در زمینه فرزندآوری لازم است در ابتدا به نکاتی توجه شود: الف. بی‌گمان روزی‌رسان ما و تمام موجودات خداوند است و این بستگی به وضعیت اقتصادی نیز ندارد، امّا با توجه به این‌که خداوند تمام مخلوقات و همچنین روزی ما را نیز بر اساس اسباب و مسببات آفرید، از این‌رو؛ ازدیاد روزی به چگونگی برنامه‌ریزی، تلاش و پشت کار افراد نیز بستگی دارد. ب. باید دانست که کمی یا زیادی فرزند، اگر چه می‌تواند در آسایش و آرامش زندگی دخیل هستند، اما این‌گونه نیست که هیچ کدامشان به تنهایی عامل خوشبختی و یا بدبختی انسان گردند. افراد بسیاری وجود دارند که با وجود فرزند کم، به دلیل وجود برخی مشکلات، زندگی دشواری دارند؛ در مقابل خانواده‌هایی نیز وجود دارند که با وجود فرزندان زیاد و حتی با وضع مالی متوسط، زندگی شیرین و مناسبی دارند. وجود فرزند کمتر اگر چه ممکن است در زمان کوتاهی، برای برخی از خانواده‌ها، آسایش را فراهم آورد اما در بلند مدت، تضمینی به ادامه این وضعیت نخواهد بود. البته این امکان هم وجود دارد که پدر و مادری در ایام کهنسالی تحت حمایت تنها فرزندشان باشند اما در طرف مقابل، والدینی با فرزندان زیاد از چتر حمایتی هیچ کدام از آنان برخوردار نشوند. ج. با آن‌که به صورت طبیعی، کسانی که تلاش بیشتر و افراد تحت پوشش کمتری داشته باشند از نعمت‌های دنیا بهره بیشتری می‌برند؛ اما در برخی اوقات می‌بینیم کسانی هستند که با آن‌که فرزندان بیشتری دارند، اما روز به روز نعمات دنیوی آنان نیز بیشتر می‌شود و البته در پاره‌ای از موارد نیز عکس آن دیده می‌شود. بنابر این، این‌گونه نیست که لزوماً با فرزند بیشتر، روزی انسان بیشتر و یا کمتر شود، بلکه این موضوع علاوه بر تلاش تا حد زیادی نیز وابسته به توکل و ارتباط معنوی انسان‌ها با پروردگارشان و نیز تقدیر او در رزق و روزی است. انسان می‌تواند به دلیل فقر مادی، تعداد فرزندان خود را محدود کند و با این عمل، کار حرامی انجام نداده است؛ چون «قِلَّةُ الْعِیَالِ إِحْدَی الْیَسَارَیْن‏»؛[1] فرزند کمتر یکی از اسباب رفاه است. اما بر اساس تصریح قرآن، حق سقط جنین را به دلیل ترس از فقر ندارد. آنچه اکنون موجب نگرانی شده، آن است که حتی خانواده‌های مرفّه و متوسط که از توانایی مادی کامل و یا نسبی برای ازدیاد جمعیت برخوردارند نیز آن‌را ضد ارزش می‌پندارند و احیاناً فرزند زیاد را نشانه بی‌فرهنگی می‌دانند و با آن‌که هزینه‌های بسیاری در امور غیر لازم انجام می‌دهند، اما هزینه در تربیت فرزند را باری سنگین برای خود می‌دانند که این تفکر غلط باید اصلاح شود وگرنه نیازی نیست افرادی که در برآورده کردن حداقل نیازهای افراد تحت تکفل خود ناتوانند، لزوماً به دنبال فرزند جدیدی باشند. د. با آن‌که فرزندآوری در شرایط عادی به عنوان امری پسندیده در دین اسلام اعلام شده است، اما ممکن است در شرایط و موقعیت‌های خاص با توصیه حاکم اسلامی (در جامعه) و یا با صلاحدید والدین (در خانواده)، فرزندآوری گسترده موقّتاً متوقف شود که این امر با وجود دلیل قابل قبول، می‌تواند به عنوان حکمی ثانویه مورد پذیرش قرار گیرد. با توجه به نکات فوق، اکنون به ذکر چند روایت در مورد سفارش به فرزندآوری خواهیم پرداخت: 1. اشعث بن قیس نقل می‌کند که با نمایندگان قبیله کنده، خدمت پیامبر خدا(ص) رسیدم. حضرتشان به من فرمود: «آیا فرزندی داری؟» گفتم: هنگام حرکت به سوی شما، پسری برایم متولد شد؛ ولی دوست داشتم به‏‌جای این فرزند، غذایی پیدا می‌شد تا قبیله‌ام سیر شوند! پیامبر(ص) فرمود: «هرگز این را مگو؛ چرا که فرزندان، روشنی چشم‌اند و اگر هم بمیرند، مایه پاداش [الهی‏] در آخرت هستند».[2] 2. امام سجاد(ع): «همانا از سعادت مرد ... داشتن فرزندی است که کمک او باشد».[3] 3. امام صادق(ع) نام مردی را بُرد و فرمود: «او به من گفت: من به فرزند علاقه‌ای نداشتم تا این‌که در عَرَفه جوانی را در کنار خود دیدم که دعا می‌کرد و می‌گریست و می‌گفت: خدایا! پدر و مادرم را دریاب، پدر و مادرم را دریاب! از آن هنگام بود که به داشتن فرزند علاقه‌مند شدم».[4] 4. بکر بن صالح به امام کاظم(ع) نوشت: من، پنج سال است که از فرزنددار شدن، خودداری کرده‌ام و این، بدان جهت است که همسرم آن‌را ناخوش ‌داشته و می‌گوید: به خاطر کمی مال، پرورش آنان برای من سخت است. نظر شما چیست؟ امام(ع) در پاسخ نوشت: «بچه‌دار شو؛ چرا که خداوند عزّ وجلّ روزی آنان را می‌دهد».[5] روایات بیشتری در این زمینه وجود دارد که برای اطلاع از آن باید به منابع روایی مراجعه شود.[6] تمام این روایت شاهد بر آن است که در شرایط عادی، فرزندآوری از سوی اسلام توصیه شده است و اگر حداقل زندگی برای انسان فراهم باشد، نباید برای فرزنددار شدن در انتظار آماده شدن بهترین امکانات بود زیرا گرچه این احتمال وجود دارد که با داشتن فرزند بتوان امکانات بهتری را برای او فراهم کرد، اما نباید این واقعیت را از یاد برد که از میان خانواده‌های پُرجمعیت و با امکانات اندک نیز دانشمندان بزرگ و انسان‌های کارآفرینی به وجود آمدند. [1] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 184، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق. [2] . شیبانی، احمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، محقق، شعیب الأرنؤوط، عادل مرشد، إشراف، ترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، ج 36، ص 161، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول،‌ 1421ق. [3] . طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 262، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏6، ص 3، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 224، قم، شریف رضی،چاپ چهارم، 1412ق. [6] . قادری شاذلی هندی(متقی هندی)، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 16، ص 274، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق؛ ابن فهد حلی، احمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق، مصحح، موحدی قمی، احمد، ص 86، بیروت، دارالکتب الإسلامی، چاپ اول، 1407ق؛ الکافی، ج 5، ص 333؛ شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 614 - 615، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
در مورد ازدیاد فرزندان با دوستان بحث بود یکی میگفت با این وضع اقتصادی نمیشود. گفتم روزی رسان خداوند است. این مسئله یک اصل کلی است. آیا این طور است؟ دیگر اینکه روزی به چه چیزی اطلاق میشود؟
در زمینه فرزندآوری لازم است در ابتدا به نکاتی توجه شود:
الف. بیگمان روزیرسان ما و تمام موجودات خداوند است و این بستگی به وضعیت اقتصادی نیز ندارد، امّا با توجه به اینکه خداوند تمام مخلوقات و همچنین روزی ما را نیز بر اساس اسباب و مسببات آفرید، از اینرو؛ ازدیاد روزی به چگونگی برنامهریزی، تلاش و پشت کار افراد نیز بستگی دارد.
ب. باید دانست که کمی یا زیادی فرزند، اگر چه میتواند در آسایش و آرامش زندگی دخیل هستند، اما اینگونه نیست که هیچ کدامشان به تنهایی عامل خوشبختی و یا بدبختی انسان گردند. افراد بسیاری وجود دارند که با وجود فرزند کم، به دلیل وجود برخی مشکلات، زندگی دشواری دارند؛ در مقابل خانوادههایی نیز وجود دارند که با وجود فرزندان زیاد و حتی با وضع مالی متوسط، زندگی شیرین و مناسبی دارند. وجود فرزند کمتر اگر چه ممکن است در زمان کوتاهی، برای برخی از خانوادهها، آسایش را فراهم آورد اما در بلند مدت، تضمینی به ادامه این وضعیت نخواهد بود.
البته این امکان هم وجود دارد که پدر و مادری در ایام کهنسالی تحت حمایت تنها فرزندشان باشند اما در طرف مقابل، والدینی با فرزندان زیاد از چتر حمایتی هیچ کدام از آنان برخوردار نشوند.
ج. با آنکه به صورت طبیعی، کسانی که تلاش بیشتر و افراد تحت پوشش کمتری داشته باشند از نعمتهای دنیا بهره بیشتری میبرند؛ اما در برخی اوقات میبینیم کسانی هستند که با آنکه فرزندان بیشتری دارند، اما روز به روز نعمات دنیوی آنان نیز بیشتر میشود و البته در پارهای از موارد نیز عکس آن دیده میشود. بنابر این، اینگونه نیست که لزوماً با فرزند بیشتر، روزی انسان بیشتر و یا کمتر شود، بلکه این موضوع علاوه بر تلاش تا حد زیادی نیز وابسته به توکل و ارتباط معنوی انسانها با پروردگارشان و نیز تقدیر او در رزق و روزی است. انسان میتواند به دلیل فقر مادی، تعداد فرزندان خود را محدود کند و با این عمل، کار حرامی انجام نداده است؛ چون «قِلَّةُ الْعِیَالِ إِحْدَی الْیَسَارَیْن»؛[1] فرزند کمتر یکی از اسباب رفاه است. اما بر اساس تصریح قرآن، حق سقط جنین را به دلیل ترس از فقر ندارد. آنچه اکنون موجب نگرانی شده، آن است که حتی خانوادههای مرفّه و متوسط که از توانایی مادی کامل و یا نسبی برای ازدیاد جمعیت برخوردارند نیز آنرا ضد ارزش میپندارند و احیاناً فرزند زیاد را نشانه بیفرهنگی میدانند و با آنکه هزینههای بسیاری در امور غیر لازم انجام میدهند، اما هزینه در تربیت فرزند را باری سنگین برای خود میدانند که این تفکر غلط باید اصلاح شود وگرنه نیازی نیست افرادی که در برآورده کردن حداقل نیازهای افراد تحت تکفل خود ناتوانند، لزوماً به دنبال فرزند جدیدی باشند.
د. با آنکه فرزندآوری در شرایط عادی به عنوان امری پسندیده در دین اسلام اعلام شده است، اما ممکن است در شرایط و موقعیتهای خاص با توصیه حاکم اسلامی (در جامعه) و یا با صلاحدید والدین (در خانواده)، فرزندآوری گسترده موقّتاً متوقف شود که این امر با وجود دلیل قابل قبول، میتواند به عنوان حکمی ثانویه مورد پذیرش قرار گیرد.
با توجه به نکات فوق، اکنون به ذکر چند روایت در مورد سفارش به فرزندآوری خواهیم پرداخت:
1. اشعث بن قیس نقل میکند که با نمایندگان قبیله کنده، خدمت پیامبر خدا(ص) رسیدم. حضرتشان به من فرمود: «آیا فرزندی داری؟» گفتم: هنگام حرکت به سوی شما، پسری برایم متولد شد؛ ولی دوست داشتم بهجای این فرزند، غذایی پیدا میشد تا قبیلهام سیر شوند! پیامبر(ص) فرمود: «هرگز این را مگو؛ چرا که فرزندان، روشنی چشماند و اگر هم بمیرند، مایه پاداش [الهی] در آخرت هستند».[2]
2. امام سجاد(ع): «همانا از سعادت مرد ... داشتن فرزندی است که کمک او باشد».[3]
3. امام صادق(ع) نام مردی را بُرد و فرمود: «او به من گفت: من به فرزند علاقهای نداشتم تا اینکه در عَرَفه جوانی را در کنار خود دیدم که دعا میکرد و میگریست و میگفت: خدایا! پدر و مادرم را دریاب، پدر و مادرم را دریاب! از آن هنگام بود که به داشتن فرزند علاقهمند شدم».[4]
4. بکر بن صالح به امام کاظم(ع) نوشت: من، پنج سال است که از فرزنددار شدن، خودداری کردهام و این، بدان جهت است که همسرم آنرا ناخوش داشته و میگوید: به خاطر کمی مال، پرورش آنان برای من سخت است. نظر شما چیست؟ امام(ع) در پاسخ نوشت: «بچهدار شو؛ چرا که خداوند عزّ وجلّ روزی آنان را میدهد».[5]
روایات بیشتری در این زمینه وجود دارد که برای اطلاع از آن باید به منابع روایی مراجعه شود.[6]
تمام این روایت شاهد بر آن است که در شرایط عادی، فرزندآوری از سوی اسلام توصیه شده است و اگر حداقل زندگی برای انسان فراهم باشد، نباید برای فرزنددار شدن در انتظار آماده شدن بهترین امکانات بود زیرا گرچه این احتمال وجود دارد که با داشتن فرزند بتوان امکانات بهتری را برای او فراهم کرد، اما نباید این واقعیت را از یاد برد که از میان خانوادههای پُرجمعیت و با امکانات اندک نیز دانشمندان بزرگ و انسانهای کارآفرینی به وجود آمدند. [1] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 184، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق. [2] . شیبانی، احمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، محقق، شعیب الأرنؤوط، عادل مرشد، إشراف، ترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، ج 36، ص 161، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق. [3] . طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 262، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 3، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [5] . طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 224، قم، شریف رضی،چاپ چهارم، 1412ق. [6] . قادری شاذلی هندی(متقی هندی)، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 16، ص 274، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق؛ ابن فهد حلی، احمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق، مصحح، موحدی قمی، احمد، ص 86، بیروت، دارالکتب الإسلامی، چاپ اول، 1407ق؛ الکافی، ج 5، ص 333؛ شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 614 - 615، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
- [سایر] معنای این آیه چیست که خدا به هر کسی که بخواهد بدون حساب روزی میدهد؟ (آیه 27 آل عمران) این مسئله چطور با عدالت خدا سازگار است؟! پس جای تلاش چه میشود؟ اگر خدا میخواهد بدهد، پس فقط عبادت کنیم تا روزی زیاد بدهد!
- [سایر] برادرم زودتر از پدرم فوت کرده(با فاصله 35 روز). حالا فرزندان مرحوم برادرم انتظار ارث از مرحوم پدر بزرگ را دارند. هرچند میدانند که ارث به آنها تعلق نمیگیرد. اما مادرشان(زنداداش) دائما مسئله عاطفه را مطرح میکند. توضیح اینکه:1. پدرم از مرحوم برادر، همسر و نوهها ناراضی بودند.2. سایر وراث پدرم، یعنی من، برادر و خواهرم از پرداخت هرگونه مبلغی از ارث به فرزندان برادرم رضایت نداریم. حال در مقابل بحث عاطفه که دائما مطرح میکنند، ما چگونه عدم رضایت خود را از طریق شرعی و اخلاقی مطرح کنیم؟
- [سایر] در بحث اسماء خدا (مثلاً در بحثهای حول (بسم الله الرّحمن الرّحیم)) گاه سخن از عینیّت اسم و مسمّی شده، که آیا اسمْ عین مسمّی است یا نه. قول به اینکه اسم عین مسمّی است به چه معناست و بر چه پایهای، و قول به اینکه عین مسمّی نیست به چه معناست و بر چه پایهای است؟
- [سایر] شما نوشتید که مسئله امامت مثل نماز است که به تعداد رکعاتش اشاره ای نشده، ولی اصل نماز؛ یعنی "اقیموا الصلاة" ذکر شده و خداوند فرموده که در چیزهایی که اجماع دارید تأمل نکنید و انجام بدهید که رکعات نماز شامل آنها می شود، و کسی در آن شک ندارد؛ یعنی کلیت نماز بیان شده ولی اسمی از امامت حتی به صورت کلی برده نشده است، آیا می شود یک منبعی از قرآن برای حقانیت امامت بیاورید.
- [سایر] مگر نه اینکه برای دوستان خداوند به فرموده قرآن کریم، نه خوفی است و نه حُزنی. (سوره یونس، آیه 62) حال چرا در دعای روز جمعه خطاب به امام زمان(عج) عرض میکنیم: (السلام علیک ایّها المهذب الخائف)؛ سلام بر تو ای پاک نهاد هراسان؟
- [سایر] سلام برای برنامه ی پارک ملت دیروز کلی دعا کرده بودم که برنامه رو ببینم ولی درست هنوز یه دقیقه از آمدن شما رو آنتن نگذشته بود که داد اینکه چرا تا این موقع شب بیداری و خاموش کردن --- دلشکسته و ناراحتم کاشکی نیمه اول برنامه بودین خیلی مشتاق بودم بقیه ی بحث رو بشنوم خیلی ممنون از دلسوزی شما تو اون پیام آخر، شاید یه روزی گفتم البته دوباره پیام دادم ولی کامل نبود به خاطر شرایط روحی . خیلی خیلی ممنونم همین توجه شما آرام بخش است خداوند پشتیبان شما باشد
- [سایر] به نام خدا 1-سلام.ان شاءالله که احوالتون خوب باشه. 2- از یکشنبه هفته گذشته روزی نیست که از خودم نپرسم چرا در مقابل حجاب و نماز اینقدر مقاومت میکنم ؟! 3-خیلی دوست دارم که درباره این مسئله بدونم و باشماصحبت کنم 4... التماس دعا
- [سایر] آیا مادری با داشتن 2 فرزند پسر و 2 دختر، پس از مرگ همسرش، میتواند فرزند ذکور خود را از سهمارث خود محروم و مابقی که متعلق به شوهرش بوده را به طور مساوی بین 4 فرزند تقسیم نماید، در واقع سهم فرزند ذکور اول نسبت به مابقی کمترین حد میباشد؟ این مسئله از نظر خدا اشکال ندارد که بین فرزندان فرقی گذاشته شود؟
- [آیت الله مظاهری] سوال : من و همسرم ساکن خارج از کشور هستیم و همیشه سعی میکنیم طوری زندگی کنیم که بتوانیم با عنایت خدا و امام زمان(عج) به مقامات عالی معنوی برسیم. مسئلهای که مورد بحث ماست اینکه من اعتقاد دارم باید از دوستان بیبند و بار و تارک نماز دور شویم، ولی همسرم نظر بر این دارد که نباید از دوستان و آشنایان دوری کنیم و حتی اگر دوستی تارک الصلاة داشته باشیم نباید با او قطع رابطه کنیم. لطفاً نظر خود را در این زمینه بیان فرمائید.
- [سایر] سلام استاد 1- من یکی از شاگردان کارگاه خانواده نوپای3 شما هستم. 2- بسیار سپاسگزارم از خداوند که این کلاس رو روزی ما کرد. 3- من کمی خجالتی ام (تو مایه همونی که رفت ختم گفت \"ببخشید که فوت کرد\"!) و اولین اثری که استفاده از محضر شما در همین دو جلسه داشته افزایش اعتماد به نفس و خروج تدریجی از انفعال بوده. 4- بی ادبی و جسارت بعضی دوستان در کلاس بسیار آزارم میده و ساعت ها بعد از کلاس ذهنم رو مشغول می کنه. 5- این مساله وقتی بیشتر آزار دهنده میشه که باعث میشه شما از دوشنبه ها خوشتون نیاد و احتمالا با این حسی که نسبت به کلاس دارید ما کلی از فیوضات محروم شیم. 6- شما بفرمایید چطور میتونیم این روز رو برای شما خوشایند کنیم؟
- [آیت الله سبحانی] در چند مورد معامله باطل است: اول :خرید و فروش عین نجس مثل: بول و غائط و خون و خوک و سگ ولی خرید و فروش خون برای معالجه بیماران و خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان جایز است. دوم :خرید و فروش مال غصبی مگر آنکه صاحبش اذن دهد. سوم: خرید و فروش چیزهائی که ارزش مالی ندارد. چهارم :معامله چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی. پنجم: معامله ای که در آن ربا باشد. ششم: فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر نداشته باشد.و فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند، از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمود: کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید، از ما نیست و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می کند. هفتم :خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن و اگر پولی می گیرد آن را در مقابل اجازه برداشتن عضو در بدن، بگیرد نه در مقابل اصل و در هر حال این کار در صورتی جائز است که برای دهنده عضو، ایجاد خطر نکند. هشتم :خرید و فروش اراضی موات پیش از آنکه آن را احیاء کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در موارد زیر معامله باطل است: 1 خرید و فروش عین نجس یعنی چیزهایی که ذاتاً نجس است بنابر احتیاط واجب ( مانند بول و غائط و خون) بنابراین، خرید و فروش کودهای نجس اشکال دارد، ولی استفاده از آنها بی مانع است، اما خرید و فروش خون در عصر و زمان ما که برای نجات مجروحین و بیماران مورد استفاده قرار می گیرد جایز است و همچنین خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان. 2 خرید و فروش اموال غصبی، مگر آن که صاحبش معامله را اجازه دهد. 3 خرید و فروش چیزهایی که منافع معمولی آن حرام است، مانند آلات موسیقی و قمار. 4 خرید و فروش چیزهایی که در بین مردم مال محسوب نمی شود هرچند برای شخص خاصی ارزش داشته باشد مانند بسیاری از حشرات. 5 معاملاتی که در آن ربا باشد. 6 فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر ندارد، مانند فروختن شیر مخلوط با آب یا روغنی که آن را با پیه یا چیز دیگری مخلوط کرده اند، این عمل را (غش) می گویند و یکی از گناهان کبیره است; از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: (کسی که در معامله با مسلمانان غش کند، یا به آنها ضرر برساند، یا تقلب و حیله نماید از ما نیست و هر کس با برادر مسلمانش غش کند خداوند برکت را از روزی او می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش وامی گذارد. 7 خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن; ولی احتیاط آن است که اگر پولی می خواهند بگیرند در مقابل اجازه برداشتن عضو از بدن شخص دهنده بوده باشد، نه در مقابل خود عضو و اصل این کار در صورتی جایز است که برای دهنده تولید خطر نکند. 8 اراضی موات با ثبت دادن ملک کسی نمی شود، و خرید و فروش آن جایز نیست، بلکه باید آن را احیاء کند یعنی آماده برای کشت و زرع نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه