سلام من این سوال وپاسخ آن را اینجا مطالعه کردم ولی به مورد 3 که علت برخی اختلافات میان مراجع با وجود امام زمان (عج) پاسخ صریحی ندادید لطفا توضیح دهید: ((سوال : بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام. برای یکی از دوستان بنده سوالاتی پیش می آید که در ذیل عرض می کنم. 1. اصلا آیا امام زمان (عج) وجود دارد ؟ چه دلیل منطقی و عقلی برای این مدعا وجود دارد ؟ (بدون سود جستن از روایات و احادیث). 2. اگر بر اساس هدایت مداوم بخواهیم اثبات کنیم که آقا وحود دارند ، پس چرا نزدیک به هزار سال است که آقا خود را نشان نداده که اصل هدایت رعایت شود و ما نخواهیم به مراجع مراجعه کنیم ؟ 3. چرا ما به مراجع رجوع می کنیم و چرا در برخی مسائلشان با هم اختلاف نظر دارند ؟ و اگر اختلافی هست ، این مدعا را اثبات نمی کند که اصل هدایت رعایت نشده و شاید عده ای بتوانند بگویند امام زمان (عج) ساخته شیعیان است ؟))
باسلام. پاسخ شما در چند بند ارائه می شود : الف) امامت اشخاص خاص، مثلا خصوص امام باقر و امام صادق و امام زمان ، پس از اثبات اصل توحید و نبوت و خصوص نبوت پیامبر اکرم و حقانیت قرآن است . لذا اینکه فرموده اید(بدون سود جستن از روایات و احادیث) سخنی بی معناست اگر کسی آیات و روایات را قبول ندارد دیگر اثبات وجود امام زمانی که امامتش در ادامه ی هدایت پیامبر و قرآن کریم است چه سودی دارد و چه معنایی؟! بله اصل امامت و لزوم امام با دلیل عقلی قابل اثبات است اما نه خصوص امامی با مشخصات خاص ( فرزند امام عسکری متولد نیمه شعبان 255 هجری و ...) امامت امامی خاص، پس از پذیرش حقانیت قرآن و روایات پیامبر اکرم است. ب) امام غایب هر چند مردم از بهره ی بسیاری از منافعش محرومند اما منشأ آثار بسیاری است و مردم از هدایت های او در پس پرده غیبت هم بهره مندند و مراجعه به مراجع ( در خصوص احکام شرعی) هم از تدابیر خود امام زمان است.(( مقصود از غیبت عدم حضور در جامعه نیست بلکه مقصود این است که امام در بین مردمند و با آنان زندگی میکنند لیکن کسی ایشان را نمی شناسد. بنابر این غیبت به معنای عدم ظهور است نه عدم حضور. برخی از آثار امام غائب :1- امام واسطه ی فیض الهی است (بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء) 2- اثر تربیتی : وجود امام ناظر آثار بزرگ تربیتی در مراعات دستورات الهی در مردم دارد 3- انتفاع از دعا و عنایات حضرت در هدایت و نجات از گرفتاری ها 4- دفع بلایا و خطرات و کید دشمنان. خود حضرت در نامه ای می فرمایند ما شما را به حال خود رها نکرده ایم اگر نبود عنایت ما هر آینه دشمنانتان شما را خرد و نابود می کردند 5- حضور امام زنده در متن مردم (هر چند به صورت ناشناس) مایه ی امید و دلگرمی مؤمنان و کسانی است که با ایشان رابطه ی روحی و عاطفی دارند. 6- حضور حضرت در جوامع (در طول دوره ی غیبت ) و نظارت حضرت بر آمد و شد حکومت ها و تحولات اجتماعی و کمبودها و نقصان ها و نقاط ضعف و قوت ملل و جوامع ، قبل از ظهور و قیام.))ج) تقلید به معنای رجوع غیر متخصص به متخصص است که هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی دارد. الف) دلیل عقلی : برای شناخت احکام شرعی، آگاهی‌های فراوانی، از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات، و ده‌ها مسأله دیگر لازم است که آموختن آن‌ها نیازمند سال‌ها تلاش جدی است. در چنین حالتی، مکلف خود را در برابر سه راه می‌بیند: نخست این‌که راه تحصیل این علم را -که همان اجتهاد است- پیش گیرد؛ دوم این‌که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه‌ای عمل کند که طبق همه آرا عمل او صحیح باشد (یعنی احتیاط کند)؛ و سوم این‌که از رأی کسی که این علوم را کاملاً آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید. بی‌شک، او در راه اول اگر به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعی خواهد شد و از دو راه دیگر بی‌نیاز، امّا تا رسیدن به آن، ناگزیر از دو راه دیگر است. راه دوم نیازمند اطلاعات کافی از آرای موجود در هر مسأله و روش‌های احتیاط است و در بسیاری از موارد، به دلیل سختی احتیاط، زندگی عادی او را مختل می‌کند. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعی ندارد و در هر مسأله تخصصی دیگر وجود دارد. مثلاً یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار می‌شود. او برای درمان بیماری خود یا باید خود شخصاً به تحصیل علم پزشکی بپردازد، یا تمام آرای پزشکان را مطالعه کرده، و به گونه‌ای عمل کند که بعداً پشیمان نشود، و یا به یک پزشک متخصص رجوع کند. راه اول او را به درمان سریع نمی‌رساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است، و او را از کار تخصصی خود، که مهندسی است، باز می‌دارد. لذا او بی‌درنگ از یک پزشک متخصص کمک می‌گیرد و رأی او را عمل می‌کند. او در عمل به رأی پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آینده و احیاناً سرزنش دوستان نجات می‌دهد، بلکه در اغلب موارد، درمان نیز می‌شود. مکلف نیز در عمل به رأی مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آخرت و عذاب الهی نجات می‌دهد، بلکه به مصالح احکام شرعی نیز دست می‌یابد مردم به طوری عادی، در زندگی روزمره خود، هر جا به کاری نیاز پیدا کنند که تخصص کافی را در آن ندارند، به رجوع می‌کنند. پزشک برای تعمیر ماشین خود به مهندس و مکانیک رجوع می‌کند و مهندس برای درمان به پزشک و هیچ یک از آن‌ها، جهل خود در آن زمینه را اهانت به خود حساب نمی‌کنند؛ زیرا رجوع به خبره یعنی دنبال علم و تخصصِ متخصصان رفتن. در جهان امروز، تحقیق در همه علوم برای یک نفر کاری است غیر ممکن و غیر ضرور. امروز اکثر قریب به اتّفاق روحانیون در مسائل شرعی تقلید می‌کنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نکرده‌اند، و یا نیازی به اجتهاد در احکام شرعی احساس نمی‌کنند، و به جای آن وقت خود را در تخصص‌های دیگر علوم دینی صرف کرده‌اند این گروه خودشان در احکام شرعی تقلید می کنند. ب)دلیل نقلی یعنی آیات و روایات به لزوم تقلید دستور داده‌اند مانند آیه (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ؛ اگر نمی‌دانید از آگاهان بپرسید)، و سخن امام ‌علیه‌السلام: (و امّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه ؛ هر کس از فقهای امّت ماکه نفس خود را مواظبت کند و از دینش پاسداری نماید، با هوای نفس مخالفت و فرمان مولای خود را اطاعت کند؛ سزاوار است که غیر فقها از او تقلید کنند) لذا رجوع به مراجع تقلید ( در خصوص احکام شرعی) هم از تدابیر خود امام زمان است.د) اما در خصوص اختلاف نظر مراجع : مراجع تقلید بر سر اصول و اعتقادات اختبلاف نظر ندارند اساسا مراجع تقلید متخصص در زمینه احکام شرعی اند و با مراجعه به منابع شرعی (قرآن و روایات ) احکام را استنباط و استخراج میکنند یعنی با تلاش علمی و فکری بر اساس قواعد و ضوابط خاص احکام را استخراج و برداشت میکنند بنابر این مرجع تقلید ، متخصص و خبره در استخراج احکام شرعی از روی منابع و ادله شرعی میباشد ، همانند سایر متخصصین (چشم پزشک ، مکانیک و . . .) و تقلید به معنای رجوع به متخصص است. و طبیعی است نتیجه ای که یک متخصص پس از طی مسیر استدلال به آن می رسد و برداشتی که میکند گاهی با متخصص دیگر متفاوت است ، به عنوان مثال پزشکان امروزه اختلاف نظر دارند که آیا برای کودکی که یک بار دچار تشنج همراه با تب شده ، خوردن قرص فنوباربیتال در جلوگیری از تشنج مجدد موثر است یا خیر. برخی معتقدند موثر نیست و برخی معتقدند موثر است. اختلاف نظر مراجع (نظر تخصصی در برخی احکام ) نیز چنین است نه اینکه خداوند دو حکم دارد حکم خداوند یکی است( همچنانکه در واقع آن قرص یا مفید است یا نیست) اما در تشخیص واقع گاه به دو نتیجه ی متفاوت می رسند. موفق باشید.
عنوان سوال:

سلام
من این سوال وپاسخ آن را اینجا مطالعه کردم ولی به مورد 3 که علت برخی اختلافات میان مراجع با وجود امام زمان (عج) پاسخ صریحی ندادید لطفا توضیح دهید:



((سوال : بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام. برای یکی از دوستان بنده سوالاتی پیش می آید که در ذیل عرض می کنم. 1. اصلا آیا امام زمان (عج) وجود دارد ؟ چه دلیل منطقی و عقلی برای این مدعا وجود دارد ؟ (بدون سود جستن از روایات و احادیث). 2. اگر بر اساس هدایت مداوم بخواهیم اثبات کنیم که آقا وحود دارند ، پس چرا نزدیک به هزار سال است که آقا خود را نشان نداده که اصل هدایت رعایت شود و ما نخواهیم به مراجع مراجعه کنیم ؟ 3. چرا ما به مراجع رجوع می کنیم و چرا در برخی مسائلشان با هم اختلاف نظر دارند ؟ و اگر اختلافی هست ، این مدعا را اثبات نمی کند که اصل هدایت رعایت نشده و شاید عده ای بتوانند بگویند امام زمان (عج) ساخته شیعیان است ؟))


پاسخ:

باسلام. پاسخ شما در چند بند ارائه می شود : الف) امامت اشخاص خاص، مثلا خصوص امام باقر و امام صادق و امام زمان ، پس از اثبات اصل توحید و نبوت و خصوص نبوت پیامبر اکرم و حقانیت قرآن است . لذا اینکه فرموده اید(بدون سود جستن از روایات و احادیث) سخنی بی معناست اگر کسی آیات و روایات را قبول ندارد دیگر اثبات وجود امام زمانی که امامتش در ادامه ی هدایت پیامبر و قرآن کریم است چه سودی دارد و چه معنایی؟! بله اصل امامت و لزوم امام با دلیل عقلی قابل اثبات است اما نه خصوص امامی با مشخصات خاص ( فرزند امام عسکری متولد نیمه شعبان 255 هجری و ...) امامت امامی خاص، پس از پذیرش حقانیت قرآن و روایات پیامبر اکرم است. ب) امام غایب هر چند مردم از بهره ی بسیاری از منافعش محرومند اما منشأ آثار بسیاری است و مردم از هدایت های او در پس پرده غیبت هم بهره مندند و مراجعه به مراجع ( در خصوص احکام شرعی) هم از تدابیر خود امام زمان است.(( مقصود از غیبت عدم حضور در جامعه نیست بلکه مقصود این است که امام در بین مردمند و با آنان زندگی میکنند لیکن کسی ایشان را نمی شناسد. بنابر این غیبت به معنای عدم ظهور است نه عدم حضور. برخی از آثار امام غائب :1- امام واسطه ی فیض الهی است (بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء) 2- اثر تربیتی : وجود امام ناظر آثار بزرگ تربیتی در مراعات دستورات الهی در مردم دارد 3- انتفاع از دعا و عنایات حضرت در هدایت و نجات از گرفتاری ها 4- دفع بلایا و خطرات و کید دشمنان. خود حضرت در نامه ای می فرمایند ما شما را به حال خود رها نکرده ایم اگر نبود عنایت ما هر آینه دشمنانتان شما را خرد و نابود می کردند 5- حضور امام زنده در متن مردم (هر چند به صورت ناشناس) مایه ی امید و دلگرمی مؤمنان و کسانی است که با ایشان رابطه ی روحی و عاطفی دارند. 6- حضور حضرت در جوامع (در طول دوره ی غیبت ) و نظارت حضرت بر آمد و شد حکومت ها و تحولات اجتماعی و کمبودها و نقصان ها و نقاط ضعف و قوت ملل و جوامع ، قبل از ظهور و قیام.))ج) تقلید به معنای رجوع غیر متخصص به متخصص است که هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی دارد. الف) دلیل عقلی : برای شناخت احکام شرعی، آگاهی‌های فراوانی، از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات، و ده‌ها مسأله دیگر لازم است که آموختن آن‌ها نیازمند سال‌ها تلاش جدی است. در چنین حالتی، مکلف خود را در برابر سه راه می‌بیند: نخست این‌که راه تحصیل این علم را -که همان اجتهاد است- پیش گیرد؛ دوم این‌که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه‌ای عمل کند که طبق همه آرا عمل او صحیح باشد (یعنی احتیاط کند)؛ و سوم این‌که از رأی کسی که این علوم را کاملاً آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید. بی‌شک، او در راه اول اگر به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعی خواهد شد و از دو راه دیگر بی‌نیاز، امّا تا رسیدن به آن، ناگزیر از دو راه دیگر است. راه دوم نیازمند اطلاعات کافی از آرای موجود در هر مسأله و روش‌های احتیاط است و در بسیاری از موارد، به دلیل سختی احتیاط، زندگی عادی او را مختل می‌کند. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعی ندارد و در هر مسأله تخصصی دیگر وجود دارد. مثلاً یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار می‌شود. او برای درمان بیماری خود یا باید خود شخصاً به تحصیل علم پزشکی بپردازد، یا تمام آرای پزشکان را مطالعه کرده، و به گونه‌ای عمل کند که بعداً پشیمان نشود، و یا به یک پزشک متخصص رجوع کند. راه اول او را به درمان سریع نمی‌رساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است، و او را از کار تخصصی خود، که مهندسی است، باز می‌دارد. لذا او بی‌درنگ از یک پزشک متخصص کمک می‌گیرد و رأی او را عمل می‌کند. او در عمل به رأی پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آینده و احیاناً سرزنش دوستان نجات می‌دهد، بلکه در اغلب موارد، درمان نیز می‌شود. مکلف نیز در عمل به رأی مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آخرت و عذاب الهی نجات می‌دهد، بلکه به مصالح احکام شرعی نیز دست می‌یابد مردم به طوری عادی، در زندگی روزمره خود، هر جا به کاری نیاز پیدا کنند که تخصص کافی را در آن ندارند، به رجوع می‌کنند. پزشک برای تعمیر ماشین خود به مهندس و مکانیک رجوع می‌کند و مهندس برای درمان به پزشک و هیچ یک از آن‌ها، جهل خود در آن زمینه را اهانت به خود حساب نمی‌کنند؛ زیرا رجوع به خبره یعنی دنبال علم و تخصصِ متخصصان رفتن. در جهان امروز، تحقیق در همه علوم برای یک نفر کاری است غیر ممکن و غیر ضرور. امروز اکثر قریب به اتّفاق روحانیون در مسائل شرعی تقلید می‌کنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نکرده‌اند، و یا نیازی به اجتهاد در احکام شرعی احساس نمی‌کنند، و به جای آن وقت خود را در تخصص‌های دیگر علوم دینی صرف کرده‌اند این گروه خودشان در احکام شرعی تقلید می کنند. ب)دلیل نقلی یعنی آیات و روایات به لزوم تقلید دستور داده‌اند مانند آیه (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ ؛ اگر نمی‌دانید از آگاهان بپرسید)، و سخن امام ‌علیه‌السلام: (و امّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه ؛ هر کس از فقهای امّت ماکه نفس خود را مواظبت کند و از دینش پاسداری نماید، با هوای نفس مخالفت و فرمان مولای خود را اطاعت کند؛ سزاوار است که غیر فقها از او تقلید کنند) لذا رجوع به مراجع تقلید ( در خصوص احکام شرعی) هم از تدابیر خود امام زمان است.د) اما در خصوص اختلاف نظر مراجع : مراجع تقلید بر سر اصول و اعتقادات اختبلاف نظر ندارند اساسا مراجع تقلید متخصص در زمینه احکام شرعی اند و با مراجعه به منابع شرعی (قرآن و روایات ) احکام را استنباط و استخراج میکنند یعنی با تلاش علمی و فکری بر اساس قواعد و ضوابط خاص احکام را استخراج و برداشت میکنند بنابر این مرجع تقلید ، متخصص و خبره در استخراج احکام شرعی از روی منابع و ادله شرعی میباشد ، همانند سایر متخصصین (چشم پزشک ، مکانیک و . . .) و تقلید به معنای رجوع به متخصص است. و طبیعی است نتیجه ای که یک متخصص پس از طی مسیر استدلال به آن می رسد و برداشتی که میکند گاهی با متخصص دیگر متفاوت است ، به عنوان مثال پزشکان امروزه اختلاف نظر دارند که آیا برای کودکی که یک بار دچار تشنج همراه با تب شده ، خوردن قرص فنوباربیتال در جلوگیری از تشنج مجدد موثر است یا خیر. برخی معتقدند موثر نیست و برخی معتقدند موثر است. اختلاف نظر مراجع (نظر تخصصی در برخی احکام ) نیز چنین است نه اینکه خداوند دو حکم دارد حکم خداوند یکی است( همچنانکه در واقع آن قرص یا مفید است یا نیست) اما در تشخیص واقع گاه به دو نتیجه ی متفاوت می رسند. موفق باشید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین