«تَوَشُّح» در لغت از ماده «وشح»؛ به معنای آویختن حمایل (آنچه به شانه و پهلو آویزند[1] ) و جامه به دوش افکندن است.[2] اما با توجه به این‌که روایات مربوط به توشّح، یک بحث شرعی و فقهی را پیش می‌کشند، لغت‌دانان و فقهای بزرگوار توشّح ‌را به گونه‌های مختلف معنا کرده‌اند: 1. معروف فقها[3] و بیشتر ارباب لغت:[4] گذراندن یک طرف لباس از زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ، آن‌گونه که شخص مُحرم در احرام حج انجام می‌دهد. 2. افکندن لباس از شانه تا تهیگاه و بستن آن در وسط.[5] 3. برخی از اهل سنت: داخل کردن یک طرف لباس در زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ و طرف دیگر، زیر بغل چپ و افکندن آن بر دوش راست، سپس گره زدن آن دو به هم بر روی سینه.[6] در روایات زیر توشّح به همان معنای معروف فقها و لغت‌دانان است؛ یعنی گذراندن یک طرف لباس از زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ. امام صادق(ع) فرمود: «شایسته نیست که روی پیراهن، یک ملافه را به صورت توشّح آویزان کنی و نماز بخوانی. و شایسته نیست که روی پیراهن، یک ملافه را مانند لنگ حمام به کمر ببندی و نماز بخوانی. این گونه لباس، شیوه دوران جاهلیت بود».[7] عمّار ساباطی، می‌گوید: از حضرت امام صادق(ع) پرسیدم؛ شخصی که امام جماعت برای گروهی است، آیا جایز است در هنگام امامت لباس را به صورت توشّح بپوشد؟ آن‌حضرت فرمود: «خیر، شخص با جماعت و گروهی نماز نخواند و حال آن‌که روی لباس‌هایش، توشّح بپوشد، اگر چه لباس‌هایش زیاد هم باشند؛ زیرا امامی که این‌گونه لباس پوشیده حق ندارد با مردم نماز جماعت بخواند».[8] امام باقر یا امام صادق(ع) فرمود: «پوشیدن ردا و عبا بر روی توشّح، در نماز مکروه است و پوشیدن لباس به صورت توشّح بر روی پیراهن [نیز] مکروه است».[9] از امام باقر و امام صادق(ع) سؤال کردند: علّت چیست که شخص نباید در حال نماز روی پیراهنش، لباس را به صورت توشّح بپوشد؟ فرمودند: «علّتش آن است که در نماز باید با تواضع و خواری باشند و توشّح نشانه تکبّر و گردن فرازی است، از این‌رو؛ در نماز جایز نیست این طور لباس بپوشید».[10] از توشّح در بخش‌های نماز[11] و حج[12] کتاب‌های فقهی بحث شده است. توشّح در حال نماز به‌ویژه برای امام جماعت کراهت دارد.[13] اما توشّح یکی از دو لباس احرام برای مُحرم جایز است.[14] ‌ [1] . فرهنگ فارسی معین، واژه «حمایل». [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 273، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ فرهنگ لغت عمید، واژه «توشح». [3] . فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، ج ‌5، ص 275، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1416ق؛ کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج ‌4، ص 531، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1422ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ‌ج ‌18، ص 238، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، 1404ق. [4] . «وَ هُوَ أن یُدْخِلَهُ تَحْتَ إِبْطِهِ الْأَیْمَنِ و یُلْقِیهِ عَلَی مَنْکِبِه الْأَیْسَرِ کَمَا یَفْعَلُهُ الْمُحَرِمُ»؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏2، ص 633، دار صادر، بیروت، چاپ سوم؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج 4، ص 246، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج ‌2، ص 423، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش. [5] . «و التوشح و هو إرسال الرداء من العاتقین الی الکشحین و شده»؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، الرسائل العشر، محقق و مصحح: رجائی‌، سید مهدی، ص 68، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی قدس سره، قم، چاپ اول، 1409ق. [6] . «ابن سیدة: و التوشُّح أَن یَتَّشِحَ بالثوب، ثم یُخرجَ طَرَفه الذی أَلقاه علی عاتقه الأَیسر من تحت یده الیمنی، ثم یَعْقِدَ طرفیهما علی صدره‏»؛ لسان العرب، ج ‏2، ص 633؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج 4، ص 246. [7] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏3، ص 395 ، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏2، ص 329، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ‏4، ص 396، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق. [9] . وسائل الشیعة، ج ‏4، ص 396. [10] . علل الشرائع، ج ‏2، ص 329؛ وسائل الشیعة، ج ‏4، ص 398. [11] . ر.ک: موسوی خویی، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 12، ص 426، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، قم، چاپ اول، 1418ق. [12] . ر.ک: همان، ج ‌27، ص 447 و 451. [13] . طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّی)، محقق و مصحح: محسنی سبزواری‌، احمد، ج 2، ص 358، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [14] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‌18، ص 238؛ العروة الوثقی (المحشّی)، ج ‌4، ص 671.
با توجه به روایت زیر، (تَوَشُّح) را توضیح بدهید. (محمّد بن یحیی عن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن أبی بصیر عن أبی عبد الله(ع) قال: لَا یَنْبَغِی أَنْ تَتَوَشَّحَ بِإِزَارٍ فَوْقَ الْقَمِیصِ وَ أَنْتَ تُصَلِّی وَ لَا تَتَّزِرْ بِإِزَارٍ فَوْقَ الْقَمِیصِ إِذَا أَنْتَ صَلَّیْتَ فَإِنَّهُ مِنْ زِیِّ الْجَاهِلِیَّةِ).
«تَوَشُّح» در لغت از ماده «وشح»؛ به معنای آویختن حمایل (آنچه به شانه و پهلو آویزند[1] ) و جامه به دوش افکندن است.[2] اما با توجه به اینکه روایات مربوط به توشّح، یک بحث شرعی و فقهی را پیش میکشند، لغتدانان و فقهای بزرگوار توشّح را به گونههای مختلف معنا کردهاند:
1. معروف فقها[3] و بیشتر ارباب لغت:[4] گذراندن یک طرف لباس از زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ، آنگونه که شخص مُحرم در احرام حج انجام میدهد.
2. افکندن لباس از شانه تا تهیگاه و بستن آن در وسط.[5]
3. برخی از اهل سنت: داخل کردن یک طرف لباس در زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ و طرف دیگر، زیر بغل چپ و افکندن آن بر دوش راست، سپس گره زدن آن دو به هم بر روی سینه.[6]
در روایات زیر توشّح به همان معنای معروف فقها و لغتدانان است؛ یعنی گذراندن یک طرف لباس از زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ.
امام صادق(ع) فرمود: «شایسته نیست که روی پیراهن، یک ملافه را به صورت توشّح آویزان کنی و نماز بخوانی. و شایسته نیست که روی پیراهن، یک ملافه را مانند لنگ حمام به کمر ببندی و نماز بخوانی. این گونه لباس، شیوه دوران جاهلیت بود».[7]
عمّار ساباطی، میگوید: از حضرت امام صادق(ع) پرسیدم؛ شخصی که امام جماعت برای گروهی است، آیا جایز است در هنگام امامت لباس را به صورت توشّح بپوشد؟ آنحضرت فرمود: «خیر، شخص با جماعت و گروهی نماز نخواند و حال آنکه روی لباسهایش، توشّح بپوشد، اگر چه لباسهایش زیاد هم باشند؛ زیرا امامی که اینگونه لباس پوشیده حق ندارد با مردم نماز جماعت بخواند».[8]
امام باقر یا امام صادق(ع) فرمود: «پوشیدن ردا و عبا بر روی توشّح، در نماز مکروه است و پوشیدن لباس به صورت توشّح بر روی پیراهن [نیز] مکروه است».[9]
از امام باقر و امام صادق(ع) سؤال کردند: علّت چیست که شخص نباید در حال نماز روی پیراهنش، لباس را به صورت توشّح بپوشد؟ فرمودند: «علّتش آن است که در نماز باید با تواضع و خواری باشند و توشّح نشانه تکبّر و گردن فرازی است، از اینرو؛ در نماز جایز نیست این طور لباس بپوشید».[10]
از توشّح در بخشهای نماز[11] و حج[12] کتابهای فقهی بحث شده است. توشّح در حال نماز بهویژه برای امام جماعت کراهت دارد.[13] اما توشّح یکی از دو لباس احرام برای مُحرم جایز است.[14] [1] . فرهنگ فارسی معین، واژه «حمایل». [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 273، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ فرهنگ لغت عمید، واژه «توشح». [3] . فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، ج 5، ص 275، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1416ق؛ کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج 4، ص 531، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1422ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 18، ص 238، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، 1404ق. [4] . «وَ هُوَ أن یُدْخِلَهُ تَحْتَ إِبْطِهِ الْأَیْمَنِ و یُلْقِیهِ عَلَی مَنْکِبِه الْأَیْسَرِ کَمَا یَفْعَلُهُ الْمُحَرِمُ»؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بیتا؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 633، دار صادر، بیروت، چاپ سوم؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج 4، ص 246، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 2، ص 423، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش. [5] . «و التوشح و هو إرسال الرداء من العاتقین الی الکشحین و شده»؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، الرسائل العشر، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی، ص 68، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی قدس سره، قم، چاپ اول، 1409ق. [6] . «ابن سیدة: و التوشُّح أَن یَتَّشِحَ بالثوب، ثم یُخرجَ طَرَفه الذی أَلقاه علی عاتقه الأَیسر من تحت یده الیمنی، ثم یَعْقِدَ طرفیهما علی صدره»؛ لسان العرب، ج 2، ص 633؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج 4، ص 246. [7] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 395 ، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 329، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 396، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق. [9] . وسائل الشیعة، ج 4، ص 396. [10] . علل الشرائع، ج 2، ص 329؛ وسائل الشیعة، ج 4، ص 398. [11] . ر.ک: موسوی خویی، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 12، ص 426، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، قم، چاپ اول، 1418ق. [12] . ر.ک: همان، ج 27، ص 447 و 451. [13] . طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّی)، محقق و مصحح: محسنی سبزواری، احمد، ج 2، ص 358، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [14] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج 18، ص 238؛ العروة الوثقی (المحشّی)، ج 4، ص 671.
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ).
- [سایر] با توجه به روایات زیر، (تتریب) را توضیح دهید. 1. (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) أَنَّهُ کَانَ یُتَرِّبُ الْکِتَابَ وَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ). 2. (عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ عَلِی بْنِ عَطِیةَ أَنَّهُ رَأَی کُتُباً لِأَبِی الْحَسَنِ مُتَرَّبَةً). 3. (عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیرِی فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ کانَ أَبُو الْحَسَنِ(ع) یُتَرِّبُ الْکِتَابَ). 4. (مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْوَرَّاقِ عَنْ عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ دَارِمِ بْنِ قَبِیصَةَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ(ع) عَنِ النَّبِی(ص) قَالَ بَاکِرُوا بِالْحَوَائِجِ فَإِنَّهَا مُیَسَّرَةٌ وَ تَرِّبُوا الْکِتَابَ فَإِنَّهُ أَنْجَحُ لِلْحَاجَةِ وَ اطْلُبُوا الْخَیْرَ عِنْدَ حِسَانِ الْوُجُوه).
- [سایر] آیا طبق این حدیث گذاشتن دستها روی ران، حرام است یا مستحب؟ (محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن داود الخندقی، عن أبی بصیر قال: قال أبو عبدالله (ع): إذا قمت فی الصلاة فاعلم أنک بین یدی الله، فان کنت لا تراه فاعلم أنه یراک، فأقبل قبل صلاتک، و لا تمتخط و لا تبزق، و لا تنقض أصابعک، و لا تورّک، فان قوماً قد عذبوا بنقض الأصابع و التورک فی الصلاة ...).
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای (جلال) و (جزار) و (قلائد) چیست؟ (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ یعْطَی الْجَزَّارُ مِنْ جُلُودِ الْهَدْی وَ جِلَالِهَا شَیئاً). (وَ فِی رِوَایةِ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ ینْتَفَعُ بِجِلْدِ الْأُضْحِیةِ وَ یشْتَرَی بِهِ الْمَتَاعُ وَ إِنْ تُصُدِّقَ بِهِ فَهُوَ أَفْضَلُ وَ قَالَ نَحَرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بُدْنَهُ وَ لَمْ یعْطِ الْجَزَّارِینَ جُلُودَهَا وَ لَا قَلَائِدَهَا وَ لَا جِلَالَهَا وَ لَکنْ تَصَدَّقَ بِهِ وَ لَا تُعْطِ السَّلَّاخَ مِنْهَا شَیئاً وَ لَکنْ أَعْطِهِ مِنْ غَیرِ ذَلِک). (مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیی عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ ذَبَحَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِلَی أَنْ قَالَ وَ لَمْ یعْطِ الْجَزَّارِینَ مِنْ جِلَالِهَا وَ لَا مِنْ قَلَائِدِهَا وَ لَا مِنْ جُلُودِهَا وَ لَکنْ تَصَدَّقَ بِهِ).
- [سایر] معنای حدیث زیر چیست؟ و عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبیعمیر، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن مصعب بن عبد الله النوفلی، عمن رفعه قال: قَدِمَ أعرابی بِإبل له علی عهد رسول الله(ص) ... فقال: فَاسْتَهْدِنِی یا رسول الله، قال: لا، قال: بَلی یا رسول الله فَلَم یَزَل یُکَلّمُه حتّی قال: أَهْدِ لَنَا نَاقَةً وَ لَا تَجْعَلْهَا وَلْهَی.
- [سایر] میخواستم (یحیی بن ضریس) را که در سلسله روات سند زیر هست بررسی رجالی کنید. (حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الصَّفَّارُ قَالَ: ثنا أَبُو یَحْیَی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَّامٍ الرَّازِیُّ، بأَصْبَهَانَ قَالَ: ثنا یَحْیَی بْنُ الضُّرَیْسِ قَالَ: ثنا عِیسَی بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، قَالَ: ثنا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: " نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: {إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ} [المائدة: 55] فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَدَخَلَ الْمَسْجِدَ، وَالنَّاسُ یُصَلُّونَ بَیْنَ رَاکِعٍ وَقَائِمٍ، فَصَلَّی، فَإِذَا سَائِلٌ، قَالَ: (یَا سَائِلُ أَعْطَاکَ أَحَدٌ شَیْئًا؟)، فَقَالَ: لَا إِلَّا هَذَا الرَّاکِعَ لِعَلِیٍّ أَعْطَانِی خَاتَمًا قَالَ الْحَاکِمُ: هَذَا حَدِیثٌ تَفَرَّدَ بِهِ الرَّازِیُّونَ، عَنِ الْکُوفِیِّینَ، فَإِنَّ یَحْیَی بْنَ الضُّرَیْسِ الرَّازِیَّ قَاضِیهِمْ، وَ عِیسَی الْعَلَوِیُّ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ).
- [سایر] لطفاً روایت زیر را توضیح فرمایید، و سند آن چگونه است: مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ یقْطِینٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ مَیاحٍ عَنْ أُمَیةَ بْنِ عَمْرٍو عن الشَّعِیرِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ کانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یقُولُ إِذَا نَادَی الْمُنَادِی فَلَیسَ لَک أَنْ تَزِیدَ وَ إِنَّمَا یحَرِّمُ الزِّیادَةَ النِّدَاءُ وَ یحِلُّهَا السُّکوتُ.
- [سایر] با توجه به روایات زیر، (نسل) را توضیح دهید. 1. (روی مُنذِر بن جَیفَر عن یحیی بن طلحة النَهدی قال: قال لنا أبو عبد الله(ع) سِیرُوا وَ انْسَلُّوا فَإِنَّهُ أَخَفُّ عَلَیْکُم). 2. (رُوِیَ أَنَّ قَوْماً مُشَاةً أَدْرَکَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَشَکَوْا إِلَیْهِ شِدَّةَ الْمَشْیِ فَقَالَ لَهُمُ اسْتَعِینُوا بِالنَّسْل). 3. (عن ابن مَحبوب عن هشام بن سالم عن أبی عبد الله(ع) قال: جَاءَتِ الْمُشَاةُ إِلَی النَّبِیِّ فَشَکَوْا إِلَیْهِ الْإِعْیَاءَ فَقَالَ عَلَیْکُمْ بِالنَّسَلَانِ فَفَعَلُوا فَذَهَبَ عَنْهُمُ الْإِعْیَاءُ فَکَأَنَّمَا نَشِطُوا مِنْ عِقَال). 4. (عن عبد الله بن سِنان عن أبی عبد الله(ع) مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ عَلَیْکُمْ بِالنَّسَلَانِ فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِالْإِعْیَاءِ وَ یَقْطَعُ الطَّرِیق). 5. (عن ابن فَضّال عن القَدّاح عن أبی عبد الله(ع) عن أبیه (ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ رَأَی قَوْماً قَدْ جَهَدَهُمُ الْمَشْیُ فَقَالَ اخْبُبُوا انْسِلُوا فَفَعَلُوا فَذَهَبَ عَنْهُمُ الْإِعْیَاء).
- [سایر] چه چیزی در این روایت نهی شده است؟ آنرا توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا یمْسَحْ أَحَدُکمْ بِثَوْبِ مَنْ لَمْ یکسُهُ).
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله مظاهری] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَد أَتاکَ الْمُسیئُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الُْمحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسیئُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار به حقّ محمّد و آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر).
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَأنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله بعد از تکبیر دوم بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم، اگر میت مرد است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذا الْمَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَأَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشْیراً وَنَذِیراً بَیْنَ یَدَی السَّاعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَبَارِکْ عَلی مُحَمَّد وَآلَ مُحَمَّد وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد کَأفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْرَاهِیمَ وآلِ إِبْرَاهِیم إنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَصَلِّ عَلی جَمِیعِ الأَنْبِیَاءِ والْمُرْسلیِنَ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّیقِینَ وَجَمِیعِ عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِین و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ الأَْحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالأَْمْوَاتِ تَابِع بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْرَاتِ إِنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ إِنَّکَ عَلی کُلَّ شَیْء قَدِیر و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است، بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهُ إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِه مِنَّا اَلّلهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِه وَإنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْه وَاغْفِرْ لَهُ. اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهِ فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین و بعد تکبیر پنجم را بگوید. ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَه أمَتُکَ وَابْنَةُ عَبْدِکَ وَابْنتُ أمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهَا إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنَّا، اَللّهُمَّ إِنْ کَانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی إِحْسَانِهَا وَإنْ کَانَت مُسِیئةً فَتَجَاوَزْ عَنْهَا وَاغْفِرْ لَهَا اَلّلهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهَا فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد، تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ الساعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ بارِکْ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد کَاَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهیمَ وَ آلِ اِبْراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الاْنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدیقینَ وَ جَمیعِ عِبادِ اللهِ الصالِحینَ بعد از تکبیر سوم بگوید: اَللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ الاْحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الاْمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اَللهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ اَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهِ اَللهُمَّ اِنا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنا اَللهُمَّ اِنْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی اِحْسانِهِ وَ اِنْ کانَ مُسیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اَللهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلِّیینَ وَاخْلُفْ عَلَی اَهْلِهِ فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الراحِمینَ و بعد، تکبیر پنجم را بگوید ولی اگر میت زن است بعد تکبیر چهارم بگوید: اَللهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُکَ وَ ابْنَةُ عَبْدِکَ وَ ابْنَةُ اَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهِ اَللهُمَّ اِنا لا نَعْلَمُ مِنْها إلا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنا اَللهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی اِحْسَانِها وَ اِنْ کَانَتْ مُسیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اَللهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلی اَهْلِها فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الراحِمینَ و اگر نماز بر چند نفر مرد بخواند، می گوید: اَللّهُمَّ اِنَّ هوُلاءِ عَبیدُکَ وَ اَبْناءُ عَبیدِکَ وَ اَبْناءُ اِمائِکَ نَزَلُوا بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِهْ... و بقیّه ضمیرها را جمع مذکر می آورد. و در مورد چند زن ضمیرها و اسماء اشاره را به صورت مؤنّث می آورد و در تثنیه به صورت تثنیه.
- [آیت الله مظاهری] نماز میّت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیّت و گفتن تکبیر اوّل بگوید: (اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ اِلّاَ اللَّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ).(1) و بعد از تکبیر دوّم بگوید: (اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ).(2) و بعد از تکبیر سوّم بگوید: (اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ و الْمُؤْمِناتِ).(3) و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: (اَللَّهُمَّ اغْفِر لِهذَا الْمَیِّتِ).(4) و اگر زن است بگوید: (اَللُّهمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّت).(5) و بعد تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اوّل بگوید: (اَشهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّاَ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ).(6) و بعد از تکبیر دوّم بگوید: (اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و الِ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً و الَ مُحَمَّدٍ کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلی اِبراهیمَ وَ الِ اِبْراهیمَ اِنّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الْاَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ وَ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ وَ جَمیعِ عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحینَ).(7) و بعد از تکبیر سوّم بگوید: (اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ المُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ اَلْاَحیاءِ مِنْهُمْ وَ الْاَمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ).(8) و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: (اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنزُولٍ بِهِ اَللَّهُمَّ اِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلّا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنَّا اَللَّهُمَّ اِنْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَ اِنْ کانَ مُسیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلّیینَ وَاخْلُفْ عَلی اَهْلِهِ فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ).(9) و بعد تکبیر پنجم را بگوید ولی اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللَّهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُکَ وَابْنَةُ عَبْدِکَ وَ ابْنَةُ اَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنزُولٍ بِه اَللَّهُمَّ اِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلّا خَیْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنَّا اَللَّهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِی اِحْسانِها وَ اِنْ کانَتْ مُسیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اَللَّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی اَعْلی عِلّیینَ وَاخْلُفْ عَلی اَهْلِها فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ).(10)