خداوند متعال هم بی‌نیاز مطلق است و هم قادر مطلق؛ یعنی در تحقق مرادش توانایی کامل دارد و به هیچ‌کس و هیچ چیزی نیاز ندارد؛ لذا وقتی گفته می‌شود «خدا را یاری کنید» معنای حقیقی آن مراد نیست، بلکه در این‌جا معنای کنایی آن مراد است، پس تعبیر به یاری کردن خدا، به معنای یاری کردن دین، پیامبر، شریعت و... است. این آیات در ادامه تشویق مؤمنان به مسئله پیکار با دشمنان حق است، با تعبیری جالب و رسا آنها را تشویق به «جهاد» می‌کند و می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر خدا را یاری کنید، او شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد». تعبیر به یاری کردن خدا به وضوح به معنای یاری کردن آئین او است؛ یعنی یاری کردن پیامبر او، و شریعت و تعلیمات او. به دیگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأیید دین او و اعلای کلمه حق است، نه این‌که نبرد کنند تا در زمین سروری نمایند، و یا غنیمت به چنگ آرند، و یا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.[1] لذا در بعضی دیگر از آیات قرآن یاری کردن خدا و رسولش در کنار یکدیگر قرار داده شده است؛ مانند این آیه شریفه: «وَ یَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»؛[2] مشاهده می‌کنیم با آن‌که قدرت خداوند بی‌پایان است، و قدرت مخلوقات در برابر او بسیار ناچیز، ولی باز با زبان کنایی از مؤمنان یاری می‌خواهد تا اهمیت مسئله جهاد و دفاع از آئین حق را روشن سازد، و تعبیری از این با عظمت‌تر برای این موضوع پیدا نمی‌شود. اما وعده‌ای را که خداوند در برابر دفاع از آئینش به مجاهدان داده چیست؟ نخست می‌گوید: «شما را یاری می‌کند» اما از کدام راه؟ پاسخ آن است که از راه‌های بسیار، در قلب شما نور ایمان و در روح شما تقوا، در اراده شما قدرت، در فکر شما آرامش می‌افکند. فرشتگان را به یاری شما می‌فرستد، حوادث را به نفع شما تغییر مسیر می‌دهد، قلوب مردم را به شما متمایل می‌کند، سخنانتان را نافذ، فعالیت‌هایتان را پرثمر می‌سازد، آری یاری خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه می‌کند.[3] [1] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: موسوی همدانی، سید محمدباقر، ج ‏18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [2] . «و خدا و رسولش را یاری می‌کنند؛ و آنها راستگویانند»؛ حشر، 8. [3] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ‏21، ص 425 - 426، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
منظور از یاری کردن خدا که در آیه شریفه (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُم)، چیست؟
خداوند متعال هم بینیاز مطلق است و هم قادر مطلق؛ یعنی در تحقق مرادش توانایی کامل دارد و به هیچکس و هیچ چیزی نیاز ندارد؛ لذا وقتی گفته میشود «خدا را یاری کنید» معنای حقیقی آن مراد نیست، بلکه در اینجا معنای کنایی آن مراد است، پس تعبیر به یاری کردن خدا، به معنای یاری کردن دین، پیامبر، شریعت و... است.
این آیات در ادامه تشویق مؤمنان به مسئله پیکار با دشمنان حق است، با تعبیری جالب و رسا آنها را تشویق به «جهاد» میکند و میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خدا را یاری کنید، او شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد».
تعبیر به یاری کردن خدا به وضوح به معنای یاری کردن آئین او است؛ یعنی یاری کردن پیامبر او، و شریعت و تعلیمات او. به دیگر سخن؛ منظور از «نصرت دادن به خدا» جهاد در راه خدا و تنها به منظور تأیید دین او و اعلای کلمه حق است، نه اینکه نبرد کنند تا در زمین سروری نمایند، و یا غنیمت به چنگ آرند، و یا شجاعت و هنر خود را نشان دهند.[1] لذا در بعضی دیگر از آیات قرآن یاری کردن خدا و رسولش در کنار یکدیگر قرار داده شده است؛ مانند این آیه شریفه: «وَ یَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»؛[2]
مشاهده میکنیم با آنکه قدرت خداوند بیپایان است، و قدرت مخلوقات در برابر او بسیار ناچیز، ولی باز با زبان کنایی از مؤمنان یاری میخواهد تا اهمیت مسئله جهاد و دفاع از آئین حق را روشن سازد، و تعبیری از این با عظمتتر برای این موضوع پیدا نمیشود.
اما وعدهای را که خداوند در برابر دفاع از آئینش به مجاهدان داده چیست؟ نخست میگوید: «شما را یاری میکند» اما از کدام راه؟
پاسخ آن است که از راههای بسیار، در قلب شما نور ایمان و در روح شما تقوا، در اراده شما قدرت، در فکر شما آرامش میافکند. فرشتگان را به یاری شما میفرستد، حوادث را به نفع شما تغییر مسیر میدهد، قلوب مردم را به شما متمایل میکند، سخنانتان را نافذ، فعالیتهایتان را پرثمر میسازد، آری یاری خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه میکند.[3] [1] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: موسوی همدانی، سید محمدباقر، ج 18، ص 346 - 347، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [2] . «و خدا و رسولش را یاری میکنند؛ و آنها راستگویانند»؛ حشر، 8. [3] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 21، ص 425 - 426، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
- [سایر] محتوای آیه «یا اَیُّها الَذین آمَنُوا اَطیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُوِلی الاَمْرِ مِنْکُمْ» چیست؟
- [سایر] با توجه به آیه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» چرا خدا از امام حسین(ع) دفاع نکرد؟
- [سایر] آیا خواندن آیه (إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما) فقط بعد از نماز مغرب استحباب دارد یا بعد از هر نمازی خواندن آن مستحب است؟
- [آیت الله مظاهری] بعد از پایان نماز بهتر است اوّل تسبیحات حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) گفته شود یا آیه (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما) خوانده شود؟
- [سایر] در آیات (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ...)، (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون) و ... که ما برای اثبات امامت امام علی و بقیه ائمه(ع) به آن حجت میآوریم، آیا دلیل آنکه خدا کلمات را به صورت جمع بهکار گرفته است؛ مانند (راکعون) به این دلیل نیست که سایر ائمه نیز در صلب امام علی(ع) قرار دارند؟
- [سایر] آیا آیه 55 سوره نور ( وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ) در باره ابوبکر و عمر نازل شده است؟
- [سایر] تفسیر آیه (یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُون) چیست؟ و معنای مخادعه در این آیه چیست؟
- [سایر] مراد و منظور از عرضه کافران به آتش در آیه شریفه «یوم یعرض الذین کفروا علی النّار»(1) چه می باشد؟
- [سایر] نزول آیة، وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما . . . »[1]در مورد خلافت خلفای راشدین است؟
- [سایر] تحلیل نحوی (یا ایها الذین آمنوا) چیست و چرا علیرغم غایب بودن فعل، در فارسی آنرا به صورت مخاطب ترجمه میکنند.(ای کسانی که ایمان آوردید)؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بسْم الله الرحْمن الرحیم: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر الْحمْد لله رب الْعالمین: ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. الرحْمن الرحیم: بخشنده و بخشایشگر است. مالک یوْم الدین: (خداوندی که) صاحب روز جزا است. ایاک نعْبد و ایاک نسْتعین: (پروردگارا) تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم. اهْدنا الصراط الْمسْتقیم: ما را به راه راست هدایت فرما! صراط الذین انْعمْت علیْهمْ: راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی، غیْر الْمغْضوب علیْهمْ و لا الضآلین: نه راه کسانی که بر آنان غضب کردی و نه گمراهان!
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله بروجردی] اگر در نماز غیر سورهی (قُلْ هُوَ اَللهُ اَحَدُ) و (قُلْ یا اَیهَا الکافِرُونَ) سورهی دیگری بخواند، تا به نصف نرسیده میتواند رها کند و سورهی دیگر بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در نماز ، غیر سوره قُل هُو اللهُ احدٌ و قُل یا ایَها الکافرونَ سورة دیگری بخواند ، تا به نصف نرسیده می تواند رها کند و سوره دیگر بخواند .
- [آیت الله خوئی] اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره" قل هو الله احد" یا سوره" قل یا ایها الکافرون" بخواند، اگرچه به نصف نرسیده باشد، بنابر احتیاط واجب نمیتواند رها کند و سوره" جمعه" و" منافقون" را بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه غیر سوره (قلْ هو الله) و (قلْ یا ایها الْکافرون) را در نماز بخواند می تواند آن را رها کرده و سوره دیگری را بخواند، به شرط این که به نصف نرسیده باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.