برای اثبات برخی از اتهامات جزایی؛ مانند ارتداد، قذف، شرب خمر، حدّ سرقت و کلیه امور شرعی حق الله محض؛ مانند زکات، خمس، نذر، کفاره و نیز برای اثبات ادعاهایی نظیر اسلام، بلوغ، عفو از قصاص، طلاق، رؤیت هلال، وکالت و وصایت؛ «گواهی دو مرد»، معتبر است.[1] مستند این حکم علاوه بر روایات، آیات شریفه قرآن است، از جمله: «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجٰالِکُمْ»،[2] که عموم آیه دلالت بر لزوم مرد بودن دو شاهد دارد و شامل موارد فوق می‌ شود؛[3] لذا فقها نیز در زمینۀ گواهی دادن در ارتداد گفته اند: ارتداد، با شهادت دو مرد عادل و با اقرار ثابت می ‌شود ‌ و با شهادت زنها- جداگانه باشند یا با ضمیمه- ثابت نمی ‌شود.[4] اما بنابر مشهور فقهای امامیه، طبق آیۀ «فَإِنْ لَمْ یَکُونٰا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتٰانِ»،[5] شهادت یک مرد و دو زن و یا زنان به تنهایی و بدون انضمام در اموری؛ مانند قرض، بیع، مزارعه، امور مربوط به ازدواج (مانند عیب زنی که موجب فسخ عقد ازدواج می شود و تنها بانوان می توانند از این عیب آگاهی کسب کرده و گواهی دهند)، غصب، وصیت، معاوضات و رهن نافذ و کافی است.[6] [1] . ر.ک: بهاء الدین عاملی، محمد بن حسین، ساوجی، نظام بن حسین، جامع عباسی و تکمیل آن(محشّٰی)، ص 829، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1429ق؛ محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، ج ‌3، ص 62، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، چاپ دوازدهم، 1406ق. [2] . «و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید»؛ بقره، 282. [3] . ر.ک: شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة‌، محقق و مصحح: کشفی‌، سید محمد تقی، ج 8، ص 171 – 173، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ‌تهران، چاپ سوم، 1387ق؛ نجفی (صاحب الجواهر)، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ‌ج 41، ص 154 – 165، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ‌چاپ هفتم، بی تا؛ کاشف الغطاء، محمد حسین، تحریر المجلة‌، ج 2، قسم دوم، ص 114 – 116، المکتبة المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1359ق؛‌ قواعد فقه، ج ‌3، ص 62. [4] . امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 496، م 9، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بی تا؛ سبزواری، سید عبد الأعلی، ‌مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام‌، ج 28، ص 142، مؤسسه المنار(دفتر حضرت آیة الله‌)، قم، چاپ چهارم، 1413ق؛ طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 1، ص 109، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق. [5] . «اگر در شهادت دادن، دو مرد وجود نداشت، گواهی یک مرد و دو زن کافی است»؛ بقره، 282. [6] . جامع عباسی و تکمیل آن (محشّٰی)، ص 830؛ تحریر المجلة‌، ج 2، قسم دوم، ص 114 – 116؛ قواعد فقه، ج ‌3، ص 62 و 63.
آیا ارتداد یک شخص به وسیله گواهی زنان ثابت می شود؟ و اگر ثابت نمی شود در کنار مردان(جمعی زن و جمعی مرد) چطور؟
برای اثبات برخی از اتهامات جزایی؛ مانند ارتداد، قذف، شرب خمر، حدّ سرقت و کلیه امور شرعی حق الله محض؛ مانند زکات، خمس، نذر، کفاره و نیز برای اثبات ادعاهایی نظیر اسلام، بلوغ، عفو از قصاص، طلاق، رؤیت هلال، وکالت و وصایت؛ «گواهی دو مرد»، معتبر است.[1] مستند این حکم علاوه بر روایات، آیات شریفه قرآن است، از جمله: «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجٰالِکُمْ»،[2] که عموم آیه دلالت بر لزوم مرد بودن دو شاهد دارد و شامل موارد فوق می شود؛[3] لذا فقها نیز در زمینۀ گواهی دادن در ارتداد گفته اند: ارتداد، با شهادت دو مرد عادل و با اقرار ثابت می شود و با شهادت زنها- جداگانه باشند یا با ضمیمه- ثابت نمی شود.[4] اما بنابر مشهور فقهای امامیه، طبق آیۀ «فَإِنْ لَمْ یَکُونٰا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتٰانِ»،[5] شهادت یک مرد و دو زن و یا زنان به تنهایی و بدون انضمام در اموری؛ مانند قرض، بیع، مزارعه، امور مربوط به ازدواج (مانند عیب زنی که موجب فسخ عقد ازدواج می شود و تنها بانوان می توانند از این عیب آگاهی کسب کرده و گواهی دهند)، غصب، وصیت، معاوضات و رهن نافذ و کافی است.[6] [1] . ر.ک: بهاء الدین عاملی، محمد بن حسین، ساوجی، نظام بن حسین، جامع عباسی و تکمیل آن(محشّٰی)، ص 829، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1429ق؛ محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، ج 3، ص 62، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، چاپ دوازدهم، 1406ق. [2] . «و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید»؛ بقره، 282. [3] . ر.ک: شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، محقق و مصحح: کشفی، سید محمد تقی، ج 8، ص 171 – 173، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، تهران، چاپ سوم، 1387ق؛ نجفی (صاحب الجواهر)، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 41، ص 154 – 165، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، بی تا؛ کاشف الغطاء، محمد حسین، تحریر المجلة، ج 2، قسم دوم، ص 114 – 116، المکتبة المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1359ق؛ قواعد فقه، ج 3، ص 62. [4] . امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 496، م 9، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بی تا؛ سبزواری، سید عبد الأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج 28، ص 142، مؤسسه المنار(دفتر حضرت آیة الله)، قم، چاپ چهارم، 1413ق؛ طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 1، ص 109، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق. [5] . «اگر در شهادت دادن، دو مرد وجود نداشت، گواهی یک مرد و دو زن کافی است»؛ بقره، 282. [6] . جامع عباسی و تکمیل آن (محشّٰی)، ص 830؛ تحریر المجلة، ج 2، قسم دوم، ص 114 – 116؛ قواعد فقه، ج 3، ص 62 و 63.
- [آیت الله خامنه ای] رقص محلی مرد برای مرد و زن برای زن و یا مرد در بین زنان و زن در بین مردان، چه حکمی دارد؟
- [سایر] در جرایمی که با شهادت مردان و زنان ثابت میشود شهادت خنثای مشکل به عنوان مرد محسوب میشود یا زن؟ در صورت کسری نصاب شهود شهادت خنثی زن شهادت زن محسوب میشود یا مرد؟ (مثلاً در زنای مستوجب تازیانه، دو مرد و دو زن و یک خنثی مشکل باشد)
- [سایر] آیا مطرح نمودن برتری مردان نسبت به زنان در قرآن موجب تحقیر زن و فخر فروشی مرد نمی گردد؟
- [سایر] آیا مطرح نمودن برتری مردان نسبت به زنان در قرآن موجب تحقیر زن و فخر فروشی مرد نمیگردد؟
- [آیت الله جوادی آملی] مجازات یا مسؤولیت قاتلِ شخص مرتد در موارد ذیل چیست؟ 1. مسلمانی، عمداً مرتدی را به قتل برساند. 2. مرتدی، مرتد دیگر را عمداً به قتل برساند. 3. کافر ذمی، مرتدی را به قتل برساند. 4. در موارد فوق چنانچه قتل غیرعمد باشد، قاتل چه مسؤولیتی دارد؟ آیا دیهای برای مرتد ثابت است؟ در فرض ثبوت، مقدار آن را بیان فرمایید. 5. ب) آیا در صورت فوق فرقی بین اقسام مرتد و زن یا مرد بودن مرتد میباشد یا خیر؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا صحیح است در نماز جماعت حائل بین زنان و مردان دیوار نازک آجری یا آلومینیومی ثابت باشد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آواز زن در بین زنان و جمع خوانی زنان و مردان چه حکمی دارد؟
- [سایر] چرا قرآن از زن و مرد یکسان سخن به میان نمیآورد و تمام سخن خدا، حتی در مسایل مربوط به زنان با مردان است؟
- [سایر] چرا در مسئله ارتداد، حکم زن و مرد متفاوت است؟
- [سایر] آیا تقلید صدای مردان به وسیله زن و برعکس جایز است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان و اقامه نماز جماعت مردان را باید مرد بگوید و اذان و اقامه نماز جماعت زنان , نیز زنان و مردان محرم را زن می تواند بگوید , هرچند احتیاط در صورت اخیر, ترک است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط آن است که مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولی نماز با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در جماعتی که مردان و زنان شرکت دارند اذان و اقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید، ولی در جماعت زنان اذان و اقامه زنان کافی است.
- [آیت الله جوادی آملی] .کُر بودن آب با دو راه ثابت میشود: 1 خود شخص یقین یا اطمینان پیدا کند؛ 2 دو مرد عادل به کُر بودن آن گواهی دهند; همچنین اگر یک نفر کارشناس و مطمئن خبر داد و به گفته او اطمینان حاصل شد، ثابت میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مأموم یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب طرف راست امام قدری عقب تر بایستد. و اگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده اش مساوی زانو یا قدم امام باشد. و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند ، مستحب است مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام بایستند. و اگر چند مرد یا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بایستند. و اگر چند مرد و چند زن باشند مردان پشت سر امام، و زنان پشت سر مردان بایستند.
- [آیت الله سیستانی] پوشیدن لباس زنانه بر مردان ، و پوشیدن لباس مردانه بر زنان حرام نیست و نماز خواندن با آن باطل نیست . ولی بنابر احتیاط واجب جایز نیست مرد خود را به هیئت و زیّ زن در آورد ، و همچنین به عکس .
- [آیت الله سیستانی] اذان و اقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید . ولی در نماز جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگوید : کافی است ، و اکتفا به اذان و اقامه زن در نماز جماعتی که مردان آن با او محرماند ، محل اشکال است.
- [آیت الله مظاهری] شهادت زن در حدود و تعزیرات پذیرفته نمیشود مگر در زنا یا لواط که با شهادت سه مرد عادل و دو زن ثابت میگردد.
- [آیت الله بهجت] پوشیدن لباس مخصوص زنان برای مرد، و همچنین پوشیدن لباس مخصوصِ مردان برای زن، حرام است، اگرچه حرام بودن تا موقعی که داخل در لباس شهرت نباشد، مورد تأمل است، و نیز تزیین هر یک از مرد و زن به زینت دیگری، حرام است؛ و لباس شهرت عبارت از لباسی است که از جهت جنس یا رنگ یا نحوه بُرش و دوخت و مانند آن خلاف شأن و زی پوشنده لباس باشد.
- [آیت الله اردبیلی] عدالت، ملکه انجام واجبات و ترک محرمات است، و به وسیله حسن ظاهر شناخته میشود، و با شهادت دو مرد عادل یا شیاعی که موجب وثوق و اطمینان شود و یا هر طریق عقلایی که اطمینانآور باشد، ثابت میشود.