جمله‌ای که در حدیث عنوان بصری آمده است: «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا»،[1] به معنای عدم تدبیر، بی‌نظمی و نداشتن برنامه در زندگی نیست، بلکه بدان معنا است که انسان باید به مقامی برسد که تدبیر خود را در برابر تدبیر پروردگار هیچ بداند و تدبیر واقعی را تنها در اختیار خدای متعال ببیند. در این حدیث از امام(ع) در باره حقیقت عبودیت و بندگی سؤال شد که حقیقت عبودیت چیست؟ امام فرمود: به سه چیز می‌‌‏توان این حقیقت را دریافت. اول. این‌که بندگان آنچه را که خداوند به آنها بخشیده، ملک خود ندانند؛ زیرا بندگان خدا مالک نیستند، آنها هر چه دارند از خدا است و هر جا که خدا امر کند باید خرج کنند. دوم. بنده‌‏ به این نتیجه برسد که هرگز قدرت ندارد تنها با تکیه بر فکر و اندیشه­ اش، کارهای خود را اداره کند. سوم. تمام وقت خود را صرف انجام اوامر خدا و ترک نواهی او کند. بنابر این؛ هر گاه بنده، چیزی را که خدا به او بخشیده ملک خود نداند، انفاقش در راه خدا بر وی آسان گردد، هر گاه بنده‌‏ای تدبیر امور خود را به خداوند واگذارد و بفهمد که با عقل و تدبیرش نمی‌‏تواند امور خود را آن طور که هست اداره کند، گرفتاری‌‏های دنیا و مصائب آن بر او گوارا می‌‏گردد. و هر گاه بنده به امر و نهی خدا گردن نهاد، هیچ‌گاه با مردم جدال نمی‏‌کند، و به آنان فخر نمی‌‏فروشد. هر گاه خداوند به بنده­ ای این سه ویژگی را هدیه کرد؛ دنیا، شیطان و مردم در نظرش خوار می‌‏شود، و برای جمع کردن مال و فخر فروشی به دنبال دنیا نمی‌‏رود، و از مردم عزّت و مقام نمی‏‌طلبد، و اوقاتش را هدر نمی‌‏دهد، این اوّلین درجه پرهیزگاران است. روایت دیگری وجود دارد که می‌تواند بیانی دیگر از متن موجود در پرسش باشد. آن روایت چنین است: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَجُلًا قَامَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا ذَا عَرَفْتَ رَبَّکَ قَالَ بِفَسْخِ الْعَزْمِ وَ نَقْضِ الْهَمِّ لَمَّا هَمَمْتُ فَحِیلَ بَیْنِی وَ بَیْنَ هَمِّی وَ عَزَمْتُ فَخَالَفَ الْقَضَاءُ عَزْمِی عَلِمْتُ أَنَّ الْمُدَبِّرَ غَیْرِی‏...»؛[2] امام محمد باقر از پدرش، از جدش(ع) نقل می‌‌کند مردی در جلسه‌ای برخاست و از امام علی(ع) پرسید؛ یا امیر المؤمنین پروردگارت را به چه چیز شناختی؟ علی(ع) فرمود به فسخ عزم که آنچه بر آن دل بسته بودم از هم باز شکافت؛ به نقض هم که آنچه را که قصد آن کرده بودم درهم شکست؛ و چون قصد چیزی کردم، میان من و مقصودم حائل و مانع بهم رسید؛ عزم چیزی کردم که قضا و قدر با عزم من مخالف شد؛ دانستم که تدبیر کننده‌ای غیر از من است.‏ قابل دقت و تأمل است که امام(ع) نفرمود که من تدبیر نمی‌‌‌کنم، بلکه فرمود گاه تدبیرم به نتیجه مطلوب نمی‌‌رسد و آنچه دل‌خواه من است نتیجه‌اش آن نمی‌شود؛ لذا از همین راه درک می‌‌کنم که در واقع تدبیر به دست دیگری است. با توجه به توضیحاتی که ارائه شد معنای جمله «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا» این است که بنده (انسان) در زندگی خود برنامه‌ریزی‌هایی می‌کند، اما خداوند تقدیر و قضا و قدر خود را اعمال می‌کند؛ این قضا و قدر گاه با برنامه‌ریزی انسان در یک راستا قرار می‌گیرد و گاه مصلحت خدا، چیزی را اقتضا می‌کند که با برنامه‌ریزی انسان همخوان نیست. برای اطلاع بیشتر در این باره، پاسخ 8271 (مراد از تدبیر بنده و تقدیرالله) را مطالعه کنید. [1] . طبرسی، علی بن حسن‏، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص 327، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم‏، 1385 ق، 1965 م، 1344ش.‏ [2] . ابن بابویه، محمد بن علی‏، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 288، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1398 ق.‏
اینکه در حدیث عنوان بصری آمده است: (و لا یدبّر العبد لنفسه تدبیرا) به چه معنا است؟ و عدم تدبیر در زندگی به چه معنا است؟
جملهای که در حدیث عنوان بصری آمده است: «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا»،[1] به معنای عدم تدبیر، بینظمی و نداشتن برنامه در زندگی نیست، بلکه بدان معنا است که انسان باید به مقامی برسد که تدبیر خود را در برابر تدبیر پروردگار هیچ بداند و تدبیر واقعی را تنها در اختیار خدای متعال ببیند. در این حدیث از امام(ع) در باره حقیقت عبودیت و بندگی سؤال شد که حقیقت عبودیت چیست؟ امام فرمود: به سه چیز میتوان این حقیقت را دریافت.
اول. اینکه بندگان آنچه را که خداوند به آنها بخشیده، ملک خود ندانند؛ زیرا بندگان خدا مالک نیستند، آنها هر چه دارند از خدا است و هر جا که خدا امر کند باید خرج کنند.
دوم. بنده به این نتیجه برسد که هرگز قدرت ندارد تنها با تکیه بر فکر و اندیشه اش، کارهای خود را اداره کند.
سوم. تمام وقت خود را صرف انجام اوامر خدا و ترک نواهی او کند.
بنابر این؛ هر گاه بنده، چیزی را که خدا به او بخشیده ملک خود نداند، انفاقش در راه خدا بر وی آسان گردد، هر گاه بندهای تدبیر امور خود را به خداوند واگذارد و بفهمد که با عقل و تدبیرش نمیتواند امور خود را آن طور که هست اداره کند، گرفتاریهای دنیا و مصائب آن بر او گوارا میگردد. و هر گاه بنده به امر و نهی خدا گردن نهاد، هیچگاه با مردم جدال نمیکند، و به آنان فخر نمیفروشد.
هر گاه خداوند به بنده ای این سه ویژگی را هدیه کرد؛ دنیا، شیطان و مردم در نظرش خوار میشود، و برای جمع کردن مال و فخر فروشی به دنبال دنیا نمیرود، و از مردم عزّت و مقام نمیطلبد، و اوقاتش را هدر نمیدهد، این اوّلین درجه پرهیزگاران است.
روایت دیگری وجود دارد که میتواند بیانی دیگر از متن موجود در پرسش باشد. آن روایت چنین است:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَجُلًا قَامَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا ذَا عَرَفْتَ رَبَّکَ قَالَ بِفَسْخِ الْعَزْمِ وَ نَقْضِ الْهَمِّ لَمَّا هَمَمْتُ فَحِیلَ بَیْنِی وَ بَیْنَ هَمِّی وَ عَزَمْتُ فَخَالَفَ الْقَضَاءُ عَزْمِی عَلِمْتُ أَنَّ الْمُدَبِّرَ غَیْرِی...»؛[2]
امام محمد باقر از پدرش، از جدش(ع) نقل میکند مردی در جلسهای برخاست و از امام علی(ع) پرسید؛ یا امیر المؤمنین پروردگارت را به چه چیز شناختی؟
علی(ع) فرمود به فسخ عزم که آنچه بر آن دل بسته بودم از هم باز شکافت؛ به نقض هم که آنچه را که قصد آن کرده بودم درهم شکست؛ و چون قصد چیزی کردم، میان من و مقصودم حائل و مانع بهم رسید؛ عزم چیزی کردم که قضا و قدر با عزم من مخالف شد؛ دانستم که تدبیر کنندهای غیر از من است.
قابل دقت و تأمل است که امام(ع) نفرمود که من تدبیر نمیکنم، بلکه فرمود گاه تدبیرم به نتیجه مطلوب نمیرسد و آنچه دلخواه من است نتیجهاش آن نمیشود؛ لذا از همین راه درک میکنم که در واقع تدبیر به دست دیگری است.
با توجه به توضیحاتی که ارائه شد معنای جمله «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیرا» این است که بنده (انسان) در زندگی خود برنامهریزیهایی میکند، اما خداوند تقدیر و قضا و قدر خود را اعمال میکند؛ این قضا و قدر گاه با برنامهریزی انسان در یک راستا قرار میگیرد و گاه مصلحت خدا، چیزی را اقتضا میکند که با برنامهریزی انسان همخوان نیست.
برای اطلاع بیشتر در این باره، پاسخ 8271 (مراد از تدبیر بنده و تقدیرالله) را مطالعه کنید. [1] . طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص 327، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم، 1385 ق، 1965 م، 1344ش. [2] . ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 288، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1398 ق.
- [سایر] پیرامون تقدیر و تدبیر از نگاه قرآن و احادیث و فلسفه مطالبی را بفرستید .العبدو یدبر و الله یقدر آیا آیه قرآن است یا...؟
- [سایر] معنای جمله (گردن خود را پل عبور مردم قرار نده) در حدیث (عنوان بصری) چیست؟
- [سایر] آیا دشمنان حضرت علی علیه السّلام با توجه به حدیث پیامبر گرامی «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الّا کافر» کافر میباشند؟
- [سایر] آیا جمله (حب علی حسنة لا تضر معها سیئة)، حدیث است؟ مقصود از آن چیست؟
- [سایر] معنا و توضیح حدیث (ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر) چیست؟
- [سایر] منظور از اینکه در روایات، گرانی و ارزانی به خدا نسبت داده شده، چیست؟ مانند اینکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده: (إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ جلَ بِالسِّعْرِ مَلَکاً فَلَنْ یَغْلُوَ مِنْ قِلَّةٍ وَ لَا یَرْخُصَ مِنْ کَثْرَةٍ). به علاوه؛ این سخن، خلاف اوّلیترین اصول عرضه و تقاضا، و بدیهیترین وجدانیّات هرکس است، چطور ممکن است امام صادق(ع) یک عامل روشن گرانی و ارزانی را با این صراحت نفی کنند؟
- [سایر] آیا در قرآن از جهت ادبیات عرب میتوان گفت کلمه زائده وجود دارد؟ مانند اینکه گفته شده (فلا اقسم) دارای (لا) زایده است.
- [سایر] آیا حدیث یا روایتی برای زیارت قبر والدین وجود دارد، و یا اینکه اگر سر قبر والدین نرویم عاق میشویم؟
- [سایر] آیه «قُلْ لا اَسئَلُکُمْ عَلَیْه اَجْراً اِلاَّْ الْمَوَدَّهَ فی الْقُربی» از دیدگاه احادیث اسلامی چگونه است؟
- [سایر] در کتاب (احقاق الحق) این حدیث آمده است: حضرت امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: (إذا رأیتم الرایات السود فالزموا الأرض و لا تحرکوا أیدیکم و لا أرجلکم ثم یظهر قوم ضعفاء لا یُوبه لهم قلوبهم کزُبَر الحدید هم أصحاب الدولة لا یفون بعهد و لا میثاق یدعون إلی الحق و لیسوا من أهله أسماؤهم الکنی ونسبتهم القری حتی یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء...)؛ زمانی که پرچمهای سیاه را دیدید از جای خود حرکت نکنید – به این معنا که دعوت آنان باطل است و نباید به کمک آنان بشتابید – سپس قومی ضعیف ظاهر میشوند که قلبهایشان؛ مانند برادههای آهن سخت است، آنها وفادار به هیچ عهدی نیستند، به حق فرا میخوانند در حالی که از آن نیستند، اسامیشان، کنیه و نسبتهایشان از نام شهرها گرفته شده؛ تا اینکه در بین خود اختلاف نظر پیدا میکنند و خداوند اهل حق – هر کسی که بخواهد را ظاهر میسازد. چند سؤال درباره این حدیث: 1. آیا این حدیث تنها در کتاب (احقاق الحق) آمده است؟ 2. این حدیث، چه نوع حدیثی است؟ 3. آیا میتوان برای احادیث معصومین مصداق تعیین کرد؟ 4. آیا میتوان گفت این حدیث پیشگویی در مورد داعش است؟
- [آیت الله اردبیلی] طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمّت شدید واقع شده و در برخی روایات از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که: (هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد شود و هیچ چیزی در نزد خداوند مبغوضتر از خانهای نیست که با طلاق ویران گردد)(1) ولی اگر ادامه زندگی زناشویی به خاطر اختلافات شدید و غیر قابل اصلاح موجب سختی و حرج بشود، به گونهای که ترک زندگی زناشویی تنها راه خلاصی از مشقتها و اختلافات و فشارهای روانی بین زن و شوهر باشد، اسلام طلاق را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر دانسته است.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه تشهد و سلام الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له یعنی ستایش مخصوص الله است شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی مگر الله که یگانه است و شریک ندارد و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه واله وسلم بنده او و فرستاده اوست اللهم صل علی محمد و ال محمد یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و ال محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته یعنی و قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه او را بلند کن السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات الله بر تو باد السلام علینا و علی عباد الله الصالحین یعنی درود و سلام الله بر ما نمازگزاران و تمام بندگان شایسته او السلام علیکم و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام و رحمت و برکات الله بر شما باد و مقصود از کلمه شما مراد واقعی از این کلمه باشد هر چند به حسب مستفاد از بعض روایات دو ملک راست و چپ و مومنین می باشد
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازة رکوع خم شود یادش بیاید ، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید ، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید ، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید . ترجمة نماز 1- ترجمة سورة حمد بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی : ابتدا می کنم به نام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مومن رحم می نماید . الحمدلله رب العالمین یعنی : ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة همه موجودات است . الرحمن الرحیم یعنی : در دنیا بر مومن و کافر و در آخرت بر مومن رحم می کند . مالک یوم الدین یعنی : پادشاه وصاحب اختیار روز قیامت است . ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی : فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم . اهدنا الصراط المستقیم یعنی : هدایت کن ما را به راه راست در جزئیات زندگی تا طوری گام بر داریم که از دین اسلام منحرف نشویم . صراط الذین انعمت علیهم یعنی : به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند . غیر المغضوب علیهم و لاالضالین یعنی : نه به راه کسانی که غضب کرده ای برایشان و نه آن کسانی که گمراهند . 2 – ترجمة سورة قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد یعنی : بگو ای محمد ( ص ) که خداوند ، خدائی است یگانه . الله الصمد یعنی : خدائی که از تمام موجودات بی نیاز است . لم یلد و لم یولد ، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست . ولم یکن له کفوا احد یعنی : هیچ کس از مخلوقات ، مثل او نیست . 3 – ترجمة ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است . سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی : پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی : پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سمع الله لمن حمده یعنی : خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند ، استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی : طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهندة من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله و قوته اقوم و اقعد یعنی : به یاری خدای متعال و قوة او بر می خیزم و می نشینم . 4 –ترجمة قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی : نیست خدائی سزاورتر پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که صاحب حلم و کرم است ، لا اله الا الله العلی العظیم یعنی : نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که بلند مرتبه و بزرگ است . سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی : پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است . و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم . یعنی : پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است . و الحمد لله رب العالمین ، یعنی : حمد وثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة تمام موجودات است . 5 – ترجمة تسبیحات اربعه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، یعنی : پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدائی سزاوار پرستش ، مگر خدای بی همتا و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند . 6 – ترجمة تشهد و سلام الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ة یعنی : ستایش مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یگانه است و شریک ندارد . واشهد ان محمداً عبده و رسوله ، یعنی : شهادت می دهم که محمد – صلی الله علیه و آله – بندة خدا و فرستادة اوست . اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یعنی : خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد . و تقبل شفاعته وارفع درجته یعنی : قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجة آن حضرت را نزد خود بلند کن . اسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته ،یعنی : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد . اسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و نمام بندگان خوب او . السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، یعنی : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد تعقیب نماز
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه