کلثوم (س) دختر امیرالمومنین (ع) مطلبی بیان نمی شود؟
آیا درست است که ایشان با خلیفه دوم وصلت کرده اند؟ و صاحب فرزندانی بودند؟ این وصلت کی و در چه سالی انجام شد ؟ چرا که باعتقاد ما خلیفه دوم باعث شهادت حضرت زهرا (س) شده اند، پس چرا این وصلت انجام شده؟ استدعا دارم این شبهه مرا پاسخی مناسب بفرمایید.
چگونگی زندگی و مرگ أم کلثوم دختر علی و فاطمه (ع) در بسیاری از کتب مرجع (که اسامیشان در پاسخ تفصیلی ذکر شده) آمده است. ازدواج خلیفه دوم با ام کلثوم در روایات شیعه و سنی وارد شده است ولی روایاتی که این قضیه را نقل کرده، یک سان نیستند و با هم تفاوت هایی دارند. آن چه بین روایات شیعه و اهل سنت مشترک است این است که خلیفه دوم، از ام کلثوم خواستگاری کرد ولی حضرت علی(ع) با این امر مخالفت کردند. عمر بن خطاب، با تهدیدهای مکرر، خواسته خود را تکرار کرد که حضرت علی(ع) علی رغم مخالفت خود با این امر، اختیار ازدواج ام کلثوم را به عموی خویش عباس بن عبدالمطلب واگذار کردند و عقد نکاح بین عمر و ام کلثوم با اجازه و اختیار ایشان (در حالی که ام کلثوم هنوز به سن بلوغ نرسیده بود) منعقد شد ولی قبل از این که ام کلثوم به سن بلوغ برسد، عمر از دنیا رفت و حضرت علی(ع) دختر خود ام کلثوم را به خانه خویش بازگردانید. [i]
[i] اقتباس از نمایه شماره 446 (سایت: 476).
- [سایر] شبهه: از آنجایی که اصحاب پیامبر تا آخر عمر همواره حرمت حضرت زهرا (س) را نگه داشتند، غضب فاطمه (س) چه ربطی به عمر و ابوبکر دارد؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] چرا علی (ع) با عمر که از عوامل اصلی شهادت همسرش بود همکاری می کرد؟ در تاریخ هست که بارها عمر می گفت: "اگر علی نبود عمر هلاک می شد." با این دست آویز، برخی اهل سنت شهادت حضرت زهرا (س) را انکار می کنند. حتی شنیده ام امام حسن و امام حسین(ع) در جنگ های عمر علیه ایران شرکت داشتند. اگرمطالب فوق صحت دارد این همکاری ها را چگونه توضیح می دهید؟
- [سایر] ایا امام علی(ع) در برابر ابوبکر از حضرت زهرا(س) دفاع کرد؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] آیا آتش زدن درب خانه امام علی(علیه السلام) و بی احترامی عمر به حضرت زهرا(سلام الله علیها) سند تاریخی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صیغه طلاق مبارات نیز مثل خلع باید اول زن مهریه خودش را به شوهر ببخشد تا شوهر او را طلاق دهد و حتی می تواند به فارسی بگوید: (مهریه خودم را به تو بخشیدم تا مرا طلاق دهی). اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن (فاطمه) باشد، باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زن موکّلم فاطمه را در برابر مهر او، پس او رهاست) و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها)، (بِمَهرِها) بگوید، اشکال ندارد و اگر مالی را که زن بخشیده مقداری از مهر باشد، باید به جای (مَهرِها) بگوید: (عَلی هَذَا الْمِقْدارِ مِنْ مَهْرِها) و اگر مالی که زن بخشیده از مهر نباشد باید به جای آن بگوید: (عَلی ما بَذَلَتْ).
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة طلاق خُلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از آنکه مِهر خود را به شوهر بخشید بدون فاصله شوهر می گوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ ‹یعنی زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم ، او رها است ›.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.