عقل قطعی و نقل قطعی هیچ‌گاه نمی‌توانند با هم در تعارض باشند، و اگر یکی از آنها قطعی و دیگری غیر قطعی باشد، به مورد قطعی عمل خواهیم کرد، اما اگر هر دو دلیل عقل و نقلی به درجه یقین نرسیده باشند، باید قواعد تعارض را اجرا کرد. توضیح بیشتر آن‌که؛ از تنافی میان مدلول (معنا و فحوای) دلیل عقلی و مدلول دلیل نقلی، به تعارض دلیل عقلی و نقلی یاد می‌کنند که از اقسام تعارض ادله و به معنای تنافی دو مدلول است.[1] اگر از دو دلیل عقلی و نقلی؛ یکی قطعی و دیگری ظنی باشد، طبیعی است که قطعی را بر غیر قطعی ترجیح می‌دهیم[2] پس اگر بخواهد تنافی و تعارض بین دو دلیل عقلی و نقلی تحقق یابد، باید -به ظاهر- یکی از دو مورد زیر باشد: 1. هر دو دلیل عقلی و نقلی، ظنّی باشند. 2. هر دو دلیل عقلی و نقلی، قطعی و یقینی باشند. در قسمت اول؛ اگر بین دو حکم عقلی و نقلی تعارضی شکل گیرد قواعد باب تعارض جاری می‌شود.[3] حکم اولی در باب تعارض بین دو دلیل، تساقط است ولی بر اساس برخی از روایات یا دلائل عقلی، مرجحاتی برای تعارض بین دو دلیل ذکر شده است که قبل از تساقط باید به آنها تمسک کرد. مرحوم شیخ انصاری در مباحث پایانی بحث‌های اصولی‌اش به موضوع مرجحات باب تعارض پرداخته است و در یک تقسیم‌بندی ابتکاری، مرجحات را به مرجحات داخلی و خارجی تقسیم کرده است که برای آگاهی بیشتر می‌توان به آن رجوع کرد.[4] در قسمت دوم؛ اگر هر دو دلیل قطعی باشند، بنابر نظریه علمای اصول به خصوص شیخ انصاری، هرگز تعارضی شکل نمی‌گیرد؛ زیرا دو دلیل قطعی با همین وصف قطعیتشان نمی‌توانند متعارض باشند، چون تعارض بین آن دو بدان معنا است که معصوم(ع) حرفی خلاف قطعی و بدیهی عقل بگوید که چنین چیزی امکان ندارد و از طرف دیگر؛ اگر دلیل نقلی قطعی داشته باشیم، چگونه دلیل عقلی می‌تواند بر خلاف آن بگوید؟ بنابر این؛ دو دلیل قطعی عقلی و نقلی هیچ‌گاه با یکدیگر تنافی و تعارض پیدا نمی‌کنند.[5] نتیجه این‌که؛ دو دلیل عقلی و نقلی در صورتی که هر کدام قوی‌تر باشد، مقدم می‌شود. از طرفی بین دو دلیل قطعی هم امکان تعارض وجود ندارد و تنها در صورتی که دو دلیل عقلی و نقلی، ظنّی باشند، و نتوان به هیچ وجه بین آنها جمع کرد، تعارض پیش می‌آید که باید به قواعد باب تعارض رجوع کرد. [1] . ر.ک:‌ «تفاوت میان تعارض و تزاحم»، سؤال 23832. [2] . جمعی از نویسندگان، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 327، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی‏، قم، چاپ اول، 1389ش. [3] . همان. [4] . شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج 4، ص 80، مجمع الفکر الإسلامی، قم، 1422ق؛ همچنین ر.ک: «راه حل در تعارض دو دلیل»، سؤال 29160. [5] . فرائد الاصول، ج1، ص 17.
عقل قطعی و نقل قطعی هیچگاه نمیتوانند با هم در تعارض باشند، و اگر یکی از آنها قطعی و دیگری غیر قطعی باشد، به مورد قطعی عمل خواهیم کرد، اما اگر هر دو دلیل عقل و نقلی به درجه یقین نرسیده باشند، باید قواعد تعارض را اجرا کرد.
توضیح بیشتر آنکه؛ از تنافی میان مدلول (معنا و فحوای) دلیل عقلی و مدلول دلیل نقلی، به تعارض دلیل عقلی و نقلی یاد میکنند که از اقسام تعارض ادله و به معنای تنافی دو مدلول است.[1]
اگر از دو دلیل عقلی و نقلی؛ یکی قطعی و دیگری ظنی باشد، طبیعی است که قطعی را بر غیر قطعی ترجیح میدهیم[2] پس اگر بخواهد تنافی و تعارض بین دو دلیل عقلی و نقلی تحقق یابد، باید -به ظاهر- یکی از دو مورد زیر باشد:
1. هر دو دلیل عقلی و نقلی، ظنّی باشند.
2. هر دو دلیل عقلی و نقلی، قطعی و یقینی باشند.
در قسمت اول؛ اگر بین دو حکم عقلی و نقلی تعارضی شکل گیرد قواعد باب تعارض جاری میشود.[3] حکم اولی در باب تعارض بین دو دلیل، تساقط است ولی بر اساس برخی از روایات یا دلائل عقلی، مرجحاتی برای تعارض بین دو دلیل ذکر شده است که قبل از تساقط باید به آنها تمسک کرد. مرحوم شیخ انصاری در مباحث پایانی بحثهای اصولیاش به موضوع مرجحات باب تعارض پرداخته است و در یک تقسیمبندی ابتکاری، مرجحات را به مرجحات داخلی و خارجی تقسیم کرده است که برای آگاهی بیشتر میتوان به آن رجوع کرد.[4]
در قسمت دوم؛ اگر هر دو دلیل قطعی باشند، بنابر نظریه علمای اصول به خصوص شیخ انصاری، هرگز تعارضی شکل نمیگیرد؛ زیرا دو دلیل قطعی با همین وصف قطعیتشان نمیتوانند متعارض باشند، چون تعارض بین آن دو بدان معنا است که معصوم(ع) حرفی خلاف قطعی و بدیهی عقل بگوید که چنین چیزی امکان ندارد و از طرف دیگر؛ اگر دلیل نقلی قطعی داشته باشیم، چگونه دلیل عقلی میتواند بر خلاف آن بگوید؟ بنابر این؛ دو دلیل قطعی عقلی و نقلی هیچگاه با یکدیگر تنافی و تعارض پیدا نمیکنند.[5]
نتیجه اینکه؛ دو دلیل عقلی و نقلی در صورتی که هر کدام قویتر باشد، مقدم میشود. از طرفی بین دو دلیل قطعی هم امکان تعارض وجود ندارد و تنها در صورتی که دو دلیل عقلی و نقلی، ظنّی باشند، و نتوان به هیچ وجه بین آنها جمع کرد، تعارض پیش میآید که باید به قواعد باب تعارض رجوع کرد. [1] . ر.ک: «تفاوت میان تعارض و تزاحم»، سؤال 23832. [2] . جمعی از نویسندگان، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 327، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، چاپ اول، 1389ش. [3] . همان. [4] . شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج 4، ص 80، مجمع الفکر الإسلامی، قم، 1422ق؛ همچنین ر.ک: «راه حل در تعارض دو دلیل»، سؤال 29160. [5] . فرائد الاصول، ج1، ص 17.
- [سایر] در هنگام تعارض فقه و عقل کدام معتبرتر است؟
- [سایر] در صورت تعارض بین فتوای مرجع تقلید و عقل انسان، کدامیک رجحان دارد؟
- [سایر] چرا در روایات نقل شده در کتب شیعی احادیث متضاد و متناقض و همچنین خلاف عقل و شرع دیده می شود؟
- [سایر] با عرض سلام و آرزوی توفیقات روزافزون.لطفا در مورد این سوال بنده را راهنمایی بفرمایید: تقابل عقل گرایی و نقل گرایی در حوزه فقه سیاسی را چگونه میتوان شرح داد؟
- [سایر] از موارد ذیل کدامیک جزء اسباب سقوط مجازات قصاص محسوب می شوند؟ ارث قصاص، رجوع شهود از شهادت، تعارض بینه ها، ثبوت دروغگویی شهود، تعارض شهادت و اقرار
- [سایر] تعارض بین علم و دین چگونه است؟
- [سایر] شبهه: خاتمیت با امامت و مهدویت در تعارض است.
- [سایر] ماجرای تعارض کشته شدن شتر صالح در آیات قرآن چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر حکم شریعت با قانون تعارض داشته باشد، همانگونه که در تملک زمین های آباد مردم توسط دولت بدون رضایت مالکین آنها این تعارض وجود دارد. این خرید و تملّک چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا صدور حکم کلی از نمونههای جزئی کار عقل است؟ و آیا حیوانات دارای عقل هستند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند ، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته ، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند؛ بنا بر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته؛ یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنا بر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.
- [آیت الله خوئی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.