در معنای مبدل شدن زمین و آسمان ها: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ...»،[1] مفسران دیدگاه های مختلفی دارند که در این جا به صورت خلاصه برخی از آنها بیان می شود: 1. آن روز(قیامت) زمین نقره و آسمان طلا می‏شود.[2] چه بسا تعبیر کرده‏اند که زمین مانند نقره پاک و آسمان مانند طلا درخشان می‏شود. 2. در روز رستاخیز، زمین جهنم و آسمان بهشت می‏شود.[3] 3. زمین یکپارچه نان خوش طعمی می‏شود که مردم در طول روز قیامت از آن می‏ خورند.[4] 4. زمین برای هر کسی به مقتضای حال او مبدل می‏شود. برای مؤمنان به صورت نانی در می ‏آید که در طول روز محشر از آن می‏ خورند و برای بعضی دیگر نقره، و برای کفار آتش می‏شود.[5] 5. مقصود از تبدیل زمین، کم و زیاد شدن آن است. به این معنا که کوه ‏ها و تپه‏ ها و گودی ها و درختان همه از بین رفته، زمین مانند سفره گسترده تخت می‏شود، و دگرگونی آسمان ها به این است که آفتاب و ماه و ستارگان از بین می‏روند، و خلاصه آنچه در زمین و آسمان است وضعش عوض می‏شود.[6] منشأ این اختلاف در تفسیر تبدیل، اختلاف روایاتی است که در تفسیر این آیه آمده است. و اختلاف روایات در صورتی که معتبر باشند، خود بهترین شاهد بر این است که ظاهر آیه شریفه مقصود نیست، و این روایات به عنوان مصداق آمده اند. دقت کافی در آیاتی که پیرامون تبدیل آسمان ها و زمین بحث می‏ کند، بیانگر این است که این مسئله در عظمت مانندی ندارد که در تصور بگنجد، و هرچه در آن باره فکر کنیم- مثلا تصور کنیم زمین نقره و آسمان طلا می‏شود و یا بلندی ها و پستی ‏های زمین یکسان گردد و یا کره زمین یک پارچه نان پخته گردد- باز آنچه را که هست تصور نکرده ‏ایم. این گونه تعبیرها تنها در روایات نیست، بلکه در آیات کریمۀ قرآن نیز آمده است؛ مانند آیه "وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها"،[7] "وَ سُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکانَتْ سَراباً"،[8] و... که مانند روایات از نظامی خبر می‏ دهد که ربط و شباهتی به نظام معهود دنیوی ندارد؛ چون بدیهی است که روشن شدن زمین به نور پروردگارش غیر از روشن شدن به نور آفتاب و ستارگان است.[9] و شاید منشأ اختلاف روایات بزرگی مطلب و عدم فهم راویان باشد که ائمه معصومین (ع) پاسخ سؤال هر یک از راویان را به قدر فهم آنها می دادند که قانع گردند؛ زیرا برای عموم بشر مادامی که در لباس دنیوی طبیعی هستند ممکن نیست کیفیت و کمیت اوضاع جهان آخرت را به درستی بفهمند، مگر بعضی از نفوس پاک که در شاهد، غایب را می بینند، آن هم به طور اجمال.[10] [1] ابراهیم، 48. [2] فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 19، ص 112، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق،(وی این نظر را از ابن مسعود نفل می کند)؛ حقی بروسوی اسماعیل، روح البیان، ج 4، ص 436، (به نقل از قرطبی)، دارالفکر، بیروت، بی تا. [3] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 325، ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [4] مجمع البیان، ج 6، ص 324. [5] مجمع البیان، ج 6، ص 325. [6] مفاتیح الغیب، ج 19، ص 146. [7] زمر، 69، "و [در آن روز] زمین به نور خداوند خود روشن شود...". [8] نبأ، 20، "و کوه‏ها به گردش آید، پس سرابی شود- یعنی حقیقت خود را از دست بدهد و ریگی روان گردد- ". [9] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏12، ص 129- 130. دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش. [10] امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏7، ص 106، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.
در معنای مبدل شدن زمین و آسمان ها: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ...»،[1] مفسران دیدگاه های مختلفی دارند که در این جا به صورت خلاصه برخی از آنها بیان می شود: 1. آن روز(قیامت) زمین نقره و آسمان طلا میشود.[2] چه بسا تعبیر کردهاند که زمین مانند نقره پاک و آسمان مانند طلا درخشان میشود. 2. در روز رستاخیز، زمین جهنم و آسمان بهشت میشود.[3] 3. زمین یکپارچه نان خوش طعمی میشود که مردم در طول روز قیامت از آن می خورند.[4] 4. زمین برای هر کسی به مقتضای حال او مبدل میشود. برای مؤمنان به صورت نانی در می آید که در طول روز محشر از آن می خورند و برای بعضی دیگر نقره، و برای کفار آتش میشود.[5] 5. مقصود از تبدیل زمین، کم و زیاد شدن آن است. به این معنا که کوه ها و تپه ها و گودی ها و درختان همه از بین رفته، زمین مانند سفره گسترده تخت میشود، و دگرگونی آسمان ها به این است که آفتاب و ماه و ستارگان از بین میروند، و خلاصه آنچه در زمین و آسمان است وضعش عوض میشود.[6] منشأ این اختلاف در تفسیر تبدیل، اختلاف روایاتی است که در تفسیر این آیه آمده است. و اختلاف روایات در صورتی که معتبر باشند، خود بهترین شاهد بر این است که ظاهر آیه شریفه مقصود نیست، و این روایات به عنوان مصداق آمده اند. دقت کافی در آیاتی که پیرامون تبدیل آسمان ها و زمین بحث می کند، بیانگر این است که این مسئله در عظمت مانندی ندارد که در تصور بگنجد، و هرچه در آن باره فکر کنیم- مثلا تصور کنیم زمین نقره و آسمان طلا میشود و یا بلندی ها و پستی های زمین یکسان گردد و یا کره زمین یک پارچه نان پخته گردد- باز آنچه را که هست تصور نکرده ایم. این گونه تعبیرها تنها در روایات نیست، بلکه در آیات کریمۀ قرآن نیز آمده است؛ مانند آیه "وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها"،[7] "وَ سُیِّرَتِ الْجِبالُ فَکانَتْ سَراباً"،[8] و... که مانند روایات از نظامی خبر می دهد که ربط و شباهتی به نظام معهود دنیوی ندارد؛ چون بدیهی است که روشن شدن زمین به نور پروردگارش غیر از روشن شدن به نور آفتاب و ستارگان است.[9] و شاید منشأ اختلاف روایات بزرگی مطلب و عدم فهم راویان باشد که ائمه معصومین (ع) پاسخ سؤال هر یک از راویان را به قدر فهم آنها می دادند که قانع گردند؛ زیرا برای عموم بشر مادامی که در لباس دنیوی طبیعی هستند ممکن نیست کیفیت و کمیت اوضاع جهان آخرت را به درستی بفهمند، مگر بعضی از نفوس پاک که در شاهد، غایب را می بینند، آن هم به طور اجمال.[10] [1] ابراهیم، 48. [2] فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 19، ص 112، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق،(وی این نظر را از ابن مسعود نفل می کند)؛ حقی بروسوی اسماعیل، روح البیان، ج 4، ص 436، (به نقل از قرطبی)، دارالفکر، بیروت، بی تا. [3] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 325، ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [4] مجمع البیان، ج 6، ص 324. [5] مجمع البیان، ج 6، ص 325. [6] مفاتیح الغیب، ج 19، ص 146. [7] زمر، 69، "و [در آن روز] زمین به نور خداوند خود روشن شود...". [8] نبأ، 20، "و کوهها به گردش آید، پس سرابی شود- یعنی حقیقت خود را از دست بدهد و ریگی روان گردد- ". [9] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، ص 129- 130. دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش. [10] امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 7، ص 106، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.
- [سایر] لطفاً تفسیر آیه: (یوم تبدل الارض غیر الارض) را بیان فرمایید.
- [سایر] لطفاً تفسیر آیه: «یوم تبدل الارض غیر الارض» را بیان فرمایید.
- [سایر] منظور از این آیه شریفه «یوم تبدل الارض غیر الارض و السموات» چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 82 سوره نمل چیست؟ و منظور از دابة الارض (جنبنده زمینی) در این آیه چیست؟
- [سایر] قرآن درباره اصحاب کهف میفرماید: (رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطا). تفسیر آن چیست؟و از این آیه چه نکتههایی استفاده میشود. با تشکر
- [سایر] تفسیر آیه (یا لَیتَنی کُنتُ تراباً) با توجه به روایاتی که درباره تفسیر این آیه نقل شده چیست؟
- [سایر] لطفاً اقسام تفسیر علمی را بیان فرمایید؟
- [سایر] معنای «فاطر السموات و الارض» چیست؟ و تفسیر ابن عباس از کلمهی فاطر چه بوده است؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سورههای مبارکه (یس) و (صافات) و (احزاب) و (آیة الکرسی) و دو آیه بعد آن تا (هُم فِیها خالِدون) و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره را بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد بشنود یا از رادیو و ضبط صوت و مانند اینها آیه سجده را بشنود، واجب است سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] جنب وقتی که دعای کمیل میخواند، نباید آیه (أفمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لا یستوون) را که آیه هجدهم سوره سجده میباشد، بخواند؛ ولی اگر آن را به قصد قرآن نخواند، اشکال ندارد، اگرچه نخواندن آن بهتر است.
- [امام خمینی] اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد بشنود، یا از مثل گرامافون آیه سجده را بشنود، لازم نیست سجده نماید. ولی اگر از آلتی که صدای خود انسان را می رساند بشنود، واجب است سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دیوانه و یا کودک غیر بالغ آیه سجده را به قصد قرآن بخواند، چنانچه کسی به آن آیه گوش کند، باید سجده نماید؛ ولی اگر کسی آیه سجده را بدون آن که قصد خواندن قرآن داشته باشد، بخواند (مثل کسی که در خواب آن را میخواند)، با گوش دادن به آن، سجده واجب نمیشود؛ ولی اگر از چیزی مثل ضبط صوت و رادیو به آیه سجده گوش کند، احتیاطا لازم است سجده نماید و اگر از وسیلهای که صدای قاری را همزمان با قرائت او پخش میکند به آیه سجده گوش کند، واجب است سجده کند.