برپایه روایات؛ یکی از نشانه‌های حتمی و مشهور ظهور امام مهدی(عج)، «کشته شدن نفْس زکیّه» است. (در ذیل به برخی از این روایات اشاره می‌شود). این علامت در برخی منابع حدیثی اهل سنت نیز وجود دارد؛[1] ولی در منابع شیعه به عنوان نشانه‌ای حتمی معرّفی می‌شود. بنابر تحقیق و بررسی؛ بیشتر احادیثی که درباره «نفْس زکیّه» نقل شده‌اند، از جهت سندی معتبر و صحیح‌اند. احادیث مربوط به این شخص؛ مانند دیگر احادیث علائم ظهور، به دو دسته تقسیم می‌شوند: بخشی که در آنها سخن از امام مهدی(عج) و ظهور آن‌حضرت وجود ندارد و به عنوان «فتن» و «ملاحم» و به عبارتی؛ پیش‌گویی آینده ذکر شده است. در بخش دیگر؛ به نام حضرت مهدی تصریح شده و قتل نفْس زکیّه، یکی از نشانه‌های ظهور آن‌حضرت دانسته می‌شود. به نظر برخی؛ انتساب به سادات حسنی از ویژگی‌هایی است که برای نفس زکیّه‏ نیز برشمرده شده است؛ از این‌رو نفْس زکیّه همان سیّد حسنی است، ولی شهرت نفْس زکیّه و روایات متعدّدی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات می‌کند. بنابراین، می‌توان احادیث سیّد حسنی را بر نفس زکیّه حمل کرد. حدیثی را که درباره «مرد هاشمی» آمده نیز می‌توان بر نفس زکیّه حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و مقام ابراهیم، درباره هر دو نفر ذکر شده است.[2] به این نکته هم باید توجّه کرد که تعدادی از احادیث منابع شیعه و سنّی درباره نفْس زکیّه، بخصوص آنچه در «الفتن» ابن حماد و «کتاب الغیبة» شیخ طوسی آمده، مستند به معصوم(ع) نیستند. البته همین احادیث به واسطه کتاب‌هایی؛ مانند «التشریف بالمنن» ابن طاووس، به شیعه راه یافته و تلقّی به قبول شده‌اند.[3] بخشی از احادیثی که نفْس زکیّه را نشانه ظهور می‌دانند، آن‌را همراه با چند نشانه مهم دیگر؛ مانند ندای آسمانی، خروج سفیانی و خَسْف بَیداء(به زمین فرو رفتن در بیداء) ذکر می‌کند. اینک به برخی از روایات با توجه به بخش‌هایی که بیان شد؛ اشاره می‌شود: امام صادق(ع) فرمود: «و اختلاف فلان طایفه نیز حتمی است و کشته شدن نفْس زکیّه نیز حتمی است و خروج قائم نیز حتمی است».[4] امام صادق(ع) می‌فرماید: «پنج نشانه، پیش از قیام قائم است: بانگ [آسمانی‏]، [خروج‏] سفیانی، فرو رفتن [سپاه او] در زمین، کشته شدن نفْس زکیّه و [خروج‏] یمانی».[5] امام باقر(ع) می‌فرماید: «هنگامی که مردان، خود را به زنان و زنان، خود را به مردان شبیه کنند ... و جوانی از خاندان محمّد(ص) میان رکن [حجر الأسود] و مقام [ابراهیم‏] - که نامش محمّد بن حسن، نفْس زکیّه است-، کشته شود و بانگی از آسمان آید که حق نزد او و شیعه اوست، این، هنگام خروج قائم ماست».[6] با توجّه به مجموعه متون می‌توان گفت؛ نفْس زکیّه یکی از علائم مشهور و حتمیِ ظهور است که درباره او و شهادت او، تقریباً روایات معتبری وجود دارد. اگر چه مانند دیگر علائم، جزئیّات مرتبط با او از ابهام برخوردار است. نکته قابل توجّه این است که قبل از قیام امام زمان(عج) انسان‌های بی‌گناه و دارای درجات بالای ایمانیِ بسیاری کشته می‌شوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر موقعیت ممتاز اجتماعی و وظیفه مهمّی است که بر عهده او گذاشته شده است؛ از این‌رو می‌توان گفت: منظور از «نفس زکیّه»، انسانی صالح و با تقوا است، و نه شخصی خاص و با این نام، همانگونه که در اعتراض حضرت موسی(ع) به حضرت خضر(ع)، استفاده از عبارت«أَقَتَلتَ نَفساً زَکِیّةً»[7] به عنوان صفتی برای نوجوان مقتول بود و نه نامی برای او. [1] . خزاعی مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ج 1، ص 324 و 329، قاهره، مکتبة التوحید، چاپ اول، 1412ق؛ عبسی، أبو بکر بن أبی شیبه، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ج 7، ص 514، ریاض، مکتبة الرشد، چاپ اول، 1409ق. [2] . ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، طباطبایی، سید محمد کاظم‏، و جمعی از پژوهشگران، دانشنامه امام مهدی(عج) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ‏7، ص 438 – 439، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1393ش. [3] . همان، ص 439. [4] . طوسی، محمد بن حسن‏، کتاب الغیبة، ص 435، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏8، ص 310، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏1، ص 331، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق. [7] . کهف، 74.
قتل نفس زکیه به عنوان نشانههای ظهور امام زمان(عج)؛ به چه معناست؟ آیا (نفس زکیه) نام مستعار است و معنای دیگری دارد؟
برپایه روایات؛ یکی از نشانههای حتمی و مشهور ظهور امام مهدی(عج)، «کشته شدن نفْس زکیّه» است. (در ذیل به برخی از این روایات اشاره میشود). این علامت در برخی منابع حدیثی اهل سنت نیز وجود دارد؛[1] ولی در منابع شیعه به عنوان نشانهای حتمی معرّفی میشود.
بنابر تحقیق و بررسی؛ بیشتر احادیثی که درباره «نفْس زکیّه» نقل شدهاند، از جهت سندی معتبر و صحیحاند.
احادیث مربوط به این شخص؛ مانند دیگر احادیث علائم ظهور، به دو دسته تقسیم میشوند: بخشی که در آنها سخن از امام مهدی(عج) و ظهور آنحضرت وجود ندارد و به عنوان «فتن» و «ملاحم» و به عبارتی؛ پیشگویی آینده ذکر شده است. در بخش دیگر؛ به نام حضرت مهدی تصریح شده و قتل نفْس زکیّه، یکی از نشانههای ظهور آنحضرت دانسته میشود.
به نظر برخی؛ انتساب به سادات حسنی از ویژگیهایی است که برای نفس زکیّه نیز برشمرده شده است؛ از اینرو نفْس زکیّه همان سیّد حسنی است، ولی شهرت نفْس زکیّه و روایات متعدّدی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات میکند. بنابراین، میتوان احادیث سیّد حسنی را بر نفس زکیّه حمل کرد. حدیثی را که درباره «مرد هاشمی» آمده نیز میتوان بر نفس زکیّه حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و مقام ابراهیم، درباره هر دو نفر ذکر شده است.[2]
به این نکته هم باید توجّه کرد که تعدادی از احادیث منابع شیعه و سنّی درباره نفْس زکیّه، بخصوص آنچه در «الفتن» ابن حماد و «کتاب الغیبة» شیخ طوسی آمده، مستند به معصوم(ع) نیستند. البته همین احادیث به واسطه کتابهایی؛ مانند «التشریف بالمنن» ابن طاووس، به شیعه راه یافته و تلقّی به قبول شدهاند.[3]
بخشی از احادیثی که نفْس زکیّه را نشانه ظهور میدانند، آنرا همراه با چند نشانه مهم دیگر؛ مانند ندای آسمانی، خروج سفیانی و خَسْف بَیداء(به زمین فرو رفتن در بیداء) ذکر میکند.
اینک به برخی از روایات با توجه به بخشهایی که بیان شد؛ اشاره میشود:
امام صادق(ع) فرمود: «و اختلاف فلان طایفه نیز حتمی است و کشته شدن نفْس زکیّه نیز حتمی است و خروج قائم نیز حتمی است».[4]
امام صادق(ع) میفرماید: «پنج نشانه، پیش از قیام قائم است: بانگ [آسمانی]، [خروج] سفیانی، فرو رفتن [سپاه او] در زمین، کشته شدن نفْس زکیّه و [خروج] یمانی».[5]
امام باقر(ع) میفرماید: «هنگامی که مردان، خود را به زنان و زنان، خود را به مردان شبیه کنند ... و جوانی از خاندان محمّد(ص) میان رکن [حجر الأسود] و مقام [ابراهیم] - که نامش محمّد بن حسن، نفْس زکیّه است-، کشته شود و بانگی از آسمان آید که حق نزد او و شیعه اوست، این، هنگام خروج قائم ماست».[6]
با توجّه به مجموعه متون میتوان گفت؛ نفْس زکیّه یکی از علائم مشهور و حتمیِ ظهور است که درباره او و شهادت او، تقریباً روایات معتبری وجود دارد. اگر چه مانند دیگر علائم، جزئیّات مرتبط با او از ابهام برخوردار است. نکته قابل توجّه این است که قبل از قیام امام زمان(عج) انسانهای بیگناه و دارای درجات بالای ایمانیِ بسیاری کشته میشوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر موقعیت ممتاز اجتماعی و وظیفه مهمّی است که بر عهده او گذاشته شده است؛ از اینرو میتوان گفت: منظور از «نفس زکیّه»، انسانی صالح و با تقوا است، و نه شخصی خاص و با این نام، همانگونه که در اعتراض حضرت موسی(ع) به حضرت خضر(ع)، استفاده از عبارت«أَقَتَلتَ نَفساً زَکِیّةً»[7] به عنوان صفتی برای نوجوان مقتول بود و نه نامی برای او. [1] . خزاعی مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ج 1، ص 324 و 329، قاهره، مکتبة التوحید، چاپ اول، 1412ق؛ عبسی، أبو بکر بن أبی شیبه، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ج 7، ص 514، ریاض، مکتبة الرشد، چاپ اول، 1409ق. [2] . ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، طباطبایی، سید محمد کاظم، و جمعی از پژوهشگران، دانشنامه امام مهدی(عج) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج 7، ص 438 – 439، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1393ش. [3] . همان، ص 439. [4] . طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص 435، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 310، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 331، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق. [7] . کهف، 74.
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) را بیان نمایید ؟
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ آیا فرج نزدیک است؟
- [سایر] علائم ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
- [سایر] آیا علایم ظهور امام زمان (عج) مورد بداء واقع میشوند؟
- [سایر] آیا حدیثی داریم که انقلاب اسلامی ایران از علائم ظهور امام زمان (عج) است؟
- [سایر] علایم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ و کدام یک از آنها موثق اند؟
- [سایر] به چه علت ائمه (ع) همه علایم ظهور امام زمان (عج) را بیان نکردهاند؟
- [سایر] آیا درست است که علائم ظهور امام زمان(عج) پدیدار گشته و ظهور آقا نزدیک است؟ علائم ظهور چه چیزهایی است؟
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) و انقلاب ایران از جمله نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج) است؟
- [سایر] آیا علایم ظهور حضرت مهدی تاکنون تحقق یافته اند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است قبر را به اندازه انسان متوسّط یا تا گلوگاه گود کنند، ومیّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتیبهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند، و نیز مستحبّ است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحبّ است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و در موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند وصورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت بر نگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدّت حرکتش دهند وسه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ اًّفْهَمْ یا فلانَ بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمّد واسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ افْهَم یا مُحَمَّدِ بنَ عَلی( پس از آن بگویند: )هَل اَنْتَ عَلی العَهْدِ الَذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَِْ أنْ لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَانّ مُحَمّداً صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیِّینَ وَخاتَمُ المَرْسَلینَ وَانَّ عَلیّاً أمیرُ المُؤمنِینَ وَسَیّدُ الوَصِیینَ وَاًّمام افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلی العالَمینَ وَاَنّ الحَسَنَ وَالحُسَیْنَ وَعَلیَّ بْنَ الحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَمُوسی بْنَ جَعْفَر وَعَلیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلی وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالحَسَنَ بْنَ عَلیّ وَالقائِمَ الحُجََّْ المَهدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَُّْ المُؤمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلی الخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَتُکَ أئِمَُّْ هُدی بِکَ أبْرار یا فلانَ بْنُ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگوید و بعد بگوید: )اًّذا أتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسولَیْنِ مِن عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَن قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِیجَوابِهِما اللّهُ رَبِّی وَمُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلهِ نَبیّی وَالاسْلامُ دِینی وَالقُرآنُ کِتابیوَالکَعْبَُْ قِبْلَتی وَأمیرُ المُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبی طالِب اًّمامی وَالحَسَنُ بْنُ عَلی المُجْتَبی اًّمامی وَالحُسَینُ بْنُ عَلی الشَهیدُ بِکَربَلأ اًّمامی وَعَلی زَیْنُ العابِدینَ اًّمامیوَمُحَمّد الباقِرُ اًّمامی وَجَعْفَر الصادِقُ اًّمامی وَمُوسی الکاظِمُ اًّمامی وَعَلیالرِضا اًّمامی وَمُحَمَّد الجَوادُ اًّمامی وَعَلی الهادِی اًّمامی وَالحَسَنُ العَسْکَرَیُّ اًّمامی وَالحُجَُّْ المُنْتَظَرُ اًّمامی هؤلأ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتیوَقادَتی وَشُفَعائی بِهِم أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِم أتَبَرَُ فِی الدُنیا وَالاَّخِرَْ ثُمَّ اعْلَم یا فلان بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: )اًّنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَسُولُ واَنَّ عَلیَ بْنَ أبی طالِب وَأوْلادَهُ المَعْصومینَ و الأئِمََّْ الاًّثْنَیْ عَشَر نِعْمَ الأئِمََّْ وَأنَ ما جأَ بِهِ مُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ حَقّ وَأنّ المَوْتَ حَقّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکیر فِی القَبْرِ حَقّ وَالبَعْثَ حَقّ وَالنُشُورَ حَقّ وَالصِراطَ حَقّ وَالمیزانَ حَقّ وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقّ وَانَّ الجَنََّْ حَقّ وَالنارَ حَقّ وَانَّ السّاعََْ آتیَْ لا رَیْبَ فیها وَأنَ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ پس بگوید أفَهِمْتَ یا فلان( و به جای فلان اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: )ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ اًّلی صِراطً مُسْتَقیم عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فِیمُسْتَقَرً مِن رَّحْمَتِهِ( پس بگوید: )أللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْه وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اًّلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمّ عَفوکَ عَفوَک(.