با توجه به این که امامان (ع) از هر نظر و از جمله عقل معاش و تجارت، کامل ترین انسان ها بودند در این صورت می توانستند اموال نسبتا زیادی به دست آورند. بر اساس روایات و احادیث، ائمه (ع) به شغل کشاورزی، باغداری، کار و کسب و ... اشتغال داشتند که ما در این جا به دو مورد از آن اشاره می نماییم. 1. علی (ع) در مدینه چاه های زیادی حفر نموده که به "ابیار علی" معروف است. همچنین حضرتش زمین های بسیاری آباد کرده و نخلستان هایی درست کردند که هنوز هم آثار آنها موجود است. در روایت آمده، امیر المؤمنین (ع) هنگامی که از جهاد فراغت پیدا میکرد، به آموزش مردم و داوری میان ایشان میپرداخت. و چون از این تکلیف میآسود، در باغی که داشت با دست خود کار میکرد، و در هنگام کار ذکر میگفت. 2. ابی عمرو شیبانی می گوید: حضرت صادق (ع) را دیدم که در دست بیلی داشت و بر تن روپوشی خشن، در باغ خود کار می کرد، عرق از پشت مبارکش می ریخت، عرض کردم فدایت شوم، بدهید من کمک کنم. فرمود: "من دوست دارم که مرد در راه جست و جوی معیشت از حرارت آفتاب رنج ببرد". باتوجه به این موارد و موارد مشابه بسیاری که در کتب روایی و تاریخی و ... موجود است، در می یابیم که امامان (ع) اهل کار و تلاش بودند و با وجود کارگرانی که داشتند خودشان شخصاً نیز اقدام به فعالیت می نمودند. بر این اساس به دنبال آن طبعاً اموالی نیز به دست می آوردند که در بیشتر مواقع بسیاری از آن را انفاق می نمودند.
در مسئله انفاق روایاتی را از ائمه معصومین (ع) می خوانیم که آنان هرگز سائل را ناکام نمی گذاشتند پس سؤال من این است: 1. شغل ائمه (ع) چه بود؟ 2. از کجا این قدر اموال زیادی داشتند که به دیگران کمک کنند؟
با توجه به این که امامان (ع) از هر نظر و از جمله عقل معاش و تجارت، کامل ترین انسان ها بودند در این صورت می توانستند اموال نسبتا زیادی به دست آورند. بر اساس روایات و احادیث، ائمه (ع) به شغل کشاورزی، باغداری، کار و کسب و ... اشتغال داشتند که ما در این جا به دو مورد از آن اشاره می نماییم. 1. علی (ع) در مدینه چاه های زیادی حفر نموده که به "ابیار علی" معروف است. همچنین حضرتش زمین های بسیاری آباد کرده و نخلستان هایی درست کردند که هنوز هم آثار آنها موجود است. در روایت آمده، امیر المؤمنین (ع) هنگامی که از جهاد فراغت پیدا میکرد، به آموزش مردم و داوری میان ایشان میپرداخت. و چون از این تکلیف میآسود، در باغی که داشت با دست خود کار میکرد، و در هنگام کار ذکر میگفت. 2. ابی عمرو شیبانی می گوید: حضرت صادق (ع) را دیدم که در دست بیلی داشت و بر تن روپوشی خشن، در باغ خود کار می کرد، عرق از پشت مبارکش می ریخت، عرض کردم فدایت شوم، بدهید من کمک کنم. فرمود: "من دوست دارم که مرد در راه جست و جوی معیشت از حرارت آفتاب رنج ببرد". باتوجه به این موارد و موارد مشابه بسیاری که در کتب روایی و تاریخی و ... موجود است، در می یابیم که امامان (ع) اهل کار و تلاش بودند و با وجود کارگرانی که داشتند خودشان شخصاً نیز اقدام به فعالیت می نمودند. بر این اساس به دنبال آن طبعاً اموالی نیز به دست می آوردند که در بیشتر مواقع بسیاری از آن را انفاق می نمودند.
- [سایر] طبق آنچه ائمه معصومین (ع) در مورد کمک مالی به برادر دینی، به ما سفارش کردند و دستور دادند، گاهی به برادران قرض می دهم بدون این که ضمانت و سود دریافت کنم. ولی مسئله ای که پیش می آید این که:1. آنها گاهی دیگر دینشان را پرداخت نمی کنند، بعد از سالیانی که گذشت من آن دین را به پیروی از ائمه معصومین (ع) می بخشم.2. اگر پولم را مطالبه کنم، تعداد زیادی از آنها خوششان نمی آید، یا وانمود می کنند که اصلا قرضی در کار نیست.3. با آنهای که به پول احتیاج دارند چه کار باید بکنم؟4. آداب قرض دادن و قرض گرفتن در فقه چگونه است، تا طرفین متحمل ضرر نشوند؟
- [سایر] ائمه معصومین(ع) گاهی در مهمانیها مجبور به خوردن اموال خلفای زمان خود میشدند و با توجه به داستان عقیل برادر حضرت علی(ع) و مراجعه او به معاویه، مشخص میشود مال خلفا کاملاً حلال نبوده است. آیا میتوان گفت ائمه سهم خود از بیت المال را میخوردند؟
- [سایر] با عرض سلام، 1. آیا این مطلب صحیح است که در زیارتنامه های موجود، فقط به 3 تن از معصومان، یعنی امیرالمومنین (ع)، حضرت فاطمه زهرا (س( و حضرت جواد (ع)، آیت الله العظمی خطاب شده است؟ 2. در صورت صحت مطلب فوق، آیا جایز است مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ را با عنوان آیت الله العظمی خطاب کرد؟ در صورتی که می دانیم، به هیچ وجه این عزیزان با آن بزرگواران قابل مقایسه نیستند، ضمنا به بقیه ائمه (ع) که نامشان را نیاورده ایم نیز چنین عنوانی گفته نشده است، با وجود این که می دانیم همه آنها آیت عظمای الاهی هستند. با تشکر فراوان.
- [آیت الله خوئی] در جواب بعضی از استفتائات میزان در شغله السفر اشتغال اقلا ثلث سال قرار دادید و در کمتر از آن حکم به قصر فرمودید چنان که در حملهدار عصر ما چنین فرمودید، ولی در جواب بعضی از اسفتائات که سؤال از شخصی شده بود که در بین چند سال اتفاقاً جهت شغل به شهری سفر کرده و بنا دارد 2 یا 3 ماه در آنجا بماند و هر روزه یا بین دو روز یکبار به خارج آن شهر به قدر مسافت شرعیه برای انجام شغل رفت و آمد میکند حکم به تمام فرمودید در صورتی که آن مدت که دو یا سه ماه است به قدر 13 سال نمیشود به خصوص با توجه به آن که ممکن است بین ده سال یا کمتر یا بیشتر چنین اتفاقی بیفتد لطفاً توضیح دهید و جهت حکم به تمام در فرض دوم چیست؟ چون با توجه به علت و دلیل مسئله میتوان فروع دیگری که از این قبیل است که شدیداً محل ابتلاء است جواب داد.
- [سایر] سلام علیکم، چند پیشنهاد: 1- در پاسخ به خانم \"زهرا ن\" و امثالهم از ضیق وقت واینکه شما تنها یک نفر هستید، صحبت کردید. خیلی سختست که باور کنم شما طلابی را زیر دستتان ندارید که بخواهند به شما در پاسخ دادن به سوالات کمک کنند!!! قطعا پاسخ آنها هم مشابه پاسخهای شما خواهد بود، چرا که آنها هم مثل خودتان طلبه هستند و با رویکرد دینی پاسخ میدهند. در پاسخ به سوال میتوانند اسم خودشان را بعنوان پاسخ دهنده ذکر کنند. اگر مخالفید، نظر سنجی کنید. بنظرم تحمل بی پاسخی خیلی سختست. 2- در قسمت درج پیام، قسمتی برای نوشتن \"عنوان پیام\" باشد، چون کمک میکند که اگر شخصی دنبال خلاصه برنامه، پیگیری و ... جستجو میکند سریعتر آنرا پیدا کند. 3- در پاسخ به سوالات خیلی کم از \" / یا علی\" استفاد کردید، قبلاقبلا ها همه پاسخها آخرش \"/ یا علی\" داشت، نداشت؟؟؟ با تشکر/ یا علی (ع) مدد ...
- [سایر] در احادیث آمده: (شخصی نزد دانیال نبی رفت و خواست فرزندی شبیه حضرت دانیال در ظاهر و باطن داشته باشد. حضرت دانیال سفارش کرد که در هنگام جماع به او فکر کند. در پایان خداوند فرزندی به آن مرد عطا فرمود که از لحاظ ظاهر و باطن شبیه دانیال نبی شد). اما سؤال: 1. آیا باید پدر و مادر با هم به یک چیز فکر کنند و اگر مادر به شخصی دیگر و پدر به یک شخص دیگر فکر کند چه میشود؟ 2. اگر بخواهیم خداوند فرزندی شبیه یکی از ائمه(ع) به ما بدهد باید چه کار کنیم و به چه فکر کنیم؛ چون ما نه ظاهر و چهره ائمه را دیدهایم، نه از نزدیک با سیرت باطنی آنها آشناییم؟ 3. با دانستن این موضوع چرا بعضی از فرزندان ائمه(ع) نا خلف از آب درآمدند؟ ائمه تمام قواعد و ملزومات همبستری را میدانستند و خوب میدانستند که در این مواقع به چه چیزی فکر کنند پس چه چیزی باعث شد فرزندانی اینچنین نصیبشان شود؟ پس تکلیف ما که انسانهای معمولی هستیم چه میشود؟
- [سایر] در کتاب (احقاق الحق) این حدیث آمده است: حضرت امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: (إذا رأیتم الرایات السود فالزموا الأرض و لا تحرکوا أیدیکم و لا أرجلکم ثم یظهر قوم ضعفاء لا یُوبه لهم قلوبهم کزُبَر الحدید هم أصحاب الدولة لا یفون بعهد و لا میثاق یدعون إلی الحق و لیسوا من أهله أسماؤهم الکنی ونسبتهم القری حتی یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء...)؛ زمانی که پرچمهای سیاه را دیدید از جای خود حرکت نکنید – به این معنا که دعوت آنان باطل است و نباید به کمک آنان بشتابید – سپس قومی ضعیف ظاهر میشوند که قلبهایشان؛ مانند برادههای آهن سخت است، آنها وفادار به هیچ عهدی نیستند، به حق فرا میخوانند در حالی که از آن نیستند، اسامیشان، کنیه و نسبتهایشان از نام شهرها گرفته شده؛ تا اینکه در بین خود اختلاف نظر پیدا میکنند و خداوند اهل حق – هر کسی که بخواهد را ظاهر میسازد. چند سؤال درباره این حدیث: 1. آیا این حدیث تنها در کتاب (احقاق الحق) آمده است؟ 2. این حدیث، چه نوع حدیثی است؟ 3. آیا میتوان برای احادیث معصومین مصداق تعیین کرد؟ 4. آیا میتوان گفت این حدیث پیشگویی در مورد داعش است؟
- [سایر] در مورد (توسل) در کتاب تفسیر نمونه (تألیف آیت الله مکارم شیرازی) در تفسیر سوره المائده آیه 35 آمده است که ما نمی توانیم به طور مستقیم از اهل بیت (ع) درخواستی بکنیم، بلکه می بایست از آنها به عنوان وسیله نام برد. زیرا در غیر این صورت شرک خواهد بود. اما آیت الله شهید دستغیب (شهید محراب) در کتاب های وقایع عبرت انگیز، گناهان کبیره و قلب سلیم در مبحث چگونه امام علی (ع) و دیگر امامان می توانند در طول زندگیمان و بعد از مرگ به ما کمک کنند همچنین موارد زیادی را از زندگی آیت الله گلپایگانی، آیت الله نراقی، دختر آیت الله اراکی (فاطمه)، آیت الله طباطبایی و ... نقل نموده که چطور امامان به آنها در هر جنبه از زندگیشان کمک نموده است. 1. آیا می توانیم بگوییم (یا علی مدد) با این نیت که خداوند این قدرت و عنایت را به آنها مرحمت فرموده و از طرف او به ما کمک می کند؟ و آیا می توانیم این کمک را حتی بعد فوت و شهادت آنها یافت؟ 2. می توانیم بگوییم که اهل البیت (ع) روزی دهنده اند؟ (منظور از نظر روحی، معنوی و امورات زندگی، که از طرف خداوند به آنها عطا شده تا به ما کمک کنند) 3. آیا اهل البیت (ع) می توانند در زندگی روزمره به ما کمک کنند؟ 4. آیت الله دستغیب شهید محراب در کتاب (قلب سلیم) خود به طور واضح دارد که ما می توانیم درخواست کرده و بگوییم که اهل بیت (ع) روزی دهنده اند (از نظر معیشت و معنویت با درنظر گرفتن عنایت خداوند).
- [سایر] با سلام. از پاسختان تشکر می کنم. خدا نکند بخواهیم جلوتر از ائمه و معصومین قدم برداریم که جز ضلالت و گمراهی چیزی نصیبمان نخواهدشد. خدایا اگر چنین کردم استغفار می کنم. باور کنید آدم تارک دنیایی نیستم. در جهت بهبود شرایط مادی زندگیم مثل همه تلاش می کنم. اما همیشه قبل از اینکه بخواهم چیزی را به دست بیاورم (مثل پول، ماشین و ...) از خود می پرسم آیا طاقت اینکه خدا آن را بنابر مصلحتی از تو بگیرد داری؟ یا آیا طاقت این را داری که آنها را بگذاری و بروی؟ معمولا با بخشیدن چیزهایی که خیلی دوستشان دارم به دیگران این حس را در خودم تقویت می کنم. اما مسئله اولاد برای من استثنا است. میل زیادی به مادر شدن دارم ولی فکر می کنم که هیچ گاه طاقت اینکه خداوند فرزندم را از من بگیرد یا مرا از او بگیرد، ندارم. این از ضعف ایمان خودم نشات می گیرد نه خدای نکرده اینکه فرزند چیز بدی است و جلوی سلوک معنوی را می گیرد. مرا کمک کنید که چگونه ایمانم را تقویت کنم و در تمام موارد (نه صرفا مسائل مادی) تسلیم مشیت الهی باشم.
- [سایر] ائمه اطهار گاه متناسب با شرایط زمان و مسئله فقهی خاص احادیث را نقل نموده اند. علاوه بر این نقل احادیث جعلی نیز متأسفانه در کتب دینی ما به چشم می خورد. متأسفانه عده ای از دوستان مذهبی ما می خواستند کار خوبی بکنند؛ مثلا بحث عقد موقت را مطرح کنند اما این عده از روی جهالت اقدام به انتشار احادیثی نموده اند که از نظر بلاغتی و از نظر لحن کلامی باید به آنها شک نمود لطفا این احادیث را بررسی کرده و نظرتان را در مورد تک تک احادیث به ما بفرمایید. 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37). 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود. 3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده). 4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48). 5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
- [آیت الله خوئی] فقهاء در بیان اغسال مستحبه اغسال زیادی نقل فرمودهاند که از جملة آنها این چند غسل است: 1- غسل تمام شبهای طاق ماه رمضان و غسل تمام شبهای دهة آخر آن، و غسل دیگری در آخر شب بیست و سوم آن. 2- غسل روز بیست و سوم ذی الحجه. 3- غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذیالعقده. 4- غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است. 5- غسل کسی که در حال مستی خوابیده. 6- غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد، ولی اگر اتفاقاً یا از روی ناچار نگاهش بیفتد یا مثلًا برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست. 7- غسل برای دخول مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله. 8- غسل برای زیارت معصومین علیه السلام از دور یا نزدیک. ولی احوط اینست که این غسلها را به قصد رجاء بهجا آورند.
- [آیت الله سیستانی] فقهاء در بیان اغسال مستحبّه اغسال زیادی نقل فرمودهاند که از جمله آنها این چند غسل است : 1 غسل تمام شبهای طاق ماه رمضان ، و غسل تمام شبهای دهه آخر آن ، و غسل دیگری در آخر شب بیست و سوم آن . 2 غسل روز بیست و چهارم ذی الحجّه . 3 غسل روز عید نوروز ، و پانزدهم شعبان ، و نهم و هفدهم ربیع الاول ، و روز بیست و پنجم ذی القعده . 4 غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است . 5 غسل کسی که در حال مستی خوابیده . 6 غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد ، ولی اگر اتفاقاً یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد ، یا مثلاً برای شهادت دادن رفته باشد ، غسل مستحب نیست . 7 غسل برای زیارت معصومین علیهمالسلام از دور یا نزدیک . استحباب این غسلها ثابت نیست و کسی که میخواهد انجام دهد باید به قصد رجاء باشد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] فقها در بیان غسلهای مستحب، غسلهای زیادی نقل فرمودهاند که از جمله آنها این چند غسل است: 1 - غسل تمام شبهای فرد ماه رمضان و غسل تمام شبهای دهه آخر آن و غسل شبهای پانزدهم و بیست و پنجم و بیست و هفتم و بیست و نهم آن. 2 - غسل روز بیست و چهارم ذی الحجه. 3 - غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و اول و وسط و آخر رجب و روز بیست و پنجم ذی قعده و عید پربرکت غدیر. 4 - غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است. 5 - غسل کسی که در حال مستی خوابیده. 6 - غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد؛ ولی اگر اتّفاقاً یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلاً برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست. 7 - غسل کسی که وزغی کشته است. 8 - غسل به جهت نماز برای رفع اندوه. 9 - غسل برای زیارت حضرات معصومین علیهمالسلام از دور یا نزدیک. استحباب این غسلها ثابت نیست و آنها را به قصد رجاء میتوان انجام داد.
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)