شکی نیست که موسیقی، غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادی های دیگر استثنا شده یا نه؟ نقل های تاریخی درباره دف زنی و رقص در عروسی های زمان پیامبر (ص) به دست ما رسیده که به دلیل سند ضعیف آنها و مخالفتشان با بعضی از روایات معتبر نمی توان با توجه به ظاهر آنها حکم کرد. به همین دلیل اکثر مراجع، موسیقی لهوی و طرب انگیز را حرام می دانند و فرقی بین دف و غیر آن و مجالس عروسی و غیر آن قائل نیستند. درباره رقص نیز بعضی مراجع رقص مرد برای مرد و زن برای زن را در صورتی که تحریک شهوت نکند و گناه و مفسده دیگری بر آن مترتب نباشد، جایز می دانند و بعضی تنها رقص زن برای شوهر را جایز می دانند. بنابراین آنچه درباره مجالس عروسی می توان گفت اینست: 1. خوب است که مجالس عروسی با برنامه های مدیحه سرایی، طنز و یا مویسقی های حلال شاد و پر شور برگزار شود. 2. در این مجالس در ضمن شادی، هر کس باید توجه به ترک حرام های شرعی با توجه به فتوای مرجع خود داشته باشد. 3. شرکت در مراسمی که در آنها حرام صورت می گیرد اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، باید نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.
مراسم عروسی زمان پیامبر (مثل عروسی حضرت فاطمه علیه السلام) چطور بوده است؟ آیا رقص و پایکوبی داشته است. با توجه به اینکه رقص حرام است و ابزار موسیقی نسبت به زمان پیامبر (دف و ...) پیشرفت کرده، مراسم عروسی کنونی چگونه باید باشد؟ می توان در این مراسم گناه شرکت کرد؟ توجه داشته باشید که عدم شرکت باعث کدورت بین فامیل می شود.
شکی نیست که موسیقی، غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادی های دیگر استثنا شده یا نه؟ نقل های تاریخی درباره دف زنی و رقص در عروسی های زمان پیامبر (ص) به دست ما رسیده که به دلیل سند ضعیف آنها و مخالفتشان با بعضی از روایات معتبر نمی توان با توجه به ظاهر آنها حکم کرد. به همین دلیل اکثر مراجع، موسیقی لهوی و طرب انگیز را حرام می دانند و فرقی بین دف و غیر آن و مجالس عروسی و غیر آن قائل نیستند. درباره رقص نیز بعضی مراجع رقص مرد برای مرد و زن برای زن را در صورتی که تحریک شهوت نکند و گناه و مفسده دیگری بر آن مترتب نباشد، جایز می دانند و بعضی تنها رقص زن برای شوهر را جایز می دانند. بنابراین آنچه درباره مجالس عروسی می توان گفت اینست: 1. خوب است که مجالس عروسی با برنامه های مدیحه سرایی، طنز و یا مویسقی های حلال شاد و پر شور برگزار شود. 2. در این مجالس در ضمن شادی، هر کس باید توجه به ترک حرام های شرعی با توجه به فتوای مرجع خود داشته باشد. 3. شرکت در مراسمی که در آنها حرام صورت می گیرد اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، باید نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.
- [سایر] با توجه به مراسم عروسی زمان پیامبر؛ مثل عروسی حضرت فاطمه (س)، مراسم عروسی فعلی چگونه باید باشد؟
- [سایر] آیا در عروسی حضرت زهرا(س) زنها، دف می زدند؟
- [سایر] بعضی می گویند پیامبر در عروسی حضرت زهرا (س) به دفّ زنان اجازه داد تا دف بزنند؛ آیا این حقیقت دارد یا جعل حدیث است؟
- [سایر] بعضی می گویند پیامبر در عروسی حضرت زهرا (س) به دفّ زنان اجازه داد تا دف بزنند؛ آیا این حقیقت دارد یا جعل حدیث است؟
- [سایر] مراسم خواستگاری، عقد و عروسی امام علی (ع) و حضرت زهرا(س) چگونه برگزار شد؟
- [سایر] اگر نواختن آلات موسیقی از جمله دف و دایره حرام است، پس چرا در عروسی حضرت زهرا علیها السلام و یا هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و اصحاب با پیروزی از جنگ برمی گشتند و عده ای دف می زدند، حضرت نهی نمی فرمودند؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] آیا نوه دختری پیامبر یعنی فرزندان حضرت زهرا(س) را فرزندان پیامبر(ص) می توان خواند؟
- [سایر] در مورد فرزندان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، به جز حضرت فاطمه(علیها السلام)،توضیح دهید.
- [سایر] لمس کردن القاب نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) برای زن حائض چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.