ترجمه و تفسیر آیه (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‌ کَبَدٍ) چیست؟
از جمله آیاتی که پیرامون انسان در قرآن آمده، آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ»؛[1] است. برای فهم دقیق تفسیر این آیه، لازم است ابتدا معنای کلمه «کبد» بیان شود. لغت‌شناسان برای «کبد» دو معنا ذکر کرده‌اند که بر اساس هر یک از آنها باید تفسیری جداگانه برای آیه در نظر گرفت. 1. «کبد» به معنای رنج و مشقت،[2] 2. «کبد» به معنای استواء و راست قامتی،[3] البته این معنای لغوی، چندان مشهور نبوده و پیروان چندانی ندارد. تنها نقلی از این معنا در کتاب‌های لغوی ذکر شده است. اگر معنای اول را بپذیریم؛ ترجمه آیه می‌شود:‌ «همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم». تفسیری در تأیید همین معنا از ابن عباس و دیگران نقل شده است. ابن عبّاس و سعید بن جبیر و حسن می‌گویند: «یعنی در تعب و سختی و رنج؛ مصیبت‌های دنیا و سختی‌های آخرت را متحمّل می‌شود، و فرزند آدم همواره متحمّل سختی و ناراحتی می‌شود تا از دنیا بیرون رود».[4] اما در این‌که این رنج و سختی در چه چیزی است، احتمالاتی وجود دارد: 1. این‌که سختی و دشواری در زندگی انسان باشد. انسان از آغاز زندگی حتی از آن لحظه‏ای که نطفه او در قرارگاه رحم واقع می‏شود، مراحل زیادی از مشکلات و درد و رنج‌ها را طی می‏کند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانی، و از همه مشکل‌تر دوران پیری، مواجه به انواع مشقّت‌ها و رنج‌ها است، و این است طبیعت زندگی دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است و این معنای آیه است که انسان را در سختی و دشواری آفریدیم.[5] البته این لازمه عالم مادی و جسم مادی است که این نوع مشقت‌ها را با خود حمل کند و از آن‌جا که در آخرت وعده جبران بر این مشقت‌ها داده شده؛ لذا نمی‌توان اینها را خارج از دایره عدالت خداوند دانست. 2. منظور سختی و مشکل در دین باشد. به این معنا که انجام امور دینی سخت است و انسان برای رستگاری باید به آنها عمل کند. 3. منظور از سختی و مشکل، سختی و مشکل در آخرت است. مرگ واقعه‌ای که برای عموم انسان‌ها ترسناک است؛ سپس حیات مجدد و ترس از حسابرسی و ... که مجموعاً سخت و طاقت فرسا می‌باشند. 4. هر سه مورد منظور آیه می‌باشد؛ یعنی انسان در سختی و مشکل است هم در زندگی این دنیا، هم در انجام فرائض دینی و هم در مسائل پیرامون آخرت. این احتمال جامع را برخی از مفسّران اختیار کرده‌اند.[6] اما بر اساس معنای دوم تفسیر آیه کاملاً متفاوت شده و معنای متفاوتی نیز پیدا می‌کند؛ یعنی آیه ویژگی مثبتی از انسان‌ها را بیان می‌فرماید؛ زیرا تمام حیوانات به صورت چهار دست و پا راه می‌روند و تنها انسان است که بر روی دو پا راه می‌رود.[7] این صفت راه رفتن بر روی دو پا، موجب راست قامتی انسان است. بر اساس این معنا ترجمه آیه این‌گونه می‌شود: «همانا ما انسان را در حالی که راست قامت است، آفریدیم».[8]  البته معنای اول معروف‌تر و مشهورتر بوده و نظر بیشتر مفسران همین است.   [1] . بلد، 4: «که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او پر از رنج‌هاست)!». [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 695، دارالعلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [3] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: فارس صاحب الجوائب، احمد، ج 3، ص 376، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج‏ 10، ص 747، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏ 20، ص 291، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏ 27، ص 10، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [6] . فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‏ 31، ص 166، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق. [7] . نیشابوری نظام الدین حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج 6، ص 502، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ اول، 1416 ق. [8] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ‏2، ص 422، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367 ش.
عنوان سوال:

ترجمه و تفسیر آیه (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‌ کَبَدٍ) چیست؟


پاسخ:

از جمله آیاتی که پیرامون انسان در قرآن آمده، آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ»؛[1] است. برای فهم دقیق تفسیر این آیه، لازم است ابتدا معنای کلمه «کبد» بیان شود.
لغت‌شناسان برای «کبد» دو معنا ذکر کرده‌اند که بر اساس هر یک از آنها باید تفسیری جداگانه برای آیه در نظر گرفت.
1. «کبد» به معنای رنج و مشقت،[2]
2. «کبد» به معنای استواء و راست قامتی،[3] البته این معنای لغوی، چندان مشهور نبوده و پیروان چندانی ندارد. تنها نقلی از این معنا در کتاب‌های لغوی ذکر شده است.
اگر معنای اول را بپذیریم؛ ترجمه آیه می‌شود:‌ «همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم».
تفسیری در تأیید همین معنا از ابن عباس و دیگران نقل شده است. ابن عبّاس و سعید بن جبیر و حسن می‌گویند: «یعنی در تعب و سختی و رنج؛ مصیبت‌های دنیا و سختی‌های آخرت را متحمّل می‌شود، و فرزند آدم همواره متحمّل سختی و ناراحتی می‌شود تا از دنیا بیرون رود».[4]
اما در این‌که این رنج و سختی در چه چیزی است، احتمالاتی وجود دارد:
1. این‌که سختی و دشواری در زندگی انسان باشد. انسان از آغاز زندگی حتی از آن لحظه‏ای که نطفه او در قرارگاه رحم واقع می‏شود، مراحل زیادی از مشکلات و درد و رنج‌ها را طی می‏کند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانی، و از همه مشکل‌تر دوران پیری، مواجه به انواع مشقّت‌ها و رنج‌ها است، و این است طبیعت زندگی دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است و این معنای آیه است که انسان را در سختی و دشواری آفریدیم.[5] البته این لازمه عالم مادی و جسم مادی است که این نوع مشقت‌ها را با خود حمل کند و از آن‌جا که در آخرت وعده جبران بر این مشقت‌ها داده شده؛ لذا نمی‌توان اینها را خارج از دایره عدالت خداوند دانست.
2. منظور سختی و مشکل در دین باشد. به این معنا که انجام امور دینی سخت است و انسان برای رستگاری باید به آنها عمل کند.
3. منظور از سختی و مشکل، سختی و مشکل در آخرت است. مرگ واقعه‌ای که برای عموم انسان‌ها ترسناک است؛ سپس حیات مجدد و ترس از حسابرسی و ... که مجموعاً سخت و طاقت فرسا می‌باشند.
4. هر سه مورد منظور آیه می‌باشد؛ یعنی انسان در سختی و مشکل است هم در زندگی این دنیا، هم در انجام فرائض دینی و هم در مسائل پیرامون آخرت. این احتمال جامع را برخی از مفسّران اختیار کرده‌اند.[6]
اما بر اساس معنای دوم تفسیر آیه کاملاً متفاوت شده و معنای متفاوتی نیز پیدا می‌کند؛ یعنی آیه ویژگی مثبتی از انسان‌ها را بیان می‌فرماید؛ زیرا تمام حیوانات به صورت چهار دست و پا راه می‌روند و تنها انسان است که بر روی دو پا راه می‌رود.[7] این صفت راه رفتن بر روی دو پا، موجب راست قامتی انسان است. بر اساس این معنا ترجمه آیه این‌گونه می‌شود: «همانا ما انسان را در حالی که راست قامت است، آفریدیم».[8]
 البته معنای اول معروف‌تر و مشهورتر بوده و نظر بیشتر مفسران همین است.   [1] . بلد، 4: «که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او پر از رنج‌هاست)!». [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 695، دارالعلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [3] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: فارس صاحب الجوائب، احمد، ج 3، ص 376، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج‏ 10، ص 747، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [5] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏ 20، ص 291، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏ 27، ص 10، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [6] . فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‏ 31، ص 166، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق. [7] . نیشابوری نظام الدین حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج 6، ص 502، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ اول، 1416 ق. [8] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ‏2، ص 422، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367 ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین