همان گونه که می دانید تمام انسان ها همواره از راه های گوناگون؛ مانند بیماری، مرگ، مشکلات و گرفتاری و... در معرض آزمایش هستند و این سنت قطعی خداوند است: «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه ‏ها، آزمایش می‏ کنیم و بشارت ده به استقامت‏ کنندگان‏».[1] اگرچه اجابت دعا از سوی خدای متعال قطعی است، اما اگر قرار بود خداوند به تمام دعاهای یک انسان مطابق با درخواست های او پاسخ دهد، تصور کنید آیا خواسته های این انسان حد و اندازه دارد؟! آیا اگر با دعا بیماری فردی شفا یافت، فقر و تنگ دستیش برطرف شد، و... به همین مقدار بسنده خواهد کرد؟، آیا از خدا نخواهد خواست که به من عمر جاودانه ده، آیا در خواست های دیگری ندارد؟ آیا با این فرض آزمایش های الاهی معنایی خواهد داشت؟! همان گونه که مستحضرید، خداوند وعده داده که مرا بخوانید و من شما را اجابت می کنم،[2] اما این معنایش این نیست که با دعا به تمام خواسته های دنیایی خویش خواهید رسید! ممکن است بسیاری از این دعاها پاسخ هایش اخروی و آن دنیایی باشد. اگر این گونه بود که طبق وعده الاهی، با دعا تمام بیماری ها به بهبودی منجر می شد، پس تکلیف دانش پزشکی و پزشکان چه می شد، و همین طور دیگر اسباب و علل طبیعی. بنابر این، عالم، عالم اسباب و مسببات است و هر چیزی مسیر طبیعی خود را طی می کند، مگر در جاهای خاصی که دعا جلوی آن اثر طبیعی را خواهد گرفت، بنابر مصالحی. پس اگر دیدی جایی دعا مستجاب نشد، اولاً: باید دید که این دعا شرایط استجابت را داشت؟، ثانیاً: بر فرض دارا بودن شرایط، مصلحت دیگری بود که این دعا به اجابت نرسد و شاید این دعا جلوی مفسده ای را گرفته باشد که ما نمی دانیم؛ لذا در این گونه موارد باید تسلیم قضا و رضای الاهی بود. و گفت: من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد [1] بقره، 155. [2] «پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم»!، غافر، 60.
همان گونه که می دانید تمام انسان ها همواره از راه های گوناگون؛ مانند بیماری، مرگ، مشکلات و گرفتاری و... در معرض آزمایش هستند و این سنت قطعی خداوند است: «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان».[1] اگرچه اجابت دعا از سوی خدای متعال قطعی است، اما اگر قرار بود خداوند به تمام دعاهای یک انسان مطابق با درخواست های او پاسخ دهد، تصور کنید آیا خواسته های این انسان حد و اندازه دارد؟! آیا اگر با دعا بیماری فردی شفا یافت، فقر و تنگ دستیش برطرف شد، و... به همین مقدار بسنده خواهد کرد؟، آیا از خدا نخواهد خواست که به من عمر جاودانه ده، آیا در خواست های دیگری ندارد؟ آیا با این فرض آزمایش های الاهی معنایی خواهد داشت؟! همان گونه که مستحضرید، خداوند وعده داده که مرا بخوانید و من شما را اجابت می کنم،[2] اما این معنایش این نیست که با دعا به تمام خواسته های دنیایی خویش خواهید رسید! ممکن است بسیاری از این دعاها پاسخ هایش اخروی و آن دنیایی باشد. اگر این گونه بود که طبق وعده الاهی، با دعا تمام بیماری ها به بهبودی منجر می شد، پس تکلیف دانش پزشکی و پزشکان چه می شد، و همین طور دیگر اسباب و علل طبیعی. بنابر این، عالم، عالم اسباب و مسببات است و هر چیزی مسیر طبیعی خود را طی می کند، مگر در جاهای خاصی که دعا جلوی آن اثر طبیعی را خواهد گرفت، بنابر مصالحی. پس اگر دیدی جایی دعا مستجاب نشد، اولاً: باید دید که این دعا شرایط استجابت را داشت؟، ثانیاً: بر فرض دارا بودن شرایط، مصلحت دیگری بود که این دعا به اجابت نرسد و شاید این دعا جلوی مفسده ای را گرفته باشد که ما نمی دانیم؛ لذا در این گونه موارد باید تسلیم قضا و رضای الاهی بود. و گفت: من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد [1] بقره، 155. [2] «پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم»!، غافر، 60.
- [سایر] چرا گاهی دعا آن قدر در اجابت به تأخیر می افتد که انسان دچار رنج و زحمت می شود؟
- [سایر] آداب ظاهری دعا چه تأثیری در اجابت دعا دارد؟
- [سایر] راه اجابت دعا چیست؟
- [سایر] اصرار بر اجابت دعا خوب است یا خیر؟
- [سایر] چرا هر چقدر دعا می کنم اجابت نمی شود؟
- [سایر] چرا خداوند بعضی حاجات انسان را به سرعت اجابت میکند و بعضی را اجابت نمیکند؟
- [آیت الله سیستانی] کفاره جمع که به تاخیر افتد حکمش چیست ؟
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] در شب های قدر چه اتفاقی می افتد که تقدیر ما عوض می شود ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مشغول نماز باشد و طلبکاری طلب خود را مطالبه کند، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد و صورت نماز به هم نخورد بهتر است در همان حال بپردازد، ولی اگر بدون شکستن نماز ممکن نیست صبر کند تا نماز تمام شود و این مقدار تأخیر منافات با فوریت ادای دین ندارد مگر این که ضرورت خاصی داشته باشد، مثل این که همراهان وهمسفران طلبکار می روند واو به زحمت می افتد.
- [آیت الله وحید خراسانی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد چنانچه گذشت باید نماز ایات بخواند و باید به اندازه ای که عرفا تاخیر گفته می شود نماز را عقب نیندازد و در صورت تاخیر نماز را به جا اورد و بنابر احتیاط واجب نیت ادا و قضا نکند
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم می شود یعنی در خواب منی از او بیرون می اید جایز است بخوابد و اگر محتلم شود روزه اش باطل نمی شود و احتیاط مستحب ان است که از خوابیدن خودداری کند مخصوصا در صورتی که به سبب نخوابیدن به زحمت نمی افتد
- [آیت الله مکارم شیرازی] واجب است شخص غاصب مالی را که غصب کرده هر چه زودتر به صاحبش برگرداند، و هر قدر تأخیر کند گناه بیشتری برای او نوشته می شود و اگر تلف شود باید عوض آن را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر انسان گمان داشته باشد که تا آخر وقت میتواند ایستاده نماز بخواند، باید نماز را به تأخیر بیندازد، ولی اگر احتمال دهد، لازم نیست آن را به تأخیر بیندازد.
- [آیت الله نوری همدانی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد ، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است .
- [آیت الله سبحانی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتّفاق می افتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در سال اولی که مستطیع شده به مکّه رود و در وقت معیّنی که دستور دادهاند بدون این که سستی و تأخیر کند به عرفات و مشعرالحرام نرسد، چنانچه در سالهای بعد مستطیع نباشد، حجّ بر او واجب نیست؛ ولی اگر از سالهای پیش مستطیع بوده و به مکّه نرفته، اگرچه با زحمت هم باشد، باید حجّ به جا آورد.