در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن(ع) به چند مسئله مالی توجه شده است: 1. مبلغ پنج‌میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود. 2. معاویه باید در تعیین مقرری و بذل مال، بنی‌هاشم را بر بنی‌امیه ترجیح دهد. 3. باید معاویه از خراج «دارابگرد»،[1] مبلغ یک‌میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) کشته شدند تقسیم کند.[2] درباره علت درج این امتیازات مالی در صلح‌نامه می‌توان گفت: الف. از آن‌جا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند،[3] خراج آن طبق قوانین اسلام، اختصاص به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آن‌حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از این‌رو امام مجتبی(ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آن‌جا به خود آن‌حضرت تعلق داشت. به‌علاوه؛ بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بی‌سرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می‌رفتند.[4] ب. امام مجتبی(ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدف‌های عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آن‌جا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از این‌رو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر(ص) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترل‌کننده معاویه بود، می‌توانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.[5] [1] . «درابگرد»، شهری است در پنجاه فرسخی شیراز. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2 ص 446، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م. [2] . صدوق، محمد بن علی‏، علل الشرائع، ج ‏1، ص 212، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ج ‏3، ص 47، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، خامسة 1، ص 322، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق. [3] . ر.ک: بلاذری‏، أحمد بن یحیی‏، فتوح ‏البلدان، ص 376، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988م؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج‏3 ، ص 42، بیروت، دار صادر، 1385ق. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏44، ص 10، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [5] . در این زمینه، ر.ک: پیشوایی، مهدی، زندگی امام حسن مجتبی پرچمدار صلح و آزادی، ص 83 – 85، قم، نسل جوان.
در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن(ع) به چند مسئله مالی توجه شده است:
1. مبلغ پنجمیلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود.
2. معاویه باید در تعیین مقرری و بذل مال، بنیهاشم را بر بنیامیه ترجیح دهد.
3. باید معاویه از خراج «دارابگرد»،[1] مبلغ یکمیلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) کشته شدند تقسیم کند.[2]
درباره علت درج این امتیازات مالی در صلحنامه میتوان گفت:
الف. از آنجا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند،[3] خراج آن طبق قوانین اسلام، اختصاص به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آنحضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از اینرو امام مجتبی(ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آنجا به خود آنحضرت تعلق داشت. بهعلاوه؛ بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بیسرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار میرفتند.[4]
ب. امام مجتبی(ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدفهای عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آنجا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از اینرو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر(ص) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترلکننده معاویه بود، میتوانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.[5] [1] . «درابگرد»، شهری است در پنجاه فرسخی شیراز. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2 ص 446، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م. [2] . صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 1، ص 212، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ج 3، ص 47، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، خامسة 1، ص 322، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق. [3] . ر.ک: بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص 376، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988م؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج3 ، ص 42، بیروت، دار صادر، 1385ق. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 10، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [5] . در این زمینه، ر.ک: پیشوایی، مهدی، زندگی امام حسن مجتبی پرچمدار صلح و آزادی، ص 83 – 85، قم، نسل جوان.
- [سایر] چرا معاویه، امام حسن(ع) را مسموم کرد؟ با اینکه امام حسن با او صلح کرده بود، ضرورتی نداشت او را مسموم نماید.
- [سایر] اگر کفر معاویه بخاطر قتال با علی (ع) ثابت شود، پس چرا امام حسن (ع) با وی صلح نمود؟
- [سایر] چرا امام حسین(ع) مانند امام حسن(ع) صلح نکرد بلکه با یاران اندکش برضد یزیدیان جنگید؟
- [سایر] علت صلح و سازش امام حسن (ع) با معاویه چیست؟ آیا جنگ علی (ع) با معاویه، با صلح امام حسن (ع) با معاویه سازگار است و تفاوت در چیست؟
- [سایر] چرا امام حسن علیه السلام صلح کردند؟
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] چرا امام حسن علیه السلام صلح کرد؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] علت صلح امام حسن علیه السلام چیست؟ چرا امام علی علیه السلام با معاویه جنگ کرد و امام حسن علیه السلام صلح؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از کسی طلبی دارد که باید بعد از مدّتی بگیرد، چنانچه طلب خود را به مقدار کمتری صلح کند و مقصودش این باشد که از مقداری از طلب خود گذشت کند و بقیّه را نقد بگیرد، اشکال ندارد، ولی اگر این کار در ضمن معامله بیع، انجام گیرد، قطعا و اگر در ضمن معاملهای دیگر انجام گیرد، بنا بر احتیاط؛ صحیح نیست، این حکم در صورتیست که طلب از جنسی باشد که با وزن یا پیمانه فروخته میشود، اما در غیر آنها برای طلبکار جایز است که طلب خود را به بدهکار و غیر او، به کمتر از طلب معامله کند مثلاً صلح نموده یا بفروشد، چنانچه در مسأله 2297 خواهد آمد.
- [آیت الله سیستانی] اگر از کسی طلبی دارد که باید بعد از مدتی بگیرد ، چنانچه طلب خود را به مقدار کمتری صلح کند ، و مقصودش این باشد که از مقداری از طلب خود گذشت کند و بقیه را نقد بگیرد ، اشکال ندارد . و این حکم در صورتی است که طلب از جنس طلا یا نقره یا جنس دیگری باشد که با وزن یا پیمانه فروخته میشود ، و امّا در غیر آنها برای طلبکار جایز است که طلب خود را به بدهکار ، یا غیر آن به کمتر از طلب صلح نموده یا بفروشد ، چنانکه در مسأله (2248) خواهد آمد .
- [آیت الله خوئی] اگر از کسی طلبی دارد که باید بعد از مدتی بگیرد، چنانچه طلب خود را به مقدار کمتری صلح کند و مقصودش این باشد که از مقداری از طلب خود گذشت کند و بقیه را نقد بگیرد اشکال ندارد. و این حکم درصورتی که طلب از جنس طلا یا نقره یا جنس دیگری باشد که با وزن یا پیمانه فروخته میشود، و اما در غیر آنها برای طلبکار جائز است که طلب خود را به بدهکار یا غیر آن به کمتر از طلب صلح نموده یا بفروشد چنانکه در مسأله (2297) خواهد آمد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] تا وقتی خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرّق نشدهاند، میتوانند معامله را به هم بزنند و نیز اگر مشتری حیوانی را بخرد، تا سه روز حقّ به هم زدن معامله را دارد و همچنین اگر پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و جنس را تحویل نگیرد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند؛ ولی کسی که مالی را صلح میکند در صورت اوّل و دوم حقّ به هم زدن صلح را ندارد، امّا در صورت سوم چنانچه تحویل مال مصالحه را تأخیر بیندازد و در عرف حدّی برای ادای آن باشد یا منصرف از صلح این باشد که مال مصالحه را نقد بدهد و تأخیر نیندازد، (خیار تأخیر) در صلح نیز جاری میباشد و در بقیّه خیارات که در (احکام خرید و فروش) گفته شد، میتواند صلح را به هم بزند، مگر در خیار غَبْنْ که به هم زدن صلح بیاشکال نیست.
- [آیت الله بروجردی] تا وقتی خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرق نشدهاند، میتوانند معامله را به هم بزنند و نیز اگر مشتری حیوانی را بخرد، تا سه روز حق به هم زدن معامله را دارد و همچنین است اگر پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و جنس را تحویل نگیرد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند، ولی کسی که مالی را صلح میکند در این سه روز حق به هم زدن صلح را ندارد و در هشت صورت دیگر که در احکام خرید و فروش گفته شد میتواند صلح را به هم بزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند باید زن را به گونهای مشخّص کند، مثلاً چنانچه اسم زن فاطمه باشد و مالی را به شوهرش بخشیده تا طلاقش دهد، شوهر او میگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) (یعنی من از زنم فاطمه در مقابل مالی که او بذل کرده جدا میشوم) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل میگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی بارَأْتُ زَوْجَتُهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و در هر دو صورت پس از صیغه مبارات بنا بر احتیاط واجب صیغه طلاق را نیز بگوید، مثلاً بگوید: (هِیَ طالِقٌ) یا (فَهِیَ طالِقٌ) و اگر به جای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] تا وقتی خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفّرق نشده اند می توانند معامله را بهم بزنند . و نیز اگر مشتری حیوانی را بخرد ، تا سه روز حقّ بهم زدن معامله را دارد و همچنین اگر پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و جنس را تحویل نگیرد ، فروشنده می تواند معامله را بهم بزند ، ولی کسی که مالی را صلح می کند در این سه صورت حقّ بهم زدن صلح را ندارد و در هشت صورت دیگر که در احکام خرید و فروش گفته شد می تواند صلح را بهم بزند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تا وقتی خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرق نشده اند می توانند معامله را به هم بزنند. و نیز اگر مشتری حیوانی را بخرد، تا سه روز حق به هم زدن معامله را دارد. و هم چنین اگر پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و جنس را تحویل نگیرد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند، ولی کسی که مالی را صلح می کند در این سه صورت حق به هم زدن صلح را ندارد و در نه صورت دیگر که در احکام خرید و فروش گفته شد می تواند صلح را به هم بزند.