در مقابل آیاتی که هدایت قرآن را برای متقین دانسته است، آیات دیگری در قرآن کریم وجود دارد که هدایت و ذکر و نذیر بودن کتاب های آسمانی و قرآن را برای همه مردم دانسته و مخصوص مؤمنان قرار نداده است. درباره هدایت عمومی، قرآن می فرماید: "... ماهِ رمضان ماهی است که قرآن، برای راهنمایی و هدایت مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. از مجموعه این آیات چنین استفاده می شود که از هدایت بودن کتاب های آسمانی به خصوص قرآن کریم به دو گونه یاد شده است، اول: هدایت و بیداری برای جهانیان. دوم: هدایتی برای متقین. درباره هدایت متقین نیز چنین است که یک هدایت ابتدایی داریم که قبل از این هدایت لازم نیست به قرآن ایمان داشته باشیم، بلکه تنها نیاز به فطرتی سالم می باشد و هدایت دوم از ناحیه قرآن و فرع بر هدایت اول است. با این بیان اشکال دور نیز مرتفع است.
در قرآن همواره تأکید می شود که آیات الاهی تنها برای کسانی است که متقی هستند و به غیب ایمان دارند و ...، اما برای این که متقی شویم و ایمان به غیب بیاوریم و ... نیاز است که قرآن را بپذیریم؟ گویا در این جا اشکال دور وارد می شود؟
در مقابل آیاتی که هدایت قرآن را برای متقین دانسته است، آیات دیگری در قرآن کریم وجود دارد که هدایت و ذکر و نذیر بودن کتاب های آسمانی و قرآن را برای همه مردم دانسته و مخصوص مؤمنان قرار نداده است. درباره هدایت عمومی، قرآن می فرماید: "... ماهِ رمضان ماهی است که قرآن، برای راهنمایی و هدایت مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. از مجموعه این آیات چنین استفاده می شود که از هدایت بودن کتاب های آسمانی به خصوص قرآن کریم به دو گونه یاد شده است، اول: هدایت و بیداری برای جهانیان. دوم: هدایتی برای متقین. درباره هدایت متقین نیز چنین است که یک هدایت ابتدایی داریم که قبل از این هدایت لازم نیست به قرآن ایمان داشته باشیم، بلکه تنها نیاز به فطرتی سالم می باشد و هدایت دوم از ناحیه قرآن و فرع بر هدایت اول است. با این بیان اشکال دور نیز مرتفع است.
- [سایر] آیا هدایت قرآن برای متقین است و در این صورت آیا اشکال دور وارد نیست؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن علم غیب را مخصوص خدا دانسته و در برخی برای رسولان هم علم غیب را ممکن دانسته است. اما برای گروه دیگر این بحث نیست. چگونه میتوان علم غیب داشتن ائمه(ع) را توجیه کرد؟
- [سایر] آیادرست است عده ای از اهل سنت معتقدند یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم را شیعیان وارد قران کرده اند (یعنی قرآن تحریف شده)؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا مسح صفحه تلویزیون، هنگامی که آیات قرآن را نشان میدهد، بدون وضو اشکال دارد؟
- [سایر] با سلام، لطفاً به اشکال زیر پاسخ دهید: با توجه به عباراتی از قبیل (أکثرهم لا یؤمنون) در آیات قرآن و نیز بررسی نسبت مؤمنان به کفار، در دورانها، مکانها و اقوام مختلف، این اشکال به ذهن میآید که برنامهای که خداوند برای تعالی و تربیت نوع بشر طراحی نموده، در عمل ناقص و ناکارآمد بوده که همیشه منجر به در اقلیت بودن مؤمنان شده است،! و این نتیجهگیری با صفات کمال خداوند تضاد دارد! با تشکر و التماس دعا
- [سایر] با سلام؛ یکی از اشکالات وارد بر قرآن، آیات سوره حمد میباشد؛ زیرا خداوند بینیاز هیچگاه از بندگانش نمیخواهد که او را ستایش کنند!
- [سایر] سلام . چرا هیچ نامی از امامانی که اینقدر مهمتر هستند در قران نیامده است؟ ما اعتقاد داریم که پیامبر معجره می کرده است در صورتی که در یکی از آیات قران خود پیامبر در پاسخ کافران که درخواست معجزه می کنند می فرمایند من هم بشری مثل شما هستم و از اسرار غیب آگاه نیستم؟
- [آیت الله خامنه ای] . دفن اسماء مبارک و آیات قرآنی یا تبدیل آنها به خمیر به وسیله آب، هنگام نیاز اشکال ندارد، ولی جواز سوزاندن آنها مشکل است و اگر بیاحترامی محسوب شود، جایز نیست، و نیز تقطیع آنها اگر بیاحترامی محسوب شود، جایز نیست و در غیر این صورت نیز اگر تقطیع، موجب محو نوشته جلاله و آیات قرآنی نشود، کافی نیست.
- [سایر] زکات به چه معنا است؟ چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس که شرایط عمومیتری دارد؟ آیا به این دلیل است که معنای زکات چیزی غیر از آن است که تا به حال میدانستیم؟ آیا دلیل دیگری دارد؟ اگر بگوییم در آن زمان، زکات نسبت به خمس عمومیتر بوده، پس این حقیقت که آیات قرآن برای تمامی دورانها است از بین میرود! آیا اگر در قرآن بیان میشود (مؤمن واقعی کسی است که در حال رکوع زکات میدهد، پس کسانی که در حال رکوع زکات نمیدهند)؛ یعنی همه به جز حضرت علی(ع) مؤمن نیستند؟ از کجا مشخص میشود که آن انگشتر اهدایی همان مالی بوده که زکات نام گرفته در حالیکه زکات به آن معنایی که ما میشناسیم، باید محاسبه و بعد پرداخت شود، پس چطور دقیقاً همان انگشتر، زکات مال شده است؟ چرا خمس یا قسمتی از آن نشده است؟ لطفاً با دلیل و مدرک و مرجع پاسخ دهید.
- [آیت الله مظاهری] رفتن به تشییع جنازه، شرکت در نماز جمعه و جماعت، غسل جمعه و دیگر اموری که بسیار به آن تأکید شده است، ولی مستحب هستند، اگر نیاز به خروج از مسجد داشته باشد، آیا انجام آن برای معتکف اشکال دارد؟ و در روز اول و دوم و سوم فرقی بین آنهاست؟
- [آیت الله بهجت] قرآن یا دعا خواندن در نماز اشکال ندارد، مگر چهار آیهای که سجده واجب دارند و در مسئله 898 گذشت یا اینکه دعا خواندن بهطوریکه به نظم واجب در قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند و یا نفرین بر مؤمن باشد که در این صورت نماز باطل خواهد بود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان کبیره در اسلام تهمت است، و معنای آن این است که عیبی را به کسی نسبت دهد که آن عیب را نداشته باشد، بلکه اگر عیب هم نباشد ولی او راضی به آن نسبت نباشد، باز تهمت و حرام است، و اگر راضی باشد، گرچه تهمت نیست، ولی دروغ و حرام است، نظیر تملّقها و تعریفهای بیجا، و قرآن شریف تهمت را در حدّ کفر میداند: (انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُون بایاتِ اللَّه)[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.)
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله سیستانی] پنج چیز بر جنب حرام است : اول : رساندن جائی از بدن خود به خط قرآن یا به اسم خداوند به هر لغت که باشد ، و بهتر آن است که به أسماء پیغمبران ، و امامان و حضرت زهراء علیهمالسلام نیز نرساند . دوم : وارد شدن به مسجد الحرام ، و مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم اگرچه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود . سوم : توقف در مساجد دیگر ، و همچنین بنابر احتیاط واجب در حرم امامان علیهمالسلام ، ولی اگر از مسجد عبور کند مثل اینکه از یک درِ مسجد داخل و از درِ دیگر خارج شود ، مانعی ندارد . چهارم : داخل شدن در مسجد برای برداشتن چیزی ، و همچنین گذاشتن چیزی در آن هر چند خودش وارد مسجد نشود ، بنابر احتیاط لازم . پنجم : خواندن هر یک از آیات سجده واجب ، و آن در چهار سوره است : اول : سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل) . دوم : سوره چهل و یکم (حم سجده) . سوم : سوره پنجاه و سوم (والنجم) . چهارم : سوره نود و ششم (اقرأ) . چیزهائی که بر جنب مکروه است
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در جائی که به واسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیّت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، اگر به امید تمام کردن شروع کند اشکال ندارد و اگر به مانعی برنخورد نمازش صحیح است، و در جائی که ماندن در آن حرام است (مثلاً جائی که خطر خراب شدن سقف یا ریزش کوه یا تصادف و...) نباید نماز بخواند ولی اگر خواند نمازش صحیح است لیکن مرتکب حرام شده است. و همچنین روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است مانند فرش یا روزنامه ای که اسم خدا و آیات قرآن بر آن نوشته شده نباید نماز بخواند ولی اگر خواند نمازش صحیح است امّا مرتکب حرام شده است.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام دروغ است و معنای آن فریب دیگران است به چیزی که در نظر او واقعیّت ندارد و قرآن شریف به طور مؤکّد، سلب ایمان از دروغگو نموده است: (انَّما یَفْتَرِی الکَذِبَ الَّذین لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه).[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.) بلکه در روایات آمده است که دروغگو دشمن خداست و آن اقسامی دارد: الف) نسبت دروغ دادن به پیامبران گرامی و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و این قسم از دروغ که بدعت به آن میگویند، شدیدترین عذاب الهی را دارد و از همه اقسام دروغ بزرگتر و از اکبر کبائر است، مخصوصاً اگر سبب گمراهی کسی شود. ب) دروغ مفسدهآمیز نظیر دروغی که روابط بین دو مسلمان را تیره کند و نظیر دروغی که آبروی کسی را ببرد و نظیر دروغی که کسی را در خطر اندازد و مانند اینها. و قدر متیقّن از آیات و روایاتی که در مذمّت دروغ است همین قسم از دروغ میباشد. ج) نسبت دادن عیبی به کسی که آن عیب را نداشته باشد؛ نظیر نسبت زنا به زن عفیفه و یا مرد عفیف و نظیر نسبت سرقت به کسی که سرقت نکرده باشد و نظیر اینها، و به آن تهمت هم میگویند و این قسم علاوه بر اینکه دروغ است، غیبت نیز میباشد و در روایات آمده است کسی که تهمت بزند، در روز قیامت او را بر تپّهای از چرک و خون که صورت برزخی آن تهمت است نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند. د) دروغی که مفسده آمیز نباشد، نظیر تعریف بیجا از خود یا دیگران و نظیر اظهار محبّت و ارادت به کسی که محبّت و ارادت به او ندارد و مانند اینها، و حرمت این قسم دروغ نزد فقها مسلّم است و از آیات و روایات نیز به خوبی استفاده حرمت میشود. ه) دروغی که علاوه بر اینکه مفسده ندارد، فریب کسی هم نیست، نظیر قصّهها و داستانهای دروغ آمیز و شوخیهای دروغ آمیز و مانند اینها، و این قسم از دروغ گرچه حرام نیست، ولی از روایات به خوبی استفاده میشود که مسلمان واقعی از مثل این دروغها نیز پرهیز میکند. صفحه 401 و) توریه، و معنای آن این است که لفظی بگوید و معنایی را اراده کند که مخاطب توجّه به آن معنی نداشته باشد، و این قسم از دروغ نیز جایز نیست. و اینکه مشهور در میان مردم است که توریه بدون ضرورت جایز است، صحّت ندارد.