معنای بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟
معنای بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟ معنای لغوی بدعت، چیزی است که بدون پیشینه و الگوی قبلی ایجاد گردد، یا گفتاری که بدون پیشینه بر زبان جاری گردد، از این رو خداوند بدیع آسمان ها و زمین است (بدیع السماوات و الارض) (1) بدیع از ماده بدع است، به معنای نوآور. اما از لحاظ اصطلاحی ؛ یعنی چیز تازه ای که در قرآن و سنت ریشه ندارد؛ (2) یعنی کم و زیاد کردن دین، با نام دین و هر کاری که با قصد دینداری انجام شود، در حالی که دین آن را نگفته است. بدعت گذار کسی است که فرمان خدا را نادیده گیرد و به دلخواه خود و با نام دین آن را پدید آورد.(3) بدعت در اصطلاح شرع عبارت از افزودن چیزی بر دین یا کاستن چیزی از آن بدون دلیل معتبر درکتاب و سنت. به تعبیر فقهاء ( ادخال مالیس من الدین فی الدین ) وارد کردن چیزی در دین که درآن وجود ندارد. یعنی کسی بیا ید چیزی را که جز دین نیست به نام دین وارد در دین نماید،به گونه ای که مردم خیا ل کنند این جز دین است یا چیزی که جز دین هست کاری بکند که مردم خیال کنند این جز دین نیست.هر دو صورت بدعت و حرام است. اما از جهت مصداق که چه عملی بدعت است؟ از قرن اول به بعد به تناسب فرایند پیدایش فرقه ها و مذاهب با توجه به نادرست دانستن همگان به بدعت در دین، هر یک دیگری را به بدعت در دین هر یک دیگری را به بدعت در دین متهم می کرد. حنبلی ها و وهابی ها بیش از همه از اتهام بدعت برای نامشروع قلمداد کردن باورها و آیین های دیگر فرقه ها استفاده کرده اند و ابن تیمیه از سردمداران این جریان فکری است. از نظر وی همه متکلمان شیعی، معتزلی ، جهمی، اشعری و خوارج بدعت گذارند ، نیز همه فلاسفه از جمله فارابی و ابن سینا در دام بدعت گرفتار شده اند. او حتی از برگزاری جشن ها و آیین های دینی انتقاد می کند و آن ها را نوعی بدعت می داند. بر این مبنا قرطبی ترجمه کتاب های یونانی و آوردن فرهنگ فلسفی را میان مسلمانان بدعت می خواند و مأمون عباسی را که سر منشأ این کار بود، بدعت گزار می داند. برخی از متکلمان فیلسوفان را بدعت گذار و متکلمان اشعری همه فرقه ها جز خود را اهل بدعت بر می شمرند و معتزله مرجئه و اشاعره را اهل بدعت می دانند. اهل سنت نیز همه فرقه ها جز خود را اهل بدعت می داندو شیعة امامیه ، اهل سنت و غلات و معتزله و خوارج و صوفیه را. حال با وجود این نگاه های گوناگون و متضاد در مورد مصادیق بدعت، توجه خواهید داشت که نمی توان به صورت کلی بیان داشت که چه کارهایی بدعت است. می توان بدعت ها را از نگاه و زاویه خاص مذهبی بیان نمود و توضیح داد، مثلا در نگاه وهابی ها بسیاری از کارهای مسلمانان از جمله شیعیان بدعت و حرام است. آنان می گویند: مهر در نماز، رفتن به زیارت قبور پیشوایان اسلام و زیارت حرم امامان و امام زاده ها و اولیاء الله، توسل، برپایی مجالس عزا و گریستن برای مظلومان کربلا، برپایی مجالس جشن و سرور به مناسبت میلاد پیامبر و امامان (ع) و حتی گذاشتن سنگ روی قبر و برپایی مجالس فاتحه و ترحیم همه بدعت و حرام است. آنان می گویند: این گونه امور ریشه دینی ندارد، بنابراین بدعت است . اما بزرگان شیعه در پاسخ به این اتهام می گویند: این مراسم ریشه دینی دارد و پیامبر (ص) و اهل سنت این کارها را امضا نموده اند. برای آگاهی بیشتر به کتاب آیین وهابیت نوشته جعفر سبحانی مراجعه نمایید. اما از دیدگاه شیعه امامیه: شیعه می گوید برخی از اموری که اهل سنت در عبادتشان دارند، بدعت است از جمله گفتن آمین بعد از پایان سوره حمد در نماز، دست بسته نماز خواندن، حذف حی علی خیر العمل در اذان، افزودن جمله الصلاة خیر من النوم در اذان صبح، نماز تراویح و حرام دانستن ازدواج موقت. این باورها از بدعت های است که توسط خلفا بر دین تحمیل شده است. گرچه شیعه معتقد است: اگر کسی در اذان و اقامه اشهد أن علیا ولی الله را به عنوان اذان و اقامه ( نه به عنوان قصد تیمم و تبرک) بگوید، بدعت است ، یا ممکن است برخی از ما در روز عید قربان و عید فطر روزه بگیرند و ندانند که روزه در این روز اشکال دارد، یا مسافری که باید نمازش را در هنگام سفر شکسته بخواند ، اما تمام بخواند، و یا در هنگام وضو بیش از دو بار دست ها و صورت را بشوید با قصد این که دین چنین گفته ، نیز زنی که در ایام عادت نباید نماز بخواند ، نماز بخواند، یا به درختی دخیل ببندد و این کارها را جزء دین بداند. این گونه امور بدعت و حرام است. اما اگر نا آگاهانه آنها را انجام دهد و نمی داند که جزء دین نیست ، بدعت محسوب نمی شود. برخی از امور در افکار عامه مردم یا در سخن برخی از سخنرانان وجود دارد که در دین نیامده و یا به صورت ناقص و منحرف شده میان مردم جریان دارد که آنها نیز جزء بدعت های دینی محسوب می شود، مانند مواردی که استاد مطهری در کتاب حماسه حسینی در مورد بدعت های عاشورا توضیح می دهند. گروه دیگر که به اصطلاح روشنفکران شناخته می شوند، نیز در برخی موارد دچار برخی بدعت ها در دین می شوند و به اسم نوشدن و به روز بودن دین، برخی از احکام و دستورهای دینی را از مذهب پاک نموده و یا بر آن اضافه می کنند، که اینها نیز نوعی بدعت محسوب می شود. در این باره می توانید از کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد مطهری استفاده کنید. (مرکز پاسخگویی به سوالات دینی) دلیل حرمت بدعت تحریم بدعت دراسلام به این دلیل است که بدعت گذاری نوعی افتراء بر خداست و افتراء بر خداوند از گناهان کبیره و حرام است. چنانکه قرآن می فر ماید : ا الله اذن لکم ام علی الله تفترون. آیا خداوند اجازه ی چنین کاری را داده است یا به او افتراء می بندید. باز می فرماید : و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا. کیست ستمکارتر از آنکه بر خدا دروغ بندد. از انجا که معارف و احکام الهی باید از طریق وحی و ادله معتبر به ثبوت برسد هر گونه بدعت در دین نا مشروع و گناه عظیمی محسوب می گردد چرا که اگر باب بدعت در دین گشوده شود هرکس با سلیقه شخصی و فکر خاص خود یزی بر آیین خدا بیفزاید یا از آن بکاهد ، دین بازیچه هوا پرستان و سود جویان می گردد. دیری نمی پاید که به کلی مسخ گردیده،چیزی از آن باقی نماند . لذا یکی از عوامل حفظ اسلام و قران از تحریف ها و انحرافات، قانون تحریم بدعت در اسلام است. دراینجا برای نمونه چند روایت از زبان معصومین علیهم السلام در نکوهش بدعت نقل می کنیم: 1- قال رسول الله (ص) :کل بدعة ضلالة وکل ضلا له سبیلها الی النار. هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی راه به دوزخ برد 2- قال رسول الله (ص): من غش امتی فعلیه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین. قالوا یا رسول الله(ص) :و ما الغش ؟ قال- ان یبتدع لهم بدعة فیعمل بها.کسیکه امتم را فریب دهد نفرین خدا و فرشتگان و همه مردم بر اوست . عرض کردند ای رسول خدا فریب چیست؟ فرمود: در امتم بدعتی بگذارد و امت بدان عمل کند. 3- قال رسول الله (ص) : اصحاب البدع کلاب النار. بدعت گذاران سگان آتش دوزخند . 4- قال رسول الله (ص):ثلاثة لیست لهم حرمة صاحب هوی مبتدع و الامام الجائروالفاسق المعلن. سه نفر را حرمت و احترامی نباشد کسی که صاحب بدعتی باشد،پیشوای ستمکار، تبهکاری که آشکارا فسق و فجور کند . پیامد های بدعت بدعت گذاری در دین آثار و پیامد های ناگوار فراوانی دارد که در روایت اسلامی به برخی از آنها اشاره شده است که به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم : 1- تباهی دین: دین مجموعه تعالیم آسمانی است که خداوند برای هدایت وسعادت انسانها نازل فرموده است تبیین وتفسیر دین توسط آشنایان به رموز وحی وازطریق ادله معتبرشرعی می باشد. اگر هر کسی به خود اجازه دهد با سلیقه خاص خود چیزی بر آیین خدا بیفزاید و یا از آن بکاهد ، حقیقت دین از بین می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند. لذا امیر المؤمنین(ع ) فرمود : ما هدم الدین مثل البدع . چیزی مانند بدعت ها دین را تباه و ویران نکرده است. 2- سنتها ترک می شوند: سنت عبارت است از: تمام گفتار، کردار و تقریر پیامبر اسلام و امامان معصوم (ع) که از منابع معتبر معارف و احکام دین به حساب می آید. مسلمانان بخش زیادی از فرهنگ ، آداب و رسوم و احکام عملی خود را از سنت دریافت میکنند. چرا که صاحبان سنت از عصمت و طهارت برخوردار بوده ، اطاعت و پیروی از آنها به فرمان خداست . بدعت ها سبب می گردد ، رسوم باطل جایگزین سنت ها شوند و سنتهای راستین به فرامشی سپرده شوند. 3- گمراهی : بدعت گذاری در دین سبب دوری از حق و افتادن در وادی گمراهی است . بدعت گزار نه تنها خود در وادی گمراهی است که با بدعت چه بسا مایه گمراهی انسانهای بیشماری گردد. 4- باطل شدن عمل ها : بدعت گزار با دست اندازی در دین و کم و زیاد کردن احکام خدا هم در عمل و هم در اندیشه و اعتقاد از حق فاصله می گیرد در نتیجه اعمال و عبادات او بی ثمر بوده مقبول درگاه حق نخواهد بود. 5- پیدایش فتنه ها : یکی از آثار منفی و پیامد های خطرناک بدعت ایجاد فتنه و آشوب است . 6- بر دوش کشیدن بار گناه دیگران: بسیاری از گناهان مسؤلیت فردی دارد هر چند گناه کبیره محسوب می شوند مانند ارتکاب اعمال منافی عفت ، نوشیدن شراب و سایر محرمات، ولی خطرناک ترین گناهان گناهانی است که گروه دیگری را به گناه می افکند بار چنین گناهانی بر دوش بنیانگذار آن است بی آنکه چیزی از بار گناهان آنها کم شود . بدعت گزاران در این گروه جای دارند. بسیاری از بدعتها به خاطر شرایطی به سرعت پخش می شوند و گاه در طول زمان باقی می مانند و گروههای کثیری را به انحراف می کشانند و شخص بدعت گزار باید جریمه تمام آنهارابپردازد. قران مجیددرباره این گونه اشخاص می فرماید : ولیحملن اثقالهم و اثقالاٌ مع اثقالهم و لیسألن یوم القیامة عما کانوا یفترون. آنها بار سنگین گناهان خویش را بر دوش می کشند و همچنین بارهای سنگین دیگری را علاوه بر بارهای سنگین خویش . و روز قیامت به یقین از تهمت هایی که می بستند سوال خواهد شد . به همین دلیل در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که : مردی در گذشته تحت تأثیر وسوسه های شیطانی بدعتی گذارد و مردم را به سوی آن دعوت کرد. گروهی تحت تأثیر او واقع شدند بعد به خودآمد که این چه کاری بود که من کردم در صدد توبه بر آمد و به انواع وسایل متوسل شد. خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که به او بگو : به عزت و جلالم سوگند اگر آنقدر مرا بخوانی تا بند بند تو از هم جدا شود دعای تو را مستجاب نخواهم کرد مگر اینکه افرادی که تحت تأثیر بدعت تو واقع شدندزنده کنی آنها از بدعت باز گردند آنگاه توبه ات پذیرفته خواهد شد. (سازمان تبلیغات اسلامی) با توجه به مطالب ارائه شده به این نتیجه می رسیم که مبارزه جدی با بدعت گذاران از وظایف تمام مسلمانان بوده و از عبادت های مهم شمرده می شود. در روایات، شیوه هایی برای مبارزه با بدعت و بدعت گذاران توصیه شده است: دوری و اعراض؛ برائت و نفرت؛ سب و لعن؛ روشنگری و افشاگری و تهدید و ارعاب. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: از اهل تشکیک و بدعت- که پس از من می آیند- آشکارا بیزاری بجویید، فراوان آنان را سبّ کنید و با بیان انحراف های آنان، بترسانیدشان تا به فساد در دین طمع نورزند و مردم از آنان دوری جویند و بدعت هایشان را فرا نگیرند. خدا با این کارها برای شما حسنات می نویسد و درجاتتان را در آخرت بالا می برد.( الکافی، ج2، ص375) امام صادق علیه السّلام فرمود: سه چیز است که دوری جستن از آن ها بر هر کس لازم است: نزدیک شدن به اشرار، گفت و گو با زنان [نامحرم با احتمال آسیب] و همنشینی با اهل بدعت؛ (تحف العقول، ص319) پی نوشت ها : 1 - بقره (2) ایه 117. 2 - مجمع البحرین، طریحی، ج1، ص 164. 3 - محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج1، ص 107.
عنوان سوال:

معنای بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟


پاسخ:

معنای بدعت و تحریف در آموزه های دینی چیست؟

معنای لغوی بدعت، چیزی است که بدون پیشینه و الگوی قبلی ایجاد گردد، یا گفتاری که بدون پیشینه بر زبان جاری گردد، از این رو خداوند بدیع آسمان ها و زمین است (بدیع السماوات و الارض) (1) بدیع از ماده بدع است، به معنای نوآور. اما از لحاظ اصطلاحی ؛ یعنی چیز تازه ای که در قرآن و سنت ریشه ندارد؛ (2) یعنی کم و زیاد کردن دین، با نام دین و هر کاری که با قصد دینداری انجام شود، در حالی که دین آن را نگفته است. بدعت گذار کسی است که فرمان خدا را نادیده گیرد و به دلخواه خود و با نام دین آن را پدید آورد.(3)
بدعت در اصطلاح شرع عبارت از افزودن چیزی بر دین یا کاستن چیزی از آن بدون دلیل معتبر درکتاب و سنت. به تعبیر فقهاء ( ادخال مالیس من الدین فی الدین ) وارد کردن چیزی در دین که درآن وجود ندارد. یعنی کسی بیا ید چیزی را که جز دین نیست به نام دین وارد در دین نماید،به گونه ای که مردم خیا ل کنند این جز دین است یا چیزی که جز دین هست کاری بکند که مردم خیال کنند این جز دین نیست.هر دو صورت بدعت و حرام است.
اما از جهت مصداق که چه عملی بدعت است؟
از قرن اول به بعد به تناسب فرایند پیدایش فرقه ها و مذاهب با توجه به نادرست دانستن همگان به بدعت در دین، هر یک دیگری را به بدعت در دین هر یک دیگری را به بدعت در دین متهم می کرد. حنبلی ها و وهابی ها بیش از همه از اتهام بدعت برای نامشروع قلمداد کردن باورها و آیین های دیگر فرقه ها استفاده کرده اند و ابن تیمیه از سردمداران این جریان فکری است.
از نظر وی همه متکلمان شیعی، معتزلی ، جهمی، اشعری و خوارج بدعت گذارند ، نیز همه فلاسفه از جمله فارابی و ابن سینا در دام بدعت گرفتار شده اند. او حتی از برگزاری جشن ها و آیین های دینی انتقاد می کند و آن ها را نوعی بدعت می داند.
بر این مبنا قرطبی ترجمه کتاب های یونانی و آوردن فرهنگ فلسفی را میان مسلمانان بدعت می خواند و مأمون عباسی را که سر منشأ این کار بود، بدعت گزار می داند.
برخی از متکلمان فیلسوفان را بدعت گذار و متکلمان اشعری همه فرقه ها جز خود را اهل بدعت بر می شمرند و معتزله مرجئه و اشاعره را اهل بدعت می دانند.
اهل سنت نیز همه فرقه ها جز خود را اهل بدعت می داندو شیعة امامیه ، اهل سنت و غلات و معتزله و خوارج و صوفیه را.
حال با وجود این نگاه های گوناگون و متضاد در مورد مصادیق بدعت، توجه خواهید داشت که نمی توان به صورت کلی بیان داشت که چه کارهایی بدعت است.
می توان بدعت ها را از نگاه و زاویه خاص مذهبی بیان نمود و توضیح داد، مثلا در نگاه وهابی ها بسیاری از کارهای مسلمانان از جمله شیعیان بدعت و حرام است. آنان می گویند: مهر در نماز، رفتن به زیارت قبور پیشوایان اسلام و زیارت حرم امامان و امام زاده ها و اولیاء الله، توسل، برپایی مجالس عزا و گریستن برای مظلومان کربلا، برپایی مجالس جشن و سرور به مناسبت میلاد پیامبر و امامان (ع) و حتی گذاشتن سنگ روی قبر و برپایی مجالس فاتحه و ترحیم همه بدعت و حرام است.
آنان می گویند: این گونه امور ریشه دینی ندارد، بنابراین بدعت است . اما بزرگان شیعه در پاسخ به این اتهام می گویند: این مراسم ریشه دینی دارد و پیامبر (ص) و اهل سنت این کارها را امضا نموده اند.
برای آگاهی بیشتر به کتاب آیین وهابیت نوشته جعفر سبحانی مراجعه نمایید.
اما از دیدگاه شیعه امامیه: شیعه می گوید برخی از اموری که اهل سنت در عبادتشان دارند، بدعت است از جمله گفتن آمین بعد از پایان سوره حمد در نماز، دست بسته نماز خواندن، حذف حی علی خیر العمل در اذان، افزودن جمله الصلاة خیر من النوم در اذان صبح، نماز تراویح و حرام دانستن ازدواج موقت. این باورها از بدعت های است که توسط خلفا بر دین تحمیل شده است.
گرچه شیعه معتقد است: اگر کسی در اذان و اقامه اشهد أن علیا ولی الله را به عنوان اذان و اقامه ( نه به عنوان قصد تیمم و تبرک) بگوید، بدعت است ، یا ممکن است برخی از ما در روز عید قربان و عید فطر روزه بگیرند و ندانند که روزه در این روز اشکال دارد، یا مسافری که باید نمازش را در هنگام سفر شکسته بخواند ، اما تمام بخواند، و یا در هنگام وضو بیش از دو بار دست ها و صورت را بشوید با قصد این که دین چنین گفته ، نیز زنی که در ایام عادت نباید نماز بخواند ، نماز بخواند، یا به درختی دخیل ببندد و این کارها را جزء دین بداند. این گونه امور بدعت و حرام است. اما اگر نا آگاهانه آنها را انجام دهد و نمی داند که جزء دین نیست ، بدعت محسوب نمی شود.
برخی از امور در افکار عامه مردم یا در سخن برخی از سخنرانان وجود دارد که در دین نیامده و یا به صورت ناقص و منحرف شده میان مردم جریان دارد که آنها نیز جزء بدعت های دینی محسوب می شود، مانند مواردی که استاد مطهری در کتاب حماسه حسینی در مورد بدعت های عاشورا توضیح می دهند.
گروه دیگر که به اصطلاح روشنفکران شناخته می شوند، نیز در برخی موارد دچار برخی بدعت ها در دین می شوند و به اسم نوشدن و به روز بودن دین، برخی از احکام و دستورهای دینی را از مذهب پاک نموده و یا بر آن اضافه می کنند، که اینها نیز نوعی بدعت محسوب می شود. در این باره می توانید از کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد مطهری استفاده کنید. (مرکز پاسخگویی به سوالات دینی)
دلیل حرمت بدعت
تحریم بدعت دراسلام به این دلیل است که بدعت گذاری نوعی افتراء بر خداست و افتراء بر خداوند از گناهان کبیره و حرام است.
چنانکه قرآن می فر ماید : ا الله اذن لکم ام علی الله تفترون. آیا خداوند اجازه ی چنین کاری را داده است یا به او افتراء می بندید.
باز می فرماید : و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا. کیست ستمکارتر از آنکه بر خدا دروغ بندد.
از انجا که معارف و احکام الهی باید از طریق وحی و ادله معتبر به ثبوت برسد هر گونه بدعت در دین نا مشروع و گناه عظیمی محسوب می گردد چرا که اگر باب بدعت در دین گشوده شود هرکس با سلیقه شخصی و فکر خاص خود یزی بر آیین خدا بیفزاید یا از آن بکاهد ، دین بازیچه هوا پرستان و سود جویان می گردد. دیری نمی پاید که به کلی مسخ گردیده،چیزی از آن باقی نماند .
لذا یکی از عوامل حفظ اسلام و قران از تحریف ها و انحرافات، قانون تحریم بدعت در اسلام است. دراینجا برای نمونه چند روایت از زبان معصومین علیهم السلام در نکوهش بدعت نقل می کنیم:
1- قال رسول الله (ص) :کل بدعة ضلالة وکل ضلا له سبیلها الی النار. هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی راه به دوزخ برد
2- قال رسول الله (ص): من غش امتی فعلیه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین. قالوا یا رسول الله(ص) :و ما الغش ؟ قال- ان یبتدع لهم بدعة فیعمل بها.کسیکه امتم را فریب دهد نفرین خدا و فرشتگان و همه مردم بر اوست . عرض کردند ای رسول خدا فریب چیست؟ فرمود: در امتم بدعتی بگذارد و امت بدان عمل کند.
3- قال رسول الله (ص) : اصحاب البدع کلاب النار. بدعت گذاران سگان آتش دوزخند .
4- قال رسول الله (ص):ثلاثة لیست لهم حرمة صاحب هوی مبتدع و الامام الجائروالفاسق المعلن. سه نفر را حرمت و احترامی نباشد کسی که صاحب بدعتی باشد،پیشوای ستمکار، تبهکاری که آشکارا فسق و فجور کند .
پیامد های بدعت
بدعت گذاری در دین آثار و پیامد های ناگوار فراوانی دارد که در روایت اسلامی به برخی از آنها اشاره شده است که به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم :
1- تباهی دین: دین مجموعه تعالیم آسمانی است که خداوند برای هدایت وسعادت انسانها نازل فرموده است تبیین وتفسیر دین توسط آشنایان به رموز وحی وازطریق ادله معتبرشرعی می باشد. اگر هر کسی به خود اجازه دهد با سلیقه خاص خود چیزی بر آیین خدا بیفزاید و یا از آن بکاهد ، حقیقت دین از بین می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند.
لذا امیر المؤمنین(ع ) فرمود : ما هدم الدین مثل البدع . چیزی مانند بدعت ها دین را تباه و ویران نکرده است.
2- سنتها ترک می شوند: سنت عبارت است از: تمام گفتار، کردار و تقریر پیامبر اسلام و امامان معصوم (ع) که از منابع معتبر معارف و احکام دین به حساب می آید. مسلمانان بخش زیادی از فرهنگ ، آداب و رسوم و احکام عملی خود را از سنت دریافت میکنند. چرا که صاحبان سنت از عصمت و طهارت برخوردار بوده ، اطاعت و پیروی از آنها به فرمان خداست . بدعت ها سبب می گردد ، رسوم باطل جایگزین سنت ها شوند و سنتهای راستین به فرامشی سپرده شوند.
3- گمراهی : بدعت گذاری در دین سبب دوری از حق و افتادن در وادی گمراهی است . بدعت گزار نه تنها خود در وادی گمراهی است که با بدعت چه بسا مایه گمراهی انسانهای بیشماری گردد.
4- باطل شدن عمل ها : بدعت گزار با دست اندازی در دین و کم و زیاد کردن احکام خدا هم در عمل و هم در اندیشه و اعتقاد از حق فاصله می گیرد در نتیجه اعمال و عبادات او بی ثمر بوده مقبول درگاه حق نخواهد بود.
5- پیدایش فتنه ها : یکی از آثار منفی و پیامد های خطرناک بدعت ایجاد فتنه و آشوب است .
6- بر دوش کشیدن بار گناه دیگران: بسیاری از گناهان مسؤلیت فردی دارد هر چند گناه کبیره محسوب می شوند مانند ارتکاب اعمال منافی عفت ، نوشیدن شراب و سایر محرمات، ولی خطرناک ترین گناهان گناهانی است که گروه دیگری را به گناه می افکند بار چنین گناهانی بر دوش بنیانگذار آن است بی آنکه چیزی از بار گناهان آنها کم شود . بدعت گزاران در این گروه جای دارند.
بسیاری از بدعتها به خاطر شرایطی به سرعت پخش می شوند و گاه در طول زمان باقی می مانند و گروههای کثیری را به انحراف می کشانند و شخص بدعت گزار باید جریمه تمام آنهارابپردازد. قران مجیددرباره این گونه اشخاص می فرماید : ولیحملن اثقالهم و اثقالاٌ مع اثقالهم و لیسألن یوم القیامة عما کانوا یفترون. آنها بار سنگین گناهان خویش را بر دوش می کشند و همچنین بارهای سنگین دیگری را علاوه بر بارهای سنگین خویش . و روز قیامت به یقین از تهمت هایی که می بستند سوال خواهد شد .
به همین دلیل در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که : مردی در گذشته تحت تأثیر وسوسه های شیطانی بدعتی گذارد و مردم را به سوی آن دعوت کرد. گروهی تحت تأثیر او واقع شدند بعد به خودآمد که این چه کاری بود که من کردم در صدد توبه بر آمد و به انواع وسایل متوسل شد. خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که به او بگو : به عزت و جلالم سوگند اگر آنقدر مرا بخوانی تا بند بند تو از هم جدا شود دعای تو را مستجاب نخواهم کرد مگر اینکه افرادی که تحت تأثیر بدعت تو واقع شدندزنده کنی آنها از بدعت باز گردند آنگاه توبه ات پذیرفته خواهد شد. (سازمان تبلیغات اسلامی)
با توجه به مطالب ارائه شده به این نتیجه می رسیم که مبارزه جدی با بدعت گذاران از وظایف تمام مسلمانان بوده و از عبادت های مهم شمرده می شود.
در روایات، شیوه هایی برای مبارزه با بدعت و بدعت گذاران توصیه شده است:
دوری و اعراض؛ برائت و نفرت؛ سب و لعن؛ روشنگری و افشاگری و تهدید و ارعاب.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
از اهل تشکیک و بدعت- که پس از من می آیند- آشکارا بیزاری بجویید، فراوان آنان را سبّ کنید و با بیان انحراف های آنان، بترسانیدشان تا به فساد در دین طمع نورزند و مردم از آنان دوری جویند و بدعت هایشان را فرا نگیرند. خدا با این کارها برای شما حسنات می نویسد و درجاتتان را در آخرت بالا می برد.( الکافی، ج2، ص375)
امام صادق علیه السّلام فرمود:
سه چیز است که دوری جستن از آن ها بر هر کس لازم است: نزدیک شدن به اشرار، گفت و گو با زنان [نامحرم با احتمال آسیب] و همنشینی با اهل بدعت؛ (تحف العقول، ص319)
پی نوشت ها :
1 - بقره (2) ایه 117.
2 - مجمع البحرین، طریحی، ج1، ص 164.
3 - محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج1، ص 107.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین