«تأنّی» در لغت به معنای درنگ کردن و آهستگی در انجام عمل، نیز وقار و متانت آمده است.[1] در زبان دین هم احادیثی که در آنها واژۀ «تأنّی» و مشتقات آن آمده، همین معنا را می‌رساند؛ مانند: 1. «التَّأَنِّی‏ حَزْمٌ»؛ تأنّی در کارها دور اندیشی است. 2. «التَّأَنِّی‏ یُوجِبُ الِاسْتِظْهَارَ»؛ تأنّی سبب پشت­گرمی است. 3. «فِی التَّأَنِّی‏ اسْتِظْهَارٌ»؛ در تأنّی، پشت­گرمی انسان نهفته است.‏ 4. «التَّأَنِّی‏ فِی الْفِعْلِ [الْعَقْلِ‏] یُؤْمِنُ الْخَطَلَ»؛ تأنّی و آهستگی در کردار و تعجیل نکردن، آن را از سستی و اضطراب ایمن می‌‏سازد.[2] 5. «و یَتَشَعَّبُ مِنَ الرَّزَانَةِ التَّوَقُّرُ وَ السُّکُونُ وَ التَّأَنِّی»؛ سنگینی انسان، وقار، آرامش و تأنی او را در پی دارد. ‏[3] 6. «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ بَیْتٍ خَیْراً أَرْشَدَهُمْ لِلرِّفْقِ وَ التَّأَنِّی»؛ هنگامی که خداوند اراده کند تا به خانواده‌ای خیر عنایت کند آنها را به رفق و تأنی رهنمون می‌سازد.‏[4] تأنی صفتی است که تابع و نتیجۀ اجتماع دو صفت دیگر است که عبارت‌اند از آرامش و حلم؛ چرا که این دو صفت نمایانگر اعتدال در نیروی غضب انسان‌اند. اما علت این‌که تأنی تابع این دو خصلت است، این است که آرامش عبارت است از سنگینی نفس در خصومات، و حلم عبارت است از طمأنینه نفس به گونه‌ای که غضب به سرعت و آسانی نمی‌تواند آن‌را تحریک کند. این دو صفت با همدیگر سبب به وجود آمدن حالت تأنی که عبارت از عدم شتاب زدگی و نیز وقار و متانت است می‌شود.[5] شاید به همین دلیل در روایات مذکور از تأنی به حزم (یعنی دور اندیشی به همراه احتیاط) تعبیر شده و آن‌را سبب روشن شدن مطلب و در امان ماندن از خطا دانسته‌اند. نکته قابل توجهی که در مورد تأنی وجود دارد این است که تأنی مصدر باب تفعل است که گاه در مواردی به کار می‌رود که فاعل، صفتی را از خود نشان دهد که حقیقتاً این صفت در او نهادینه نباشد؛ مثل تحلّم و... . این مطلب نشانگر آن است که استظهار (روشن شدن مطلب) و در امان ماندن از خطا، اثر قهری و وضعی درنگ کردن و شتاب زده نبودن در آن کار است، هر چند انسان ملکۀ این خصلت را نداشته باشد و در سایر کارها به صورت شتاب زده عمل نماید. [1] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ج1ص218، نشر مرتضوی‏، چاپ دوم‏ تهران‏، 1374ش. [2] . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص477، دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366ش. [3] . ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 1، ص 113، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش، 1966م. [4] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ‏2، ص 247، مکتبه فقیه، قم، چاپ اول، 1410ق. [5] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الأصول و الروضة)، ج ‏1، ص 306، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ق.
(تأنّی) یعنی چه؟ در آموزههای اسلامی چیست؟ لطفاً اگر آیه یا حدیثی در این باره هست بیان بفرمایید.
«تأنّی» در لغت به معنای درنگ کردن و آهستگی در انجام عمل، نیز وقار و متانت آمده است.[1]
در زبان دین هم احادیثی که در آنها واژۀ «تأنّی» و مشتقات آن آمده، همین معنا را میرساند؛ مانند:
1. «التَّأَنِّی حَزْمٌ»؛ تأنّی در کارها دور اندیشی است.
2. «التَّأَنِّی یُوجِبُ الِاسْتِظْهَارَ»؛ تأنّی سبب پشتگرمی است.
3. «فِی التَّأَنِّی اسْتِظْهَارٌ»؛ در تأنّی، پشتگرمی انسان نهفته است.
4. «التَّأَنِّی فِی الْفِعْلِ [الْعَقْلِ] یُؤْمِنُ الْخَطَلَ»؛ تأنّی و آهستگی در کردار و تعجیل نکردن، آن را از سستی و اضطراب ایمن میسازد.[2]
5. «و یَتَشَعَّبُ مِنَ الرَّزَانَةِ التَّوَقُّرُ وَ السُّکُونُ وَ التَّأَنِّی»؛ سنگینی انسان، وقار، آرامش و تأنی او را در پی دارد. [3]
6. «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ بَیْتٍ خَیْراً أَرْشَدَهُمْ لِلرِّفْقِ وَ التَّأَنِّی»؛ هنگامی که خداوند اراده کند تا به خانوادهای خیر عنایت کند آنها را به رفق و تأنی رهنمون میسازد.[4]
تأنی صفتی است که تابع و نتیجۀ اجتماع دو صفت دیگر است که عبارتاند از آرامش و حلم؛ چرا که این دو صفت نمایانگر اعتدال در نیروی غضب انساناند. اما علت اینکه تأنی تابع این دو خصلت است، این است که آرامش عبارت است از سنگینی نفس در خصومات، و حلم عبارت است از طمأنینه نفس به گونهای که غضب به سرعت و آسانی نمیتواند آنرا تحریک کند. این دو صفت با همدیگر سبب به وجود آمدن حالت تأنی که عبارت از عدم شتاب زدگی و نیز وقار و متانت است میشود.[5] شاید به همین دلیل در روایات مذکور از تأنی به حزم (یعنی دور اندیشی به همراه احتیاط) تعبیر شده و آنرا سبب روشن شدن مطلب و در امان ماندن از خطا دانستهاند.
نکته قابل توجهی که در مورد تأنی وجود دارد این است که تأنی مصدر باب تفعل است که گاه در مواردی به کار میرود که فاعل، صفتی را از خود نشان دهد که حقیقتاً این صفت در او نهادینه نباشد؛ مثل تحلّم و... . این مطلب نشانگر آن است که استظهار (روشن شدن مطلب) و در امان ماندن از خطا، اثر قهری و وضعی درنگ کردن و شتاب زده نبودن در آن کار است، هر چند انسان ملکۀ این خصلت را نداشته باشد و در سایر کارها به صورت شتاب زده عمل نماید. [1] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ج1ص218، نشر مرتضوی، چاپ دوم تهران، 1374ش. [2] . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص477، دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366ش. [3] . ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 1، ص 113، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش، 1966م. [4] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج 2، ص 247، مکتبه فقیه، قم، چاپ اول، 1410ق. [5] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الأصول و الروضة)، ج 1، ص 306، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ق.
- [سایر] «تأنّی» در آموزههای اسلامی به چه معنا است؟
- [سایر] فلسفه حرمت استمناء در اسلام چیست؟ آیا آیه و حدیثی در این زمینه وجود دارد؟
- [سایر] انقلاب اسلامی چه پیشرفتی در زمینه ترویج اخلاق و آموزههای دینی داشته است؟
- [سایر] آیا عرفان اسلامی صحت دارد؟ و آیا عمده آموزههای آن تحت تأثیر دیدگاههای صوفیگرانه نیست؟
- [سایر] انقلاب اسلامی چه پیشرفتی در زمینه ترویج اخلاق و آموزههای دینی داشته است؟
- [سایر] در سند صحیفه سجادیه، حدیثی از امام صادق (ع) آمده که در آن، هر خروجی را قبل از ظهور، مایه بلا و اندوه ائمه و شیعیان می داند. لطفا در مورد چگونگی مطابقت این حدیث با انقلاب اسلامی توضیح بفرمایید.
- [سایر] آیا پیرامون استحباب و فضیلت تکفل یتیم آیه و حدیثی از کلام معصومین وجود دارد؟
- [سایر] آیا می توانید آیه و یا حدیثی درباره ستایش از مجتهد غیر معصوم نقل کنید؟
- [سایر] آیا عرفان اسلامی صحت دارد؟ آیا عمده آموزههای آن تحت تأثیر دیدگاههای صوفیگرانه نیست؟ آیا مطالب مطرح شده از سوی عرفا تفسیر به رأی ایشان از قرآن کریم نیست؟ وقتی به صراحت آیه کریمه اعلام میکند: (لیس کمثله شیء) چگونه است که عرفا مدعیاند که ما در هر چیزی خدا را میبینیم؟
- [سایر] آیا حدیثی داریم که انقلاب اسلامی ایران از علائم ظهور امام زمان (عج) است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله سیستانی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیة پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ،باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله خوئی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بین خواندن ایه ای شک کند که ایه پیش را خوانده یا نه یا وقتی که اخر ایه را می خواند شک کند که اول ان را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .