انسان در فروع دین (مسائل فقهی) دارای تکالیفی است که باید آنها را به درستی شناخته و عمل کند برای این منظور سه راه وجود دارد: نخست: راه تحصیل علم دین (اجتهاد) را در پیش گیرد؛[1] دوم: این که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه ای عمل کند که طبق همه آرا، عمل او صحیح باشد (احتیاط کند)؛ سوم: این که از رأی کسی که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید. (تقلید از مرجع جامع الشرایط) ابتدا برای تقلید می بایست مرجع تقلید را از یکی از این راه ها شناخت: 1. آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. 2. دوّم: آن که دو نفر عالمِ عادل که می‏توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالمِ عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. 3. آن که عدّه‏ای از اهل علم که می‏توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا می‏شود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند."[2] از زمان غیبت کبری تا امروز همواره شیعیان از یکی از این راه ها مرجع تقلید خود را انتخاب کرده اند و در آینده نیز به همین گونه خواهد بود و هر فردی که از یکی از این راهها، مرجع تقلید خود را شناخته و به جامع الشرایط بودن او یقین کند شرعاً می تواند از او تقلید کند. بر این اساس بعد از رحلت حضرت امام خمینی(ره) از طرف بعضی از علما، چند نفر از مجتهدین عالی مقام به عنوان کسانی که شایستگی امر مرجعیت را داشته معرفی شده اند، تا کسانی که نتوانسته اند از راه های دیگر، مرجع تقلید اعلم را شناسایی کنند[3]، از این راه مرجع تقلید خود را شناخته و انتخاب کنند. و این معرفی به معنای الزام به تقلید از این افراد،یا انحصار مرجعیت در این افراد نبوده است. طبیعی است در این معرفی ها، افراد یا گروه های معرفی کننده، نظر خود را بیان کرده و فردی را که بر طبق نظر خود واجد شرایط می دانند معرفی می کنند که ممکن است همین فرد از نظر فرد یا گروه دیگری دارای صلاحیت نباشد و یا فرد دیگری را واجد شرایط بدانند. بنابراین صرف اینکه معرفی کردن فرد یا گروهی، مجتهدی را به عنوان واجد شرایط مرجعیت یا فاقد آن معرفی کنند برای کسی الزام آور نیست که از او تقلید کند یا از تقلید او صرف نظر کند؛ زیرا ملاک مردم در انتخاب، علم و اطمینان خود افراد است که هرگاه به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد کارشناسان و معرفی کنندگان اعتماد داشته باشند و از گفته آنان به صلاحیت کسی برای مرجعیت اطمینان کنند می توانند از او تقلید کنند. همچنین اگر فرد یا گروهی نظرشان عدم صلاحیت فردی برای مرجعیت است این نظر برای کسانی مفید است که به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد این افراد اعتماد دارند و هیچگاه معرفی کردن مرجع تقلید به معنی نصب نیست همانطوری اعلام عدم صلاحیت به معنی عزل از مرجعیت نیست؛ زیرا اساسا مقام مرجعیت شیعه قابل نصب و عزل نیست و این مردم هستند که فردی را به عنوان مرجع تقلید خود انتخاب می کنند یا از فردی که تقلید می کرده اند عدول کرده و مرجع دیگری بر می گزینند. لازم به ذکر است همانگونه که بیان گردید تعیین مرجعیت از زمان غیبت کبری تا کنون توسط راه های مذکور صورت گرفته است و نیز تحت تأثیر رخدادهای سیاسی نبوده است. برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه شود: 1. انتخاب مرجع تقلید، سؤال شماره 2820 (سایت: 3024) . 2. انتخاب مرجع تقلید اعلم ، سؤال شماره 4520 (سایت: 4946) . 3. مجتهد اعلم، سؤال شماره 5310 (سایت: 5528) . [1] . اقتباس از سؤال 975 (سایت: 1078) . [2] . اقتباس از سؤال 4533 (سایت: 4871) . [3] . اقتباس از سؤال 620 (سایت: 678) .
سلام علیکم، راجع به تاریخ مرجعیت می خواهم از محضر شما سؤال کنم. سؤال من بر می گردد به دوران غیبت کبری. آیا سیستم مرجعیت در زمان غیبت کبرا با وضعیت کنونی متفاوت بوده است؟ به عبارت دیگر آیا تعیین یک مرجع برای یک مقلد بعد از غیبت کبرای امام زمان (ع)با سیستم تعیین مراجع فعلی فرق داشته است؟ یا آنکه با سیستم مرجعیت امروزی مطابقت دارد؟ آیا این سیستم می تواند تحت تأثیر رخ دادهای سیاسی قرار گیرد؟
انسان در فروع دین (مسائل فقهی) دارای تکالیفی است که باید آنها را به درستی شناخته و عمل کند برای این منظور سه راه وجود دارد: نخست: راه تحصیل علم دین (اجتهاد) را در پیش گیرد؛[1] دوم: این که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه ای عمل کند که طبق همه آرا، عمل او صحیح باشد (احتیاط کند)؛ سوم: این که از رأی کسی که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید. (تقلید از مرجع جامع الشرایط) ابتدا برای تقلید می بایست مرجع تقلید را از یکی از این راه ها شناخت: 1. آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. 2. دوّم: آن که دو نفر عالمِ عادل که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالمِ عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. 3. آن که عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند."[2] از زمان غیبت کبری تا امروز همواره شیعیان از یکی از این راه ها مرجع تقلید خود را انتخاب کرده اند و در آینده نیز به همین گونه خواهد بود و هر فردی که از یکی از این راهها، مرجع تقلید خود را شناخته و به جامع الشرایط بودن او یقین کند شرعاً می تواند از او تقلید کند. بر این اساس بعد از رحلت حضرت امام خمینی(ره) از طرف بعضی از علما، چند نفر از مجتهدین عالی مقام به عنوان کسانی که شایستگی امر مرجعیت را داشته معرفی شده اند، تا کسانی که نتوانسته اند از راه های دیگر، مرجع تقلید اعلم را شناسایی کنند[3]، از این راه مرجع تقلید خود را شناخته و انتخاب کنند. و این معرفی به معنای الزام به تقلید از این افراد،یا انحصار مرجعیت در این افراد نبوده است. طبیعی است در این معرفی ها، افراد یا گروه های معرفی کننده، نظر خود را بیان کرده و فردی را که بر طبق نظر خود واجد شرایط می دانند معرفی می کنند که ممکن است همین فرد از نظر فرد یا گروه دیگری دارای صلاحیت نباشد و یا فرد دیگری را واجد شرایط بدانند. بنابراین صرف اینکه معرفی کردن فرد یا گروهی، مجتهدی را به عنوان واجد شرایط مرجعیت یا فاقد آن معرفی کنند برای کسی الزام آور نیست که از او تقلید کند یا از تقلید او صرف نظر کند؛ زیرا ملاک مردم در انتخاب، علم و اطمینان خود افراد است که هرگاه به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد کارشناسان و معرفی کنندگان اعتماد داشته باشند و از گفته آنان به صلاحیت کسی برای مرجعیت اطمینان کنند می توانند از او تقلید کنند. همچنین اگر فرد یا گروهی نظرشان عدم صلاحیت فردی برای مرجعیت است این نظر برای کسانی مفید است که به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد این افراد اعتماد دارند و هیچگاه معرفی کردن مرجع تقلید به معنی نصب نیست همانطوری اعلام عدم صلاحیت به معنی عزل از مرجعیت نیست؛ زیرا اساسا مقام مرجعیت شیعه قابل نصب و عزل نیست و این مردم هستند که فردی را به عنوان مرجع تقلید خود انتخاب می کنند یا از فردی که تقلید می کرده اند عدول کرده و مرجع دیگری بر می گزینند. لازم به ذکر است همانگونه که بیان گردید تعیین مرجعیت از زمان غیبت کبری تا کنون توسط راه های مذکور صورت گرفته است و نیز تحت تأثیر رخدادهای سیاسی نبوده است. برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه شود: 1. انتخاب مرجع تقلید، سؤال شماره 2820 (سایت: 3024) . 2. انتخاب مرجع تقلید اعلم ، سؤال شماره 4520 (سایت: 4946) . 3. مجتهد اعلم، سؤال شماره 5310 (سایت: 5528) . [1] . اقتباس از سؤال 975 (سایت: 1078) . [2] . اقتباس از سؤال 4533 (سایت: 4871) . [3] . اقتباس از سؤال 620 (سایت: 678) .
- [سایر] آیا ارتباط و دیدار حضرت مهدی در دوران غیبت کبری ممکن است؟
- [سایر] بعضی ها می گویند ما امام زمان(عج )را دیده ایم فلان عالم یا فلان مرجع، پس دستور غیبت کبری چه می شود؟
- [سایر] سلام :خسته نباشید ، سوال: چگونه باید با امام زمان (ع) آشنا شد؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید می خواستم بپرسم آیا امکان دارد در زمان غیبت کبری امام زمان را کسی ببیند و از ایشان روایت کند یا خیر؟
- [سایر] بعد از پایان غیبت کبری، امام زمان(عج) چکار میکنند؟ آیا درست است که ایشان به دست یک پیرزن ریشدار به شهادت میرسند؟ چگونه با ریشهکن شدن ظلم به دست آنحضرت این اتفاق رُخ میدهد؟
- [سایر] 1.از اعیاد مهم اسلامی که از آن به عنوان غدیر دوم یاد شده است کدام عید می باشدوچه روزی از تاریخ قمری می باشد . 2.دعای سلامتی برای امام زمان ودعای فرج به ترتیب چه دعاهای می باشند . 3.طبق نامه ای که حضرت صاحب الزمان به دومین نایب خاص خویش ابلاغ فرمودند،وظیفه مسلمانان رادر دوران غیبت کبری خویش چه چیزی بیان نمودند .
- [سایر] سلام علیکم . می خواستم بدونم آیا امام زمان (ع) هم خواب دارند یا نه ؟ و اینکه لطفاً در مورد این حدیث از امام موسی کاظم توضیح بدید : "او پنجمین از فرزندان من است برای او غیبتی است طولانی به جهت ترس از جانش " آیا امام زمان از جانشان می ترسند ؟!! با تشکر
- [سایر] سلام من برای تحقیق مدرسه به پاسخ این سوالات نیازمندم : حضرت مهدی کی خواهد آمد و آیا تعیین سال و ماه و روز ظهور حضورش ممکن است؟ تکالیف و وظایف شیعه در زمان غیبت چیست ؟
- [سایر] سلام من این سوال وپاسخ آن را اینجا مطالعه کردم ولی به مورد 3 که علت برخی اختلافات میان مراجع با وجود امام زمان (عج) پاسخ صریحی ندادید لطفا توضیح دهید: ((سوال : بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام. برای یکی از دوستان بنده سوالاتی پیش می آید که در ذیل عرض می کنم. 1. اصلا آیا امام زمان (عج) وجود دارد ؟ چه دلیل منطقی و عقلی برای این مدعا وجود دارد ؟ (بدون سود جستن از روایات و احادیث). 2. اگر بر اساس هدایت مداوم بخواهیم اثبات کنیم که آقا وحود دارند ، پس چرا نزدیک به هزار سال است که آقا خود را نشان نداده که اصل هدایت رعایت شود و ما نخواهیم به مراجع مراجعه کنیم ؟ 3. چرا ما به مراجع رجوع می کنیم و چرا در برخی مسائلشان با هم اختلاف نظر دارند ؟ و اگر اختلافی هست ، این مدعا را اثبات نمی کند که اصل هدایت رعایت نشده و شاید عده ای بتوانند بگویند امام زمان (عج) ساخته شیعیان است ؟))
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا این نظر فقهی مورد قبول حضرتعالی هست که هر شخص باید به امام زمان خود اقتدا کند به اینگونه که امام حسین (علیه السلام) در زمان مولا علی (علیه السلام) و حضرت امام حسن (علیه السلام) به این دو امام زمان خود اقتدا کرده و مردم دوره هر امام به امام زمان خود به این علت است که مقام حضرت سلمان از ابوذر بالاتر و حضرت مقداد از سلمان بالاتر زیرا به میزان اقتدا و اطاعت از امام زمان خود دارای درجه ای از ایمان می باشند بنابر این ما باید در زمان غیبت مولا صاحب الزمان (عج) به ایشان اقتدا کرده و در پس پرده غیبت سطح فکری فرهنگی مذهبی خود را بالا برده و خود و به طبع مردم و جامعه را آماده ظهور کنیم؟ اگر این نظر را قبول ندارید لطفا دلایل خود را بیان نمایید؟ با توجه به روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مقدمه صحیفه سجادیه که هر قیامی تا قبل از قیام قائم آل محمّد(ص) بر اندوه ما و شیعیان ما می افزاید و در طوفان بلا هلاک می شود، نظریه فقهی سوال اول تعمیم داده نمی شود زیرا نمونه بارز آن انقلاب ما می باشد که بسیاری از شیعیان در جریان انقلاب و بعد از ان در 8 سال جنگ به شهادت رسیده و مسلماً قلب مولا صاحب الزّمان (عج) را به درد آورده و حال نیز به حقوق اشخاص منتقد تجاوز و به آنان برچسب بی دینی زده می شود که این عمل بدینجا رسیده که خیل عظیمی از مردم دین گریز و بعضاً منکر امام زمان (عج) شده اند و مطمئناً این نیز قلب امام زمان(ع) را به درد می آورد. آخر این انقلاب چه ثمره ایی داشت برای ما؟ لطفاً منطقاً جواب دهید؟ اگر این نظریه ها را رد می کنید پس حال که مردم به خیابانها آمده اند کار درستی است؟