کتب روایی تشیع نه تنها نام صحاح بر آنها گذاشته نشده است بلکه واقعاً هیچ کدام به این عنوان و معنا هم تلقی نشدهاند یعنی هیچ کتاب حدیثی ما نداریم که به طور جامع صحیح قلمداد شود و همه احادیث آن پذیرفته شوند نه کافی و نه دیگر کتب شیعه چنین موقعیتی ندارند بلکه مجموعهای از روایات صحیح و نادرست و ضعیف و مبهم هستند که البته بعضی از این کتب غالب احادیث آن درست و بعضی غالب روایات آن نادرست است. روایاتی که برای استنباط احکام فقهی به کار میروند با روایاتی که عقیدهساز بوده و باید مبانی اعتقادی را از آنان اخذ کرد متفاوت هستند روایاتی که معنای اعتقادی را القاء میکند حتماً باید قطعی و صحیح باشند یعنی ما مطمئن باشیم که از ناحیه معصوم(ع) صادر شدهاند و الا التزام اعتقادی به آن لازم نیست. شیعه و مکتب اهل البیت علیهم السلام در صدر اسلام تا قرون اخیر در جوی پر از تهمت و تهدید زندگانی را به سر برده است و غالب حاکمان علیه آنان بوده و این مکتب بر اساس اعتقاد ویژهای که به عدالت دارد هم همواره حکومتهای جائر و ستمگر را نا مشروع میدانسته است و بر همین اساس علماء بزرگی مانند علامه مجلسی با استفاده از فرصتهایی که یافتهاند مجموعه روایات وارده از اهل البیت را جمعآوری کرده ولی به تهذیب و جدا کردن صحیح از سقیم آن نپرداخته و این را به آیندگان وا گذاشتهاند درست مانند کسی که در شبی ظلمانی تحت تعقیب دشمنانی خطرناک است و جواهر او در خاک و خاشاک فرو میریزند و او مجموعهای از خاشاک اطراف و جواهر را جمع میکند تا در فرصت دیگر آنان را از هم جدا کرده و جواهر را مورد استفاده قرار دهد و به همین جهت مجامع روایی شیعه مرکب از صحیح و ناصحیح میباشد البته این داستان در مورد کتب اهل سنت هم وجود دارد اگر چه آنان همیشه در پرتو قدرت حاکمان به تقویت خود پرداخته و در گسترش مکتب خود با توجه به فتوحات گسترده مسلمین سود جستهاند و روایات خود که مشکلات فراوانی هم دارد ولی به واسطه محدودیت منابع روایی و کوتاهی دست آنان از اهل البیت علیهم السلام همان مقدار محدود را صحیح پنداشته و معامله صحیح با آن کردهاند. با توجه به نکات فوق در میان مجموعه چند هزار حدیث حداکثر صدها حدیث مورد نقد قرار می گیرد که فهم جدی این روایات و نقد جدی آنان خود مستلزم کار علمی گستردهای است که به وسیله علم رجال و درایه و نحوه صدور این روایات باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. مضمون این روایات باید به درستی تحلیل شوند و مهمتر آن که با دیگر مجموعههای روایی سنجیده و تطبیق شوند آنگاه از مجموع آنها نظر صحیح و درستتر را انتخاب کرد. این که ما یک روایت را بگیریم و بقیه روایات را مورد نظر قرار ندهیم مصداق (حفظت شیئاً و غابت عنک اشیاء) (یک چیز حفظ کردهای و چیزهای فراوانی از تو پنهان و غائب هستند) خواهیم بود و ما روایاتی داریم که میگویند هر روایتی که با قرآن و سنت پیامبر مخالف بود آن را به دیوار بزنید کنایه از این که بدان اعتماد نکنید مثلاً راجع به زن و موقعیت آن در اسلام روایات فراوانی است که در مقابل این روایات ، روایات دیگری هستند و دست کم معلوم میکنند که این روایات ناظر به بخشی از زنان یا بخشی از امور است که در آن امور نظر مرد مقدم است چنان چه در بعضی از امور دیگر نظر زنها مقدم است و همین طور مسایل دیگر. مثلا روایتی وارد شده است که اکراد را از اجنه میشمارد در حالی که این روایت با قرآن ناسازگار است یا مثلاً روایاتی که میگوید اهل سند و هند چنین و چنان هستند شاید ناظر به غیر مسلمانان آنها و یا عده خاص در یک عصر و یا شاید اصل این روایات مقبول نباشد و چنانچه بیان کردیم ما برای تفحص دقیق این روایات باید عملیاتهای علمی فراوانی از حیث شناسایی رجال حدیث و مضمون آن و عام و خاص ، مقید و مطلق بودن آن و موقعیت صدور این روایات و دهها مسأله دیگر را کاملاً بررسی کنیم و بعد به صحت و سقیم بودن آن ها پی ببریم که این عملیات استنباطی را اصطلاحاً در مکتب تشیع اجتهاد میگویند مثلاً از نظر مضمون روایتی میگوید مغز زنان در زیبایی آنهاست و زیبایی مردان در مغز آنها است ای بسا در مقام بیان این نکته است که بخش مهمی از شخصیت زن مربوط به جمال و زیبایی ظاهری اوست در حالی که بخش مهمی از شخصیت مرد در فهم و عقلانیت اوست. بهر حال به طور خلاصه بیان میشود که: 1- کتب روایی شیعه اعم از صحیح و ضعیف هستند و ما هیچ کتابی که همه روایات آن صحیح باشد در دست نداریم. 2- فهم روایات صحیح از نا صحیح هم از حیث سند و هم به لحاظ مضمون و هم در رابطه با روایات معارض آن کاری علمی و گسترده میخواهد که اصطلاحاً بدان اجتهاد میگویند. 3- کتبی مانند کافی مرحوم کلینی اگر چه خالی از اخبار ضعیف نیست ولی روایات صحیح و ارزشمند آن غالب هستند. 4- کتب روایی اهل سنت که به صحاح معروف هستند آکنده از اخبار جعلی ضعیف و خلاف عقل و کتاب الهی هستند که پرداختن به آن روایات خود بحث مفصل و طولانی را میطلبد. 5- ممکن است بعضی از روایات معنایی به ظاهر خلاف عقل و فهم ما داشته باشند ولی بعد از تحلیل درستی آنان ثابت شود یا مرور زمان و اکتشافات علمی در آینده حقانیت و صحت آنان را به اثبات رساند که این هم نکته مهمی میباشد. منبع: پایگاه حوزه
چرا در روایات نقل شده در کتب شیعی احادیث متضاد و متناقض و همچنین خلاف عقل و شرع دیده می شود؟
کتب روایی تشیع نه تنها نام صحاح بر آنها گذاشته نشده است بلکه واقعاً هیچ کدام به این عنوان و معنا هم تلقی نشدهاند یعنی هیچ کتاب حدیثی ما نداریم که به طور جامع صحیح قلمداد شود و همه احادیث آن پذیرفته شوند نه کافی و نه دیگر کتب شیعه چنین موقعیتی ندارند بلکه مجموعهای از روایات صحیح و نادرست و ضعیف و مبهم هستند که البته بعضی از این کتب غالب احادیث آن درست و بعضی غالب روایات آن نادرست است.
روایاتی که برای استنباط احکام فقهی به کار میروند با روایاتی که عقیدهساز بوده و باید مبانی اعتقادی را از آنان اخذ کرد متفاوت هستند روایاتی که معنای اعتقادی را القاء میکند حتماً باید قطعی و صحیح باشند یعنی ما مطمئن باشیم که از ناحیه معصوم(ع) صادر شدهاند و الا التزام اعتقادی به آن لازم نیست.
شیعه و مکتب اهل البیت علیهم السلام در صدر اسلام تا قرون اخیر در جوی پر از تهمت و تهدید زندگانی را به سر برده است و غالب حاکمان علیه آنان بوده و این مکتب بر اساس اعتقاد ویژهای که به عدالت دارد هم همواره حکومتهای جائر و ستمگر را نا مشروع میدانسته است و بر همین اساس علماء بزرگی مانند علامه مجلسی با استفاده از فرصتهایی که یافتهاند مجموعه روایات وارده از اهل البیت را جمعآوری کرده ولی به تهذیب و جدا کردن صحیح از سقیم آن نپرداخته و این را به آیندگان وا گذاشتهاند درست مانند کسی که در شبی ظلمانی تحت تعقیب دشمنانی خطرناک است و جواهر او در خاک و خاشاک فرو میریزند و او مجموعهای از خاشاک اطراف و جواهر را جمع میکند تا در فرصت دیگر آنان را از هم جدا کرده و جواهر را مورد استفاده قرار دهد و به همین جهت مجامع روایی شیعه مرکب از صحیح و ناصحیح میباشد البته این داستان در مورد کتب اهل سنت هم وجود دارد اگر چه آنان همیشه در پرتو قدرت حاکمان به تقویت خود پرداخته و در گسترش مکتب خود با توجه به فتوحات گسترده مسلمین سود جستهاند و روایات خود که مشکلات فراوانی هم دارد ولی به واسطه محدودیت منابع روایی و کوتاهی دست آنان از اهل البیت علیهم السلام همان مقدار محدود را صحیح پنداشته و معامله صحیح با آن کردهاند.
با توجه به نکات فوق در میان مجموعه چند هزار حدیث حداکثر صدها حدیث مورد نقد قرار می گیرد که فهم جدی این روایات و نقد جدی آنان خود مستلزم کار علمی گستردهای است که به وسیله علم رجال و درایه و نحوه صدور این روایات باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. مضمون این روایات باید به درستی تحلیل شوند و مهمتر آن که با دیگر مجموعههای روایی سنجیده و تطبیق شوند آنگاه از مجموع آنها نظر صحیح و درستتر را انتخاب کرد. این که ما یک روایت را بگیریم و بقیه روایات را مورد نظر قرار ندهیم مصداق (حفظت شیئاً و غابت عنک اشیاء) (یک چیز حفظ کردهای و چیزهای فراوانی از تو پنهان و غائب هستند) خواهیم بود و ما روایاتی داریم که میگویند هر روایتی که با قرآن و سنت پیامبر مخالف بود آن را به دیوار بزنید کنایه از این که بدان اعتماد نکنید مثلاً راجع به زن و موقعیت آن در اسلام روایات فراوانی است که در مقابل این روایات ، روایات دیگری هستند و دست کم معلوم میکنند که این روایات ناظر به بخشی از زنان یا بخشی از امور است که در آن امور نظر مرد مقدم است چنان چه در بعضی از امور دیگر نظر زنها مقدم است و همین طور مسایل دیگر.
مثلا روایتی وارد شده است که اکراد را از اجنه میشمارد در حالی که این روایت با قرآن ناسازگار است یا مثلاً روایاتی که میگوید اهل سند و هند چنین و چنان هستند شاید ناظر به غیر مسلمانان آنها و یا عده خاص در یک عصر و یا شاید اصل این روایات مقبول نباشد و چنانچه بیان کردیم ما برای تفحص دقیق این روایات باید عملیاتهای علمی فراوانی از حیث شناسایی رجال حدیث و مضمون آن و عام و خاص ، مقید و مطلق بودن آن و موقعیت صدور این روایات و دهها مسأله دیگر را کاملاً بررسی کنیم و بعد به صحت و سقیم بودن آن ها پی ببریم که این عملیات استنباطی را اصطلاحاً در مکتب تشیع اجتهاد میگویند مثلاً از نظر مضمون روایتی میگوید مغز زنان در زیبایی آنهاست و زیبایی مردان در مغز آنها است ای بسا در مقام بیان این نکته است که بخش مهمی از شخصیت زن مربوط به جمال و زیبایی ظاهری اوست در حالی که بخش مهمی از شخصیت مرد در فهم و عقلانیت اوست.
بهر حال به طور خلاصه بیان میشود که:
1- کتب روایی شیعه اعم از صحیح و ضعیف هستند و ما هیچ کتابی که همه روایات آن صحیح باشد در دست نداریم.
2- فهم روایات صحیح از نا صحیح هم از حیث سند و هم به لحاظ مضمون و هم در رابطه با روایات معارض آن کاری علمی و گسترده میخواهد که اصطلاحاً بدان اجتهاد میگویند.
3- کتبی مانند کافی مرحوم کلینی اگر چه خالی از اخبار ضعیف نیست ولی روایات صحیح و ارزشمند آن غالب هستند.
4- کتب روایی اهل سنت که به صحاح معروف هستند آکنده از اخبار جعلی ضعیف و خلاف عقل و کتاب الهی هستند که پرداختن به آن روایات خود بحث مفصل و طولانی را میطلبد.
5- ممکن است بعضی از روایات معنایی به ظاهر خلاف عقل و فهم ما داشته باشند ولی بعد از تحلیل درستی آنان ثابت شود یا مرور زمان و اکتشافات علمی در آینده حقانیت و صحت آنان را به اثبات رساند که این هم نکته مهمی میباشد.
منبع: پایگاه حوزه
- [سایر] کتب اربعه (کافی، تهذیب، استبصار، و من لایحضره الفقیه) معتبرترین کتب احادیث شیعه است؛ علت این اعتبار در نزد علمای شیعه چیست؟
- [سایر] چند نمونه از احادیث جعلی که در کتب روایی شیعه وارد شده را بنویسید؟
- [سایر] معروفترین و معتبرترین کتب حدیث شیعه که توسط نویسندگان ایرانی جمع آوری شده است کدامند؟
- [سایر] آیا حدیث امامان اثنی عشر توسط اهل سنت نقل شده است؟
- [سایر] با سلام؛ راجع به هفت تکبیر مستحب در ابتدای نماز، در کتاب (علل الشّرائع) دو حدیث متناقض نقل شده است: در حدیث اوّل آمده است پیامبر تکبیر گفتند و امام حسین تکبیر نگفتند، تا مرتبه هفتم که امام حسین تکبیر گفتند. امّا در حدیث دوم آمده است از همان اوّل امام حسین تکبیر گفتند، و تا هفت بار تکرار شد. چگونه میتوان بین این دو حدیث جمع کرد، خصوصاً با توجّه به اینکه هر دو صحیحاند و توسّط شیخ صدوق نقل شدهاند؟
- [سایر] کتب اهل سنت چه کراماتی برای عمر نقل کرده است؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا مقلّد میتواند به روایات شریفهای که در مثل کتب اربعه شیعه در مسائل حلال و حرام وجود دارد، عمل نماید؟
- [سایر] آیا تعارض عقل و نقل ممکن است؟ لطفاً توضیح دهید.
- [آیت الله اردبیلی] دو عالم از یک مرجع تقلید واحد، دو فتوای متضاد نقل میکنند، وظیفه ما تحقیق کامل است یا با عمل به یکی از آنها تکلیف ساقط میشود؟
- [سایر] موضع علماء شیعه نسبت به کتب اربعه شیعه چیست؟
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جعل قوانین خلاف شرع و اجبار مردم بر عمل به آن و کمک به اجرا کنندگان این قوانین، حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] مرد نمیتواند همسر خود را به کارهای خلاف شرع یا کارهایی که انجام آنها بر زن واجب نیست، مجبور نماید و زن میتواند در این گونه امور از شوهر اطاعت نکند، بلکه در امور خلاف شرع نباید از او اطاعت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] (معروف) یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن واجب یا مستحب است و (منکر) یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن قبیح و حرام یا مکروه است و از این نظر فرقی میان امور فردی و اجتماعی نیست. بنابر این امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است و حکومتها و افراد مردم، همه در برابر یکدیگر مسئولیت دارند و باید به این وظیفه عمل نمایند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد و در صورتی که نقل شخص معتبر با نوشته رساله معتبره مخالفت کند و اشتباه در یکی معلوم نگردد؛ شخص باید تا روشن شدن فتوای مجتهد عمل به احتیاط کند و اگر ناقل نقل خود را نسبت به رساله بدهد که در آن رساله خلاف نقل مذکور است نقل او اعتبار ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] )معروف( یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن واجب یا مستحب است، و)منکر( یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن قبیح وحرام یا مکروه است; واز این نظر فرقی میان امور فردی واجتماعی نیست. بنابراین امر به معروف ونهی از منکر یک وظیفه عمومی است وحکومتها وافراد مردم همه در برابر یکدیگر مسئولیت دارند وباید به این وظیفه عمل نمایند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله سیستانی] اگر به وکالت از حاکم شرع ، یا وکیل او خمس را قبض کند ذمّه او فارغ میشود ، واگر به امر یکی از آنها به شهر دیگری نقل کند وبدون کوتاهی تلف شود ضامن نیست .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.