دیدگاه آلی نسبت به آموزه ها و مناسک دینی مبتنی بر این مطلب است که در دین، هدف و غایتی والا برای انسان وجود دارد که همان تقرب الی الله است که با تعابیر مختلفی از آن یاد می شود؛ و آموزه ها و مناسک دینی اساساً برنامۀ نیل به این غایت و وسیله تحقق آن می باشد. این دیدگاه مخالف قشریگری در مورد مناسک بوده و توجه اصلی را به هدف و غایت این امور معطوف داشته است. بُعد مثبت این دیدگاه در این است که ما را به معرفت نسبت به هدف و فلسفه و محتوای اصلی این مناسک و آموزه ها فرا می خواند که البته از ضروری ترین امور است و اساساً قشریگری در امور دینی بدون توجه به باطن و بدون معرفت به هدف آنها مورد نهی بزرگان بوده؛ چرا که اعمال خالی از محتوای معرفتی و معنوی نتیجه ای دینی در پی نداشته و چه بسا باعث نفاق و دوری از حق خواهد بود؛ از این روی در روایات زیادی به ضرورت معرفت نسبت به اعمال و عبادات و مناسک تأکید شده است. اما لغزشی که در دیدگاه آلی صرف نسبت به مناسک دینی وجود دارد در این نکته نهفته است که هر مجموعه ای از اهل نظر طبق جهان بینی و دیدگاه مورد نظر خود در مورد انسان و جهان و هدف ادیان، این مناسک و آموزه ها را در راستای همان هدفِ تبیین شدۀ خود تفسیر نموده و غایت مورد نظر خود را بر این امور تحمیل می کنند. شاید این عقل گرایی و روشن فکری در نوع خود قدمی در راه معرفت نسبت به محتوای امور دینی باشد، اما چه بسا که دیدگاه ناقصی در مورد معارف انسانی و الاهی پشتوانۀ این تأملات در مورد آموزه های دینی بوده و باعث اظهار نظرهای سطحی شده باشد و گاهی اوقات نتیجه این خواهد بود که هرجا این آموزه ها نسبت به شرایطی نادرست و باطل هماهنگ نبود به جای تردید در اصل چنین شرایط یا تردید در دیدگاه ناقص خود در مورد هدف دین و غایت و معنای انسان، در آموزه های دینی تصرف کرده و دست به تحریف معنوی و حتی ظاهری آن بزنیم.
دیدگاه آلی نسبت به آموزه ها و مناسک دینی مبتنی بر این مطلب است که در دین، هدف و غایتی والا برای انسان وجود دارد که همان تقرب الی الله است که با تعابیر مختلفی از آن یاد می شود؛ و آموزه ها و مناسک دینی اساساً برنامۀ نیل به این غایت و وسیله تحقق آن می باشد. این دیدگاه مخالف قشریگری در مورد مناسک بوده و توجه اصلی را به هدف و غایت این امور معطوف داشته است.
بُعد مثبت این دیدگاه در این است که ما را به معرفت نسبت به هدف و فلسفه و محتوای اصلی این مناسک و آموزه ها فرا می خواند که البته از ضروری ترین امور است و اساساً قشریگری در امور دینی بدون توجه به باطن و بدون معرفت به هدف آنها مورد نهی بزرگان بوده؛ چرا که اعمال خالی از محتوای معرفتی و معنوی نتیجه ای دینی در پی نداشته و چه بسا باعث نفاق و دوری از حق خواهد بود؛ از این روی در روایات زیادی به ضرورت معرفت نسبت به اعمال و عبادات و مناسک تأکید شده است.
اما لغزشی که در دیدگاه آلی صرف نسبت به مناسک دینی وجود دارد در این نکته نهفته است که هر مجموعه ای از اهل نظر طبق جهان بینی و دیدگاه مورد نظر خود در مورد انسان و جهان و هدف ادیان، این مناسک و آموزه ها را در راستای همان هدفِ تبیین شدۀ خود تفسیر نموده و غایت مورد نظر خود را بر این امور تحمیل می کنند. شاید این عقل گرایی و روشن فکری در نوع خود قدمی در راه معرفت نسبت به محتوای امور دینی باشد، اما چه بسا که دیدگاه ناقصی در مورد معارف انسانی و الاهی پشتوانۀ این تأملات در مورد آموزه های دینی بوده و باعث اظهار نظرهای سطحی شده باشد و گاهی اوقات نتیجه این خواهد بود که هرجا این آموزه ها نسبت به شرایطی نادرست و باطل هماهنگ نبود به جای تردید در اصل چنین شرایط یا تردید در دیدگاه ناقص خود در مورد هدف دین و غایت و معنای انسان، در آموزه های دینی تصرف کرده و دست به تحریف معنوی و حتی ظاهری آن بزنیم.
- [سایر] نگاه آلی به آموزه ها و مناسک دینی را شرح دهید؟
- [سایر] نگاه آلی به آموزه ها و مناسک دینی را شرح دهید؟
- [سایر] نقش زکات در آموزه های دینی چیست؟
- [سایر] معنای بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟
- [سایر] دیدگاه تمدن غرب در مورد آزادی چیست؟ چه رابطه ای با آموزه های دینی دارد؟
- [سایر] غیرت چیست؟ آیا می توان از آموزه های دینی غیرت را به دست آورد؟
- [سایر] تعالیم و آموزه های دینی آیین سیک را مختصرا بیان فرمایید؟
- [سایر] اینکه در آموزه های دینی آمده است که تا هفت سال به کودک امر و نهی نشود یعنی چه؟ آیا باید با همه خواسته های او موافقت شود؟
- [سایر] اختلاف فقهی شیعه بین فقهای و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق (من المرافق) در قرآن کریم مفصلاً شرح دهید؟
- [سایر] آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین زرتشت با دین اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (تبعیت) آن است که چیزی به تبع چیز دیگری پاک شود که شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد به شرح زیر است: 1 شک بعد از محل 2 شک بعد از سلام 3 شک بعد از گذشتن وقت نماز 4 شک کثیرالشک یعنی کسی که زیاد شک می کند. 5 شک امام و ماموم 6 شک در نمازهای مستحبی و شرح هر یک از اینها در مسائل آینده می آید.
- [آیت الله اردبیلی] حجّ بر سه قسم است: حجّ تَمتّع، حجّ اِفراد و حجّ قِران. (حج تمتّع) وظیفه کسی است که فاصله وطن او تا مکّه معظّمه شانزده فرسنگ یا بیشتر باشد. (حجّ اِفراد) و (حجّ قِران) نیز وظیفه کسی است که اهل خود مکّه یا اطراف آن تا کمتر از شانزده فرسنگ باشد. البتّه در بعضی از موارد، وظیفه برخی افراد بیمار یا معذور از حجّ تمتّع به حجّ إفراد تبدیل میشود. هر سه قسم حجّ در بیشتر اعمال مشترک هستند؛ ولی در حجّ تمتّع، عمره پیش از حجّ و وابسته به حجّ و همچون جزیی از آن میباشد که باید در یک سال و در ماههای حجّ بجا آورده شود؛ ولی در حجّ اِفراد و حجِّ قِران، عمره کاملاً مستقل و از حجّ جداست. همچنین در حجّ تمتّع در روز عید قربان در مِنی قربانی واجب است و از اعمال آن میباشد و در حجّ قِران، قربانی از ابتدا مقرون با احرام است و باید تا روز عید در مِنی همراه حاجی باشد، ولی در حجّ اِفراد اصلاً قربانی واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی نمیدانست که یکی از واجبات، حجّ است یا نمیدانست که مستطیع شده و حجّ بر او واجب است و حجّ نرفت تا از استطاعت افتاد حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد. شرائط عقد:
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در سال اولی که مستطیع شده حج نکند و بعد بواسطه پیری یا مرض و ناتوانی نتواند حج نماید و نا امید باشد از اینکه بعداً خودش حج کند، باید دیگری را از طرف خود بفرستد تا برایش حج انجام دهد بلکه اگر در سال اوّلی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده، بواسطه پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حجّ کند احتیاط مستحب آن است که کسی را از طرف خود بفرستد که حجّ نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز است از مال زکات یا سهم امام بگیرند و حج به جا آورند، و این حج، حج واجب محسوب می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می تواند با قرض کردن حج به جا آورد، مستطیع نمی باشد و حج بر او واجب نیست; ولی اگر چند نفر مخارج حج کسی و نفقه عیال او را بپردازند حج بر او واجب می شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر به گمان اینکه بالغ نشده قصد حجّ استحبابی کند و بعد معلوم شود بالغ بوده، حجّ او کفایت از حجّ واجب میکند.