در مورد این که آیا کلینی (ره) کتاب کافی را به امام زمان (عج) عرضه کرد یا نه، در بین علماء دو نظریه وجود دارد: 1. بعضی از علماء معتقدند که کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود: الکافی کاف لشیعتنا (کتاب کافی شیعیان ما را بس است) [1]. 2. برخی دیگر از علما می گویند کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه نشده است. اینان گفته اند: علت این که کلینی (ره) کتاب "کافی" را به امام زمان (عج) عرضه نکرد این بود که ایشان از راه های مختلفی نسبت به صحت احادیث وارده در کتاب خود یقین داشته اند که بعضی از آن راه ها عبارتند از: الف. احادیث "کافی" از اصول اربعمائة (چهار صد کتاب اصلی) به دستور ائمه (ع) و توسط اصحاب ایشان نوشته و بر امام هر زمان عرضه شده ، جمع آوری شده و در حقیقت مرحوم کلینی (ره) احادیث مذکور در اصول اربعمائة را به صورت دسته بندی شده و مبوب نوشت که مجموعه ای به نام کافی جمع آوری و تشکیل شده است، مرحوم صاحب معالم (حسن بن زین الدین) می گوید: کلینی (ره) احادیث کتاب خود را از اصول اربعمائة ای که صحت احادیث آن اجماعی است جمع آوری کرده است.[2] ب. احادیث کتاب "کافی"، دارای قرائن و دلائل زیادی است که دلالت بر صحت آنها دارد که مرحوم صاحب معالم می گوید: " احادیث کتب اربعة (کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضره الفقیه) به قول بسیاری از علماء قرائنی را همراه دارد که دلالت می کند که بدون هیچ گونه تغییری از کتابهای اصلی نقل شده است."[3] ج.کلینی (ره) در مقدمه کتاب کافی از احادیث کتاب خود با تعبیر (بالآثار الصحیحة) یاد می کند که این می رساند که ایشان یقین به صحت احادیث مرویه دارند.[4] د. کلینی (ره) این احادیث را در مقام جواب به کسی که در حیرت و سرگردانی فر رفته و خواستار احادیث صحیحه بود[5] جمع آوری کرده است که چنین مقامی اقتضا می کند که ایشان فقط آن روایاتی را که یقین به صدق و صدور آن از ائمه (ع) دارند بنویسند و الا بر حیرت و سرگردانی مخاطب افزوده که این کار با آن جلالت مقام و منزلتی که علماء از کلینی (ره) بیان می کنند منافات دارد؛ زیرا او شخصی است که مرحوم شیخ عباس قمی درباره شخصیت ایشان می نویسد:" شیخ اجل اوثق اثبت ابوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی کهف العلماء الاعلام و مفتی طوائف الاسلام و مروج مذهب فی غیبة الامام"[6]یعنی: "شیخ بزرگوار و مورد اطمینان، محمد بن یعقوب کلینی ملجأ و پناهگاه فقها و محدثین و مفتی (صاحب فتوا) برای همه فرقه ها و مذاهب اسلام و ترویج دهنده مذهب (شیعه) در زمان غیبت امام دوازدهم است." مسلم است کسی می تواند مرجع فقها باشد که دیگران را از حیرت و سرگردانی در آورد نه این که موجب افزودن حیرت دیگران شود.[7] [1] کلینی، محمد بن یعقوب، مترجم: سید جواد مصطفوی، اصول کافی، ج 1، مقدمه کتاب، ص7، ناشر: کتاب فروشی علمیه اسلامیه، ‏، چاپ: اول‏،‏ مکان چاپ: تهران. [ همچنین درباره آن ، نک : مامقانی ، تنقیح المقال ، 3 / 202 ؛ محمد صادق بحرالعلوم ، دلیل القضاء الشرعی ، 3 / 131 ؛ حسین علی محفوظ ، مقدمه ، ص 25 ؛ برای نظر برخی عالمان امامی در این باره ، نک : ابوعلی حائری ، منتهی المقال ، ص 298 ؛ نوری ، مستدرک الوسائل ، 3 / 532 ؛ حسن صدر ، نهایة الدرایة ، ص 219] مجلسی در مرآة العقول ، که شرحی بر کتاب الکافی است ، عرضه کتاب را بر امام غائب رد کرده ، گرچه تلویحا تأکید کرده که کتاب مورد تأیید امام بوده است. البته علی ابن طاووس , عالمی با گرایش شبه اخباری , به کتاب الکافی به دلیل آنکه در عصر نائبان خاص امام غائب نوشته شده است , اعتباری خاص می بخشد و معتقد است مطالب کتاب در این دوره می توانسته به سادگی مورد تحقیق و درست سنجی ( طبعا از سوی وکلای امام ) قرار گیرد [نک : ابن طاووس , کشف المحجة , ص 220]. [2] نمازی شاهرودی، علی، الاعلام الهادیة الرفیعة فی اعتبار الکتب الاربعة المنیعة، ص 140، مؤسسه نشر اسلامی، 1425 ه ق. [3] همان، ص 139. [4] همان. [5] کلینی، محمد بن یعقوب، مترجم: مصطفوی، سید جواد، اصول کافی، ج 1، مقدمه کتاب، ص 5. [6] همان، ص 8. [7] نمازی شاهرودی، علی، الاعلام الهادیة الرفیعة فی اعتبار الکتب الاربعة المنیعة، ص 135-136، مؤسسه نشر اسلامی، 1425 ه ق.
چرا کلینی(ره) با توجه به اینکه کتابش کافی را در زمان نائب سوم امام زمان (عج) نوشت آن کتاب را به امام (ع) عرضه ننمود؟
در مورد این که آیا کلینی (ره) کتاب کافی را به امام زمان (عج) عرضه کرد یا نه، در بین علماء دو نظریه وجود دارد: 1. بعضی از علماء معتقدند که کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود: الکافی کاف لشیعتنا (کتاب کافی شیعیان ما را بس است) [1]. 2. برخی دیگر از علما می گویند کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه نشده است. اینان گفته اند: علت این که کلینی (ره) کتاب "کافی" را به امام زمان (عج) عرضه نکرد این بود که ایشان از راه های مختلفی نسبت به صحت احادیث وارده در کتاب خود یقین داشته اند که بعضی از آن راه ها عبارتند از: الف. احادیث "کافی" از اصول اربعمائة (چهار صد کتاب اصلی) به دستور ائمه (ع) و توسط اصحاب ایشان نوشته و بر امام هر زمان عرضه شده ، جمع آوری شده و در حقیقت مرحوم کلینی (ره) احادیث مذکور در اصول اربعمائة را به صورت دسته بندی شده و مبوب نوشت که مجموعه ای به نام کافی جمع آوری و تشکیل شده است، مرحوم صاحب معالم (حسن بن زین الدین) می گوید: کلینی (ره) احادیث کتاب خود را از اصول اربعمائة ای که صحت احادیث آن اجماعی است جمع آوری کرده است.[2] ب. احادیث کتاب "کافی"، دارای قرائن و دلائل زیادی است که دلالت بر صحت آنها دارد که مرحوم صاحب معالم می گوید: " احادیث کتب اربعة (کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضره الفقیه) به قول بسیاری از علماء قرائنی را همراه دارد که دلالت می کند که بدون هیچ گونه تغییری از کتابهای اصلی نقل شده است."[3] ج.کلینی (ره) در مقدمه کتاب کافی از احادیث کتاب خود با تعبیر (بالآثار الصحیحة) یاد می کند که این می رساند که ایشان یقین به صحت احادیث مرویه دارند.[4] د. کلینی (ره) این احادیث را در مقام جواب به کسی که در حیرت و سرگردانی فر رفته و خواستار احادیث صحیحه بود[5] جمع آوری کرده است که چنین مقامی اقتضا می کند که ایشان فقط آن روایاتی را که یقین به صدق و صدور آن از ائمه (ع) دارند بنویسند و الا بر حیرت و سرگردانی مخاطب افزوده که این کار با آن جلالت مقام و منزلتی که علماء از کلینی (ره) بیان می کنند منافات دارد؛ زیرا او شخصی است که مرحوم شیخ عباس قمی درباره شخصیت ایشان می نویسد:" شیخ اجل اوثق اثبت ابوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی کهف العلماء الاعلام و مفتی طوائف الاسلام و مروج مذهب فی غیبة الامام"[6]یعنی: "شیخ بزرگوار و مورد اطمینان، محمد بن یعقوب کلینی ملجأ و پناهگاه فقها و محدثین و مفتی (صاحب فتوا) برای همه فرقه ها و مذاهب اسلام و ترویج دهنده مذهب (شیعه) در زمان غیبت امام دوازدهم است." مسلم است کسی می تواند مرجع فقها باشد که دیگران را از حیرت و سرگردانی در آورد نه این که موجب افزودن حیرت دیگران شود.[7] [1] کلینی، محمد بن یعقوب، مترجم: سید جواد مصطفوی، اصول کافی، ج 1، مقدمه کتاب، ص7، ناشر: کتاب فروشی علمیه اسلامیه، ، چاپ: اول، مکان چاپ: تهران. [ همچنین درباره آن ، نک : مامقانی ، تنقیح المقال ، 3 / 202 ؛ محمد صادق بحرالعلوم ، دلیل القضاء الشرعی ، 3 / 131 ؛ حسین علی محفوظ ، مقدمه ، ص 25 ؛ برای نظر برخی عالمان امامی در این باره ، نک : ابوعلی حائری ، منتهی المقال ، ص 298 ؛ نوری ، مستدرک الوسائل ، 3 / 532 ؛ حسن صدر ، نهایة الدرایة ، ص 219] مجلسی در مرآة العقول ، که شرحی بر کتاب الکافی است ، عرضه کتاب را بر امام غائب رد کرده ، گرچه تلویحا تأکید کرده که کتاب مورد تأیید امام بوده است. البته علی ابن طاووس , عالمی با گرایش شبه اخباری , به کتاب الکافی به دلیل آنکه در عصر نائبان خاص امام غائب نوشته شده است , اعتباری خاص می بخشد و معتقد است مطالب کتاب در این دوره می توانسته به سادگی مورد تحقیق و درست سنجی ( طبعا از سوی وکلای امام ) قرار گیرد [نک : ابن طاووس , کشف المحجة , ص 220]. [2] نمازی شاهرودی، علی، الاعلام الهادیة الرفیعة فی اعتبار الکتب الاربعة المنیعة، ص 140، مؤسسه نشر اسلامی، 1425 ه ق. [3] همان، ص 139. [4] همان. [5] کلینی، محمد بن یعقوب، مترجم: مصطفوی، سید جواد، اصول کافی، ج 1، مقدمه کتاب، ص 5. [6] همان، ص 8. [7] نمازی شاهرودی، علی، الاعلام الهادیة الرفیعة فی اعتبار الکتب الاربعة المنیعة، ص 135-136، مؤسسه نشر اسلامی، 1425 ه ق.
- [سایر] آیا کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه شده و ایشان آن را تأیید کردهاند؟
- [سایر] نایبان عام امام زمان(عج) مانند سید رضی(ره)، امام خمینی(ره) چگونه انتخاب می شدند؟ و به آنها چه می گفتند؟ (مانند زمان حال که به نایب امام زمان(عج)، ولی فقیه گفته می شود.)
- [سایر] با توجه به اینکه در کتاب کافی احادیث تحریف قرآن آمده آیا جناب کلینی معتقد به تحریف قرآن بوده اند؟
- [سایر] اعمال ما چگونه بر امام عصر(عج) عرضه می شود؟
- [سایر] چرا حسین بن روح کتاب (التأدیب) خود را به قم فرستاد تا علمای قم تصحیح نمایند؟ چرا به امام زمان(ع) عرضه نکرد؟
- [سایر] آیا نص متواتر بر امامت امام زمان (عج) از امام عسکری (ع) رسیده است؟
- [سایر] آیا حضرت مسیح(ع) بعد از ظهور امام زمان(عج) پشت سر امام نماز میخواند؟
- [سایر] ما جوانان چگونه میتوانیم منتظر امام زمان (عج) باشیم؟ آیا دینداری کافی است؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) عاقبت کار انکار کننده امامت ائمه (ع) را چه دانستهاند؟
- [سایر] آیا این مطلب که کتاب الکافی؛ توسط امام دوازدهم علیه السلام تایید شده، صحیح است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [آیت الله بروجردی] مستحب است قبر را به اندازهی قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد، مثل آن که مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحة اهل قبور بیشتر به آن جا بروند.نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعهی سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعهی چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعهی سوم طرف قبلة قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند.و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و واردِ قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بنَ فُلانْ) و به جای (فلان بن فلان) اسم میت و پدرش را بگویند، مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علیست سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا محمّد بن عَلِی).پس از آن بگویند:(هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَة اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسوُلُهُ وَ سَیدُ النّبِیینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَ اَنَّ عَلیاً اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ وَ سَیدُ الوَصِیینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ علی بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِی بْنَ مُحَمّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ الْقائِمَ الْحُجَّة الْمَهْدِی صَلَواتُ الله عَلَیهِمْ اَئِمَّة الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتکَ اَئِمَّة هُدی بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَینِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیکَ وَ عَنْ دِینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلاْ تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فِی جَوابِهِما: اللهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ / نَبِیی وَ الاِْسْلامُ دِینِی وَ الْقُر آنُ کِتابِی وَ الْکَعْبَة قِبْلَتِی وَ اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ عَلی بْنُ اَبِی طالبٍ اِمامِی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی اِمامی وَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلا اِمامِی وَ علِی زَینُ الْعابِدینَ اِمامِی وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامِی وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامِی وَ مُوسَی الْکاظِمُ اِمامِی وَ عَلی الرِّضا اِمامِی وَ مَحَمّدٌ الْجَوادُ اِمامِی وَ عَلِی الْهادِی اِمامِی وَ الْحَسنُ الْعَسْکَری اِمامِی وَ الْحُجَّة الْمُنْتَظَرُ اِمامِی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتِی وَ سادَتِی وَ قادَتِی وَ شُفَعْایی بِهِمْ اَتَوَلَّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة، ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً / نِعْمَ الرَّسوُلُ وَ اَنَّ عَلِی بْنَ اَبی طالِبٍ وَ أوْلادَهُ الْمَعْصوُمینَ الاَْئِمَّة الاِْثنی عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّة وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ / حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ فی القَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقٌ و النُشُورَ حَقٌ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمِیزانَ حَقٌّ وَ تَطایرَ الکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّة حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَة آتِیة لا رَیبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبوُرِ).پس بگوید:(اَفَهِمْتَ یا فُلانُ) و به جای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید:(ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ و هَداکَ اللهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللهُ بَینَکَ وَ بَینَ أَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).پس بگوید:(اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعدْ بِروُحِهِ اِلَیکَ وَ لَقَِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَک).
- [آیت الله خوئی] مستحب است قبر را به انداز قد انسان متوسط، گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد. مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند، و اگر میت مرد است در دفع سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد، و در دفع چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند، و اگر زن است در دفع سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده، و پیش از دفن و موقع دفن بخوانند، و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند، و صورت میت را روی خاک بگذارند، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند، و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد، و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند، و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ". و بهجا ی فُلانَ ابْنَ فُلانٍ اسم میت و پدرش را بگویند. مثلًا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ یا مُحَمَّدْ آبْنِ عَلی". پس از آن بگویند: " هَلْ انْتَ عَلی اْلعَهْدِ ألِذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ انْ لا إلهَ الّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ وَ سَّیِّدُ النَّبِیِیِّنَ وَ خاتَمُ المُّرْسَلِیْنَ وَ أنَ عَلِیّاً امِیْرُ الُمُؤْمِّنْیِنَ وَ سَّیِّدُ اْلوَصِیّیْنَ وَ امامٌ اْفَتَرضَ اللهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالِمْینَ، وَ انَّ اْلحَسَنَ وَ اْلُحَسْینَ وَ عَلِیَّ بْنَ اْلُحُسْینَ وَ مُحَمَّد بْنِ عَلِّیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوْسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوْسَی وَ مُحَمَّد بْنَ عَلِیَّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الُحَسَنَ بْنَ عَلِیَّ وَ الْقائمَ الْحُجَّةِ الْمَهْدِی صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائمّةُ الْمُؤمِنْیِنَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ اجْمَعِیْنَ وَ ائُمَّتُکَ ائمّةُ هُدیً ابْرارُ" یا" فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" و بهجا ی فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید:" اذا اتاکَ اْلمَلَکانِ اْلمُقَرَّبانِ رَسُوْلَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَالاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نِبِیِّکَ وَ عَنْ دِیْنِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ ائمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنٌ وَ قُلْ فِی جَوابِهما اللهُ رَبِیّ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّیْ والاسْلامُ دِیْنیٌ وَ اْلقُرآنُ کِتابِی وَ اْلکَعْبَةُ قِبَلتی وَ امِیْرُ الْمُؤْمِنْینَ عَلِیِّ بْنِ ابّیْ طالِبٍ امامِی وَ الْحَسَنٌ بْنُ عَلِیَ الْمُجْتَبی امامِیْ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا امامِی وَ عَلِیٌ زَیْنُ الْعابِدْینَ امامِی وَ مُحَمَّدُ الْباقِرُ امامِی وَ جَعْفَرُ الْصّادِقُ امِامِی وَ مُوْسیَ الْکاظِمُ امامِی وَ عَلِیُ الْرِضا امامِی وَ مُحَمَّدُ الْجَوادُ امامِی وَ عَلِیُ الْهادِی امامِی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرِی امامِی وَ الْحُجَةُ الْمُنْتَظَرُ امامِی هؤُلآءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائِمَتِیْ وَ سادَتِیْ وَ قادَتِیْ وَ شُفَعائِی بَهَمْ أَتوَلّی وَ مِنْ اعْدائهِمْ اتَبَرَّا فِی الْدُنْیا والاخِرَةِ، ثُمَّ اعْلَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" بهجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید:" ان الله تَبَارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الْرَبَّ، وَ انَّ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ نِعْمَ الْرَسُوْلٌ وَ انَّ عَلِیُ بْنَ ابِی طالِبٍ وَ اولادُهُ الْمَعْصُومِیْنةَ الائمة الاثنی عشر نعم اْلَائِمَّةُ، وَ انَّ ما جآءِ بِهِ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ حَقُّ وَ انَّ الْمُوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیْرٍ فِی الْقَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقُّ وَ الْنُّشُوْرَ حَقُّ وَ الْصِّراطَ حَقُّ وَ الْمِیْزانَ حَقُّ وَ تَطایِرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَ انَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ الْنّارَ حَقُّ وَ انَّ الْسّاعَةَ آتَیةُ لا رَیْبَ فِیْها وَ انَّ الله یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُوْرِ" پس بگوید:" افَهِمْتَ یا فُلانُ" و بهجا ی فلان اسم میت را بگوید. پس از آن بگوید:" ثَبَتَّکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ وَ هداکَ اللهَ الی صِراطٍ مُسْتَقِیْمٍ، عَرَّفَ الله بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أوْلیآئک فِیْ مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمِتَهِ" پس بگوید:" الّلهُمَّ جافِ اْلَارْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوْحِهِ الَیْکَ وَ لَقّهِ مُنْکَ بُرْهاناً الّلهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ".