نشانه های ظهور: در روایات برخی امور به عنوان نشانه های ظهور ذکر شده است. از جمله انحراف بنی عبّاس و از هم گسستن حکومت آنان، جنگ صلیبی، فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان، در آمدن پرچمهای سیاه از خراسان، خروج مغربی در مصر و تشکیل دولت فاطمیان، وارد شدن ترکها در منطقه بین النّهرین، وارد شدن رومیان در منطقه رمله و شام، رها شدن کشورهای عرب از قید قدرتهای ظالم (استعمار)، بالا آمدن آب رودخانه دجله و سرازیر شدن آن به کوچههای کوفه، بسته شدن پل روی دجله در بین بغداد و کرخ، اختلاف بین شرق و غرب و جنگ و خونریزی فراوان، خروج سفیانی، خروج یمانی، خروج دجال، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه، فراگیر شدن جهان از ظلم، رواج علوم دینی در قم و نشر آن در سایر بلاد و....(1) لیکن از این امور نمی توان قضاوت نمود کدام یک حتمی و کدام یک غیر حتمی است، نیز کدام یک به وقوع پیوسته و کدام یک در آینده به وقوع می پیوندد و آن چه به وقوع پیوسته، همان است که در روایات آمده. برای روشن شدن این مطالب لازم است اموری بدین شرح بیان گردد. 1- نامعلوم بودن وقت ظهور: اگر از نشانه های ظهور سخن به میان می آید، بدین معنا نیست که از این طریق وقت ظهور حضرت مهدی(عج) را مشخص کنیم. بنا به مصالحی زمان ظهور حضرت مشخص نشده است. هیچ کس جز خدا از وقت دقیق ظهور حضرت آگاه نیست. بارها از امامان(ع) در مورد زمان خروج قائم پرسیدند، اما آنان از مشخص نمودن آن نهی نمودند و زمان ظهور را همانند علم به قیامت در انحصار خدا معرّفی کرد.(2) شیخ طوسی در این باره می گوید: (زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به روشنی بر ما معلوم نیست، بلکه او تا آن گاه که خداوند اجازه خروج بدهد، از دیدگاه ما پنهان است.)(3) بنابراین نشانه های ظهور تنها بیانگر نزدیک شدن زمان ظهور است. بیش از آن نباید انتظار داشت. حال اگر روایتی باشد که در آن زمان ظهور حضرت مشخص شده است، ناگزیر باید آن را توجیه نمود و یا به کناری نهاد. 2- مراد از نشانه های ظهور: مقصود از نشانه های ظهور این نیست که با تحقق هر یک ظهور حضرت وقوع می یابد، بلکه مراد، رخدادهایی است که بر اساس پیشگویی معصومان(ع) پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی(عج) پدید خواهند آمد که تحقق هر یک نوید نزدیکتر شدن ظهور حضرت است، به گونهای که با وقوع تمامی آن رخدادها و به دنبال آخرین نشانه های ظهور، حضرت قیام خواهد نمود. 3- انواع نشانه های ظهور: با نگاهی به روایات معصومان(ع) میتوان نشانه های ظهور را بدین شرح تقسیم و دسته بندی نمود: أ) نشانه های حتمی و غیر حتمی: شماری از نشانه ها به روشنی به عنوان علائم حتمی ظهور یاد شده است؛ بدین معنا که بدون هیچ قید و شرطی قطعاً تحقق خواهند یافت و ظهور حضرت منوط به پیدایش آنها می باشد، امّا نشانه های غیر حتمی به نشانه هایی گفته می شود که مقید و مشروط به اموری هستند که در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه به شمار می آیند.(4) ب) نشانه های عادی و غیر عادی: برخی از نشانه های ظهور به روال طبیعی و عادی تحقق می یابد، مانند زوال دولت عباسیان، ولی برخی به روال غیر طبیعی و غیر عادی است مانند صیحه آسمانی و طلوع خورشید از مغرب. این دسته روایات را باید به نوعی خاص معنا نمود، چون پدیدار شدن آنها عادتاً ممکن نیست. اینها را یا می بایست در چار چوب معجزه قرار داد و توجیه نمود، یا از معنای ظاهری آن دست کشید و به معنای کنایی و مجازی آن دانست. ج) نشانه های متصل و غیر متصل: در روایات، شماری از نشانه های ظهور به گونهای بیان شده است که از آنها استفاده می شود بین آنها و ظهور حضرت فاصلهای وجود ندارد، بلکه به زمان ظهور متصل می باشند، مانند خروج سفیانی و یمانی. اینها نشانه های متصل به ظهورند، امّا بیشتر نشانه ها به گونهای دیگر است که بین تحقق آنها و زمان ظهور حضرت مهدی(عج) ممکن است فاصله زیادی وجود داشته باشد، به عنوان مثال در روایات آمده: یکی از نشانه ها در آمدن پرچمهای سیاه از خراسان است. حال اگر این را به خروج ابومسلم خراسانی و سپاه سیاه جامگان تفسیر کنیم، بین این نشانه و ظهور حضرت مهدی(عج) زمان طولانی فاصله است. د) شمار نشانه های ظهور: در مورد شمار نشانه های ظهور پاسخ دقیق و روشنی وجود ندارد. برخی از عالمان بزرگ مانند شیخ مفید در بحث علامات قیام القائم با اشاره به اخبار و آثاری که از معصومان(ع) رسیده، بیش از پنجاه نشانه را بیان کرده است.(5) برخی دیگر همانند علامه مجلسی شمار بیشتری را متذکّر شدهاند.(6) عالمان اهل سنت در کتابهای خویش به برخی امور دیگر اشاره کردهاند. هنگامی که به این آثار و نشانه ها و روایات دقت کنیم، متوجه می شویم که: برخی از علائم تنها نشانه ظهورند و برخی نشانه ظهور و برپایی قیامت. بعضی کلی هستند و برخی به امور جزئی پرداختهاند. برخی از نظر سند مشکل دارند و پارهای مشکل ندارند. برخی در دلالت معنایی مشکل دارند و بعضی ندارند، بنابراین نمی توان در مورد و تعداد نشانه های ظهور قاطعانه سخن گفت. ه) خلط بین نشانه های ظهور و برپایی قیامت: برخی از نشانه ها مانند خروج دجال و طلوع خورشید از مغرب، در پارهای از منابع روایی، از نشانه های برپایی قیامت و شرایط الساعة آمده است اما در بعضی دیگر از نشانه های قیام حضرت مهدی(عج)، به نظر می رسد در برخی روایات بین این دو دسته نشانه ها جابجایی صورت گرفته باشد. بعید نیست برخی از نشانه های غیر عادی که در پارهای از منابع روایی، از نشانه های ظهور حضرت آمده است، نشانه های برپایی قیامت باشند، نه نشانه های ظهور، چون این گونه امور با شرایط الساعة بیشتر تناسب دارد. و) خلط بین قائم و مهدی موعود: در روایات گاهی سخن از حضرت مهدی آمده است و گاهی از قائم، نمی توان تمامی مواردی را که واژه قائم به کار رفته است، به مهدی موعود حمل نمود، چرا که این واژه به تمامی امامان(ع) اطلاق شده است. در روایت آمده است: (کلّنا قائم بأمراللَّه واحدٌ بعد واحد؛(7) همه ما یکی پس از دیگری قیام کننده به حکم خدا هستیم.) نیز به غیر امامان هم اطلاق شده، چرا که قائم به معنای قیام کننده است. هر کسی که انقلاب کند و مردم را بر ضد ظلم فرا خواند، قائم است. امام علی(ع) در خطبهای که در مورد حوادث آینده ایراد کرد، فرمود: (إذا قام القائم بخراسان... و قام منّا قائم بجیلان؛(8) هنگامی که قائم در خراسان قیام کند و قیام کنندهای از ما در سرزمین گیلان قیام کند...). این احادیث را نمی توان درباره حضرت مهدی(عج) دانست. ز) خلط بین فرج و ظهور حضرت مهدی(عج): گرچه ظهور حضرت مهدی(عج) برای اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان فرج و گشایش است، لیکن همه جا واژه فرج را نمی توان به ظهور حضرت مهدی حمل نمود. متأسفانه گاهی چنین خلطی یافت می شود. پیش گوییهای معصومان(ع) در مورد رخدادهای دوران حکومت امویان و عباسیان و چگونگی فروپاشی آنها و حرکت هایی که در مقابل آنها شکل می گیرد، گاه از آنها به علائم فرج یاد شده است، که لزوماً به معنای نشانه های ظهور حضرت مهدی(عج) نیست، بلکه می تواند به معنای لغوی فرج؛ یعنی گشایش در کار شیعیان باشد. ح) احتمال جعل و تحریف: اهمیّت بحث مهدویّت به ویژه بهره مندی آن از بار سیاسی از یک شو، و علاقه شدید مسلمانان به آگاهی از چگونگی رخدادهای آینده و پدیدار شدن نشانه های ظهور از سوی دیگر، سبب شد که برخی در پی تحریف و جعل روایات در زمینه مهدویّت و نشانه های ظهور برآیند. با دقت در روایاتِ نشانه های ظهور این سخن تأیید می شود، زیرا بسیاری از روایاتی که در زمینه نشانه های ظهور وجود دارد، از نظر سند ضعیف و قابل مناقشه است و دلالت آنها نیز با مشکل مواجه است. نتیجه گیری: از مطالبی که بیان شد، به این نتیجه نایل می شویم که در زمینه علائم ظهور حضرت مهدی(عج)، و این که کدام یک از آنها به راستی به وقوع پیوسته است، نمی توان قضاوت قاطعی را ابراز نمود. پینوشتها: 1- سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ج 2، ص 472 به بعد؛ کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی، ص 283-247؛ سفینة البحار، ج 2، ص 445. 2 - مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 182. 3 -الغیبه، ص 425. 4 -مجله حوزه، شماره 72، ص 240. 5 -ارشاد، ج 2، ص 368 به بعد. 6 -بحارالانوار، ج 52، ص 279 - 180. 7 -کلینی، کافی، ج 1، ص 536. 8 -مجلسی، بحارالانوار، ح 52، ص 235. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
نشانه های ظهور:
در روایات برخی امور به عنوان نشانه های ظهور ذکر شده است. از جمله انحراف بنی عبّاس و از هم گسستن حکومت آنان، جنگ صلیبی، فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان، در آمدن پرچمهای سیاه از خراسان، خروج مغربی در مصر و تشکیل دولت فاطمیان، وارد شدن ترکها در منطقه بین النّهرین، وارد شدن رومیان در منطقه رمله و شام، رها شدن کشورهای عرب از قید قدرتهای ظالم (استعمار)، بالا آمدن آب رودخانه دجله و سرازیر شدن آن به کوچههای کوفه، بسته شدن پل روی دجله در بین بغداد و کرخ، اختلاف بین شرق و غرب و جنگ و خونریزی فراوان، خروج سفیانی، خروج یمانی، خروج دجال، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه، فراگیر شدن جهان از ظلم، رواج علوم دینی در قم و نشر آن در سایر بلاد و....(1)
لیکن از این امور نمی توان قضاوت نمود کدام یک حتمی و کدام یک غیر حتمی است، نیز کدام یک به وقوع پیوسته و کدام یک در آینده به وقوع می پیوندد و آن چه به وقوع پیوسته، همان است که در روایات آمده.
برای روشن شدن این مطالب لازم است اموری بدین شرح بیان گردد.
1- نامعلوم بودن وقت ظهور:
اگر از نشانه های ظهور سخن به میان می آید، بدین معنا نیست که از این طریق وقت ظهور حضرت مهدی(عج) را مشخص کنیم. بنا به مصالحی زمان ظهور حضرت مشخص نشده است. هیچ کس جز خدا از وقت دقیق ظهور حضرت آگاه نیست. بارها از امامان(ع) در مورد زمان خروج قائم پرسیدند، اما آنان از مشخص نمودن آن نهی نمودند و زمان ظهور را همانند علم به قیامت در انحصار خدا معرّفی کرد.(2)
شیخ طوسی در این باره می گوید: (زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به روشنی بر ما معلوم نیست، بلکه او تا آن گاه که خداوند اجازه خروج بدهد، از دیدگاه ما پنهان است.)(3)
بنابراین نشانه های ظهور تنها بیانگر نزدیک شدن زمان ظهور است. بیش از آن نباید انتظار داشت. حال اگر روایتی باشد که در آن زمان ظهور حضرت مشخص شده است، ناگزیر باید آن را توجیه نمود و یا به کناری نهاد.
2- مراد از نشانه های ظهور:
مقصود از نشانه های ظهور این نیست که با تحقق هر یک ظهور حضرت وقوع می یابد، بلکه مراد، رخدادهایی است که بر اساس پیشگویی معصومان(ع) پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی(عج) پدید خواهند آمد که تحقق هر یک نوید نزدیکتر شدن ظهور حضرت است، به گونهای که با وقوع تمامی آن رخدادها و به دنبال آخرین نشانه های ظهور، حضرت قیام خواهد نمود.
3- انواع نشانه های ظهور:
با نگاهی به روایات معصومان(ع) میتوان نشانه های ظهور را بدین شرح تقسیم و دسته بندی نمود:
أ) نشانه های حتمی و غیر حتمی:
شماری از نشانه ها به روشنی به عنوان علائم حتمی ظهور یاد شده است؛ بدین معنا که بدون هیچ قید و شرطی قطعاً تحقق خواهند یافت و ظهور حضرت منوط به پیدایش آنها می باشد، امّا نشانه های غیر حتمی به نشانه هایی گفته می شود که مقید و مشروط به اموری هستند که در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه به شمار می آیند.(4)
ب) نشانه های عادی و غیر عادی:
برخی از نشانه های ظهور به روال طبیعی و عادی تحقق می یابد، مانند زوال دولت عباسیان، ولی برخی به روال غیر طبیعی و غیر عادی است مانند صیحه آسمانی و طلوع خورشید از مغرب.
این دسته روایات را باید به نوعی خاص معنا نمود، چون پدیدار شدن آنها عادتاً ممکن نیست. اینها را یا می بایست در چار چوب معجزه قرار داد و توجیه نمود، یا از معنای ظاهری آن دست کشید و به معنای کنایی و مجازی آن دانست.
ج) نشانه های متصل و غیر متصل:
در روایات، شماری از نشانه های ظهور به گونهای بیان شده است که از آنها استفاده می شود بین آنها و ظهور حضرت فاصلهای وجود ندارد، بلکه به زمان ظهور متصل می باشند، مانند خروج سفیانی و یمانی. اینها نشانه های متصل به ظهورند، امّا بیشتر نشانه ها به گونهای دیگر است که بین تحقق آنها و زمان ظهور حضرت مهدی(عج) ممکن است فاصله زیادی وجود داشته باشد، به عنوان مثال در روایات آمده: یکی از نشانه ها در آمدن پرچمهای سیاه از خراسان است. حال اگر این را به خروج ابومسلم خراسانی و سپاه سیاه جامگان تفسیر کنیم، بین این نشانه و ظهور حضرت مهدی(عج) زمان طولانی فاصله است.
د) شمار نشانه های ظهور:
در مورد شمار نشانه های ظهور پاسخ دقیق و روشنی وجود ندارد. برخی از عالمان بزرگ مانند شیخ مفید در بحث علامات قیام القائم با اشاره به اخبار و آثاری که از معصومان(ع) رسیده، بیش از پنجاه نشانه را بیان کرده است.(5) برخی دیگر همانند علامه مجلسی شمار بیشتری را متذکّر شدهاند.(6)
عالمان اهل سنت در کتابهای خویش به برخی امور دیگر اشاره کردهاند. هنگامی که به این آثار و نشانه ها و روایات دقت کنیم، متوجه می شویم که:
برخی از علائم تنها نشانه ظهورند و برخی نشانه ظهور و برپایی قیامت.
بعضی کلی هستند و برخی به امور جزئی پرداختهاند. برخی از نظر سند مشکل دارند و پارهای مشکل ندارند. برخی در دلالت معنایی مشکل دارند و بعضی ندارند، بنابراین نمی توان در مورد و تعداد نشانه های ظهور قاطعانه سخن گفت.
ه) خلط بین نشانه های ظهور و برپایی قیامت:
برخی از نشانه ها مانند خروج دجال و طلوع خورشید از مغرب، در پارهای از منابع روایی، از نشانه های برپایی قیامت و شرایط الساعة آمده است اما در بعضی دیگر از نشانه های قیام حضرت مهدی(عج)، به نظر می رسد در برخی روایات بین این دو دسته نشانه ها جابجایی صورت گرفته باشد. بعید نیست برخی از نشانه های غیر عادی که در پارهای از منابع روایی، از نشانه های ظهور حضرت آمده است، نشانه های برپایی قیامت باشند، نه نشانه های ظهور، چون این گونه امور با شرایط الساعة بیشتر تناسب دارد.
و) خلط بین قائم و مهدی موعود:
در روایات گاهی سخن از حضرت مهدی آمده است و گاهی از قائم، نمی توان تمامی مواردی را که واژه قائم به کار رفته است، به مهدی موعود حمل نمود، چرا که این واژه به تمامی امامان(ع) اطلاق شده است. در روایت آمده است: (کلّنا قائم بأمراللَّه واحدٌ بعد واحد؛(7) همه ما یکی پس از دیگری قیام کننده به حکم خدا هستیم.)
نیز به غیر امامان هم اطلاق شده، چرا که قائم به معنای قیام کننده است. هر کسی که انقلاب کند و مردم را بر ضد ظلم فرا خواند، قائم است. امام علی(ع) در خطبهای که در مورد حوادث آینده ایراد کرد، فرمود: (إذا قام القائم بخراسان... و قام منّا قائم بجیلان؛(8) هنگامی که قائم در خراسان قیام کند و قیام کنندهای از ما در سرزمین گیلان قیام کند...). این احادیث را نمی توان درباره حضرت مهدی(عج) دانست.
ز) خلط بین فرج و ظهور حضرت مهدی(عج):
گرچه ظهور حضرت مهدی(عج) برای اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان فرج و گشایش است، لیکن همه جا واژه فرج را نمی توان به ظهور حضرت مهدی حمل نمود. متأسفانه گاهی چنین خلطی یافت می شود. پیش گوییهای معصومان(ع) در مورد رخدادهای دوران حکومت امویان و عباسیان و چگونگی فروپاشی آنها و حرکت هایی که در مقابل آنها شکل می گیرد، گاه از آنها به علائم فرج یاد شده است، که لزوماً به معنای نشانه های ظهور حضرت مهدی(عج) نیست، بلکه می تواند به معنای لغوی فرج؛ یعنی گشایش در کار شیعیان باشد.
ح) احتمال جعل و تحریف:
اهمیّت بحث مهدویّت به ویژه بهره مندی آن از بار سیاسی از یک شو، و علاقه شدید مسلمانان به آگاهی از چگونگی رخدادهای آینده و پدیدار شدن نشانه های ظهور از سوی دیگر، سبب شد که برخی در پی تحریف و جعل روایات در زمینه مهدویّت و نشانه های ظهور برآیند. با دقت در روایاتِ نشانه های ظهور این سخن تأیید می شود، زیرا بسیاری از روایاتی که در زمینه نشانه های ظهور وجود دارد، از نظر سند ضعیف و قابل مناقشه است و دلالت آنها نیز با مشکل مواجه است.
نتیجه گیری:
از مطالبی که بیان شد، به این نتیجه نایل می شویم که در زمینه علائم ظهور حضرت مهدی(عج)، و این که کدام یک از آنها به راستی به وقوع پیوسته است، نمی توان قضاوت قاطعی را ابراز نمود.
پینوشتها:
1- سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ج 2، ص 472 به بعد؛ کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی، ص 283-247؛ سفینة البحار، ج 2، ص 445.
2 - مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 182.
3 -الغیبه، ص 425.
4 -مجله حوزه، شماره 72، ص 240.
5 -ارشاد، ج 2، ص 368 به بعد.
6 -بحارالانوار، ج 52، ص 279 - 180.
7 -کلینی، کافی، ج 1، ص 536.
8 -مجلسی، بحارالانوار، ح 52، ص 235.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) را بیان نمایید ؟
- [سایر] علائم ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
- [سایر] آیا علایم ظهور امام زمان (عج) مورد بداء واقع میشوند؟
- [سایر] آیا حدیثی داریم که انقلاب اسلامی ایران از علائم ظهور امام زمان (عج) است؟
- [سایر] علایم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ و کدام یک از آنها موثق اند؟
- [سایر] به چه علت ائمه (ع) همه علایم ظهور امام زمان (عج) را بیان نکردهاند؟
- [سایر] چرا باید برای تعجیل فرج امام زمان (عج) دعا کنیم و وظایف منتظران ظهور ایشان چیست؟
- [سایر] چرا هر چه انتظار فرج امام زمان (عج) را میکشیم، ایشان ظهور نمیکند؟
- [سایر] آیا درست است که علائم ظهور امام زمان(عج) پدیدار گشته و ظهور آقا نزدیک است؟ علائم ظهور چه چیزهایی است؟
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) و انقلاب ایران از جمله نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج) است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.