این دعا از سه بخش تشکیل شده است: در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است. در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمان‌برداری مؤمنان از آن بزرگواران به سبب جایگاه والایی که دارند می‌پردازد. در بخش پایانی دعا چنین سفارش شده است که؛ از خداوند بخواهیم، به سبب حقوق و منزلتی که معصومان(ع) بر ما دارند امور ما را کفایت نموده و ما را یاری نمایند. علاوه بر این‌که؛ این دعا در کتاب جمال الأسبوع،[1] المزار (للشهید الأول)،[2] مصباح کفعمی،[3] المزار الکبیر[4] با اندکی تفاوت ذکر شده است، در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: شیخ جلیل امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی مؤلف کتاب تفسیر «مجمع البیان» در کتاب «کنوز النجاح» گفته است: دعایی که حضرت امام مهدی(عج) به أباالحسن محمد بن أحمد بن أبی لیث -رحمت خدای متعال بر او باد- در شهر بغداد در مقابر قریش به او تعلیم داد و أبو الحسن از زندان از ترس کشتن به مقابر قریش پناه برده بود و به برکت این دعا خداوند او را از کشته شدن نجات داد. أبو الحسن گوید: همانا حضرت مهدی(ع) به من این دعا را آموزش داد و فرمود که چنین بگویم: «اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی». خدایا! بلا و مصایب ما بزرگ شد و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد و امیدم ناامید شد و زمین [با همه پهناوری] بر ما تنگ آمد و آسمان، رحمتش را از ما منع کرد و تنها تویی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما در هر سختی و آسانی بر لطف توست. خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد که صاحب امر الهی [و مقام خلافت] هستند و بر ما اطاعتشان را واجب کردی و به واسطه این مطاع بودن مقامشان را به ما شناساندی، پس به حق منزلت و قدر آنها که به ما گشایشی نزدیک چون چشم بهم زدن یا زودتر عطا فرما! ای محمد و ای علی شما مرا کفایت کنید که شما کافی هستید و مرا یاری کنید که شما یاران منید. ای مولای من! ای صاحب الزمان! فریادرس فریادرس فریادرس، مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب.[5] راوی گوید: همانا آن ‌حضرت وقتی به این فراز از دعا «یا صاحب الزمان» که رسید به سینه شریف خود اشاره کرد. [1] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 280- 281، دار الرضی، قم، چاپ اول، بی تا. [2] . عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)، ص 212، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، چاپ اول، 1410ق. [3] . کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 176، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق. [4] . ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 591، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [5] . یزدی حایری، علی‏، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)‏، محقق و مصحح: عاشور، علی‏، ج 2، ص 43، مؤسسة الأعلمی‏، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
این دعا از سه بخش تشکیل شده است:
در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است.
در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمانبرداری مؤمنان از آن بزرگواران به سبب جایگاه والایی که دارند میپردازد.
در بخش پایانی دعا چنین سفارش شده است که؛ از خداوند بخواهیم، به سبب حقوق و منزلتی که معصومان(ع) بر ما دارند امور ما را کفایت نموده و ما را یاری نمایند.
علاوه بر اینکه؛ این دعا در کتاب جمال الأسبوع،[1] المزار (للشهید الأول)،[2] مصباح کفعمی،[3] المزار الکبیر[4] با اندکی تفاوت ذکر شده است، در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: شیخ جلیل امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی مؤلف کتاب تفسیر «مجمع البیان» در کتاب «کنوز النجاح» گفته است: دعایی که حضرت امام مهدی(عج) به أباالحسن محمد بن أحمد بن أبی لیث -رحمت خدای متعال بر او باد- در شهر بغداد در مقابر قریش به او تعلیم داد و أبو الحسن از زندان از ترس کشتن به مقابر قریش پناه برده بود و به برکت این دعا خداوند او را از کشته شدن نجات داد.
أبو الحسن گوید: همانا حضرت مهدی(ع) به من این دعا را آموزش داد و فرمود که چنین بگویم:
«اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ.
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.
یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی».
خدایا! بلا و مصایب ما بزرگ شد و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد و امیدم ناامید شد و زمین [با همه پهناوری] بر ما تنگ آمد و آسمان، رحمتش را از ما منع کرد و تنها تویی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما در هر سختی و آسانی بر لطف توست.
خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد که صاحب امر الهی [و مقام خلافت] هستند و بر ما اطاعتشان را واجب کردی و به واسطه این مطاع بودن مقامشان را به ما شناساندی، پس به حق منزلت و قدر آنها که به ما گشایشی نزدیک چون چشم بهم زدن یا زودتر عطا فرما!
ای محمد و ای علی شما مرا کفایت کنید که شما کافی هستید و مرا یاری کنید که شما یاران منید. ای مولای من! ای صاحب الزمان! فریادرس فریادرس فریادرس، مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب.[5]
راوی گوید: همانا آن حضرت وقتی به این فراز از دعا «یا صاحب الزمان» که رسید به سینه شریف خود اشاره کرد. [1] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 280- 281، دار الرضی، قم، چاپ اول، بی تا. [2] . عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)، ص 212، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، چاپ اول، 1410ق. [3] . کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 176، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق. [4] . ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 591، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [5] . یزدی حایری، علی، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، محقق و مصحح: عاشور، علی، ج 2، ص 43، مؤسسة الأعلمی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
- [آیت الله مظاهری] خواندن دعای (الهی عظم البلاء) در قنوت نماز، چه حکمی دارد؟
- [سایر] باسلام! آیا درست است که بعضی می گویند دعای اللهم کن لولیک ...برای سلامتی امام زمان(عج)است و دعای الهی عظم البلا... برای فرج امام زمان(عج) است؟
- [سایر] تفسیر دعای (( الهم کن لولیک ... )) ؟
- [سایر] ترجمه و تفسیر آیه (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ) چیست؟
- [سایر] تفسیر هدایت و ضلالت الهی چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] می گویند در نماز به غیر خدا نباید توجه شود. سؤال من این است که اگر در قنوت نماز، دعای فرج (الهی عظم البلاء ..) خوانده شود که در آخر آن توسل به حضرت صاحب الزمان(عج) وجود دارد و نیز خوانده می شود (یا محمدُ یا علی، یا علیُ یا محمد اکفیانی ...)، آیا این توجه به غیر خدا محسوب می شود یا خیر؟ و حکم خواندن چنین دعایی در نماز چیست؟
- [سایر] در حکمت 1 نهج البلاغه روش برخورد با فتنهها را ترجمه و تفسیر کنید.
- [سایر] ترجمه و تفسیر به چه معنا است؟ و بین آنها چه فرقی وجود دارد؟
- [سایر] ترجمه و تفسیر آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» چیست؟
- [سایر] با سلام. چه آیاتی در قرآن بر عدل الهی دلالت دارد؟ لطفاً با ذکر ترجمه.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مس نمودن خط قرآن؛ یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] مّس نمودن خط قرآن ، یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است . ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند ، مس آن اشکال ندارد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [امام خمینی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است؛ ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مسّ آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] دست زدن به خط قرآن، یا رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] لمس خط قرآن با هر قسمت از بدن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند، لمس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن بخط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است، و احتیاط استحبابی آن است که موی خود را هم بخطّ قرآن نرساند، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد.