در بیع (خرید و فروش)؛ مشتری به ازای ثمنی (پول) که پرداخت می‌کند، مبیع (کالا) را از فروشنده دریافت می‌کند. اما اصل عقد بیع متکی به این دو نیست. یعنی فروشنده می‌گوید: من این خانه را به فلان مقدار فروختم و مشتری می‌گوید: قبول دارم و می‌خرم؛ با این عقد، بیع تحقق یافته است ولی احکام دیگری در این بین وجود دارد که با توجه به مورد سؤال به آن اشاره می‌شود: 1. اگر بعد از عقد بیع، مشتری ثمن را پرداخت نکرد، بیع باطل نشده و فسخ نمی‌گردد بلکه بعد از سه روز از انجام بیع و عدم پرداخت ثمن توسط مشتری، فروشنده خیار فسخ دارد و می‌تواند صبر کند یا بیع را فسخ کند. به مسأله‌ای در این باره دقت کنید: «سؤال: شخصی خانه‌ای را از فردی به قیمت معیّنی خریده و پرداخت پول آن را بر عهده گرفته است ولی بدون آنکه شرط تأخیر پرداخت ثمن را داشته باشد آن را نپرداخته است تا اینکه دو سال از زمان انجام معامله گذشته و فروشنده هم خانه را تحویل خریدار نداده است، آیا این بیع، باطل محسوب می‌شود؟ جواب: مجرّد تأخیر مشتری در پرداخت ثمن به فروشنده و دریافت مبیع از او بیع را باطل نمی‌کند هر چند آن (تأخیر در پرداخت ثمن) را با فروشنده شرط نکرده باشد. ولی بعد از گذشت سه روز از این بیع، فروشنده خیار فسخ دارد.»[1] 2. در صورت عدم پرداخت ثمن توسط مشتری، بایع هم می‌تواند مبیع (کالا) را به او تحویل ندهد لذا در قانون مدنی چنین آمده است: «همان گونه که در تسلیم مبیع بیان شد، به وسیلۀ عقد بیع، ثمن با مبیع مبادله شده و ثمن در ملک بایع در می‌آید چنانکه مبیع داخل در ملک مشتری می‌گردد، و همان طوری که بر بایع لازم بود که مبیع را تسلیم مشتری نماید، بر مشتری نیز لازم است بر اساس تعهدی که در ضمن عقد بیع نموده است ثمن را به بایع تحویل دهد؛ و اگر مشتری در پرداخت ثمن کوتاهی کند بایع حق دارد از دادگاه اجبار او را به پرداخت ثمن بخواهد و یا از حق حبس خود استفاده نماید؛ یعنی تسلیم مبیع را موکول به تأدیۀ ثمن نماید.»[2] بنابراین، در صورت عدم پرداخت ثمن، بیع باطل نمی‌شود ولی در صورتی که فروشنده تا کنون مبیع را به خریدار نداده بود، می‌تواند تا پرداخت ثمن توسط مشتری، کالا را به او تحویل ندهد. [1] . توضیح المسائل (محشی - امام خمینی)، ج‌2، ص 267‌3. [2] . امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج4، ص 119، انتشارات اسلامیه، تهران، تهران، بی تا.
در بیع (خرید و فروش)؛ مشتری به ازای ثمنی (پول) که پرداخت میکند، مبیع (کالا) را از فروشنده دریافت میکند. اما اصل عقد بیع متکی به این دو نیست. یعنی فروشنده میگوید: من این خانه را به فلان مقدار فروختم و مشتری میگوید: قبول دارم و میخرم؛ با این عقد، بیع تحقق یافته است ولی احکام دیگری در این بین وجود دارد که با توجه به مورد سؤال به آن اشاره میشود:
1. اگر بعد از عقد بیع، مشتری ثمن را پرداخت نکرد، بیع باطل نشده و فسخ نمیگردد بلکه بعد از سه روز از انجام بیع و عدم پرداخت ثمن توسط مشتری، فروشنده خیار فسخ دارد و میتواند صبر کند یا بیع را فسخ کند. به مسألهای در این باره دقت کنید:
«سؤال: شخصی خانهای را از فردی به قیمت معیّنی خریده و پرداخت پول آن را بر عهده گرفته است ولی بدون آنکه شرط تأخیر پرداخت ثمن را داشته باشد آن را نپرداخته است تا اینکه دو سال از زمان انجام معامله گذشته و فروشنده هم خانه را تحویل خریدار نداده است، آیا این بیع، باطل محسوب میشود؟
جواب: مجرّد تأخیر مشتری در پرداخت ثمن به فروشنده و دریافت مبیع از او بیع را باطل نمیکند هر چند آن (تأخیر در پرداخت ثمن) را با فروشنده شرط نکرده باشد. ولی بعد از گذشت سه روز از این بیع، فروشنده خیار فسخ دارد.»[1]
2. در صورت عدم پرداخت ثمن توسط مشتری، بایع هم میتواند مبیع (کالا) را به او تحویل ندهد لذا در قانون مدنی چنین آمده است:
«همان گونه که در تسلیم مبیع بیان شد، به وسیلۀ عقد بیع، ثمن با مبیع مبادله شده و ثمن در ملک بایع در میآید چنانکه مبیع داخل در ملک مشتری میگردد، و همان طوری که بر بایع لازم بود که مبیع را تسلیم مشتری نماید، بر مشتری نیز لازم است بر اساس تعهدی که در ضمن عقد بیع نموده است ثمن را به بایع تحویل دهد؛ و اگر مشتری در پرداخت ثمن کوتاهی کند بایع حق دارد از دادگاه اجبار او را به پرداخت ثمن بخواهد و یا از حق حبس خود استفاده نماید؛ یعنی تسلیم مبیع را موکول به تأدیۀ ثمن نماید.»[2]
بنابراین، در صورت عدم پرداخت ثمن، بیع باطل نمیشود ولی در صورتی که فروشنده تا کنون مبیع را به خریدار نداده بود، میتواند تا پرداخت ثمن توسط مشتری، کالا را به او تحویل ندهد. [1] . توضیح المسائل (محشی - امام خمینی)، ج2، ص 2673. [2] . امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج4، ص 119، انتشارات اسلامیه، تهران، تهران، بی تا.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی از شخص دیگر، مبیع کلی با ثمن معین در قالب بیع سلف، پیش خرید می نماید، موعد تسلیم مبیع معین است. با فرا رسیدن موعد تسلیم مبیع، خریدار به جای گرفتن مبیع، قیمت نقدی آنرا در موعد تسلیم از فروشنده مطالبه میکند این قیمت با ثمن معامله از یک جنس (وجه نقد) و بیشتر از آن می باشد. حکم معامله مذکور در صورتی که معامله صوری یا واقعی باشد چیست؟ معامله ربوی است یا خیر؟
- [سایر] محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی هادوی حال نظر حضرت آیت الله در مورد فسخ و یا بطلان چنین قراردادی (هم بعلت شروط معنونه و هم بدلیل عدم ذکر مدت برای ثمن و همچنین بعلت عدم تسلیم مبیع و ثمن ) چیست؟ در صورت عدم فسخ و بطلان پرداخت ثمن با توجه به گذشت هشت سال و افزایش تورم و کاهش ارزش ثمن و ازدیاد ارزش مبیع به چه صورت خواهد بود ؟خداوند طول عمر حضرت عالیقدر را مستدام نماید.
- [آیت الله خامنه ای] شخصی ملک معینی را از دیگری خریداری می کند. برای پرداخت ثمن اجل تعیین می شود و برای تسلیم مبیع نیز مدّت معین می گردد، آیا این بیع از نوع بیع الدین بالدین (کالی بکالی) است و باطل می باشد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر خریدار قدرت پرداخت تمامی ثمن را ندارد و دادگاه وی را به پرداخت ثمن در طی چند قسط محکوم نموده است، آیا بایع می تواند مبیع را تا پرداخت تمام ثمن نزد خود حبس نماید؟
- [آیت الله سبحانی] اگر معامله در کشتی و در دریا صورت گیرد، در صورت اختلاف بین متبایعین، مبیع و ثمن را کجا و بر اساس عرف چه مکانی تسلیم کنند؟
- [سایر] در زمان اعمال حق حبس، خسارات ناشی از عدم تسلیم مبیع و همچنین خسارات ناشی از عدم تادیه ثمن به عهده کدامیک از بایع و مشتری است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مشتری حق دارد پس از فسخ معامله، قبل از دریافت ثمن از حق حبس برای مبیع استفاده کند تا بایع ثمن را به او پرداخت کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا پس از فسخ معامله بایع حق دارد قبل از پرداخت ثمن به مشتری مبیع را مطالبه کند تا آن را بفروشد و با فروش مبیع، ثمن را به مشتری برگرداند؟
- [آیت الله سبحانی] ضمن عقد بیع شرط شود اگر خریدار قسطی از اقساط ثمن را نپردازد، معامله فسخ شود. از طرفی فروشنده حق انتقال مبیع به دیگری را از خریدار سلب ننموده ولی خریدار، مبیع را به دیگری فروخته است، در صورتی که یکی از اقساط ثمن پرداخت نشود، آیا فروشنده ی اول می تواند بر طبق شرط عمل کند؟
- [آیت الله سیستانی] اگر پس از اعلام فسخ جهت رد ثمن و استرداد مبیع به مشتری مراجعه نکند حق استرداد مبیع تا چه زمانی برای او باقی است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] نهم ان که اگر مشتری ثمن جنسی را که خریده و شرط نکرده که در پرداخت ان تاخیر کند تا سه روز ندهد که در این صورت چنانچه فروشنده جنس را تحویل نداده باشد می تواند معامله را به هم بزند ولی اگر جنسی را که خریده مثل بعضی از میوه ها باشد که اگر یک روز بماند ضایع می شود در صورتی که تا شب ثمن ان را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن ان را تاخیر بیندازد فروشنده می تواند معامله را به هم بزند و ان را خیار تاخیر گویند
- [آیت الله بهجت] اگر با وجود تسلیم زمین، زارع اختیاراً زراعت نکرد، و یا با حاضر بودن زارع، مالک زمین را تسلیم ننمود، هر کدام به مقداری که حق دیگری را ضایع کرده ضامن است. همچنین اگر عامل کوتاهی کند و بهسبب زراعت نکردن نقصی در زمین حاصل شود، بیوجه نیست که مالک حق گرفتن خسارت را داشته باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی به زور یا به حیله ای بدهکاررا از دست طلبکار رها کند چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد کسی که بدهکار را رها کرده باید اورا به طلبکار تسلیم کند و اگر تسلیم نکرد باید طلب او را بپردازد
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که جنسی را نسیه فروخته و برای گرفتن ثمن ان مدتی قرار داده اگر مثلا بعد از گذشتن نصف مدت به خریدار بگوید این مقدار از ثمن را نقد بده و بقیه را به تو واگذار می کنم اشکال ندارد
- [آیت الله مظاهری] هرگاه تسلیم عین مغصوبه به مالک برای غاصب متعذّر باشد، بر غاصب واجب است بدل آن را به مالک بدهد، و این را بدل حیلوله میگویند و مالک گرچه مالک این بدل نمیشود ولی میتواند تصرّف مالکانه بنماید و اگر بدل را تلف کرد عین مغصوبه ملک غاصب میشود، و هر وقت تسلیم عین مغصوبه برای غاصب ممکن شد باید آن را به مالک بدهد و بدل را پس بگیرد و همه منافع بدل در تمام مدتی که تسلیم عین مغصوبه متعذّر است مال مالک است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جنسی را بفروشد و قرار بگذارد که بعد از مدتی تحویل دهد و ثمن ان را هم بعد از مدتی بگیرد معامله باطل است
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی با پول خمس نداده ملکی بخرد و قیمت آن بالا رود، معامله صحیح است و نیاز به اذن حاکم شرع ندارد و فقط باید خمس آن پول را بدهد؛ ولی چنانچه اصلاً ملتزم به پرداخت خمس نباشد، بلکه تصمیم به عدم پرداخت خمس داشته باشد، در صورتی که معامله را به نحو شخصی انجام داده باشد، ضامن خمس افزایش قیمت ملک نیز میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق دادن زنی که در حال نفاس میباشد، باطل و نزدیکی کردن با او حرام میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کفالت در صورتی صحیح است که کفیل به هر لفظی اگرچه عربی نباشد یا به عملی به طلبکار بفهماند که من متعهدم هر وقت بدهکار خودرا بخواهی به تو تسلیم کنم و طلبکار یا ولی او هم قبول نماید
- [آیت الله خوئی] بعد از آنکه زکات تعلق گرفت میتواند عین زراعت یا خرما یا انگور پیش از درو کردن یا چیدن به مستحق یا حاکم شرع یا وکیل اینها مشاعاً تسلیم نماید و پس از آن در مصارف شریک میباشند.