معنای آیه شریفه: (إن الله یَحولُ بَیْنَ المَرءِ وَ قَلبِه) چیست؟
«یحول»: از ریشه «حول»، به معنای واسطه شدن شی‏ء میان دو چیز است. وقتی سخن از حایل شدن به میان می‌آید؛ یعنی اولاً: باید دو چیز وجود داشته باشد که شی‏ء سوّمی بین آن دو فاصله شود. ثانیاً: بین آن دو قرب و نزدیکی وجود داشته باشد. «قلب»: مراد از قلب در این آیه، همان معنای ظاهری (عضو رئیسه بدن) نیست، بلکه همان گوهر مجرّد ملکوتی است که انسانیت انسان به آن بستگی دارد و بسیاری از حالات روحی اعم از ادراکات حضوری یا حصولی حب و بغض و... به آن نسبت داده می‌شود، قلبی که به فرمایش امیرمؤمنان علی(ع) ظرف است و بهترین قلب‌ها، قلبی است که معارف حقه و نیت‌های خیر را نگاه می‌دارد. قلبی که مایه شرف و فضیلت انسان بر معظم مخلوقات است، لذا حیلولت و مانع شدن، معنای مادی نداشته و امری کاملاً تجردی و معنوی است که خدای متعال بدین وسیله می‌خواهد حاکمیت خودش را بر تمام افکار و اعمال انسان، اعلان دارد. همچنان که در قرآن، حضور تام و تمام خود را بر افکار و اعمال انسان اعلام می‌‏دارد: «و نحن اقرب الیه من حبل الورید». آن‌جا سخن از حضور است و این‌جا سخن از حاکمیت الهی و قطعاً حضور، شرط اساسی حاکمیت است. البته تفاسیر دیگری نیز می‌توان در این مورد ارائه کرد؛ مثلاً گفت: خداوند با مرگ، بین انسان و قلبش حایل می‌شود؛ چون مرگ نیز با اراده و حاکمیت او است و با مرگ، انسان به نشئه آخرت وارد می‌گردد. همچنان که در ادامه آیه اشاره فرموده: «و انه الیه تحشرون» و یا با هر چیز که به نوعی جزو ملزومات مرگ باشد این فاصله و حیلولت انجام می‌پذیرد؛ مثل گمراهی. چنان‌که نقطه مقابل گمراهی، هدایت است که نوعی حیات است؛ یعنی وقتی کسی دعوت خدا را اجابت نکرد و فاقد حیات طیبه شد، دچار گمراهی و مرگ شده است: «ختم الله علی قلوبهم...». نکته مهم این است که علت اساسی خودفراموشی و از خودبیگانگی، فراموش کردن خدا است. خدایی که از نزدیک‌ترین نزدیکان به انسان‌ها نزدیک‌تر است، چه جای غربت و فراموشی دارد؟! آری، کسی که دچار خودفراموشی شود، بین او و قوای عقلانی‌اش فاصله و حایل ایجاد شده و این چنین دچار مرگی ناخواسته می‌شود. از جمله ثمرات حیلولت خدا بین انسان و قلب را می‌توان چنین خلاصه نمود: این نزدیکی نشان دهنده حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطه او بر تمام موجودات است. قدرت و توفیق از او است. فعالیت عقل و روح نیز به دست او است. پس انسان نباید لحظه‌ای از این قدرت مطلق غافل باشد.
عنوان سوال:

معنای آیه شریفه: (إن الله یَحولُ بَیْنَ المَرءِ وَ قَلبِه) چیست؟


پاسخ:

«یحول»: از ریشه «حول»، به معنای واسطه شدن شی‏ء میان دو چیز است. وقتی سخن از حایل شدن به میان می‌آید؛ یعنی اولاً: باید دو چیز وجود داشته باشد که شی‏ء سوّمی بین آن دو فاصله شود. ثانیاً: بین آن دو قرب و نزدیکی وجود داشته باشد.
«قلب»: مراد از قلب در این آیه، همان معنای ظاهری (عضو رئیسه بدن) نیست، بلکه همان گوهر مجرّد ملکوتی است که انسانیت انسان به آن بستگی دارد و بسیاری از حالات روحی اعم از ادراکات حضوری یا حصولی حب و بغض و... به آن نسبت داده می‌شود، قلبی که به فرمایش امیرمؤمنان علی(ع) ظرف است و بهترین قلب‌ها، قلبی است که معارف حقه و نیت‌های خیر را نگاه می‌دارد. قلبی که مایه شرف و فضیلت انسان بر معظم مخلوقات است، لذا حیلولت و مانع شدن، معنای مادی نداشته و امری کاملاً تجردی و معنوی است که خدای متعال بدین وسیله می‌خواهد حاکمیت خودش را بر تمام افکار و اعمال انسان، اعلان دارد. همچنان که در قرآن، حضور تام و تمام خود را بر افکار و اعمال انسان اعلام می‌‏دارد: «و نحن اقرب الیه من حبل الورید».
آن‌جا سخن از حضور است و این‌جا سخن از حاکمیت الهی و قطعاً حضور، شرط اساسی حاکمیت است. البته تفاسیر دیگری نیز می‌توان در این مورد ارائه کرد؛ مثلاً گفت: خداوند با مرگ، بین انسان و قلبش حایل می‌شود؛ چون مرگ نیز با اراده و حاکمیت او است و با مرگ، انسان به نشئه آخرت وارد می‌گردد. همچنان که در ادامه آیه اشاره فرموده: «و انه الیه تحشرون» و یا با هر چیز که به نوعی جزو ملزومات مرگ باشد این فاصله و حیلولت انجام می‌پذیرد؛ مثل گمراهی. چنان‌که نقطه مقابل گمراهی، هدایت است که نوعی حیات است؛ یعنی وقتی کسی دعوت خدا را اجابت نکرد و فاقد حیات طیبه شد، دچار گمراهی و مرگ شده است: «ختم الله علی قلوبهم...». نکته مهم این است که علت اساسی خودفراموشی و از خودبیگانگی، فراموش کردن خدا است. خدایی که از نزدیک‌ترین نزدیکان به انسان‌ها نزدیک‌تر است، چه جای غربت و فراموشی دارد؟! آری، کسی که دچار خودفراموشی شود، بین او و قوای عقلانی‌اش فاصله و حایل ایجاد شده و این چنین دچار مرگی ناخواسته می‌شود.
از جمله ثمرات حیلولت خدا بین انسان و قلب را می‌توان چنین خلاصه نمود: این نزدیکی نشان دهنده حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطه او بر تمام موجودات است. قدرت و توفیق از او است. فعالیت عقل و روح نیز به دست او است. پس انسان نباید لحظه‌ای از این قدرت مطلق غافل باشد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین